بخشی از مقاله

چکیده

مقدمه: شناخت الگوي فعالیت لوتئال بز براي اجراي برنامههاي همزمانسازي و مدیریت تولیدمثل کاربرد دارد.

هدف: بررسی فعالیت لوتئال بر اساس الگوي غلظت پروژسترون در بز بومی فارس در فصل تابستان - غیرتولیدمثلی - و زمستان - تولیدمثلی - .

روش:  غلظت پروژسترون سرمی 10 بز ماده بومی استان فارس با چند شکمزایش، غیر آبستن و غیر شیرده در فصل تابستان - n = 6 - و زمستان - n = 4 - با فاصله یک روز در میان اندازهگیري شد. همچنین، در گروه تابستان یک بز نر بالغ فحلیاب، در روزهاي نمونهگیري براي یک ساعت در گله رها شد. بزهایی که غلظت پروژسترون سرم آنها، حداقل در دو نمونه متوالی، مساوي یا بیش از 1 نانوگرم در میلیلیتر بود داراي فعالیت لوتئال در نظر گرفته شدند. فحلی خاموش، فعالیت لوتئال طبیعی، فاز لوتئال کوتاه و آنستروس در بزها تعیین شد.

نتیجه:  در فصل تابستان - غیرتولیدمثلی - در حضور بز نر فحل یاب، هر 6 بز فعالیت لوتئال و سه بز علائم ایستا فحلی نشان دادند. در فصل زمستان - تولیدمثلی - در غیاب بز نر در گله، دو بز داراي فعالیت لوتئال و دو بز در طول مطالعه آنستروس بودند. حضور بز نر در فصل غیر تولیدمثلی یا عدم حضور آن در فصل تولیدمثلی میتواند به ترتیب سبب فعال یا غیر فعال شدن جسم زرد شود.

مقدمه

استان فارس یکی از مراکز مهم پرورش بز در ایران است و این حیوان در اقتصاد دامپروري استان فارس نقش ویژهاي دارد. بر اساس آمار اداره کل دامپزشکی استان فارس نزدیک به شش میلیون و سیصد هزار راس بز در استان وجود دارد که بیشتر آنها توسط عشایر و به صورت سنتی نگهداري میشود . - 6 - از آنجایی که براي پرورش متمرکز بز داشتی، به منظور مدیریت آسانتر بزهاي آبستن، زایش و بزغالهها، اجازه حضور بز نر در گله داده نمیشود و تنها در فصل تولیدمثلی حیوان نر وارد گله میشود، تعیین زمانی از سال که محور تولیدمثل فعال است اهمیت اساسی دارد 

اگرچه به صورت کلی گفته میشود تولیدمثل بز با کوتاه شدن روز آغاز میشود و طول چرخه فحلی آن حدود 21 روز است اما مشاهدات منتشر نشده در گلهها و بررسی کشتارگاهی - تخمدان و آبستنی رحم - نشان میدهد بزهاي بومی
استان فارس از نظر الگوي تولیدمثل و فصل تولیدمثل، تنوع زیادي دارند که بازتاب تفاوت در فعالیت تخمدان است.

در خلال فصل تولیدمثلی، غلظتهاي بالاي پروژسترون تراوش شده از جسم زرد، مهارکننده اصلی فرکانس پالسهاي
GnRH/LH است. از این رو، زمانی که غلظت پروژسترون در اثر پسروي جسم زرد کاهش یابد، فرکانس پالس
GnRH/LH افزایش یافته و LH موجب تحریک تراوش استرادیول میشود. افزایش استرادیول آغازگر سرژ LH و تخمکریزي است. از سوي دیگر در فصل غیر تولیدمثلی، فعالیت تخمدان متوقف شده و غلظت پروژسترون در سطح پایه حفظ میشود. سطح پایه پروژسترون در بز آباده 0/5 نانوگرم بر میلیلیتر - 5 - و در بز مرغز - 7 - و بز کرول 1/0 - 10 - نانوگرم بر میلیلیتر گزارش شده است. بنابراین میتوان تغییرات غلظت پروژسترون را به عنوان شاخصی براي فعالیت تخمدان و محور تولیدمثلی، در شرایط گوناگون در نظر گرفت. از این رو، هدف از انجام این پژوهش، بررسی فعالیت لوتئال بر اساس الگوي تغییر غلظت پروژسترون در بزهاي بومی فارس در فصل تابستان - غیر تولیدمثلی - و زمستان - تولیدمثلی - بود.

مواد و روش کار

در این پژوهش از ده بز ماده بومی چند شکمزا، غیر آبستن و غیر شیرده - دامنه سنی سه تا پنج سال و میانگین وزنی 40 کیلوگرم - که بدون حضور بز نر، در ایستگاه پژوهشی دانشکده کشاورزي دانشگاه شیراز 29º 43`N - عرض جغرافیاي و 52º 35`E طول جغرافیایی، 1640 متر بالاتر از سطح دریا - نگهداري شده بودند استفاده شد. بزها دو بار در روز با جیره-اي بر پایه یونجه خشک، کاه گندم و کنسانتره بر اساس توصیه NRC 2001 تغذیه شدند و دسترسی آزاد به آب و سنگ نمک داشتند. یک ماه پیش از شروع آزمایش، درمان ضد انگل با آیورمکتین انجام شد.

دوره آزمایشی در فصل تابستان از 17  مرداد تا 7  شهریور - میانگین دما 27/7  =  درجه سانتیگراد؛ طول روز
13/13±0/17 ساعت؛ - n = 6 و در فصل زمستان از 10 تا 26 دي - میانگین دما 7/3 = درجه سانتیگراد؛ طول روز 10/35±0/06 ساعت؛ - n = 4 بود. در هر دو فصل هر هفته 3 بار با فاصله یک روز در میان، بین ساعت 10 تا 12، پنج میلیلیتر خون از سیاهرگ وداجی بزها گرفته شد و سرم خون با استفاده از سانتریفیوژ 10 - دقیقه در - 3000 ×g جدا و در دماي -20 درجه سانتیگراد نگهداري شدند. غلظت پروژسترون با استفاده از روش رادیوایمیونواسی - Immunotech - kit, Marseille France و با حساسیت 0/05 نانوگرم در میلیلیتر اندازهگیري شد. ضرایب تغییرات براي سنجش یک نمونه در دفعات مختلف - درون سنجی - و سنجش نمونههاي مختلف - میان سنجی - به ترتیب 5/8 و 9 درصد و میزان بازیابی 85 تا 110 درصد بود. فزون بر این، در فصل غیر تولیدمثلی - تابستان - ، یک بز نر بالغ - دو ساله - داراي پیشبند، در روزهاي نمونهگیري و براي یک ساعت به منظور تشخیص ایستا فحلی احتمالی در گله رها شد.

بزهایی که غلظت پروژسترون سرم آنها، حداقل در دو نمونه متوالی، مساوي یا بیش از 1 نانوگرم در میلیلیتر بود داراي فعالیت لوتئال در نظر گرفته شدند . - 10 - بزهایی که ایستا فحلی نداشتند ولی غلظت پروژسترون بیش از 1 نانوگرم در میلیلیتر بود به عنوان فحلی خاموش در نظر گرفته شدند. الگوي فعالیت لوتئال بزها بر اساس غلظت پروژسترون سرم به سه گروه زیر طبقه بندي شد: الف - فعالیت لوتئال طبیعی: غلظت پروژسترون بیشتر از 1 نانوگرم بر میلیلیتر براي 15 تا 21 روز؛ ب - فاز لوتئال کوتاه: غلظت پروژسترون بیشتر از 1 نانوگرم بر میلیلیتر براي کمتر از 15 روز و ج - آنستروس یا بدون تخمک ریزي: غلظت پروژسترون کمتر از 1 نانوگرم بر میلیلیتر در طول مدت مطالعه.

نتایج

الگوي تغییرات غلظت پروژسترون سرم نشان داد که در فصل تابستان - نگاره - 1 در هفته اول نمونهگیري، چهار بز در فاز لوتئال چرخه تخمدانی قرار داشتند و دو بز آنستروس بودند. از هفته سوم، دو بز آنستروس هفته اول، فعالیت لوتئالشان آغاز شد. و یکی از بزهاي با فعالیت لوتئال در هفته اول، در هفته سوم وارد مرحله آنستروس شد. از شش بز فصل تابستان تنها سه بز در مدت نمونهگیري علائم فحلی نشان دادند. بر اساس الگوي تغییرات غلظت پروژسترون سرم در فصل زمستان دو بز داراي فعالیت لوتئال و دو بز در دوره نمونهگیري آنستروس بودند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید