بخشی از مقاله

چکیده :

زیست پذیری یکی از راهبردهای توسعه پایدار می باشد و شهری زیست پذیر نام دارد که سه مؤلفه ی اقتصادی - اجتماعی و زیست محیطی در آن ، به سمت توسعه پایدار گام بردارند . امروزه رشد بی رویه شهرنشینی و دیگر چالش های نشآت گرفته از آن به مثابه ی زنگ خطری در جهت کاهش سطح زیست پذیری شهرها عمل می کند، به همین جهت توجه به شاخص های زیست پذیری و افزایش پایداری شهرها را بایستی بعنوان شاه کلید حل بسیاری از این معضلات در سطر برنامه ریزی ها قرار داد، لکن رسیدن به چنین مدل برنامه ریزی، اقدامات و طرح های زیادی را می طلبد . پژوهش حاضر که در ردیف تحقیقات توصیفی - تحلیلی قرار گرفته و با هدف بررسی میزان زیست پذیری سکونت گاه های شهری مناطق مرزی با استفاده از روش اسنادی - میدانی مطرح شده است در پی یافتن جواب به این مسئله است، که آیا میزان زیست پذیری در لبه ی بیرونی و مرزی کشور، با مناطق داخلی کشور به یک میزان است؟

مقدمه :

شهرها درطول زمان رشد وبسط یافته اند تااینکه درنیمه ی قرن نوزدهم شهرنشینی تنشی عجیب راتجربه کردکه قبل ازآن وجودنداشت،گسترش روندشهرنشینی،شهرها را با مسائل ومشکلات بسیاری روبرو ساخت که بسیاری ازمتخصصان درخصوص رهایی ازاین مشکلات، تئوری های مختلفی همچون باغشهر، واحد همسایگی و... ارائه کردندکه درآن زمان وباتوجه به شرایط موجود موفقیت هایی رابه دنبال داشت، این مسائل ومشکلات به مرور زمان شدت یافت وجنبه های کمی وکیفی زندگی انسان راپیش ازپیش تحت الشعاع قرارداد، از این رو منجربه خلق تئوری های جدید و معاصرشد، تئوری زیست پذیری که مفهوم تحت بحث وبررسی این پژوهش است، اساسا از اواخرقرن بیستم مورد توجه قرارگرفته است

زیست پذیری یکی ازمباحث وتئوری های اخیردر برنامه ریزی شهری می باشد که مانند دیگر تئوری های نوین مثل شهرتوانا، شهرخلاق، شهرپایدار و شهرتاب آور مارا به سوی داشتن شهری مطلوب تر برای زندگی وتوسعه ی شهری پایدار رهنمون می سازد.

به طورکلی زیست پذیری، به یک سیستم شهری که درآن به سلامت اجتماعی، اقتصادی،کالبدی و روانی همه ساکنانش توجه شده است، اطلاق می شود. این کیفیت درباره ی فضاهای شهری مطلوب که غنای فرهنگی را انعکاس می دهند، می باشد، اصول کلیدی که به این مفهوم استحکام می بخشد شامل برابری، عدالت، امن مشارکت، تفرج وقدرت بخشیدن می باش

برهمین اساس،گادشاک زیست پذیری را یکی ازایدههای آرمانی وبزرگ برنامه ریزی شهری معاصر می داند که دولتها، شهرداریها، دولتهای محلی وگروههای بسیاری درمکان های مختلف ازجمله: نورث پالمر ستون در نیوزیلند ، سیدنی در استرالیا، ژوهانسبورگ درآفریقای جنوبی، لندن در انگلیس، پورتلند در ارگون، توسان در آریزونا، آتلانتا و جرجیا و بسیاری شهرهای مهم دیگر در سراسرجهان آن را دردستورکارخود قرارداده اند

بدین ترتیب و باتوجه به چیره گشتن شهرنشینی برشهرسازی لزوم ایجاد ترفندی جهت مطلوب نمودن شرایط زیستی درهمه جا به چشم می خورد. شهرهای ایران و بالاخص شهرهای مرزی وحاشیه نشین به دلایلی ازجمله آسیب پذیربودن نیازمند طرحی مدون و چهار چوبی مشخص و سیاستی مکتوب وعملی جهت جانمایی نمودن کاربری ها وخدمات درخصوص دستیابی به شرایط مساعد زیست پذیری می باشند. که در ادامه به توضیح برخی از این شاخص های موثر برزیست پذیری اشاره خواهد شد.

ضرورت تحقیق :

باتوجه به افزایش طبیعی جمعیت وهجوم جمعیت به سمت شهرنشینی وگسترش روند شهرنشینی، شهرها به مرور و ازجهات و ابعاد مختلف تحت تاثیرپدیده ی شهری شدن قرارگرفته اند، به گونه ای که گاها مردم، که تمامی برنامه ریزی ها برای آنهاست احساس خطرکرده وبدنبال سپری برای مواجه شدن با این مشکلات می گردند، مشکلاتی که به شهربه عنوان انسان وانسان به عنوان عامل تشدیدکننده این مشکلات مربوط می گردد، مانند انواع آلودگی ها، مسکن نامناسب، بیکاری، منظرنامناسب شهری، زاغه نشینی، اعتیاد و... ازاین حیث کارشناسان و برنامه ریزان شهری وسایرمتخصصان حوزه ی شهر، بدنبال یافتن راهی برای غلبه ویا محدود سازی وکنترل این مسائل برآمده اند تا بتوان شهر را به عنوان مکان ومامنی امن برای رشد و متعالی انسان ها تبدیل کرد. دراین خصوص شاخص ها ومعیارهایی برای افزایش وارتقای زیست پذیری مطرح کرده اند.

پژوهش حاضرنیزدرهمین جهت ودرراستای مسائل ومشکلات موجود درشهرهای مرزی باهدف مشخص نمودن عوامل محدودکننده وارتقا دهنده ی زیست پذیری درقاب ولبه ی بیرونی کشورسعی در مطرح نمودن عوامل مثبت جاذب جمعیت و زیست پذیرترنمودن شهرهای مرزی دارد، وجود انواع نابرابری ها اعم ازاقتصادی،کالبدی، فرهنگی، اجتماعی وسیاسی و... درشهرهای مرزی ضرورت انجام این تحقیق راپیش از پیش نمایان می سازد. پراکندگی جمعیت دراین مناطق وپوشش ناکافی امکانات وخدمات وبرخی سیاست های دولت وعدم وجودتشابه باسایرمناطق داخلی کشوراین فکررا درذهن برنامه ریزان تداعی می کندکه آیاصرف مرزی بودن مناطق سبب تمایزاین نوارمرزی بابدنه ی داخلی کشورگشته است یا عواملی دیگرهم دخیل هستند؟

روش تحقیق :

این تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی-تحلیلی بوده و از روش اسنادی،کتابخانه ای در جمع آوری داده ها واطلاعات بهره برده است.

پیشینه ی تحقیق :
در زمینه ی زیست پذیری وشاخص ها ی مربوط به آن تحقیقات بسیار زیاد وارزشمندی در سطح ملی و بین المللی ارائه گردیده است ازجمله آن ها در سطح بین المللی: پژوهش نیوتن - - 2012 باعنوان زیست پذیری و پایداری چالش های تکنیکی اجتماعی-شهرهای قرن بیستم،که باهدف سنجش میزان پایداری شهرهای زیست پذیر استرالیا وبا روش کمی انجام گرفته است و به این نتیجه رسیده است که بسیاری از زیرساختهای اصلی شهر که باعث زیست پذیری شهرهای استرالیا شده است، ازمنابع ناپایدار تأمین میشود و به عبارتی، پایدارنیست

همجنین پژوهش بدلند وهمکارانش - 2014 - با عنوان زیست پذیری شهری : درسهایی از استرالیا برای کشف شاخصهای اندازه گیری سلامت اجتماعی که با روش کیفی وبا اهداف

.1 جمع آوری تعاریف زیست پذیری شهری و ویژگی های اجتماعی سلامت .

2 .ترکیب شاخص های مختلف زیست پذیر

3 .ارزیابی کیفیت زیست پذیری آنها با لنزسلامت و رفاه انسانی انجام پذیرفت و در این خصوص 11 حوزه کلی در ارتباط با سلامت اجتماعی ورفاه مشخص گردید و ارتباط شان باسلامت و رفاه تأیید شد، که عبارتند از : جرم وامنیت، آموزش، شغل و درآمد، سلامت وخدمات اجتماعی، مسکن، تفریح وفرهنگ، غذای محلی و دیگر کالاها، محیط طبیعی، فضای باز عمومی، حمل ونقل وانسجام اجتماعی و دموکراسی محلی[11]در سطح ملی و داخلی نیز در این زمینه می توان به تحقیقات صورت گرفته ی اخیر اشاره نمود، رساله دکتری محمد امین خراسانی - - 1392 در دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران با عنوان" تبیین زیست پذیری روستاهای پیرامون شهری با رویکردکیفیّت زندگی - مطالعه موردی: ورامین - "، اولین پژوهش در زمینه ی زیست پذیری روستاها به حساب می آید، خراسانی در کنار بررسی مفاهیمی چون زیست پذیری وکیفیّت زندگی، به بررسی مفاهیم حومه نشینی، پیرامون شهر و روستاهای پیرامون شهری و ... می پردازد

و، در نهایت، دست به تدوین شاخص های مناسب و بومی برای سنجش زیست پذیری میزند ودر پایان نتیجه می گیرد که روستاها از نظر زیست پذیری در شرایط مناسبی قرار ندارند وابعاد اقتصادی و اجتماعی زیست پذیری روستاها در سطح متوسط و بعد زیست محیطی در وضعیت نامطلوب قرار دارد[4]، احمدی در سال1393 در پژوهشی باعنوان ارزیابی شاخصهای کیفیت زندگی با تأکید براصول شهر زیست پذیربه روش کمی وکیفی به سنجش میزان زیست پذیری منطقه22 تهران - شهرک گلستان - می پردازد وبه این نتیجه می رسد که شاخص های عینی - مانند مسکن - نسبت به شاخص های ذهنی - رضایت - وضعیت بهتری دارند

همینطور عیسی لو وهمکارانش درهمین سال در پژوهشی باعنوان انگاره زیست پذیری رهیافتی نوین برای ارتقای کیفیت زندگی درجوامع روستایی باهدف شناسایی شاخص های جوامع روستایی زیست پذیر دریافتند که شاخص های اقتصادی نظیر شغل، سطح درآمد و میزان پس انداز، تأثیربسزایی در زیست پذیری نواحی روستایی دارد

مفاهیم ، دیدگاه ها و مبانی نظری :

مفهوم مرز:

آخرین حد قلمرو زمینی، دریایی و هوایی و زیرزمینی هر کشور را مرز آن کشور می گویند که مهمترین عامل جدایی و تشخیص یک کشور از کشور همسایه است ، قرارگیرری مرز بر روی زمین معمولا به صور گوناگون جلوه میکند مانند: مرزهای طبیعی، غیرطبیعی، پیشتاز، تحمیلی، تطبیقی و متروکه

زیست پذیری :

بسترحضور وگسترش ایده ی زیست پذیری رامی توان آمریکا دانست. واژه ی شهرهای زیست پذیر برای اولین بار در سال1970 توسط اداره ی ملی هنرها به منظوردستیابی به ایده های برنامه ریزی شهری مدنظرآنان قرار گرفت و به دنبال آن توسط سایر مراکز و سازمان های تحقیقاتی نظیراداره ی حفاظت محیطی که مطالعات گسترده ای درخصوص زیست پذیرترین شهرهای آمریکا انجام داده است، به کارگرفته شد.

به دنبال آن نفوذ این واژه درادبیات مرتبط با این حوزه را می توان درسال1975 و نوشته های ویلیام مارلین درخصوص مکان های زیست پذیر در مجلات Saturday Review و Christian science monitor جستجوکرد. در اروپا مطالعات مرتبط با ارائه تعریف درخصوص شهرزیست پذیرحداقل به سال1975بازمی گردد،زمانی که مجله ی Landscape Architecture مجموعه ای ازمقالات کوتاه متخصصان ودانشگاهیان رادرخصوص ایجادشهرهای زیست پذیر منتشرکرد، هرچندکه درهیچ یک ازاین مقالات نویسندگان واژه ی زیست پذیری را مستقیما به کارنگرفتند، اما این مقالات در خصوص مسائل شهری حال حاضر و راه هایی برای تغییرشهرمرکزی به محیط های جذاب،طبیعت زیبا درداخل جنگلی ازبتن و... بودند و هریک ازآن ها براساس یک ایده ی شخصی به دنبال دستیابی به پاسخی برای این پرسش بودند که "چه چیزشهرخوب را ایجاد می کند؟

بطورکلی، زیست پذیری یک سکونتگاه به میزان دسترسی ساکنان آن به مشارکت درفرایندتصمیم گیری درجهت تامین نیازهایشان بستگی دارد.[20] اگرچه تفاوت زیست پذیری ازیک اجتماع به اجتماع دیگرمتفاوت است، اما می توان از اهداف برنامه ریزی اجتماعی برای ایجاد معیارهای بومی زیست پذیری بهره گرفت، زیست پذیری غالبا برای تعریف ابعاد مختلف اجتماع وتجربه های مشترکی که آن راشکل می دهند به کارگرفته می شود، زیست پذیری برروی تجربه ی انسان ازمکان تمرکز نموده واین تجارب رادر ظرف زمانی ومکانی مشخص درنظرمی گیرد.

در ادامه به تعریف مفهوم زیست پذیری وشهرزیست پذیرازمنظر برخی صاحب نظران و پژوهشگران می پردازیم.

هیلن : زیست پذیری به نگاه فرد به محیط زیستش مرتبط است ولذا در برگیرنده ارزیابی ذهنی فرد ازکیفیت محل زندگی است. عبدالصمدهادی : زیست پذیری به رفاه فیزیکی، اجتماعی و روانی کمک می کند وباعث توسعه فردی همه ساکنان شهر، روستا یا منطقه میشود واصول کلیدی آن مشتمل برعدالت،کرامت، دسترسی، صمیمیت، مشارکت وتوانمندسازی است.

فیض و همکاران: زیست پذیری زیر مجموعه ای از پایداری است که به طور مستقیم زندگی مردم را در دسترسی به شغل و فرصت های اقتصادی، مسکن بادوام - پایدار در برابر بلایای طبیعی - تهیه آب آشامیدنی، برق، فناوری اطلاعات و ارتباطات، مدارس با کیفیت، خدمات بهداشتی قابل اعتماد و... تحت تأثیرقرارمی دهد.

سالزانو : شهر زیست پذیر شهری است که درآن ارتباط بین گذشته و آینده وجود دارد، زیرا به گذشتگان وآیندگان احترام میگذارد، با اتلاف منابع طبیعی، مبارزه و برای حفظ آنها برای نسل بشر تلاش میکند.ابعاد فیزیکی و اجتماعی آن برای رفاه و پیشرفت اجتماع باهم همکاری می کنند وفضاهای عمومی درآن،کانون زندگی اجتماعی جامعه است.

دیدگاه های تاثیرگذاربرزیست پذیری :

مطالعات وتحقیقات انجام شده دراین حیطه نشان می دهدکه مفهوم زیست پذیری بادیگرمفاهیم مانند، پایداری، رشد هوشمند، نوشهرگرایی وکیفیت زندگی همپوشانی ورابطه ی مستقیم دارد،به گونه ای که تمامی این مفاهیم را می توان نوعی واکنش وپاسخ به سیاست های نامطلوب شهری دانست.

توضیح مختصری ازاین مفاهیم وارتباط آن با زیست پذیری :

پایداری :

بسیاری از صاحب نظران موافقندکه مفاهیم زیست پذیری و پایداری درعمل با هم همپوشانی دارند. رو ورونی پبر این باورند که با وجود این که زیست پذیری و پایداری درمقیاس های متفاوت عمل می کنند، اما هر دو توسعه اقتصادی، محیط زیست پایدار، گزینه های حمل و نقل، برابری اجتماعی و سلامت انسانی را مرکز توجه قرار می دهند [17]، برخی از محققان نیز براین باورندکه اصول زیست پذیری درحقیقت راه رسیدن به اهداف کلی پایداری است.

رشد هوشمند :

رشد هوشمند و زیست پذیری در بسیاری مفاهیم و اصول مورد تأکید با یکدیگر همپوشانی دارند تمرکز گسترده رشد هوشمند بر مدیریت رشد شهر و بخشهای داخلی و درونی شهر تا اندازه ای ایند و مفهوم را از یکدیگر متمایز میکند. از این رو ، شاید بتوان گفت رشد هوشمند ابزاری برای تحقق زیست پذیری وتوسعه جوامع پایدار است.

دیدگاه روستا شهری :

این جنبش که از دهه ی 1980 در انگلستان آغاز شد در بسیاری از خصایص با طراحی شهری سنتی ویژگیهای مشترکی دارد و میتوان گفت اصول روستا شهری، موازی اصول زیست پذیری است که با تمرکز بر برنامه ریزی محله ای و بهبود کیفیت زندگی شهری، نزدیکترین جنبش به زیست پذیری دربرنامه ریزی شهری است.

کیفیت زندگی :

کیفیت زندگی مفهومی چندوجهی، نسبی و متأثر از زمان و مکان و ارزش های فردی و اجتماعی است که ابعاد عینی و ذهنی را مد نظرقرار میدهد[6]، از این رو، از دیدگاه افراد و گروه های مختلف، به صورگوناگون تعریف شده است.برخی آن را مترادف با زیست پذیری و برخی اندازه ای برای میزان جذابیت، رفاه عمومی، به زیستی اجتماعی، شادکامی و... دانسته اند.بعضی نیز زیست پذیری را بخشی ازکیفیت کلی زندگی دانسته اند.

لکن به صورت کلی کیفیت مطلوب زندگی تنها درسایه زیست پذیری دریک مکان محقق می شود

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید