نمونه هایی از کلمات مخفف در زبان فارسی ...
در زبان فارسی گاهی کلمات کوتاهتر و سبکتر می شوند و بعضی از حروف آنها می افتد ، انداختن بعضی از حروف را تخفیف و آن کلمهٔ کوتاه شده را مخفف گویند. هانند :
آواز ( آوا) آگاه (آگه ) آستین (آستی ) اشکم (شکم) اشتر (شتر) استخر ( بیستخر) افتادن (فتادن) افکندن ( فکندن) افشاندن (فشاندن) استخوان(ستخوان) ایستادن ( ستادن) افگار (فگار ) اسپار (اسپار ) ابرو (برو) اندوه ( انذه ) انبوه (آبه) افزودن (فزودن ) ابریشم ( بریشم ) بود ( بد) بارگاه ( بارگه ) بازارگان ( بازرگان ) بیهوده ( بیهده) بود که ( أبو که = نولا) پهل ( پل) بهل تا ( پتا) بیرون ( برون ) پادشاه ( پادشه و پادشا) تباه ( تبه ) توانست ( تانست ) چون او ( چنو) چون ( چو) خاموش (خموش = خمش ) خرگاه ( خرگه ) راه (ره) زمین (زمی ) سپاه (سپه )شاه ( شه) شاد باش (شاباش) شکار (شکر) شاخ ( شیخ) کوه ( که ) کاه (که) که از (کز) که این ( کاین ) که او (کو) کاشتن ( کشتن ) که اندر ( کاندر) که آن ( کان) گناه ( گنه ، گنا) گیاه (گیا) گواه ( گوا ) گاه ( گه ) گوهر (گبر) ماه (مه) میازار ( مازار) ناگاه ( ناگه ) نکاه ( ننگه ) نه از ( نز ) ليکو ( نکو ) همواره ( هماره ) هر زمان ( هزمان ) هنوز ( نوز )
بطوریکه در مثالهای بالا ملاحظه مینمایید حروفی که اغلب حذف میشوند
عبارتنداز : الف ، واو ، یا و گاهی هم نون در آخر کلمات ، ولی ممکنست حروف دیگری مانند هاراء نیز حذف شود .
باید توجه داشت که در حالت عادی قبل از الف ، فتحه و قبل از و او ، ضمه و قبل از یاء کسره وجود دارد و پس از حذف این حروف ( برای تخفیف ) حرکاتقبل از آنها بحال خود باقی میماند ، بنا بر این مخفف کوه (که بضم کاف) و مخفف کاه ( که بفتح کاف) و مخفف نیکو ( نکو بکسر نون) می شود.