مقایسهٔ نمایش در محیط الکترونیکی با نمایش در محیط چاپی اصطلاحنامه

مقایسهٔ نمایش در محیط الکترونیکی با نمایش در محیط چاپی اصطلاحنامه

استاندارد انسی تنها استانداردی است که رهنمودهایی در خصوص هردو نوع نمایشی در محیط چاپی و رایانه ای ارائه می کند. به گفتهٔ این استاندارد امروزه نمایش رایانه ای و یادآوری متن برای جستجوگر دشوار است، به علاوه مرور نمایش رایانه ای از نمایش چاپی خسته کننده تر است و صفحهٔ نمایش رایانه ای درک اطلاعاتی را که در صفحه چاپی قابل درک است دشوار می کند.

چنانچه فرامتنی برای تبدیل آسان اصطلاحات در نمایش های متفاوت در دسترسی باشد، امکان مکان یابی اصطلاحات و حرکت بین آنها بالا میرود، حال آنکه این فرایند در صورت استفاده از یک اصطلاحنامه چاپی بزرگ و حجیم می تواند فرایندی مشکلی و کند باشد. در این حالت کاربر میتواند با کلیک کردن اصطلاح، مشخصات کاملی سایر اصطلاحات مرتبط را نیز مشاهده کند.

از طرفی عمل جستجو بلافاصله با استفاده از تابعی خاصی در پایگاه اطلاعاتی انجام می گیرد. از دیگر مزیت های نمایش رایانه ای آن است که این نمایش تمام جزییات پیشینهٔ یک اصطلاح خاص را ارائه می کند، پیشینهٔ اصطلاح علاوه بر یادداشت های دامنه و روابط استاندارد شامل جزییات نوع رکورد، جایگاه پذیرفته شدهٔ رکورد، یادداشت های فهرست نویسی، و داده های اخرین روزامد سازی است(محمدی و علیدوستی، ۱۳۸۶: ۳۱-۳۶).

به نظر حری (؟137)یکی از نکات مهم در ذخیره و بازیابی اطلاعات حفظ همزمان مطلوبیت نسبی جامعیت و مانعییت، یا به عبارتی دیگر، به کارگیری نوعی سیاستگذاری است که بتوان از طریق آن کاربری های کل نگر و جزء نگر در سطوح و مراتب متفاوت را در عملکرد نظام پیش بینی کرد. برای این منظور تدابیر گوناگونی را میتوان به خدمت گرفت که مهم ترین و کارسازترین آنها در کار  نمایه سازی و سازماندهی اطلاعا، استفاده از توصیفگر با مراتب متفاوت معنایی است. به طور مثال، در استفاده از اصطلاحات " علوم قرآنی"، "تفسیر قرآن "ف تفسیر قرآن به قرآن"، و"تفسیر المیزان" که دارای سطوح مختلف معنایی است، می توان از عام به خاص یا از خاص به عام حرکت کرد. آنکه "تفسیر قرآن" را جستجو میکند منطقاً باید به انواع تفسیر از جمله "تفسیر قرآن به قرآن" دست یابد، اما آنکه "تفسیر قرآن به قرآن" را جستجو می کند، اگر چه "تفسیر المیزان" در جستجوی وی قابل پیش بینی است، اما به دیگر انواع تفسیر دست نخواهد یافت. به تعبیر دیگر هر مرتبه از اصطلاحات فرو مجموعه های خود را شامل میشود اما فرا مجموعه های خود را دربر نمی گیرد، و این قاعده در باب هر گونه رابطه سلسله مراتبی صادق است. حال اگر قرار باشد نظامی تصمیم بگیرد که مراتب اصطلاح محوری مورد نظر خود را برای حفظ سطوح مختلف بازیابی لحاظ کند، چارهای ندارد جز آنکه دامنه ارجاعات خود را گسترش دهد یا اصطلاحات سطوح مختلف را به مدرک منتسب کند، که در هر دو حالت دامنه اصطلاحات مرجح یا نامرجح، پراکندگی اطلاعات، یا میانگین توصیفگرهای متعلق به مدرک افزایش خواهد یافت.

این رویداد را میتوان در مراتب مفهومی سطوح سه گانه "علوم قرآنی"، "تفسیر .. تاریخی ، "آزمود. نتیجه ق دو نظامهای به دست و تعسیر تاریخی آزمود. نتیجه شهری این امر هم در نطام های دستی و هم نظام های رایانه ای یکی است، خصوصا اگر نظامهای رایانه ای به زمینه های ذهنی و پیشداشته های برخاسته از نظام های دستی طراحی شده باشد.

در نظامی که پیشنهاد می شود نه تنها سطوح متفاوت بازیابیهای محتمل کاربران پیش بینی گردیده است؛ بلکه از افزایش میانگین توصیفگرهای منتسب به هر مدرک نیز پرهیز میشود. اما دو شرط مقدماتی برای انجام آن ضروری است؛ یکی وجود اصطلاحنامه در حوزه موضوعی مورد نظر، و دیگری استفاده از رایانه در ذخیره و بازیابی اطلاعات. اگر این ملزومات مهیا باشد، میتوان نظام پیشنهادی را به اجرا درآورد.

برای تحقق این امر کافی است بخش نظام یافته یا درختی اصطلاحنامه به عنوان نظامی فرعی در کنار و متصل به نظام اصلی اطلاعات ایجاد کرد. در زمان ذخیره سازی کافی است توصیفگر محور هر مقوله به مدرک منتسب شود که طبعا این توصیفگر با استفاده از اصطلاحنامه قطعی شده و به مدرک تعلق یافته است و منطقا در اصطلاحنامه دارای فرا مجموعه و فرو مجموعه هایی است. مسئولان ذخیره سازی بنا بر سیاستها و اهداف خود، برای حفظ جامعیت، یک یا چند مرتبه از فرا مجموعه ها را میتوانند طبق طراحی و تعریفی که قبلا صورت گرفته به شیوه خودکار - با چند دستور- از طریق اطلاحنامه در معرض بازیابی قرار دهند، بدون آنکه اصطلاحات آن مراتب به مدرک منتسب شده باشد.

فرض کنیم مدرکی در باب "تفسیر تاریخی" بحث کرده باشد. اصطلاحنامه مورد مراجعه اجازه می دهد که آن را به عنوان موضوع برای مدرک برگزینیم در بخش نظام یافته آن اصطلاحنامه ممکن است "تفسیر تاریخی" چنین مرتبه ای داشته باشد.

 

- علوم قرآنی

- تاریخ قرآن

- تفسیر قرآن

- تفسیر ادبی

- تفسیر تاریخی

- تفسیر ترتیبی

همچنین فرض کنیم که در رمزگذاری اصطلاحات، "علوم قرآنی" با عدد ۲۵ مشخص شده باشد، تقسیمات سلسله مراتبی شبه اعشاری مقوله علوم قرانی چنین خواهد شد:

- علوم قرآنی ۲۵

- تاریخ قران ۲۵۱

- تفسیر قران ۲۵۲

- تفسیر ادبی ۲۵۲۱

- تفسیر تاریخی ۲۵۲۲

- تفسیر ترتیبی ۲۵۲۳

تفسیر تاریخی با رمز ۲۵۲۲ را میتوان با حذف آخرین رقم ستمت راست پیوسته به سوری اصطلاح اعم پیش برد. اینکه سیاست نمایه سازی ناظربر چند مرتبه عام شدن توصیفگر باشد، تعیین کننده تعداد دفعات حذف است. اما منطقا یک مرتبه عام شدن میتواند این زنجیره را حفظ کند، زیرا ممکن است اعم این مرتبه در مدرکی دیگر، خود توصیفگر قرار گرفته باشد و زنجیره سلسله مراتبی خود به خود حفظ شود. بدیهی است که در چنین نظامی جریان ذخیره و بازیابی، هر دو از مجرای نظام فرعی اصطلاحنامه خواهد گذشت .

برای این گونه نظام چند سطحی میتوان فوایدی را برشمرد:

۱. به اعتبار کاوشهای کل گرا، نیازی نیست که اصطلاحات فرامجموعه ای

اصطلاحنامه نظام فرعی کافی است که به تعداد دفعات نامحدود بتوان ازآنها سود جست

۲. در مرحله ذخیره سازی کافی است تنها بر اخص بودن اصطلاحات منتسب به مدرک تاکید گردد، و برای بهره جویی از اصطلاحات عام تر جای هیچگونه نگرانی نیست

3.جمع موارد 1.2سبب میشود  که اولا پاسخ  کاوشهای کل نگر وجز نگرتامین گردد ثانیا جامعیت و مانعیت نسبی نظام دوشادوش یکدیگر ارتقا یابد.

به عنوان فایده ای جانبی باید اشاره داشت که چون استفاده از اصطلاحنامه در . چنین نظامی اجتناب ناپذیر است، حوزه های علاقه مند در صدد برخواهند آمد که به تدوین اصطلاحنامه همت گمارند. اما هرگاه اصطلاحنامه مهیا شد، میتوان اطمینان   داشت که با یک بار سرمایه گذاری در امر تدوین اصطلاحنامه از صرف هزینه و نیرو و وقت مستمر نمایه سازی و ذخیره و بازیابی اطلاعات جلوگیری خواهد شد . و ناهماهنگی های احتمالی کاسته خواهد شد، و این حرکت منطق اقتصادی نیز قابل توجیه است (حری؟137)

رایانه ای به رایانه دیگر تغییر نماید یا اینکه کاربر به دلیل نداشتن ملزومات کافی یا عدم آشنایی با رایانه امکان مشاهده نمایش روی صفحه رایانه را از دست دهد. . صرف نظر از نوع نمایش در محیط چاپی یا الکترونیکی برای نمایش اصطلاحنامه تصمیم گیریهای زیر ضروری است:

۱. کدام نوع از اصطلاحات مدخل خواهند بود؟

۲. چگونه انواع خاص اصطلاحات تعیین شوند؟

۳. چگونه انواع پیوندهای بین اصطلاحات نمایش داده شوند؟

۴. چه تعداد از سطوح پیوندهای بین اصطلاحات نمایش داده شوند؟

5-.موقعیت اصطلاحات پیوند یافته در ارتباط با اصطلاح مدخل یا یکدیگر چگونه است؟ (محمدی و علیدوستی، ۳۶:۱۳۸۶)