بخشی از مقاله

چکيده
هدف از انجام اين پژوهش انتخاب روشي براي پيش بيني ارزش افزوده نقدي به عنوان يکي از معيارهاي ارزيابي عملکرد است که مي تواند به سرمايه گذاران جهت اخذ تصميمات سرمايه گذاري کمک نمايد.روش هاي مورد استفاده در اين پژوهش شامل رگرسيون و شبکه عصبي مصنوعي مي باشد.شبکه عصبي مورد استفاده در اين پژوهش يک شبکه پرسپترون چند لايه است که با الگوريتم پس انتشارآموزش ديده است ونسبت هاي مالي به عنوان ورودي آن قرار داده شده اند. جامعه مورد مطالعه ، بازار سرمايه ايران در طي بازه زماني ١٣٨٤ تا ١٣٨٩ مي باشد.تجزيه وتحليل داده ها با استفاده از نرم افزار هاي SPSS وMATLAB انجام شده است . خطاي مدل رگرسيون برابر است با ٠.٥٨٩٦ و خطاي مدل شبکه عصبي مصنوعي برابر است با٠.١٤٠٤. با توجه به نتايج پژوهش مي توان عنوان کرد که شبکه عصبي مصنوعي داراي خطاي کمتراست ودرنتيجه عملکرد بهتري در پيش بيني ارزش افزوده نقدي دارد.
کلمات کليدي:ارزش افزوده نقدي، پيش بيني ، رگرسيون ،شبکه عصبي مصنوعي

مقدمه
در دنياي سرمايه گذاري امروز تصميم گيري مهمترين بخش از فرايند سرمايه گذاري است .استفاده ازروشها يا تکنيک هايي براي دستيابي به وضعيت آينده همواره دغدغه اصلي دانشمندان بوده است . در اين راه به طورکلي روشهايي قابليت ماندگاري وکاربردي مناسب دارند که داراي کمترين خطا در پيش بيني باشند.اين پژوهش در پي يافتن راهي مناسب براي پيش بيني ارزش افزوده نقدي به عنوان يکي از معيارهاي ارزيابي عملکرد مي باشد و بذاي اين منظور از مدل رگرسيون خطي و مدل شبکه عصبي مصنوعي (مدل غير خطي )استفاده شده است .
تعدادي ازتحقيقات انجام شده پيرامون ارزش افزوده نقدي عبارتند از:
کوينار( ٢٠٠٩)ارزش افزوده اقتصادي و ارزش افزوده نقدي و سود مازاد را به عنوان متغيرهايي بر مبناي حسابداري تعريف مي کند زيرا آنها ارزش دفتري را هم در درآمدهاي عملياتي و هم در سرمايه به کار رفته به کار مي برند.نوروش و حيدري (١٣٨٣) در تحقيقي با عنوان « ارزيابي عملکرد مديريت شرکت هاي پذيرفته شده در بورس تهران با مدل ارزش افزوده نقدي و بررسي رابطه آن مدل با بازده سهام» به اين نتيجه رسيدند که معيار ارزش افزوده نقدي نسبت به ساير متغيرها در جهت توضيح قيمت سهام، برتري دارد. هجازي و ملکي (١٣٨٣) به بررسي رابطه بين ارزش افزوده نقدي و نسبت قيمت به سود با بازده سهام در شرکت هاي پذيرفته شده در بورس تهران پرداختند. نتايج تحقيق نشان مي داد که نسبت قيمت به سود با بازده سهام رابطه بيشتري نسبت به ارزش افزوده نقدي و بازده سهام دارد. صالحي و همکاران (١٣٩٠) به بررسي رابطه بين معيارهاي اقتصادي و ايجاد ارزش پرداختند. نتيجه تحقيق آنها بيانگر اين موضوع بوده است که بين معيارهاي اقتصادي و ايجاد ارزش رابطه معناداري وجود دارد.
تحقيقات انجام شده در ارتباط با استفاده از شبکه هاي عصبي مصنوعي عبارتند از:
طلوعي اشلقي و حق دوست (١٣٨٤) تحقيقي را با عنوان «مدل سازي پيش بيني قيمت سهام با استفاده از شبکه عصبي و مقايسه آن با روشهاي پيش بيني رياضي » انجام دادند نتيجه تحقيق نشان دهنده ميزان خطاي بيشتر شبکه نسبت به رگرسيون است و اين نشان دهنده اين است که شبکه همواره راه حل مناسبي براي به کارگيري در تمامي شرايط ممکن نيست .سرافراز و افسر(١٣٨٤) به بررسي عوامل مؤثر بر قيمت طلا و ارائه مدل پيش بيني بر مبناي شبکه عصبي فازي پرداختند و نتيجه تحقيق آنها نشان دهنده توانايي بيشتر شبکه عصبي در پيش بيني قيمت طلا نسبت به رگرسيون دارد. سينايي ، مرتضوي و تيموري اصل (١٣٨٤) در تحقيقي با عنوان « پيش بيني شاخص بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از شبکه عصبي مصنوعي » به اين نتيجه دست يافتند که شبکه عصبي تخميني بهتر از مدل خطي ARIMA داشته اند. فلاحي ، خالوزاده و علمداري(١٣٨٤) در تحقيقي با عنوان «الگوسازي غيرخطي و پيش بيني درآمدهاي ماليات بر مشاغل در اقتصاد ايران (کاربرد شبکه عصبي مصنوعي و مقايسه آن با الگوهاي رگرسيون خطي و سري زماني )» به اين نتيجه رسيدند که الگوي شبکه عصبي مصنوعي در پيش بيني درآمدهاي ماليات بر مشاغل نسبت به الگوي رگرسيون خطي و الگوي سري زماني عملکرد بهتري دارد.
کميجاني و سعادت فر(١٣٨٤) به بررسي کاربرد مدل هاي شبکه عصبي در پيش بيني ورشکستگي اقتصادي شرکتهاي بازار بورس پرداختند. نتايج اين پژوهش بيانگر اين بود که به کارگيري مدل شبکه عصبي مصنوعي توانايي مديريت مالي را بر اساس مقابله با نوسانات اقتصادي و ورشکستگي افزايش مي دهد.حيدري زارع و کردکويي (١٣٨٨) به بررسي پيش بيني قيمت سهام با استفاده از شبکه عصبي مصنوعي پرداختند. نتايج تحقيق نشان دهنده پيش بيني بسيار مناسبي بود.
مباني نظري و روش شناسي تحقيق
شکل ١مدل مفهومي تحقيق
متغيرهاي مورد استفاده در اين پژوهش شامل گروهي از نسبت هاي مالي به عنوان متغيرهاي مستقل و ارزش افزوده نقدي به عنوان متغير وابسته مي باشند. ارزش افزوده نقدي ١ به مازاد وجه نقد گفته مي شود که پس از کسر هزينه سرمايه نقدي از سود نقدي عملياتي بدست مي آيد. به اين مازاد وجه نقد برخي اوقات، سود نقدي مازاد٢ نيز اطلاق مي شود.با توجه به ويژگي هاي ايده آل معيارهاي ارزيابي عملکرد، بهتر است براي ارزيابي عملکرد مديريت شرکت ها از معيارهايي مرتبط با جريانات نقدي استفاده گردد، نه معياري مبتني بر سود تعهدي .
دو هدف اساسي معيار عملکرد، ارزش افزوده نقدي عبارتند از:
الف ) ارزيابي عملکرد مديريت در قبال ارزشي که براي سهامداران ايجاد کرده است .
ب) ارائه اطلاعاتي سودمند به سرمايه گذاران جهت انتخاب سهام پربازده .
به عبارت ديگر ارزش افزوده نقدي سعي دارد تنش بين ضرورت وجود يک معيار عملکردي را که همبستگي بالايي با ثروت سهامداران داشته باشد و هم پاسخگوي اقدامات مديريت باشد، برطرف نمايد.
کاربردهاي ارزش افزوده نقدي
ارزش افزوده نقدي مي تواند در جهت بهبود تعدادي از فرآيندهاي درون مديريت اقتصادي شرکت به کار مي رود. با کاربرد مداوم ارزش افزوده نقدي، يک مجموعه بنيادين همراه با يک روش پيوسته ايجاد مي شود
که موجب ايجاد روابط قوي بين اهداف مي شود. ارزش افزوده نقدي در زمينه هاي زير کاربرد دارد:
-اهداف مالي: ارزش افزوده نقدي براي اهداف مالي ، يک گرايش روشني از جريانات نقدي ارائه مي کند که محرکي به سوي کسب بازده بيش تر باشد. اين امر به نوبه خود مزيتي براي مالکان (سهامداران ) محسوب مي شود. به عبارت ديگر، سرمايه گذاران آن را به عنوان محرکي در تغييرات قيمت سهام تلقي کنند.
- ارزيابي عملکرد: معيار ارزش افزوده نقدي به اندازه گيري ارزش نقدي ايجاد شده براي سهامداران مي پردازد. با کاربرد اين معيار، اطلاعات قابل اتکايي درباره سودآوري و رشد شرکت به دست مي آيد. يک شرکت ممکن است با معيار سود عملياتي ، سودآور تلقي شود ولي با کاربرد معيار ارزش افزوده نقدي، عملکرد شرکت ضعيف تلقي شود به طوري که حتي نتواند هزينه سرمايه خود را پوشش دهد. در صورتي که سود نقدي عملياتي شرکت پاسخگوي هزينه سرمايه نقدي آن نباشد مي تواند نتيجه گرفت که اولاً: کيفيت سودآوري شرکت پايين است ، ثانياً: در صور

-پاداش دهي : همان طور که قبلاً اشاره شد، با کاربرد معيارهاي مبتني بر ارزش، به ويژه معيارهاي ارزش افزوده نقدي منافع سهامداران با منافع مديران شرکت همسو مي شود. به وجود آوردن انگيزه در مديران از طريق سهيم کردن آنان در مالکيت شرط لازم براي تأمين منافع سهامداران و مديران مي باشد ولي شرط کافي نيست . بنابراين ، علاوه بر سهيم کردن مديران در مالکيت شرکت بايد فرمول مناسبي را براي پرداخت پاداش ارائه کرد. آنچه که در اين فرمول به عنوان يک اصل تلقي مي شود، اين است که مديران در فرآيند ايجاد ارزش شرکت سهيم شوند. ارزش افزوده نقدي با توجه به تحقيقات صورت گرفته ، بهترين شاخص در فرآيند پرداخت پاداش مي باشد.[٨]
نحوه محاسبه متغيرهاي تحقيق به شرح زير مي باشد:
جدول شماره ١نحوه محاسبه متغيرها
متغيرهاي مستقل نحوه محاسبه
نسبت أني (دارايي هاي جاري - موجودي مواد و کالا) . بدهي هاي جاري
نسبت جاري دارايي هاي جاري. بدهي هاي جاري
نسبت بدهي کل بدهي ها .کل دارايي ها
نسبت بدهي کوتاه مدت بدهي کوتاه مدت . حقوق صاحبان سهام
نسبت بدهي بلندمدت بدهي بلندمدت . حقوق صاحبان سهام
نسبت پوشش بدهي هاي نقدي وجه نقد حاصل از فعاليت هاي عملياتي . کل بدهي ها
نسبت پوشش بدهي هاي جاري نقدي وجه نقد حاصل از فعاليت هاي عملياتي . بدهي هاي جاري
نسبت دفعات واريز هزينه استقراض سود قبل از بهره و ماليات . هزينه بهره
نسبت سود خالص سود خالص . فروش
متغير وابسته
ارزش افزوده نقدي وجه نقد حاصل از فعاليت هاي عملياتي - ماليات پرداختي - (بهره پرداختي + سود سهام پرداختي )

ازنظر طبقه بندي بر مبناي هدف اين پژوهش تحقيقي کاربردي است و از نظر طبقه بندي بر اساس روش و ماهيت ،تحقيقي همبستگي محسوب مي شود.جامعه مطالعاتي پژوهش شامل بازار سرمايه ايران براي دوره زماني ٦ساله بين سالهاي ١٣٨٤ تا ١٣٨٩ مي باشد.که با توجه به محدوديت هاي موجود در پژوهش تعدادي از شرکتها در صنايع مختلف انتخاب شدند که مقادير ورودي و خروجي شبکه براي دوره آموزش تعداد ٤٠٠ درايه و مقادير براي دوره آزمايش ٢٠٠ درايه در نظر گرفته شد.همچنين براي جمع آوري داده هاي مورد نياز از روش کتابخانه اي استفاده شده است .اطلاعات مورد نيازاز طريق مطالعه صورت ها و گزارشات مالي حسابرسي شده ي شرکتهاي مورد مطالعه ، که توسط سازمان بورس اوراق بهادار تهران منتشر گرديده است ، جمع آوري شده اند.تجزيه و تحليل اطلاعات با استفاده ازنرم افزار هاي SPSSو MATLAB انجام شده است .
با توجه به اين موضوع که در پيش بيني ها عدم اطمينان وجود داردواين حقيقت نشان دهنده جزء غيرمعمول در دوره زماني مي باشد. در نتيجه در کليه روش هاي پيش بيني بايد انتظار خطا را داشته باشيم . براي بدست آوردن خطا در nدوره زماني از ميانگين مجذور خطا(MSE) استفاده مي شود، که به صورت زير محاسبه مي شود.[١]
در ميانگين مجذورخطا، ميزان خطا به دليل به توان ٢رسيدن آن بسيار بزرگ نشان داده مي شود با استفاده از جذر ميانگين مجذور خطا اين مشکل مرتفع ميشود.
روش هاي آماري مورد استفاده اين پژوهش شامل مدل خطي رگرسيون ومدل غير خطي شبکه عصبي مصنوعي مي باشد که به توضيح مختصري درباره آنها مي پردازيم :
رگرسيون
تحليل رگرسيون فن و تکنيک آماري براي بررسي و به مدل درآوردن ارتباط بين متغيرها است . مدل رگرسيون تغييرات مشاهده شده در متغير وابسته که توسط تغييرات متغيرهاي مستقل ايجاد شده اند را توضيح مي دهد. در واقع رگرسيون به دنبال برآورد رابطه رياضي و تحليل آن مي باشد، به طوري که بتوان به کمک آن کميت متغيري مجهول را با استفاده از متغير يا متغيرهاي معلوم تعيين کرد. در برخي از مسائل پژوهشي به ويژه آنهايي که هدف پيش بيني دارند، تعيين همبستگي بين متغير ملاک (که قصد پيش بيني آن را داريم ) و ترکيب متغيرهاي پيش بيني کننده که هر کدام از آنها تا حدودي با اين متغير همبستگي دارند، داراي اهميت زيادي است .
مدل رگرسيون چند متغيره اين تحقيق به شرح زير مي باشد:
CVA= ارزش افزوده نقدي
C= عرض از مبدأ خط رگرسيون
= ضرايب عوامل است که با استفاده از داده ها تخمين مي شود.
CR= نسبت جاري
QR= نسبت آني
DR= نسبت بدهي
STDR= نسبت بدهي کوتاه مدت
LTDR= نسبت بدهي بلند مدت
CCDCR= نسبت پوشش بدهيهاي جاري نقدي
CTDCR= نسبت پوشش بدهي هاي نقدي
CODTSR= نسبت دفعات واريز هزينه استقراض
NPR= نسبت سود خالص
ei=خطا
شبکه عصبي مصنوعي ١
شبکه هاي عصبي مصنوعي يکي از انواع سيستم هاي هوشمند است .يک شبکه عصبي مصنوعي از تعداد زيادي گره و پاره خطهاي جهت دارکه گره ها را به هم ارتباط مي دهند تشکيل شده است . گره هايي که در لايه ورودي هستند گره هاي حسي و گره هاي لايه خروجي ، گره هاي پاسخ دهنده ناميده مي شوند. اطلاعات از طريق گره هاي ورودي به شبکه وارد مي شود، سپس از طريق اتصالات به لايه هاي پنهان متصل شده ، در نهايت خروجي شبکه از گره هاي لايه خروجي به دست مي آيند. اين مراحل شبيه شبکه عصبي بيولوژيکي انسان است .[٣]

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید