بخشی از مقاله
كشيدگيها (اسپرين)
كشيدگيها (اسپرين)
اسپرين يعني كشيدگي يا پارگي ليگامنت. اين پارگي ممكن است به صورت كامل، سطحي و يا جزئي باشد. صحبت درباره پارگي كامل يا شديد ليگامنت كه بسيار جدي است و معمولاً هم نياز به عمل جراحي ميباشد از بحث ما خارج است. خوشبختانه اكثر كشيدگيهاي ورزشي ناشي از پاره شدن سطحي ليگامنت ميباشد، كه بهبودي كامل آن در طول چند هفته ميسر است. در كشيدگي جزئي فقط چند تا از رشتههاي ليگامنت پاره و يا كشيده ميشوند، بدين لحاظ صدمه و آسيبديدگي هم بسيار جزئي است.
در پارهاي مواقع يك ليگامنت از استخوان جدا شده و با خود تكه استخواني را همراه ميآورد. كه در اين حالت (كندگي استخوان يا جدا شدن رباط و يا تاندون) ناميده ميشود. (يعني پارگي قسمتي از بافت كه از نسج خود جدا شده باشد). مشكل است كه اين نوع كشيدگي يا شكستگي را بدون عكسبرداري با اشعه (X) ايكس تشخيص داد. اكثر پزشكان ورزشي براي هر نوع كشيدگي، عكسبرداري به وسيله اشعه ايكس را اصرار ميورزند. در حالي كه من استفاده از اشعه ايكس را هنگامي تجويز ميكنم كه تغيير شكل، تورم و درد شديد در محل آسيب ديده مشاهده شود. چنانچه تورم و درد در طول 24 ساعت از بين نرود، در اين صورت به عكسبرداري به وسيله اشعه ايكس نياز ميباشد.
بهتر است در مورد ليگامنتها يا رباطها بيشتر بدانيم
ليگامنتها به وسيله رگهاي خوني تغذيه ميشوند، و هر نوع پارگي ليگامنت سبب پاره شدن يكي از رگهاي موئين ميشود، و در نتيجه خونريزي داخل مفصل ايجاد ميشود. اين همان چيزي است كه تورم سريع يك مفصل آسيب ديده را موجب ميشود. ميزان و اندازه يك تورم همواره خاك از كشيدگي يا پارگي شديد نيست، بلكه اين تورم نشان دهنده آسيبي است كه به رگهاي خوني وارد شده و ليگامنتها صدمه نديدهاند. معمولاً پزشكان معالج كشيدگيها را با روش (I.C.E) انجام ميدهند. (I) مخفف يخ، (C) مخفف كمپرس با حوله تر و (E) مخفف تبخير و تصعيد به عضو آسيبديده است.
استفاده از يخ در ماساژ دادن موضع درد، كمكي به منقب
ض شدن رگهاي خوني داخل مفصل و كاهش خونريزي است. عمل كمپرس و تصعيد بيشتر براي نقصان خونريزي داخل مفصل صورت ميگيرد.
هنگامي كه خونريزي متوقف شدف معمولاً بعد از 48 ـ 2
4 ساعت به ورزشكار اجازه داده ميشود تا حركات محدودي را روي مفصل انجام دهد. در صورتي كه حركت، درد و ناراحتي مفصل را سبب شود، شخص مصدوم فقط ميتواند به فعاليتهايي مبادرت ورزد كه موجب بروز درد نشود. در اينجا درد به عنوان يك راهنما به حساب ميآيد.
به هيچ وجه براي معالجه كشيدگي از حرارت درماني استفاده نكنيد، زيرا حرارت سبب افزايش جريان خون در يك نقطه و موجب افزايش ميزان تورم ميشود. استفاده از حرارت زمان درمان را طولانيتر ميكند. بسياري از متخصصات و مربيان ورزشي استفاده از گرداب را براي معالجه و مداواي كشيدگي توصيه ميكنند. در حاليكه حرارت درماني
سبب افزايش جريان خون ميشود و نبايد از اين روش به عنوان درمان استفاده كرد و گاهي اوقات، پزشكان به شخص آسيب ديده استفاده از گرداب يا حرارت را، آنهم بعد از گذشت مدت زماني حدود 72ـ 48 ساعت بعد از آسيبديدگي توصيه ميكنند. به هر حال اين نوع معالجه براي درمان آسيب هاي ورزشي متداول نيست. علت بروز اكثر كشيدگي يا پيچيدگيهاي مكرر به مفاصل بيثباتي هستند كه نياز به معالجه پيچيدهتري دارند. بهتر است درباره مفصل بيثبات بيشتر صحبت كنيم. مفصل بيثبات، مفصلي است كه نميتواند در يك جهت حركت طبيعي و معمولي داشته باشند، و يا هر جا كه لازم باشد نتوان آن را مهار نمود. مثلاً زانوئي كه به پهلو خم ميشود مفصل بيثبات است، چنانچه اين مفصل در حالت طبيعي قفل شود قادر به تحمل وزن بدن نخواهد بود. پارهاي از اين مفاصل نياز به جراحي دارند و تعدادي هم ممكن است تا زماني كه ليگامنتها التيام پيدا كنند نياز به گچ گرفتن مفصل داشته باشند. اين تصميمات ميب
ايست توسط پزشك متخصص اتخاذ شود.
كشيدگي با اسپرين درجه دوم
اين نوع كشيدگي بسيار شديدتر از كشيدگي نوع اول (خفيف) است، زيرا ليگامنت پاره شده در اين نوع آسيبديدگي به اندازهاي ضعيف ميشود كه تحمل وزن بدن روي پاها توأم با درد شديد ميشود، وليكن مفصل ثابت و استوار است. علائم مشخصه آن درد و تورم در طول رشته ليگامنت است. معالجحه اين نوع كشيدگي همانند كشيدگي درجه اول (خفيف) با همان روش (I.C.E) ميباشد.
توصيه ميشود به هيچ وجه در يكي دو روز اول آسيب ديدگي وزن بدن را روي پاها قرار ندهيد. چنانچه درد و تورم بعد از 24 ساعت كاهش يافت، همانند كشيدگي نوع اول (خفيف) آن را معالجه كنيد، و در صورتي كه درد و تورم كاهش پيدا نكرد، بهتر است به اصلاح و مصلحت پزشك و با استفاده از برنامهاي مشخص و معين، مانند باندپيچي كردن، راه رفتن با چوب زيربغل به مفصل آسيبديده فرصت بهبودي بدهيد. در پارهاي مواقع ممكن است پزشك گچ گرفتن پا را تجويز كند. زيرا گچ گرفتن و باندپيچي مفصل سبب ميشود كه ليگامنتهاي آسيب ديده به سرعت التيام پيدا كنند. ورزشكاري كه دچار اين نوع كشيدگي (درجه دوم) ميشود، براي مدت دو تا چهار هفته از تمرين دور خواهد ماند.
كشيدگي شديد يا اسپرين درجه سوم
پارگي كامل ليگامنت را اسپرين يا كشيدگي (درجه سوم) مي نامند كه در اكثر موارد ورزشكار مصدوم صداي پاره شدن يا تركيدن ليگامنت خويش را ميشنود. در اين نوع كشيدگي تحنمل وزن بدن روي پاي آسيب ديده غير ممكن است، قوزك پا در جهت مخالف تورم، ثبات و استحكام ندارد، و هنگامي كه ورزشكار مصدوم روي لبه ميز بنشيند مچ پاي آسيب ديده به جاي اينكه در موقعيت و حالت طبيعي قرار بگيرد، به طرف پهلو از ناحيه تورم كج ميشود. البته درد، تورم و حساس بودن بسيار شديد است. اين نوع اسپرين يا كشيدگي به معالجه توسط پزشك متخصص نياز دارد. بسياري از پزشكان با عمل جراحي انتهاي پارگي ليگامنت را ميدوزند، و بعضي از پزشكان هم نيز ناحيه آسيب ديده را گچ ميگيرند تا قسمت پاره شده مدت زماني حدود هشت تا دوازده هفته نياز دارد. ورزشكاراني كه دچار اسپرين هايي از نوع (درجه اول، دوم و سوم) ميشوند، به منظور آمادهسازي و جلوگيري از آسيبهاي مجدد، بايستي بعد از تخفيف درد مرحلهاي شامل تمرينات جنبشپذيري و تقويتي را پشت سر بگذرانند. اين تمرينات شامل بر:
دوران دادن يا چرخش مفصل مچ پا كه تمريني مناسب جهت آرام نگه داشتن مفصل مچ پا است. گذاشتن گچ نوشتن بين انگشتان پا و اقدام به عمل نوشتن تمرين مناسبي جهت توسعه جنبشپذيري مفصل مچ پا است. منظور اصلي در اينجا به حركت درآوردن مچ پا است نه تمام پا. به كمك انگشتان پا اشياء كوچكي نظير مهره را از روي زمين برداشتن.
عمل برخاستن يا بلند شدن روي پنجه پا: در اين تمرين ورزشكار پاهاي خود را به اندازه عرض شانه از يكديگر باز ميكند، و تا جائي كه ميتواند روي انگشتان پاي خود بلند ميشود، و بعد از چند ثانيه مكث كردن دو مرتبه به حالت اول باز ميگردد. هنگامي كه ورزشكار قادر شد اين تمرين را سه نوبت 15 ثانيهاي و بدون درد انجام دهد، بايستي تمرن برخاستن روي پنجه پا (به طرف داخل و سپس پنجهها به طرف خارج) را انجام دهد. و بالأخره بايد اين ورزشكار تمرين بلند شدن يا
برخاستن روي پنجه پا را روي لبه پله يا جعبه انجام دهد. در اين تمرين، شخص، بايستي پاشنه پايش را لبه پله پائينتر بياورد، و مجاز است از وسيله كمكي مانند نرده پله استفاده كند.
راه رفتن به شكل (V) معكوس: اين نوع راه رفتن سبب تقويت ليگامنتهاي جانب پا ميشود. (تصوير 1)
به دنبال هر نوع آسيب ديدگي مفصل مچ پا، بهتر است قبل از انجام هر تمرين با باندپيچي كردن مچ پا احساس ايمني بيشتري را فراهم آوريد، و تا زماني كه ليگامنت كاملاً التيام نيافته عمشهاي گوناگون هم براي باندپيچي كردن وجود دارد.
بسياري از ورزشكاران رشتههايي مانند فوتبال، دو و ميداني، تنيس، بسكتبال، هاكي روي چمن ... قبل از هر تمرين مچ پاي خودشان را باندپيچي ميكنند، با وجود اين بسياري از پزشكان هنوز ترديد دارند كه باندپيچي كردن مچ پا ميتواند سودمند باشد يا نه؟
اصولاً ورزشكاراني كه داراي عضلات قوي عستند، و دامنه جنبشپذيري مفاصل آنان خوبست، نيازي به باندپيچي كردن ندارند. معمولاً ورزشكاران زماني مبادرت به باندپيچي كردن مفصل مي كنند كه قبلاً آسيب ديده باشند. ورزشكاراني هم وجود دارند كه از مچ پا تا بالاي ساق پاي خودشان را باندپيچي ميكنند، اين عمل نه تنها سبب تقويت ساختمان مفصل نميشود، بلكه يك پوششي اضافي بر روي مفصل است .
اسپرين
صدمات وارد بر رباط يا ليگامنت را اسپرين مينامند. هنگامي كه فشار وارد بر رباط بيش از توانايي تحمل آن باشد تارهاي رباط يا محل اتصال آن، دچار صدمه خواهد شد. وظيفه ليگامنت جلوگيري از حركات غير طبيعي مفصل بوده و ضمناً به مفصل اجازه ميدهد كه حركات طبيعي خود را انجام دهد. رباط در مواردي دو استخوان را محكم به يكديگر متصل ميكنند. ضمن اين كه اجازه ميدهد حركت ناچيزي در عضو نيز وجود داشته باشد. مانند رباط درشتني ـ نازكني كه استخوان درشتني و نازك ني را در ناحيه سر پائين به يكديگر متصل مينمايد رباط فوق اجازه ميدهد تا مقداري حركت چرخشي در مفصل صورت گيرد به علاوه از جدا شدن درشت ني و نازكني ممانعت به عمل ميآورد. بعضي ديگر از رباطها علاوه بر اين كه مفصل را استحكام ميبخشند اجازه ميدهند مفصل دامنه حركت و نوسان نسبتاً وسيع داشته و از حركت غيرطبيعي نيز جلوگيري مينمايند.
چنانچه حركت غيرطبيعي مفصل تا درجهاي ادامه پيدا كند كه بيش از توانايي تحمل رباط باشد، يك چنين حركتي منجر به اسپرين خواهد شد. علاوه بر حركات غيرطبيعي كه به رباط آسيب ميرساند ضربه و نيروي مستقيم نيز ممكن است رباط را مجروح نمايد.
به محض وارد آمدن نيرو بر رباط، آن رباط سخت شده و نيرو را به يكي از دو محل اتصال و يا يكي از نقاط ديگر آن منتقل ميكند، اگر محل اتصال رباط به استخوان همراه با قسمتي از استخوان از بقيه استخوان جدا شود، صدمهاي را ايجاد خواهد كرد كه اسپرين فراكچر خوانده ميشود. در چنين مواردي محلي از رباط آسيب خواهد ديد كه ضعيفترين قسمت در طول آن باشد. اين محل در طول رباط و يا در يكي از دو محل اتصال رباط ممكن است وجود داشته باشد و ممكن است محلي باشد كه قبلاً آسيب ديده است.
شدت صدمه با طول زمان و مقدار نيروي وارد آمده بر رباط در ارتباط است. چنانچه نيروي وارده خيلي سريع متوقف شود عملكرد و كار رباط به مقدار ناچيزي به مخاطره خواهد افتاد و تعداد بسيار كمي از تارهاي رباط صدمه خواهند ديد. در چنين مواردي خون مردگي در موضع همراه با رسوب فيبرين ايجاد خواهد شد. فيبرين توسط فيبروبلاستها مورد هجوم قرار ميگيرد و در صورتي كه يان جريان مكرراً ادامه داشته باشد در نهايت رباط بهبود مييابد و به حالت اوليه و طبيعي خود برميگردد. اگر صدمه شديدتر باشد تارهاي بيشتري از رباط پاره خواهد شد، در نتيجه رباط عملكرد خود را به طور قابل ملاحظهاي از دست ميدهد. در مواردي كه رباط به طور كامل پاره شده باشد
عملكرد آن كاملاً از بين خواهد رفت. در مواقعي كه پارگي كامل در رباط اتفاق افتاده باشد، خونريزي زيادي در موضع صورت ميگيرد. اين خونريزي با خيز و تجمع غيرطبيعي مايع در فضاي بين سلولي بافت ها و تورم سلولها توأم خواهد بود. در چنين مواقعي جريان التيام بسيار كند خواهد بود ضمناً بهبود صددرصد كمتر امكانپذير خواهد بود. چنانچه صدمه مزبور بدون معالجه رها شود، به عوض
ترميم رباط توسط بافت هاي مربوطه، ترميم توسط بافت ليفي صورت ميگيرد.
براي بهبود رباط احتياج به زمان طولاني خواهد بود، ضمن اين كه بعد از درمان رباط آن استحكام قبلي خود را نخواهد داشت و مرتباً در معرض صدمه قرار خواهد داشت و در نهايت رباط استحكام
خود را از دست ميدهد عدم ثبات رباط نتيجه تغيير بافتهاي آن از نوع عالي به نوع پست تر مي باشد.
با توجه به شدت صدمه، اسپرين به سه درجه تقسيم ميشود كه عبارتند از: اسپرين درجه يك، دو و سه. در اسپرين درجه يك تعداد كمي از تارهاي رباط پاره ميشود و مقدار كمي خونمردگي در رباط ايجاد ميشود ولي عملكرد و كار رباط دچار اختلال نميشود، به علاوه نزول قدرت در رباط قابل ملاحظه نميباشد. در اسپرين درجه يك رباط ضعيف نميشود و درمان به روش (symptomatic) انجام ميگيرد.
در اسپرين درجه دو مقدار پارگي تارها به ميزاني است كه سبب از بين رفتن مقداري از كار رباط خواهد شد. شدت صدمه وارد به رباط در اسپرين درجه دو متفاوت است. در بعضي موارد محدوده كمي از رباط دچار پارگي ميشود و چنين مواردي، عملكرد و كار رباط تقريباً دست نخورده باقي خواهد ماند. در موارد ديگر اسپرين فراكچر به صورت كامل يا ناقص اتفاق افتد. چنانچه اسپرين فراكچر ناقص باشد مقدار كمتري رباط از بين خواهد رفت ولي اگر اسپرين فراكچر كامل باشد عملكرد و كار رباط به طور كلي از بين ميرود.
در چنين مواقعي نأكيد بر حمايت از عضو صدمه ديده بايد باشد، زيرا شدت صدمه ممكن است قابل تشخيص نباشد. در جريان التيام محل صدمه ديده، بافت فايبروس (ليفي) ممكن است جانشين رباط شود. اگر صدمه شديد باشد، احتمالاً مقدار قابل ملاحظهاي بافت ليفي در عضو به وجود ميآيد كه براي هميشه در آن باقي خواهند ماند، در نتيجه آن قسمت از رباط گرفتار ضعيف خواهد شد. بعد از صدمات نسبتاً شديد، حمايت رباط صدمه ديده اجباري است، زيرا مراعات چنين مهمي سبب تسريع در امر درمان شده و از ضعف هميشگي رباط جلوگيري مينمايد. ضمناً اين سخن موجز كه ميگويد يك بار اپرسين هميشه اسپرين از نقطه نظر پزشكي مدرن قابل قبول نيست.
بلي، اسپرين قابل درمان است، تحولات بسياري در طب جديد در ارتباط با اسپرين صورت گرفته است. اكثر قريب به اتفاق پزشكان ارتوپد معتقدند كه براي برگشت به حالت اوليه و درمان صددرصد رباط پاره شده، عمل جراحي ضرورت دارد. براي اين كه جريان بهبود و ترميم به طور كامل صورت گيرد احتياج به 6، 8 تا 10 هفته استراحت ميباشد. در اين مدت دو انتهاي (ناحيه) پاره ش
ده رباط در مقابل يكديگر قرار گرفته و ثابت شوند. در اسپرين درجه دو رباط به طور كامل پاره نميشود، ضمناً آن قسمتي از رباط كه پاره نشده از در رفتگي مفصل جلوگيري مينمايد. مدت زماني كه براي درمان كامل اسپرين درجه دو لازم مي باشد، بين 6 تا 10 هفته است. در مور
دي كه درمان بدون عمل جراحي صورت ميگيرد بعد از دو تا سه هفته علائم صدمه مثل خيز وتورم فروكش خواهد كرد. در اين هنگام مفصل ثابت و داراي استحكام است و حتي فشار و حركتهاي غيرطبيعي نيز خالي از درد خواهد بود. يادآور ميشود كه در اين موقع رباط صدمه ديده در مرحله اوليه درمان قرار دارد و قدرت آن به اندازه مرحله قبل از آسيب نيست. بعد از درمان روزي كه ورزشكار پا به ميدان ميگذارد، رباط بهبود يافته، ممكن است مجدداً توسط همان مكانيزمي كه قبلاً رباط را مجروح كرده است صدمه بخورد. پس در چنين مواقعي امكان وقوع مجدد صدمه وجود دارد و اغلب رباط صدمه ديده به طور مكرر صدمه ميخورد. احتمالاً مفصلي كه در گذشته محكم و ثابت بوده، به صورت مفصلي بيثبات در خواهد آمد.
درمان رباط صدمه خورده در يك مدت كوتاه ممكن است به نحو بسيار خوبي ادامه يابد ولي چون مدت حمايت كافي نبوده و مواظبت ادامه نيافته، بنابراين درمان ناقص ميماند ضمن اينكه درمان قطعي طولانيتر ميشود.
در اسپرين درجه سه عملكرد رباط به طور كلي از بين ميرود. نيروي وارد بر رباط ممكن است آن را در يكي از دو قسمت اتصال و يا نواحي ديگر پاره كند ضمن اين كه اين نوع اسپرين همراه با خونريزي زياد خواهد بود.
از آنجايي كه سرعت بهبود رباط پاره شده با در مقابل گذاشتن صحيح دو انتهاي جدا شده از يكديگر مرتبط است بنابراين قرار داده دقيق دو انتهاي پاره شده در محل صحيح و مربوط آن از اهميت فوق العادهاي برخوردار است. دليل اين مدعا آزمايشاتي است كه بر روي رباط صدمه ديده گروهي از سگ ها صورت گرفته است. درمواردي كه دو انتهاي پاره شده رباط درست در مقابل يكديگر قرار نگيرند، بهبود محل آسيب ديده توسط بافتهاي از جنس رباط صورت نخواهد نگرفت. در مواردي كه دو انتهاي جدا شده رباط درست به يكديگر متصل نشوند، فاصله بين دو سر جدا شده رباط به وسيله بافت ليفي بهبود خواهد يافت. در صورت اخير رباط به هيچ وجه خصوصيت طبيعي و اصلي اوليه خود را به دست نخواهد آورد.
به طور خلاصه، درمان اسپرين درجه يك نسبتاً كماهميت بوده و بايد از درد و يا از حركاتي كه ايجاد درد مينمايند پرهيز نمود. در اسپرين درجه دو حمايت از ليگامنت صدمه ديده از اهميت فوق العادهاي برخوردار است، زيرا چنين امري سبب تسهيل در بهبود و ترميم بافتهاي صدمه ديده ميشود. در اسپرين درجه سه دو انتهاي پاره شده رباط بايد مجدداً در مقابل يكديگر قرار گيرند تا هم طول رباط دستخوش تغيير نگردد و هم قدرت طبيعي آن حفظ شود.
اسپرين مچ پا (پيچيدگي)
اسپرين مچ پا اغلب به علت پيچيدگي داخلي و يا خارجي مچ پا اتفاق ميافتد. پيچيدگي داخلي يا خارجي، ممكن است سبب وارد آمدن صدمه به بافتهاي داخلي و يا خارجي مفصل مچ پا بشود. مچ پا ممكن است به اسپرين درجه يك، دو و يا سه مبتلا شود (شكل 6). بيشترين اسپرين مچ پا بر اثر چرخش داخلي مچ پا صورت ميگيرد. چرخش داخلي مچ پا ممكن است باعث كشيدگي ليگامنتهاي جانب خارجي و در نتيجه پارگي آن بسود. همان مكانيزمي كه سبب اسپرين جانب
خارجي مفصل مچ پا ميشود ممكن است كشيدگي زائدهاي سريركسيمال استخوان پنجم كف پا را ايجاد كند. علاوه بر صدمات فوق، استرين شديد تاندون آشيل، تاندون نازكني و وارد آمدن صدمه بر پرده سينوويال و كپسول مفصلي نيز ميتواند منتج از مكانيزم فوق باشد. مواظبتهاي اوليه از اسپرين مچ پا عبارتند از: 1. تشخيص شدت صدمه، 2. گذاشتن يخ بر روي موضع، فشار، و بالا گرفتن محل صدمه ديده ميباشد.
اسپرين ليگامنتهاي جانبي
اسپرين ليگامنتهاي جانبي. اسپرين ليگامنتهاي جانبي زانو در فعاليتهاي ورزشي بسيار اتفاق مي افتد. همانطوري كه قبلاً اشاره شد ثبات و پايداري جانب داخلي و خارجي مفصل زانو توسط ليگامنتهاي دو طرفي درشتني و دو طرفي نازكني تضمين ميشود. اكثراً ليگامنت دو طرفي
درشتني، گرفتار اسپرين ميشود. ضرباتي كه بر جانب خارجي از زانو وارد ميآيد ممكن است منجر به اسپرين رباط دو طرفي درشت ميشود.
صدماتي كه بر ليگامنت دو طرفي درشت ني وارد ميآيد، به مراتب شديدتر از صدماتي است كه بر ليگامنت دو طرفي نازكني وارد ميآيد زيرا بين كپسول و ليگامنت مربوطه رابطه مستقيم وجود دارد. اسپرين ليگامنتهاي دو طرفي درشتني و نازكني داراي درجات گوناگون ميباشد. شدت و يا درجات گوناگون اسپرين اين ليگامنتها با عواملي در ارتباط است. اين عوامل عبارتند از: موقعيت زانو، صدمه قبلي، قدرت عضلاتي كه از روي مفصل عبور ميكنند. ميزان نيرو و زاويه ضربه، ثابت بودن پا و شرايط سطح زمين بازي برعكس اسپرين ليگامنت دو طرفي درشتني، اسپرين ليگامنت دو طرفي نازكني بر اثر ضرباتي ايجاد ميشود كه بر جانب داخلي زانو وارد ميآيند.
صاحبنظران و متخصصان ارتوپد معتقدند كه ضربات اوليه باعث پارگي مينيسك نميشوند. آنان را اعتقاد بر اين است كه ضربات و صدمات مكرر كه بر ليگامنتهاي طرفي زانو وارد ميآيد باعث كشيدگي ليگامنتهاي مذكور ميشود و اين امر زمينه را براي وارد آمدن صدمه به مينيسك ايجاد مينمايد. اسپرين جزئي و شديد زانو موجب عدم ثبات مفصل زانو ميشود و در نتيجه اندامهاي داخلي زانو صدمهپذير خواهند شد. براي حمايت مفصل زانو، قدرت عضلاني كه از روي مفصل زانو عبور ميكنند، كمك بسيار ارزندهاي است كه به ليگامنتهاي زانو در فعاليتهايي كه امكان صدمه زانو زياد است اين عضلات بايد از حداكثر آمادگي برخوردار باشند.
اسپرين مفصل لگن
اسپرين مفصل لگن: هر حركتي كه بيش از دامنه طبيعي مفصل لگن خاصره صورت گيرد منجر به وارد آمدن آسيب به بافتهاي نرم در اين ناحيه از بدن خواهد شد. ضمناً پيچيدگي شديد و يا برخورد حريف با اين ناحيه از بدن بافتهاي نرم اين ناحيه از بدن را آسيب خواهد زد. ثابت شدن پا در يك محل و حركت بدن درد جهت مخالف از ديگر مكانيزمهايي است كه سبب اسپرين مفصل لگن خاصره ميشود. اسپرين مفصل ران داراي تمام علاوم صدمات حاد ميباشد. عدم توانايي جهت حركت دايرهاي اين مفصل نشانه اسپرين مفصل لگن خاصره ميباشد.
استرين و اسپرين گردن
مكانيسم استرين و اسپرين، همان مكانيسمهايي ميباشند كه در سطح شديدتر باعث شكستگي و در رفتگي مهرههاي گردن ميشوند. مكانيسمهايي كه سبب استرين و اسپرين گردن ميشوند عبارتند از: پيچيدگيهاي ناگهاني، باز شدن بيش از اندازه گردن و حركت سر به طرف جلو يا عقب. نيرويي كه سبب استرين عضلات گردن ميشود كمتر از نيرويي است كه باعث اسپرين گردن ميشود. عضلاتي از گردن كه بيشتر دچار استرين ميشوند عبارتند از: قسمت با
استخوانهاي زند زيرين و زبرين نيز ممكن است در معرض ضرب و شتم قرار گيرند. ضربه مستقيمي كه بر زائده آرنجي وارد آيد و يا نيرويي كه به قسمت سر استخوان زند زبرين منتقل ميشود، ممكن است منجر به شكستگي شود. در بعضي مواقع، بعد از شكستگي آرنج ممكن است كه تغيير شكل قابل مشاهده نباشد ولي در برخي موارد ديگر اين تغيير شكل ممكن است قابل رويت باشد. معمولاً در محلي كه صدمه وارد شده است تورم، خونريزي زيرجلدي و اسپاسم عضلاني وجود خواهد داشت. يكي از مشكلاتي كه بعد از شكستگي استخوان بازو ممكن است اتفاق بيفتد، فلج ناشي از ضايعه عصبي و يا ولكمن پارالايز ميباشد. آسيب مذكور به دليل اسپاسم عضلاني و يا
فشار استخوان بر روي سرخرگ بازويي صورت ميگيرد كه در اين صورت جريان خون در رگ مزبور متوقف شده و خون در قسمتهاي پائينتر يعني ساعد، مچ و دست جريان (گردش) نخواهد داشت. به منظور پيشگيري از ضايعه فوق بهتر است آرنج مصدوم آتلبندي شده و هر چه زودتر او را به پزشك متخصص برسانيم.
كبودي، اسپرين و استرين
كبودي: كبودي زير جلدي مفصل آرنج در ورزشهايي كه ارتباط جسماني در آنها وجود دارد، مكرراً اتفاق ميافتد و اين امر به علت كمبود بافتهاي محافظ و صدمهپذير بودن مفصل آرنج ميباشد. كبودي بر روي استخوانهاي اطراف اين مفصل به دليل ضربات متوالي است كه بر اثر پرتابهاي مكرر صورت ميگيرد. اين ضربات متوالي به استخوان نفوذ كرده و سبب خونريزي داخلي ميشود. بعد از وارد آمدن صدمه بر كيسه زلالي زائده آرنجي و پرده سينوويال، در زير جلد ممكن است خونريزي توليد شود. اين خونريزي با تورم آرنج توأم خواهد بود و بهتر است كه خيلي سريع درمان شود. روش درمان در چنين مواردي استفاده از سرما و فشار تا 24 ساعت ميباشد. در صورت شديد بودن بايد ورزشكار خيلي سريع به پزشك مراجعه كند تا به وسيله عكسبرداري وقوع شكستگي و يا عدم آن مشخص گردد.
استرين و اسپرين: تشخيص اسپرين و استرين از يكديگر در ناحيه مفصل آرنج بسيار مشكل ميباشد، و به همين جهت بايد فرض شود كه اين دو صدمه توأماً اتفاق افتادهاند. معمولاً همراه با وارد آمدن صدمه به تاندونهاي اطراف مفصل و به كپسول مفصلي نيز صدمه وارد ميشود. برعكس اين حالت نيز صادق است، يعني با وارد آمدن صدمه به كپسول مفصلي به تاندونهاي اطراف مفصل نيز صدمه وارد خواهد شد. مكانيزم صدمات فوق اغلب به شرح زير است، سقوط بر روي آرنج
و دستي كه از مچ به طرف خارج باز باشد منجر به باز شدن بيش از اندازه مفصل آرنج ميشود. در نتيجه به آرنج صدمه وارد خواهد شد. اگر اين چنين سقوطي باعث در رفتگي و يا شكستگي در مفصل نشود، ممكن است به كپسول مفصلي و بافتهاي تاندون در قسمت قدامي مفصل لطمه بزند.