بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
مدیریت توسعه جهانی
اسلاید 2 :
جلسه هشتم نظریه های جهانی شدن
اسلاید 3 :
روند تحول نظریه پردازی در خصوص نقش دولت
اسلاید 4 :
مارتین آلبرو(جامعه شناس بریتانیایی)
تلاش عصرجهانی برای جایگزینی جهان شمولی به جای مدرنیته که از پنج مسیرحاصل می شود:
1- نتایج جهانی و محیطی فعالیت های فزاینده انسانی
2- فقدان امنیت در برابر تسلیحات مخرب جهانی
3- جهان شمولی نظام های ارتباطی
4- شکوفایی اقتصاد جهانی
5- رجوع و علاقه افراد و گروه ها به جهان گرایی
این موارد گسترش مدرنیته و اندیشه جامعه مدنی مبتنی بر دولت را چالش مواجه می کند.
اسلاید 5 :
مارتین آلبرو
عصر جدید اگرچه پس از عصر مدرن می آید لزوما عصر پسامدرن نیست.
جهانی شدن سرآغاز عصر جهانی است که هیچ جهت ذاتی یا نقطه پایان ضروری ندارد و از جهت شبیه مدرنیته است.
چالشی که جهانی شدن در برابر حکومت های ملی مطرح می کند، چالش فقدان نظارتی است که آنها تصور می کردند توسط ناظم بین المللی برقرار است.
سیاست شاخص این عصر، ملی گرایی نیست بلکه جهان گرایی است یعنی متعهدبودن به ارزش هایی که به جهان شمولی، بسیج افکار و هویت یافتن با مردمی همفکر در مقیاسی جهانی ارجاع دارند.
دولت جهان شمول در حال حاضر بیشتر به صورت بالقوه وجود دارد تا واقعی.
اسلاید 6 :
رونالد رابرتسون(جامعه شناس بریتانیایی)
مفهوم جهانی شدن، هم به درهم فشردن جهان و هم به انباشت آگاهی نسبت به جهان به عنوان یک کل دلالت دارد.
جهانی شدن با مدرنیته یکسان نیست و نتیجه مستقیم آن هم به شمار نمی آید.
ژست های ضد جهان گرایی نیز خود جزئی از گفتمان جهان گرایی است و از این رو گریزی از جهان گرایی نیست.
در وضعیت جهانی شدن، جنبه نوعی انسان هر روز بیش از پیش در سطحی جهانی طرح می شود.
یکی از نتایج جهانی شدن نسبی شدن روایت ها و بروز اصطکاک بین روایت های تمدنی، ملی و جماعتی است.
اسلاید 7 :
رونالد رابرتسون
مراحل تاریخی فشرده و پیچیده شدن جهان
اسلاید 8 :
آنتونی گیدنز(جامعه شناس انگلیسی)
وی از جامعه شناسانی است که جهانی شدن را نتیجه مستقیم مدرنیته و نوگرایی می داند.
زوال دولت-ملت ایده ای اشتباه است و دولت-ملت ها هنوز قدرتی حیاتی در جهان هستند اما کم اهمیت تر از گذشته. حاکمیت آنها تغییر یافته و لازم است هویتشان را بازسازی کنند.
جهانی شدن تحت سلطه کشورهای غربی است اما پدیده ای صرفا غربی نیست.
اشتباه است اگر گمان کنیم جهانی شدن سرمنشا نابرابری های اقتصادی جهان است و اینکه حمایت از اقتصاد داخلی خارج از روند جهانی شدن به کشورهای فقیر کمک می کند.
اکنون نگرانی ما نسبت به کارهایی که طبیعت می تواند برای ما انجام دهد کم شده و نگران کارهایی هستیم که ما در قبال طبیعت انجام می دهیم.
سنت زدایی یا پایان سنت روند دیگری است که در نتیجه جهانی شدن اتفاق می افتد و به این معناست که سنت بسیار کمتر از گذشته زندگی ما را تغییر می دهد.
اسلاید 9 :
جوزف استیگ لیتز(اقتصاددان امریکایی)
اقتصاددان و برنده جایزه نوبل 2001
جهانی شدن عبارت است از نزدیک شدن کشورها و ملیت های جهان که نتیجه کاهش شدید هزینه های حمل و نقل، ارتباطات و نیز رفع موانع مصنوعی است که در راه جریان کالاها و خدمات، سرمایه، دانش و افراد قرار دارد.
جهانی شدن فی نفسه نه خوب است و نه بد
نظامی داریم که می توان آن را اداره جهان بدون حکومت جهانی نام نهاد.
رنج و محنتی که فرایند جهانی شدن و توسعه بر کشورهای درحال توسعه تحمیل کرده به مراتب فراتر از میزان لازم بوده است.
اسلاید 10 :
مارتین خور(اقتصاددان مالزیایی)
جهانی شدن فرایندی است که وابستگی متقابل بین دولت ها و جوامع را در سراسر جهان تشدید می کند.
وی با آن دسته از دیدگاه های افراطی که جهانی شدن را به منزله تحقق جهان بدون مرز، صلب حاکمیت از دولت-ملت ها و از دست رفتن هویت ملی می دانند موافق نیست.
جهانی شدن می تواند تهدیدی علیه استقلال کشورها باشد اما آنها را از سیاست گذاری ملی باز نمی دارد.
نقش آفرینی شرکت های چندملیتی در بسترسازی جهانی شدن غیرقابل کتمان است.
خور نسبت به آثار و نتایج جهانی شدن بدبین است و آن را فرایندی نابرابر با توزیع نابرابر سودها و زیان ها می داند.
بسیاری از کشورهای جنوب به دلیل ضعف ظرفیت اقتصادی داخلی و ضعف زیرساخت اجتماعی ناشی از تجربه استعماری از ضعف اقتصادی رنج می برند و در مواجهه با چالش های جهانی شدن در موضع ضعف قرار دارند.
اسلاید 11 :
سمیر امین(اقتصاد دان و سیاست دان مصری- فرانسوی)
این نظریه پرداز مارکسیست، جهانی شدن را نتیجه گسترش نظام سرمایه داری می داند.
قطبی شدگی جدید در شکل های متوالی زیر پدید آمده است:
1- شکل سوداگرانه طی سال های 1500-1800 پیش از انقلاب صنعتی
2- نمونه کلاسیک طی سالهای 1800-1945که از بطن انقلاب صنعتی رشد کرد و شکل های اساسی سرمایه داری را تبیین کرد.
3- دوره پس از جنگ جهانی دوم طی سالهای 1945 تا 1990که دوره صنعتی شدن نابرابر و نامتوازن کشورهای پیرامونی بود.
4- دوره پس از1990 یا عصر جهانی شدن. در این دوره دو تحول عمده رخ داده است: اول فرسایش دولت-ملت خودمدار و دوم فرسایش تقسیم بندی بزرگ یعنی مرکز صنعتی شده و مناطق پیرامونی و پدید آمدن ابعاد تازه ای در قطبی شدن جهان
اسلاید 12 :
سمیر امین
امین جهانی شدن را هم معنای سلطه امریکا می داند و معتقد است این کشور با پنج هدف در صدد تحکیم و تقویت استراتژی سلطه جهانی خود است:از دیدگاه امین، قرن بیست و یکم قرن آمریکا نخواهد بود و قرن تعارض ها و برخوردهای دامنه دار و ظهور مبارزات اجتماعی خواهد شد.
۱- بی اثر کردن و به تبعیت واداشتن شرکای دیگر مثلث(اروپا و ژاپن)
۲- برقراری کنترل نظامی بر ناتو
۳- اعمال نفوذ بلامعارض در خاورمیانه و آسیای مرکزی
۴- مضمحل ساختن تدریجی و برنامه ریزی شده چین
۵- به حاشیه راندن آن مناطقی از جنوب که هیچ گونه منافع و علایق استراتژیک در آنها وجود ندارد.
کشورهای مرکز از پنج انحصار در دوره جهانی شدن بهره می برند:
۱-انحصار تکنولوژی
۲- کنترل مالی بازارهای مالی
3- دسترسی انحصاری به منابع طبیعی زمین
۴- انحصارات رسانه ای و ارتباطی
۵- انحصار بر سلاح های کشتار جمعی
اسلاید 13 :
پل سوئیزی(اقتصاددان امریکایی)
از دید این نظریه پرداز مارکسیست، جهانی شدن یک وضعیت یا یک پدیده نیست بلکه فرایندی است که مدت های مدید، درست از زمانی که سرمایه داری چهار یا پنج قرن پیش به منزله شکل پایدار و قابل دوام جامعه سربرآورد ادامه داشته است.
اسلاید 14 :
هری مگداف(سخنران، روزنامه نگار امریکایی)
از دید این نظریه پرداز مارکسیست، دو مشخصه عمده و اصلی و متمایز کننده جهان سوم تغییر کلی نکرده است:
1- قیود وابستگی که پیرامون را در اسارت مرکز نگاه می دارد همچنان به جای خود باقی است.
۲- شکاف و فاصله میان مرکز و پیرامون، روز به روز بزرگ تر و عمیق تر می شود.
جهانی شدن این دو مشخصه را تشدید کرده است.