بخشی از مقاله
چکیده
حماسه دودا و بالاچ یکی از داستان هایبسیار جذّاب و خواندنی است. این داستان جزیی از فرهنگ بومی و کهن مردم سیستان و بلوچستان شده است.شعرای بلوچ زبان در کشورهای ایران و پاکستان تاکنون چندین بار آن را به زبان بلوچی به نظم درآورده اند.به سبب شهرت زیاد این داستان در بین مردم بلوچ ایران،پاکستان و افغانستان، اکثر مردم بلوچ یک یا چند تن از شخصیت های این حماسه را می شناسند. قهرمانان داستان، شخصیت هایی فرابومی پیدا کرده اند و از افرادی همچون دودا و بالاچ به عنوان نمادهای فرهنگی و تأثیرگذار در میان مردم بلوچ یاد می شود. این داستان نخستین بار در اردیبهشت سال 1394 به نظم فارسی درآمده است.
کلمات کلیدی: حماسه، دودا، بالاچ،بلوچ،نمادفرهنگی
مقدّمه
در فرهنگ قوم بلوچ حماسه های متعدّدی وجود دارد که هر کدام در جای خود زیبا و قابل تحسین هستند. حماسه ی " دودا و بالاچ " یکی از این حماسه های مشهور و معروف است. این حماسه با فرهنگ و آداب قوم بلوچ گره خورده و جزء جدایی ناپذیری از فرهنگ کهن آنان شده است . احتمالا برای اوّلین بار شخصی انگلیسی تبار در سال 1907 بنام »لانگ ورث دامزlang worth » « « dames در کتابی بنام » منظومه های حماسی معروف بلوچی « این حماسه را به صورت مکتوب چاپ و منتشر کرده است. - سیاسر و کامیار،47، - 1392
با نگاهی به حماسه های معروف جهان و مقایسه ی مختصری با این حماسه می توان گفت این حماسه نیز همانند داستان های دیگر ریشه در تار و پود مشکلات جامعه ای دارد که شخصیت های داستان در آن زندگی می کنند، لیکن امتیاز خاص این حماسه همان واقعی بودن آن است به قول مهدی اخوان ثالثقصّه» است این ،قصّه ، آری قصّه ی درد است / شعر نیست/این عیار مهر و کین مرد و نامرد است .« یکی از علل فراگیرشدن تعدادی از حماسه ها بیان آن داستان ها و نشرشان توسّط نویسندگان و شعرای آن ملّت یا قوم است.
متاسفانه ایرانیان و فارسی زبانا باین داستان آشنایی ندارند یا آشناییشان در حدّ بسیار اندکی است ، یکی از دلایلش این است که این داستان کمتر به زبان های فارسی نوشته و روایت شده است. این حماسه تقریباً ششصد سال قبل در خاک کنونی کشور پاکستان - در آن زمان این کشور جزیی از خاک ایران استبوده - در ایالت بلوچستان در منطقه ی گرماپ ، بُگتی و دَری اتّفاق افتاده است. آثار آرامگاه دودا و بالاچ پس ازششصد سال هنوز در مکان های فوق وجود دارد. این داستان با گذشت زمان نه تنها کهنه نشده بلکه با توجّه به فاصله گرفتن مردم از فرهنگ های کهن ، هر کدام از خصیّتش های این حماسه ،نماد فرهنگ خاصی از قوم بلوچ شده اند. هم اکنون که جوانمردی ، وفای به عهد و میارجلّی - پناهنده پذیری - در میان جوامع کم رنگ شده است ،
می توان با زنده نگه داشتن یاد این بزرگان حماسی از رکود اخلاقیات برتر انسانی که به سرعت در حال نابودی است جلوگیری کرد. چندتن از شاعران بلوچ تاکنون این داستان را به نظم درآورده اند. لیکن این سروده ها به زبان بلوچی است. تنها منظومه فارسی این داستان سروده نویسنده این مقاله است که در اردیبهشت 1393 سروده شده است . این حماسه بر وزن » فعولن فعولن فعولن فعل« در قالب مثنوی و در بحر متقارب» مثمّن محذوف « است.مهم ترین منابع سرایش حماسه دودا و بالاچ ، داستان دودا نوشته دکتر عبدالغفورجهاندیدهروایت های محلّی معمّران گرگیج می باشد.
شرحی بر حماسه ی دودا و بالاچ
شخصیت های داستان، افراد معمولی جامعه هستند ولی کارهای خارق العاده و مرام عیّارانه و عزمی که در انجام امور دارند باعث شده نام و آوازه ی آنان در فرهنگ مردم بلوچ جاویدان باقی بماند. این شخصیّت ها عبارتند از: حسن، لالین ، دودا ، بالاچ ،سمّی ، بیبرگ ، ایسپ ، نکیبو ، لعل شهباز - عثمان -
حسن:
حسن فرزند نوت و نوه ی نوک بندگ و پدر دودا و بالاچ است. به گفته ی تعدادی از آگاهان علم نسب شناسی، تمام تیره ها و شاخه های گرگیج از نوادگان و فرزندان حسن هستند. نوادگان و اعقاب وی در کشورهای ایران، پاکستان، افغانستان، کشورهای عربی و ... سکونت دارند و مشهور به گرگیج هستند. حسن به روایتی هفت پسر داشته که سه نفرشان همراه با دودا در جنگ بیبرگ کشته می شوند.فرزندانش عبارتند از: دودا -اسماعیل - سُمایل - - میرزا - بکر ، ابراهیم ، بالاچ ، زهره و ناصر. تعداد برادران حسن فعلا نامشخص است . یکی از برادرانش " شاهو" و دیگری "محمّد " نام دارد که نوادگانشان دردشتیاری، زرآباد ، استان هرمزگان و معدودی نیز در کشورهای عربی سکونت دارند.
لالین :همسر حسن و مادر دودا
مادر دودا و بالاچ؛ »وی نماد دلیری و فداکاری است. - «جهاندیده، 1390، - 343هنگامی که سمّی خبر غارت شدن اموال خود را به لالین می رساند، لالین بی درنگ نزد دودا می رود و با طعنه ای سوزناک رو به پسرش می