بررسی به موقع بودن به عنوان یکی از معیارهای بهره گیری ( بخش دوم )

 

از دیدگاه ارزیاب، به موقع بودن، به عنوان معیاری برای کارایی، جذابیت فراوانی دارد. اندازه گیري به موقع بودن نسبتاً ساده است و پس از اندازه گیری غیرقابل بحث است زیرا به قضاوت های فردی و ذهنی وابسته نیست. دراینجا، تنها تاثیری که ارزیاب می تواند بر مقیاس اندازه گیری داشته باشد انتخاب تاریخ ها برای ارزیابی است. در پایگاه های اطلاعاتی چایی، عموماً تاریخ تولید منبع اطلاعاتی را به عنوان تاریخ نشر آن منبع درنظر میگیرند. در خدمات درون خطی، باید تاریخ ورود دادهها به پایگاه اطلاعاتی را به عنوان تاریخ نشر درنظر گرفت اما همیشه نمی توان در هنگام بازنگری این تاریخ را مشخص کرد. یک راه حل، تعیین زمان وقفه انتشار برای روزآمد کردن پایگاه الکترونیکی و نگارش چاپی آن از سوی ناشر، به عنوان تاریخ انتشار است. برای تاریخ تولید منابع ردیف اول که منابع ردیف دوم به آنها ارجاع می دهند، ارزیاب می تواند بین تاریخ واقعی انتشار و تاریخ در دسترس قرار گرفتن آنها یکی را انتخاب نماید.

تاکید بر تاریخ واقعی انتشار مشکلاتی را ایجاد میکند زیرا در منابع ردیف دوم به ندرت تاریخ دقیقی ارائه می شود. فردی ممکن است به یک نسخه از نشریه رجوع کرده و در اغلب موارد، نزدیک ترین ماه را به عنوان تاریخ نشر درنظر بگیرد. ممکن است تنها از طریق پرسش از ناشر بتوان تاریخ واقعی نشر را مشخص کرد. متاسفانه، تاریخ پشت یک مجله همیشه موثق و قابل اعتماد نیست؛ بعضی از مجلات در ماهی قبل از ماه اسمی نشریه انتشار می یابند. اغلب مجلات دیرتر از تاریخ اسمی نشریه منتشر می شوند.

در بعضی از کشورها، تاریخ دستیابی همان تاریخ انتشار است. اگرچه تاریخ دستیابی حقیقتاً بیانگر به موقع بودن یک خدمت نیست اما برای بهره گیرانی که در کشور آنها تاریخ دستیابی اهمیت دارد، مقیاسی را برای ارزيابي به موقع بودن مدرک فراهم می اورد. در امریکا، تاریخ های دریافت در کتابخانه کنگره یا یکی از کتابخانه های ملی را به عنوان تاریخ های دستیابی مجله در نظر میگیرند. ممکن است این تاريخ ها را بر روی مجله مُهر کنند یا در برخی از سوابق قابل بازبینی در کتابخانه نگهداری نمایند. بنابراین، فاصلهٔ بین تاریخ دستیابی یک مجله در آمریکا و ارائه آن در منابع ردیف دوم را می توان اندازه گیری کرد. به عبارت دیگر، باید تاریخ دستیابی منابع ردیف دوم، و نه تاریخ نشر، را مورد توجه قرار داد، اما در هر صورت، به ندرت تفاوت زیادی حاصل خواهد آمد. یک پایگاه الکترونیکی عموماً قبل از روزآمد شدن مشابه چاپی خود روزآمد میشود.

گردآوری داده ها ایجاب می کند تا نمونه ای اتفاقی از مدارک را از جدیدترین شماره های منابع ردیف دوم استخراج کرده و تاریخ دستیابی یا انتشار را - معمولاً از منابع مختلف - به آنها اضافه کنیم. اگر بخواهیم فقط یک برآورد کلی از به موقع بودن ارائه دهیم و اگر نیاز باشد که در زبان، کشور اصلی و نوع انتشارات (مثل، مقالهٔ مجله، پایان نامه یا تک نگاشت) تجزیه ای صورت گیرد، باید اندازههای نمونه را بزرگتر از اندازه واقعی درنظر بگیریم.

احتمالاً به موقع بودن" ساده ترین ویژگی قابل اندازه گیری  منبع اطلاعاتی ردیف دوم است. احتمالاً این ویژگی از کمترین اهمیت نیز برخوردار است. ممکن است ناشران به موقع بودن را به عنوان معیاری برای ارزیابی کارآیی فعالیت های خود در نظر بگیرند، اما بهره گیران - اگرچه اغلب علاقه به سرعت در ارائه خدمات را بیان میکنند -کمتر تحت تاثیرقرار میگیرند. وقتی فاصله بین اجرای یک تحقیق و اولین نشر آن را مورد توجه قرار می دهیم، دیگر تاخیر بیشتر در استفاده از منابع مرجع ردیف دوم برای بازیابی یک تحقیق تقریباً پذیرفتنی نیست.