از دلایل حرمت اسراف میتوان به ضرورت دین، اجماع (نراقی، 1417ق.، صص619 و (615 و عقل و آیات الهی اشاره نمود. (نراقی، 1417ق.، ص.(616 آیات، مهمترین دلیل حرمت اسراف و تبذیر میباشند که از 23 آیهای که درباره اسراف آمده است 7مورد آن صراحتاً به نهی از اسراف اشاره کرده اند.
صاحب تفسیر المیزان در تفسیر آیه 141 سوره انعام میفرماید: اینکه خداوند میفرماید »ولا تسرفوا« معنایش این است که در استفاده از این (اموال)، میوهها و غلات از آن حدی که برای معاش شما صالح و مفید است تجاوز نکنید، درست است که شما صاحب آن هستید ولیکن نمیتوانید در خوردن آن و بذل و بخشش آن زیادهروی نکنید، و یا در غیر آن مصرفی که معین نموده به کار بزنید مثلاً در معصیت خدا صرف کنید و همچنین فقیری که از شما میگیرد نمیتواند در آن اسراف نموده، مثلاً آن را تضییع کند. پس آیه مطلق و خطاب آن شامل هیچ مردم است چه مالک و چه فقیر. (طباطبایی، 1374، ج7، ص.(501
با توجه به معانی اسراف و تبذیر و حرمت این عمل در آیات قرآن، میتوان به این مطلب مهم اشاره کرد که وقتی قرآن از مال به عنوان قوام و قیام جامعه یاد میکند طبیعی است که در اسراف و تبذیر آن به چنین وضوحی در آیات به حرام بودن تضییع و از بین بردن مال اشاره کند. چرا که اسراف و تبذیر در مال و در زمینههای اقتصادی، موجب اتلاف منابع ثروت میشوند و چون این منابع محدود هستند فلذا اسراف، خود نوعی تجاوز به حقوق دیگران و نقص در رفاه عمومی جامعه خواهد بود.
بنابراین مال و سرمایه که به عنوان یک ودیعه الهی در دست انسان به امانت سپرده شده است میتواند در صورت مصرف صحیح و محدود به موازین شرعی اسلام منجر به نجات فرد و اجتماع شود و در صورت عدم مصرف صحیح، هلاکت و فساد را به جامعه منتقل کند. فلذا اهمیت مال و سرمایه و بیان حدود و قوانینی که برای دخل و تصرف در این ودیعه الهی در دین اسلام بیان شده است خود نوعی حمایت از این امر الهی میباشد.