بخشی از مقاله
چکیده
هدف این پژوهش طبقه بندي واژگان شعر دفاع مقدس در یکی از محورهاي موضوعی - جاندار، شناخت، رخداد، بدن، مکان، زمان، ماده - شئ - احساس و... - اصلی است. براي این طبقه بندي به تناسب پیکرة مورد بررسی و بر اساس الگوي شبکه واژگانی دانشگاه پرینستون براي اسم چهارده موضوع یا حوزة معنایی اصلی بالا را برگزیده و اسمهاي موجود در پیکره را بر اساس این چهارده موضوع، تقسیم بندي معنایی نمودیم. به عبارت دیگر، الگوي تحلیل و طبقه بندي ما در پژوهش حاضر، متشکل از چهارده محور معنایی است که در آن واژگان مختلف عینی و انتزاعی در قالب آنها طبقهبندي شدهاند.
معیارهاي اختصاص دادن هر واژه به هر یک از این چهارده محور، عبارت از هممعنایی و ارتباط معنایی بوده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. نمونه آماري از پیکرة جامعه شاعران شعر دفاع مقدس و پیکره اصلی اشعار کتاب »گزیدة شعر جنگ و دفاع مقدس« اثر حسن حسینی است. از میان این اشعار بیست قطعه شعر، که از نظر حجم تقریبا هماندازه بودند، به طور تصادفی، انتخاب شدند. نتایج بررسی نشان داد که از میان محورهاي چهاردهگانه مورد نظر، بیشتر واژه ها به محورهاي »مفاهیم شناختی«، »رخداد«، »دین« و »احساس« و »ماده«، تعلق دارند.
-1 مقدمه و بیان مسأله
بعد از پیروزي انقلاب اسلامی ، جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، زمینه ساز تحقیقات و پژوهش هاي ادبی بسیاري گردید و بررسی و مطالعه ادبیات آن میتواند تا حد زیادي فرهنگ، ساختار روان شناختی و عقاید دینی و ملی مردم ایران را در سالهاي جنگ و پس از آن منعکس کند. ادبیات دفاع مقدس به مجموعه نوشته ها و سروده هایی گفته می شود که درون مایه و موضوع آن، به مسائل هشت سال دفاع مقدس و پیامدها و تبعات آن باز می گردد .
در نگاهی وسیع تر می توان طیفی گسترده تر و جغرافیایی فراخ تر براي این عنوان تصور کرد و با تکیه بر ویژگی هاي مقدس بودن که تداعی قلمرو الهی و دینی براي این نوشتهها و سرودهها میکند. - سنگري، ج 3، ص - 15 مجموعه سروده هایی را که در قالب هاي گوناگون اعم از سنتی و نو – نیمایی و سپید- شکل گرفته اند و درونمایه اصلی آنها تشویق و تکریم »دوست« و تحقیر و تهدید »دشمن« و تقویت روحیه مذهبی –ملی براي حفظ وطن و انقلاباست، شعر جنگ مینامیم. شعرجنگ به لحاظ زمانی حد فاصل بین شروع تجاوز »دشمن« تا روز پذیرش »قطعنامه «598 را در بر میگیرد.
شعر، در ایران پس از انقلاب 1357، تعریفی بازیافته دارد. پیشتر به این معنی در مکانهاي مختلف اشاره کردهایم - 1 - که شعر در دوران پس از انقلاب اسلامی، که از همان اوان پیروزي انقلاب آغاز میشود، تحولاتی عمیق را در عرصه صورت و محتوا تجربه کرد. بخشی از این تحولات و تغییرات، که در واقع، مبناي سایر تحولات نیز بود، مربوط به جایگزینی ایدئولوژي تازه به جاي ایدئولوژي غالب گذشته بود.
گفتمان عقیدتی تازه ناشی از پیروزي انقلاب اسلامی، در عرصه شعر، یا خارج شدن خواسته و ناخواسته جریان شعري غالب - عمدتاً سپید و نو - و شاعران آن و جایگزینی جریان شعري جدید - کلاسیک و نوکلاسیک - و بازگشت به قالبهاي شعر سنتی و محتواي مرتبط با آن، ظهور یافت و اثر این ظهور، تغییر چهرهها، نظام و یافت و ترکیب صوري و محتوایی شعر سال 57 به این سو شد.
جنگ در ذات خود پدیده اي سیاسی است اما تودة مردم تا زمانی که زعما و بزرگان ملت با »دشمن« از در مذاکره در نیامده اند، اصولاً توجهی به این سرشت سیاسی ندارند. به نظر نگارنده مردم ایران پس از قبول قطعنامه 598 از سوي ایران، به سرشت سیاسی جنگ توجه پیدا کردند. سروده هایی که از این زمان به بعد، با ویژگی تشویق و تکریم »دوست« و تحقیر و تهدید »دشمن« و همچنین انتقاد از خود و دیگران و انتقاد از برخی کارگردانان جنگ شکل گرفته و میگیرد به دورة سیاسی جنگ یعنی دورة دفاع مقدس تعلق دارد. - حسینی، - 1381:13
آغاز شعر جنگ نیز مانند سایر بخشهاي موضوعی شعر انقلاب، شعري است شعار زده، بیپروا و واجد موضوعاتی نظیر دفاع، حمله ایثار، شهادت، جانبازي، رشادت و... که با ایدئولوژي و گفتمان دفاع شرافتمندانه تا سرجان، در پیوند نزدیک قرار دارد. از حیث قالب نیز، شعر جنگ تحولی نسبت به شعر انقلاب ندارد و تکرار همان قالبهاي آغاز شده در شعر انقلاب - مثنوي، رباعی و دوبیتی، قصیده غزل و... - است و شعر نو سروده یا سپید سرودهاي کمتر به چشم میآید.
با گذشت سالیانی از جنگ و عمیقتر شدن این حادثه تاریخی در بستر تاریخ انقلاب اسلامی، شعر جنگ جهتهاي تازهاي یافت و تقریباً تمامی پهنه گسترده شعر انقلاب اسلامی را به لحاظ موضوع، قالب و حجم در اختیار گرفت. دیگر در این دوران، شعر انقلاب به شعر جنگ تحویل شده بود و شعر جنگ، نماد عینی شعر انقلاب بود. کمتر سرودهاي با مضمونی غیر از مضامین جنگی سروده میشد و کمتر عبارتی در شعر شاعران مطرح و غیر مطرح، به معانیاي غیر از این معانی اختصاص مییافت. - تقی دخت، - .24 :1385
مساله اصلی در این پژوهش به تصویر کشیدن مهمترین حوزه هاي معنایی است که واژه هاي شعر دفاع مقدس به آنها اختصاص دارد. با توجه به اهمیت واژگان در خلق آثار ادبی و به تصویر کشیدن مضامین، بررسی واژگانی شعر هر دوره یا شاعري، به خصوص با استفاده از پیکره اي نسبتاً وسیع، به خوبی میتواند مضامین اصلی مورد توجه آن شاعر یا دوره را بازنمایی کند. به طور کلی، مطالعات پیکره اي، با توجه به اینکه متکی بر متونی واقعی از زبان هستند، در بازنمایی دانش زبانی و شیوة تفکر اهل یک زبان از ارزش بالایی برخوردارند. پیکرة مورد بررسی ما در این مطالعه بیست قطعه شعر دفاع مقدس از شاعران مختلف است.
اگرچه تحقیقات زیادي تا کنون در مورد شعر دفاع مقدس صورت گرفته، مضامین و درونمایه هاي آن مشخص گردیده و انواع آن طبقه بندي و توصیف شده اما تا آنجا که نگارندگان این مقاله اطلاع دارند، تا کنون مطالعه اي که از یک سو مبتنی بر پیکره اي واقعی و نسبتاً وسیع از شعر دفاع مقدس باشد و از سوي دیگر در چارچوب یک نظریه معناشناختی- زبانشناختی انجام شده باشد، صورت نگرفته است.
این موضوع اهمیت این تحقیق را به خوبی نمایان می سازد. این مقاله از چند بخش اصلی تشکیل شده است. پس از این مقدمه مختصر و بیان مسأله تحقیق، مفهوم ادبیات پایداري را شرح خواهیم داد و وجوه تفاوت آن را با شعر دفاع مقدس یا شعر جنگ بیان خواهیم کرد. آنگاه چارچوب نظري پژوهش را شرح می دهیم و سپس به داده ها و تحلیل آنها خواهیم پرداخت و سرانجام نیز نتیجهگیري نهایی مقاله را بیان خواهیم نمود.
-1 ادبیات پایداري
ادبیات پایداري عبارت است از آثاري که تحت تأثیر شرایطی چون اختناق و استبداد داخلی، نبود آزادي فردي و اجتماعی، قانون گریزي و قانون ستیزي با پایگاه هاي قدرت، غضب، قدرت و سرزمین و سرمایههاي ملی و فردي و ... شکل می گیرند. بنابراین جان مایه این آثار با بیداد داخلی یا تجاوز بیرونی از همه حوزه هاي سیاسی ، فرهنگی، اقتصادي، اجتماعی و ایستادگی در برابر جریانهاي ضد آزادي است.
ولی این مفهوم در انقلاب اسلامی ایران، با یک فاصله زمانی کوتاه نوزده ماه جنگ تحمیلی آغاز شد با پذیرش قطعنامه در بیست و هفتم تیرماه 1367 توقف نسبی یافت، همراه با خود، جریان نیرومند فرهنگی در حوزة شعر، قصه، نمایشنامه، نقاشی و ... را بوجود آورد که تجربه هاي تازه و بدیع در لابهلاي شبکه عظیم فرهنگی آن با خود به همراه داشت. - سنگري، 1380، ج ا، ص - 9
سرشت انسان، بدي را برنمی تابد، از این رو ناسازگاري خود را با بیداد و ناروا به اشکال مختلفی چون: اعتراض، پرخاش، ستیزه گري، رویارویی و مقابله نشان می دهد. اما آن هنگام که روح عناد با مظاهر زشتی و شر در کالبد کلمات دمیده می شود، ادب مقاومت جان می گیرد. به دیگر سخن، ادب مقاومت، تجلی ستیز با بدي و بیداد با سلاح »کلمه« است. بر این اساس از دیرباز انسان با این سلاحُرّاب و کارآ به میدان آمده و پیروزیهاي درخشانی را نیز رقم زده است. طنز، هجو - حتی هزل - ، حبسیه ها، نمایش نامه ها، داستانها، سروده هاي روشنفکرانه و معترضانه همه و همه در این حوزه قرار میگیرند. برخی زمینههاي پیدایی ادب مقاومت را در عوامل زیر باید جستوجو کرد:
1 اختناق و استبداد داخلی و سلب آزادیهاي فردي و اجتماعی.
2 استعمار و استثمار قدیم و جدید.
3 غصب قدرت، سرزمین و سرمایههاي ملی و فردي.
4 تجاوز به حریم ارزشهاي فردي، دینی، اجتماعی، ملی و تاریخی.
5 قانونگریزي و قانونستیزي پایگاههاي قدرت.
6 جریانهاي دینی - مانند اسلام و مسیحیت و... - و غیردینی و مکتبهاي فکري، نظیر مارکسیسم و... همان: - 11
ادبیات پایداري و بهَعتب آن شعر پایداري از ابتداي تکوین، تشکیل و تطور مدنیّت و فرهنگ و شهرنشینی جوامع بشري وجود داشته و خواهد داشت. تشکیل حکومتهاي جابر، مستبد، سرکوبگر و قدرتطلب انگیزهاي نیرومند براي ایجاد و توسعه ادبیات پایداري در جهان بوده است. کشورهایی که در طول تاریخ با چنین حاکمیتهایی دست به گریبان بوده اند طبعاً ادبیاتی از این سنخ را بیشتر تولید کرده اند.
بدین جهت مثلاً کشورهاي آمریکاي لاتین یا کشورهاي آسیایی بیشتر از ممالک اروپایی و آمریکاي مرکزي و کانادا ادبیات پایداري را تجربه کردهاند. باید بدانیم »ادبیات جنگ« با »ادبیات پایداري« متفاوت است یا لااقل نسبت جزء به کل در این مورد مصداق دارد یعنی اینکه ادبیات جنگ یا شعر جنگ جزئی از ادبیات پایداري یا شعر پایداري است و یا اینکه در بعضی مواقع و موقعیتها متفاوت با آن. پایداري و مرافعه مقولهاي مقدس است و جنگ پدیده نامیمونی که بر ّتهامل تحمیل می شود.
- 2-1 وجوه تمایز شعر جنگ و شعر مقاوت و پایداري: در شعر پایداري، شاعر مستقیما به حوادث، عملیات و نام شهدا نمی پردازد بلکه با رویکردي عمیق تر، فلسفی تر و معاصرتر به موضوعی به نام »جنگ« نگاه می کند. در شعر مقاوت و پایداري رفتار شاعر با زبان، رفتاري »فراهنجاري« است. در حوزة شعر مقاوت و پایداري، نگاه شاعر فقط به جنگ تحمیلی هشت ساله متوقف نمی ماند بلکه پیام هاي انسانی این حادثه تاریخی را درونی میکند و به جهان ارائه می دهد.
شاعر در شعر پایداري به دنبال زبانی براي گفت و گو با همه مردم جهان است.مردمی که طعم تلخ جنگ را چشیدهاند و مقاوت و پایداري را تجربه کرده اند. در واقع شاعر در حوزة شعر پایداري، پیام هاي انسانی و فلسفی پدیده اي به نام »جنگ« را می گیرد و به آنها تشخص جهانی می بخشد. در شعر پایداري شاعر مقاومت و پایمردي انسان را در برابر ظلم، تجاوز، زیاده خواهی، و بی عدالتی به گونه اي به تصویر میکشد که همه مردم جهان با اسطورهها و نمادهاي شعر او احساس پیوستگی و همذات پنداري می کنند و از همین منظر تأثیر گذاري، نفوذ و ماندگاري این شعر، بیشتر از شعر جنگ است. - اسماعیلی،