بخشی از مقاله
چكيده
نانوتكنولوژي ـ كه از تولد مفهوم آن بيش از چند دهه نميگذرد ـ طفل با استعدادي است كه پلههاي رشد و ترقي را بسيار سريعتر از تصور پيموده و تا غلبه آن برهمة ذهنيتهاي علمي فاصلهاي نمانده است در اين ميان همة كشورها به تكاپو افتاده و در شكوفايي آن به گونهاي سهيم شده اند آنچه پيش روي شماست ساختاري است كه با ملحوظ نمودن نياز به سرعت و يكپارچگي در راستاي توسعة همه جانبة اين فنآوري در كشورمان پيشنهاد ميشود.
مقدمه
چهل سال پيش Richard Feynman، متخصص كوانتومي نظري و دارندة جايزه نوبل در سخنراني معروف خود در سال 1959 تحت عنوان “ آن پايين فضاي بسياري هست ” به بررسي بعد رشد نيافتها ي از علم پرداخت كه اساس و نظام عمل و انديشه جهان را لرزاند. نظر و منطق Feynman دنياي اجسام و افعال “ بزرگ ” سالهاي صنعتي را به سمت كوچك شدن، حركت داد.Marvin Minsky- يابنده هوشهاي مصنوعي ـ افكار در ظاهر دور از واقع دانشجوي جوان خـود Eric Drexler را بـراي بـاروري تفكرات Feynman پذيرفت و بهعنوان استاد راهنما،روند پيشرفت پاياننامه Drexler را هدايت كرد. “نانو تكنولوژي” نامي است كه Drexler بعدها براي ايدههاي نوين خودش انتخاب كرد.
نانو تكنولوژي مولكولي نوعي فنآ وري توليدي است كه مواد ودستگاهها و سيستمها را با كنترل ماده در مقياس طولي نانومتر به وجود ميآورد و از خواص و پديدههاي نوظهور كه در مقياس نانو توسعه يافتهاند، بهره برداري ميكند. هدف نانو تكنولوژي ساختن مولكول به مولكول آينده است با فرض اينكه تقريباً همة ساختارهاي باثبات شيميايي كه از نظر قوانين فيزيك رد نميشوند را ميتوان ساخت.اما اساس منفعت نانوتكنولوژي، دقت آن است. فنآوري تا به امروز هرگز چنين كنترل دقيقي نداشته است و همة فنآوريهاي كنوني، فنآوريهاي بزرگي هستند.
بر اساس آنچه گفته شد يافتههاي امروزي بشر به جايي رسيده كه قدرت تغيير خواص و ويژگيهاي دنياي پيرامون خود را دارد و به بناي فضاي جديدي براي زيستن ميانديشد و اگر امروز ما به عنوان عضوي از خانواده بزرگ جامعه بشري به فكر چيدمان آينده خود نباشيم، بزودي محكوم به زندگي در دنياي دستساز ديگران خواهيم شد كه مطمئناً با خواست و اراده ما متفاوت خواهد بود.
كشور ما به عنوان يك كشور در حال توسعه، با مشكلات و موانع اجتماعي، اقتصادي و توليدي بسياري روبروست اما بهدليل اهميت ورشد سريع N.T و نيز ويژگيهاي خاص آن ( از قبيل عدم نياز به وسايل و تجهيزات فراوان و سهم بهسزاي طراحيهاي نرمافزاري در توليد محصولات آن ) و همچنين وجود چشمگير دانشمندان ايراني نانوتكنولوژيست در سطح دنيا،ما قادر خواهيم بود در صورت اقدامات سريع و به موقع در ساخت جهان آينده سهيم باشيم. ما زماني صاحب اين تكنولوژي ميشويم كه راهبري و مديريت آن بر عهده خودمان باشد اگر چه همكاري ديگر كشورها نيز در اين مسير ياريگر ما باشد.
وضعيت جهاني نانوتكنولوژي:
براي پيبردن به ميزان اهميت وارزشمندي N.T دركشورهاي پيشرفتهاي اين مقوله همين بس كه فيالمثل رييسجمهورآمريكا،كرهجنوبي،رژيماشغالگرقدس، نخستوزير كانادا ورهبر چين دخالت مستقيم در اين امر داشتهاند و سخنرانيهاي متعددي پيرامون نياز كشورشان به نانوتكنولوژي ايرادكردهاند. تحقيق در نحوه عملكرداين كشورها كمك شاياني به يافتن روشهاي مناسب پيشبرد اين فنآوري در كشورخواهد كرد؛ از اينرو به بررسي اجمالي فعاليت برخي دولتهاي پيشرو در اين زمينه ميپردازيم.
آمريكا
شوراي ملي علوم و نانوتكنولوژي بالاترين مرجع سياستگذاري در حوزه علوم وتكنولوژي در آمريكا ميباشد كه به منظورتبيين اهداف ملي سرمايهگذاري در اين حوزه،توسط رييسجمهور وقت آمريكا تأسيس شد و رياست شورا بر عهده رييسجمهور بوده و اعضاي آن مقامات بلندپايه دولتي آمريكا ميباشند.آنچه در كار گروهي بين بخش علوم، مهندسي و تكنولوژي نانو وابسته به كميته تكنولوژي شوراي ملي علوم و تكنولوژي انجام شده است، انجام يا پشتيباني از انجام تحقيقات نبوده است بلكه تعيين تكليف همة دستگاههاي دولتي در اين زمينه بوده است. دفتر سياست علوم و تكنولوژي نهاد ديگري است كه توسط رييسجمهور وقت آمريكا تأسيس شده است و هدف اصلي خود را “ حفظ نقش پيشگامي آمريكا در عرصه علوم و تكنولوژي ” قرارداده و اين فرصت را براي رييسجمهور فراهم نموده است تا از آن در مواقع مناسب مشورت بگيرد و سرمايهگذاريهاي كلان علوم وتكنولوژي را هماهنگ سازد.
كميته مشاوران رييسجمهور در علوم و تكنولوژي (PCAST)، يك هيأت نانوتكنولوژي متشكل از كارشناسان پيشرو از دانشگاه و صنعت تشكيل داده تا گزارش تهيه شده براي NNI را از جهت فني و بودجة مرور نمايند. با مرور اين گزارش،PCAST طرح NNI را در شروع سال مالي 2001 قوياً تأييد نمود و اظهار داشت:“ اكنون زمانيست كه بايد فعال شد.“
هدف ديگر دولت آمريكا ايجاد زير ساختهاي متعادل، قابل پيشبيني، قوي و منعطف در اين كشور براي علوم،مهندسي و تكنولوژي نانو ميباشد. اين نوع زير ساخت براي پيشگامي نانوتكنولوژي و ايجاد انگيزه براي رشد سريع و بيشتر اين عرصه ضرورت دارد.
ژاپن
سازمآنهاي دولتي كه مسؤوليت نانوتكنولوژي را در ژاپن به عهده دارند عبارتند از:وزارت صنعت و تجارت بينالمللي(MITI)،مركز علوم و تكنولوژي (STA) و وزارت آموزش علم ورزش و فرهنگ (MONBUSHO)
برآوردها نشان ميدهد كه اداره علم و تكنولوژي صنعتي(AIST) درون MITI، بودجهاي بالغ بر60 ميليون دلار در سال براي نانوتكنولوژي داشته است. در كنار آن مؤسسه ملي پيشرفت در تحقيقات مشترك (NAIR) از سه پروژه AIST ميزباني ميكند:
• برنامه تحقيقات پيوسته براي تكنولوژي اتمي
• برنامه تحقيقات در علم انبوه
• برنامه تحقيقات در طراحي قدرتهاي فوق بشري
تلاشهاي ديگري كه توسط MITI حمايت شدهاند عبارتند از:
• آزمايشگاه الكترونيكي در Tsukuba كه تقريباً 17 درصد فعاليت خود را به پروژههاي نانوتكنولوژي پيشرفته اختصاص ميدهد.
• برنامه دستگاههاي عملي كوانتومي كه حدود 64 ميليون دلار سرمايهگذاري شده است.
• شركت تكنولوژيهاي الكترونيكي بسيار پيشرفته (ASET)، يك كنسرسيوم جديد تحت حمايت MITI با گرايش جزيي در نانوتكنولوژيكه مشابهتهايي با برنامه فوق الكترونيك ايالات متحده از DARPA دارد.
سرمايهگذاري STA در تحقيقات نانوتكنولوژي اساساً در چهار سازمان انحام گرفته است:
• مؤسسه تحقيقات فيزيكي و شيميايي (RIKEN)در جايي كه نانوتكنولوژي در مرحله تحقيقات اوليه قرار دارد.
• مؤسسه تحقيقات ملي براي مواد (NRIM)
• مؤسسه ملي براي پژوهش در مواد معدني (NIRIM)
• شركت علم وتكنولوژي ژاپن (JST/GRDC)كه مديريت برنامه ERATO راكه شامل چهار پروژه مربوط به نانو تكنولوژي ميشود بر عهده دارد.
دولت ژاپن در آوريل سال 2001 به مشكل عمده اين كشور كه مانع اصلي پيشرفت سريع N.T بود، پي برد. اين مشكل به تصديق كارشناسان ژاپني به اتلاف پتانسيلها و نيروها بهخاطر پراكنده كاري و عدم تمركز محققين بر روي يك يا چند شاخه خاص N.T بوده است. لذا براي بازدهي بيشتر وجلوگيري از هدر رفتن نيروها و سرمايهها تصميم گرفته شد تا زمينههاي تحقيق N.T در اين كشور محدود شود.
كره
نخستين قدم در راه ريزفنآوريها در كره در سال 1995 با تأسيس يك كانون تحقيقاتي N.T توسط دولت برداشته شد. تأسيس اين چنين كانونهايي در كره به مرور صورت گرفت و مؤسسات تحقيقاتي الكترونيكي و مخابراتي مانند (ETIR)، انستيتوهاي پژوهشي مواد و… همگي در محلي به نام teajan متمركز شدند كه رفته رفته به شهر علمي مشهور گشت.
رييسجمهوركره اخيراً در گردهمايي اقتصادي ملي در سئول N.T را به عنوان يكي از استراتژيهاي اساسي كشور تا سال 2005 معرفي و تاييد كرد. بودجه فنآوريهاي جديد) از جمله (N.T در سال 2000 در كره 7/8 ميليارد دلار تصويب شده است كه محل تأمين هزينههاي پژوهش و توسعه اين فنآوري در سالهاي آتي در اين كشور خواهد بود.
گام ديگر دولت كره عزم راسخ براي پرورش12600متخصص و كارشناس نانوتكنولوژي در ده سال آينده ميباشد.
روسيه
بودجة دولت روسيه عمدتاً براي نيروي پژوهشي تخصيص يافته است و توجه كمتري به ايجاد زير ساختارهاي لازم شده است.سرمايهگذاري كردن در نانوتكنولوژي از طريق وزارت علوم و تكنولوژي،بنياد روسيه در تحقيقات اساسي،آكادمي علوم و وزارت آموزش عالي به ديگر وزارتخانهها با اهداف بهخصوص انتقال يافت.
در اين راستا وزارت آموزش عالي نسبتاً سرمايهگذاري پژوهشي كمتري دارد و وزارت علوم و تكنولوژي بوسيله برنامههاي ويژهاي در خصوص فيزيك جامدات،علم سطح،فوليرينها و نانوساختارها در نانوتكنولوژي سهيم ميباشد.
به طور كلي 8/2 درصد بودجه عمومي در روسيه در سال 1997 براي واگذاري به علوم برنامهريزي شد.اخيراً نيز حدود20 درصد تحقيقات علمي در روسيه از طريق سازماندهي بينالمللي سرمايهگذاري شده اند.در واقع دولت روسيه با همكاري سازمآنهاي بينالمللي حاميان اصلي تحقيقات اوليه براي نانوتكنولوژي در روسيه ميباشند.
كانادا
دولت كانادا نيز مانند بسياري از ديگر كشورها برنامه پنج سالهاي را براي سرمايهگذاري در زمينه نانوتكنولوژي تدوين كرده است و ميتوان اهميت اين طرح پنج ساله را از اين جمله نخستوزير كانادا كه در سخنراني تأسيس موسسة ملي ايراد شده است،دريافت: “نانوتكنولوژي همان تأثير انقلاب صنعتي قرن19 را در جوامع خواهد گذاشت.“
و بهعنوان اولين گام يك موسسة ملي نانوتكنولوژي با ظرفيت160 محقق و تكنسين تأسيس كرده است.يكي از نكات برجستة كار دولت كانادا دخالت شخص ارشد سياسي اين كشور در زمينه نانواست.
اماايران…
گستردگي حوزههاي تكنولوژي تا به آنجاست كه فعاليت شبكه وسيعي از بخشها و دستگاهها را ميطلبد و براي همة نهادهاي دولتي وظايفي را پديد ميآورد. مهمترين وظيفه دولتها در توسعه تكنولوژي، سياستگذاري و هماهنگ نمودن تمام فعاليتها در راستاي اهداف تكنولوژي كشور ميباشد. اما در مورد N.T بهدليل اينكه اهداف تحقيقاتي آن بسيار پايهاي، دراز مدت و فرا رشتهاي است از اين رو ريسكهاي زيادي براي صنعت در به عهده گرفتن سريع رهبري آن وجود دارد و صنعت توان سرمايهگذاري بر روي تحقيقات درازمدت و مخاطرهآميز آن را كه سالهاي متمادي طول خواهد كشيد تا به مرحله توليد برسند را به تنهايي ندارد لذا در كشور بايستي تحقيقات دولتي و دانشگاهي اين خلأ را پر كنند.از اينرو نقش دولت ما در موردN.T فراتر از نقش آن در مورد ساير تكنولوژيهاست.بررسي عملكرد كشورهاي توسعهيافته در خصوصN.T بيانگر پذيرش اين مسأله از سوي دولتها بوده و نشان ميدهد كه حتي دولتها بهنحويN.T را بهعنوان يك پروژه بزرگ يارانهاي پذيرفتهاند و به بازگشت سريع هزينه سرمايهگذاري شده در اين خصوص نميانديشند.
از طرفي كاربردهاي وسيع اين عرصه به همراه پيامدهاي اجتماعي،سياسي و حقوقيآن،اين تكنولوژي را به عنوان يك زمينه“فرارشتهاي و فرابخشي“مطرح نمودهاست بنابراين علاوه بر لزوم وجود زيرساختهاي مشترك، سياستگذاري تحقيقات نيز در اين زمينه بايد بهصورت متمركز انجام شود.آنچه مسلم است نانوتكنولوژي بحثي نيست كه با يك آزمايشگاه يا يك تيم تحقيقاتي به سرانجام برسد، بلكه براي شكلگيري صحيح ساختار و اجزاي متعدد آن وجود يك نهاد هماهنگكننده فرابخشي ضرورت دارد.
در بسياري از كشورهاي توسعهيافته و در حال توسعه،شوراها و مراكز خاصي وجود دارند كه به اين امر اشتغال دارند اما فقدان حضور اين مراكز در كشور ما و نيز نياز به انجام اقدامات بسيارسريع با توجه به سرعت رشد فوقالعادهN.T ايجاب مينمايد كه دولت بهجاي صرف هزينه براي ايجاد زيرساختارهاي مناسب،سريعاً كميته ويژهاي براي رسيدگي به اين امر تشكيل دهد كه اين كميته وظايف تمام دستگاههاي دولتي و غيردولتي را در تحقيقات نانو تعيين نموده و از انتقال نتايج آن به صنعت حمايت نمايد.
كميته ويژه بايد يك نهاد فرابخشي و فرادولتي بوده و تمام وزارتخانهها و سازمآنهاي ملي و امنيتي بايد نمايندههايي در اين كميته داشته باشند كه از اختيار عمل كامل برخوردار بوده و نيز صلاحيت و اطلاعات كافي در اين خصوص را دارا باشند. از طرفي دانشمندان، محققين مديران صنعتي و صاحبنظران حقوقي و اقتصادي و اجتماعي ساير اعضا اين كميته هستند.لازم به ذكر است كه بايد حساسيت فراواني در انتخاب اعضاي كميته بهخرج داده شود و در هر مورد شايستهترين افراد گزينش گردند.همچنين اعضاي كميته نبايد هيچگونه وابستگيهاي سياسي يا جناحي داشته باشند تا در صورت بروز هرگونه تحولات سياسي در نظام دولتي كشور خدشهاي بر ساختار كميته ويژه وارد نشود البته پس از تشكيل كميته ويژه بايد پشتيباني فراواني از آن توسط دولت صورت گيرد تا جايي كه همگان ملزم به اجراي فوري تمام دستورات و تصميمات كميته ويژه باشند.
ساختار پيشنهادي براي اداره كميته ويژه: كميته ويژه به سه زير كميته تقسيم ميشود: الفـزيركميته علمي بـزير كميته اجرايي جـ زيركميته فرهنگي
اين زيركميتهها هريك وظايف و مسؤوليتهاي خاص خود را دارند كه در ادامه خواهد آمد اما به هر زيركميته يك جمع مديريتي حاكم است كه اعضاي آن باتوجه به خصوصيات زيركميته و فرد از اعضاي كميته ويژه انتخاب ميشوند.
الف ـ زيركميتهعلمي
زيركميته علمي از يك منظر مهمترين بخش كميته ويژه است. چرا كهN.T بر پايه فعاليتهاي علمي و پژوهشي بنا نهاده شده است. بديهي است با انجام يك كارمنسجم و برنامهريزي شده ميتوان به اجراي عملي يك طرح موفق ملي اميدواربود.طبقهبندي پيشنهادي وظايف زيركميتهعلمي بهشرح ذيل است:
برنامه ريزي،هماهنگي وجهتدهي تحقيقات/هدايت جريان كلي آموزش دركشور/ايجاد ارتباط بين دانشگاههاومراكزعلمي
1- برنامهريزي،هماهنگي وجهتدهي تحقيقات
بهمنظور عدم اتلاف انرژي ونيروي انساني ونيزنظارت دقيق بر روندحركتN.T دركشور بايد هرگونه تحقيق وپژوهشي دراين زمينه كنترل شده و با هماهنگي و سياستگذاري كميتهويژه صورت گيرد. البته اين مسؤوليت درساختاركلي پيشنهادي براي زيركميتهعلمي درنظرگرفته ميشود.مهمترين منبع انساني كه اين كميته براي ترفيع اين مسؤوليت دراختيار دارد دانشگاهها و مراكز تحقيقاتي است. دانشگاهها بهدنبال عزم راسخ بشرجهت كسب دانش تحقق يافتهاند اما اكنون و در پس حركت رو به رشد جامعه انساني، نقش آنها تغييركرده و جامعه مسؤوليتهاي ديگري از قبيل پژوهش را نيزبرعهده دانشگاهها قراردادهاست.اين وظيفه دانشگاه درحدودN.T بيشتر بهچشم ميخورد.
كشورماتوانايي ورود همزمان به تمام حوزهها وگرايشهايN.T راباتوجه به گستردگي آن ندارد ونيز با درنظرگرفتن تلاش اكثركشورها براي دستيابي به برخي جنبههاي خاص اين فنآوري و با ملحوظكردن بازار مصرف ويژه محصولات آن، ضرورتي براي حضور ما در تمام زمينههايN.T و يا حتي رشتههاي متعددش نميباشد؛اما شاخه ورودي ما بايدشاخهاي برگزيده وكاملاً سنجيده باشد و اين شاخه بدون تحقيق وپژوهش يافت نميگردد.بديهي است كه براي اين انتخاب علاوه بر تحقيقات علمي به پژوهشهاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي… نيز نياز دارد و زيركميتهعلمي بايد تمام زمينههايN.T را در تمام ابعاد بررسيكرده و به كميتهويژه بهمنظور تصميمگيري براي انتخاب شاخه اصلي ارايه دهد. دراين بين انجام تحقيقات بنيادي وكاربردي برعهده دانشگاههاست.