برنامه ریزی
تا مطالعهٔ انسان از روی برنامه و هدف مشخص نباشد، بازدهی لازم و مطلوب را نخواهد داشت. این برنامه ریزی عملی در مورد (موضوع، کتاب، زمان و مکان) باید انجام گیرد. وقتها براساس اهمیت موضوع و کتاب، تنظیم شود، مطالعات اصلی و جنبی مشخص باشد، کتابها از قبل شناسایی شده باشد، رعایت مکان مناسب برای مطالعه فراموش نشود، و در هر مقطع زمانی، به نتایج و بازدهی مطالعه های انجام شده دقت شود. آیا امروز می توان سخن حافظ را که گفته است: «هر نوشتهای به یک بار خواندن میارزد» درست دانست ؟ «سیر مطالعاتی» نیز در همین راستا مورد توجه قرار میگیرد، نه اینکه هر چه را پیش آید مطالعه کند و در نهایت، دستاورد قابل اعتنایی در دست نداشته باشد! مطالعات پراکنده و بی نظم و بی برنامه، فاقد بهرهٔ لازم است و مطالعهٔ موضوعی، مفیدتر از آن است.
ایجاد انگیزه گاهی کسانی رغبت و علاقه ای به مطالعه نشان نمی دهند. ابتدا باید سبب بی علاقگی را شناخت و آن را برطرف ساخت. «احساس نیاز»، عامل مهمی در کشاندن افراد یا کشیده شدن خود به امر مطالعه است. به نحوی گاهی می توان با طرح چند سؤال از چنین کسان، به نحوی که در پاسخ دادن در بمانند، آنان را متوجه ساخت که اطلاعشان کم است و باید به نحوی جهل خویش را برطرف کنند.
تماس با کسانی که اهل اطلاع و معلومات اند، انسان را به ضعف آگاهی خویش مطلع میکند و شوقی مطالعه ایجاد میشود. استفاده از زمینه ها و علاقه های موجود نیز، در ایجاد انگیزه در سطوح بالاتر مطالعه مفید است. مانند علاقهٔ کودکان به قضه و کتابهای داستان، که می توان از این راه، شوق مطالعه را در آنان زنده نگهداشت و کتابهای دیگر را هم در اختیارشان قرار داد. مهم آن است که «جذب» و شیفتهٔ مطالعه شوند و از آن زده نگردند. در این مورد، راهنمای مطالعه و مربی کودکان و اهل مطالعه، نقش مهمی میتواند داشته باشد. معرفی کتابهای متناسب با ذوق و علاقه، سن، معلومات، زمینههای روحی، امکانات تهیه کتاب و اموری از این قبیلی، میتواند به این شوق، کمک کند و عدم مراعات این تناسب، گاهی موجب انزجار و زدگی افراد از .کتاب، برای همیشه می شود s مفیدتر ساختن مطالعه