موارد استفاده از بند در نگارش زبان فارسی...
اسم یا جمله ای که عنوان بدل دارد میان دو بند قرار می گیرد . مانند : نادر، پادشاه ایران ، به هند حمله کرد. هرجا نبودن بند سبب اشتباهی شود ، بند می اورند .
مثل : به چشم ، طمع در مال دیگران مکن .
قبل از حروف ربط (و، یا ) که دو عضو آخریک رشتهٔ مرکب از سه عضو یا بیشتر را یکدیگر می پیوند د ٬ بند می گذارند . مثال : حسن ٬ حسین ، احمد ، و جمله های قیدی و جمله های دراز تبعی که پیش از جمله اصلی بیایند با بندی جدا می شوند . مثال : چون شما حاضرید، ممکن است براه بیفتیم .
قیود و پاره های پیوندی یا جمله هایی که در پیوستگی فکری شکست و گسستی ایجاد میکند، و بوسیلهٔ آنها قسمتهای مقدم خلاصه یا قسمتهای موخر شماره می شود، با بند جدا می شوند. مثال : این گفته ، بنا بر این، قابل اثبات نخواهد بود . در مورد جمله های معترضه یا قیدی یا عطف بیانی ، بند را وقتی بکار می بریم که جمله از لحاظ ساختمانی گسسته ولی از لحاظ ارتباط منطقی کامل باشد . وقتی از لحاظ منطقی و ساختمانی هر دو نا پیوستگی موجود باشد ، خط فاصله بکار می رود ، پرانتز برای جدا کردن قسمتهای غیر اصلی جمله می آید. مثال : چون از لحاظ طبیعی ، حالات عقلی همراه با فرایندهای وظایف الاعضایی می باشد .... ایرانیان، على العموم ، مردمى مہربان عبند زمانی بود - تاریخ آنرا از یاد برده ام - که اوضاع و احوال تغییر کرده بود.
بند در نگارش زبان فارسی من ( که در این امر چندان سهیم نیستم ) قبل از همه عقیده خود را میگویم . دو کلمهٔ شبیه یکدیگر را، بر فرض آنکه ضرورت منطقی هم نداشته باشد، با بند از یکدیگر جدا کنید . مثال : دوست ، دوست من است و دشمن ، دشمن تو ... انچه نیست ،کلمه یا جملهٔ متممی که جنبه وصفی دارد، یا نیم جمله ای که جمله را قطع میکند، میان دو بند قرار میگیرد . مثال : این قانون را از آن جهت که تازه به مرحله اجرا در آمده، همه نمیدانند. این نتیجهٔ اسف انگیز، و در عین حال منطقی، نباید مایهٔ .
میان جمله های شرط و جزائی و نظایر آنها بند لازم است ، مثال : هر چه بیشتر رشد می کنیم، بیشتر می فهمیم . هر جا می خواهی برو ، عاقبت خالد وطن ترا بسوی خود خواهد کشید .