بخشی از مقاله
با پيشرفت علوم پزشكي و فن آوري در روش هاي درمان و مراقبت بيماران تغييرات سريعي به وجود آمده است به طوري كه بسياري از بيماراني كه در مراحل بحراني يك بيماري حاد يا مزمن هستند با استفاده از روش هاي نوين درمان، پرسنل ماهر پرستاري و فن آوري پيشرفته بهبودي كامل يا نسبي پيدا مي كنند.
مفهوم مراقبت ويژه
مراقبت ويژه شامل مراقبت مداوم، دقيق و اختصاصي از بيماراني است كه در وضعيت هاي خطير حياتي قرار گرفته، نياز به كنترل مداوم و شديد يك يا چند عضو بدن به وسيله پرسنل ماهر و با استفاده از وسايل و امكانات پيشرفته دارند. اين مراقبت در بخش مراقبت هاي ويژه انجام مي شود. در واقع بخش مراقبت ويژه محلي است كه بيماران بدحال به وسيله ماهرترين و لايق ترين پرسنل پرستاري و پزشكي با بهره گيري از جديدترين روش هاي فن آوري تحت معالجه و مراقبت قرار مي گيرند بخش هاي مراقبت ويژه شامل بخش مراقبت هاي ويژه بيماران مبتلا به بيماري عروق كرونرCCU) ) و بخش مراقبت هاي بحراني (ICU) از بيماران بدحال مي باشد بخش مراقبت ويژه قلب محلي است كه بيماران بدحال قلبي مخصوصاً آنها كه دچار آنژين صدري ناپايدار،
انفاركتوس ميوكارد و يا ديس ريتمي هاي خطرناك هستند بستري مي گردند. هدف از بستري كردن اين بيماران در بخش CCU مانيتورينگ دقيق ريتم قلب و وضعيت هموديناميك، انجام بعضي از تست هاي تشخيصي ، اتخاذ تدابير درماني جهت جلوگيري از پيشرفت يك روند حاد قلبي و يا پيشگيري از عوارض حاد ناشي از حملات قلبي، كنترل و درمان ديس ريتمي هاي خطرناك مي باشند. مطالعات مختلف نشان مي دهند كه بخش مراقبت هاي ويژه قلبي نقش مهمي در كاهش ميزان مرگ و مير بيماران مبتلا به مشكلات قلبي حاد داشته است.
تاريخچه بخش هاي مراقبت ويژه
اولين بار توسط يك طرح تحقيقاتي دو پزشك به نام هاي meltzer,Kitcher متوجه شدند كه در كشور اويكا حدود 90% مرگ و مير بيماران به خاطر مشكلات قلبي بوده است بنابراين طبق طرحي كه دارند بيماران قلبي از سايرين جدا شده و تحت نظارت پرستاران آموزش ديده قرار گرفتند. نتيجه اين بود كه پس از 7 ماه ميزان مرگ و مير به نصف رسيد.
بيماران بخش ويژه :
بيماري هاي قلب و عروق علت اصلي مرگ در جهان هستند. از بين بيماري هاي قلبي عروقي، بيماري عروق كرونر قلب سرآمد علل مرگ در كشورهاي پيشرفته اقتصادي است 2/7ميليون مرگ در سال و در كشورهاي در حال توسعه نيز از 39 ميليون مرگ در سال 9 ميليون يا 32 درصد كل مرگ ها به علت بيماري هاي ايسكميك قلبي مي باشد. در مجموع 35درصد كل مرگ ها در دنيا به علت IHD است. بررسي هاي متعدد نشان داده است كه اگر بتوان مانع پيشرفت مشكلات حاد
كرونر در بيماري هاي ايسكميك و يا مانع بروز عوارض ناشي از انفاركتوس ميوكارد شد، ميزان مرگ و مير كاهش خواهد يافت. هدف از تاسيس بخش مراقبت هاي ويژه قلب در سال 1963 كاهش مرگ و مير ناشي از حمله هاي قلبي در آمريكا بود و امروزه بيش از هزاران بخش مراقبت ويژه قلب در سراسر جهان به وجود آمده است امروزه هدف از تجهيز اين گونه بخش هاي كاهش مرگ و مير ناشي از حمله هاي قلبي، كنترل آريتمي هاي خطرناك، مانيتورينگ هموديناميك و پايش ريتم قلب
در كليه بيماراني است كه نياز به كنترل دقيق سيستم قلب و عروق دارند. تحقيقات انجام شده در سال هاي اخير نشان مي دهد كه ميزان مرگ و مير ناشي از بيماري هاي ايسكميك قلبي در چند دهه اخير به طور قابل ملاحظه اي كاهش يافته است از علل مهم كاهش مرگ و مير بيماران قلبي مي توان به افزايش آگاهي مردم از عوامل خطرآفرين بيماري هاي قلبي و عروقي، پيشرفت تجهيزات و دستگاه هاي تشخيصي و درماني در بخش هاي ويژه بهبود كيفيت مراقبت در اين بخش ها اشاره نمود.
بيماران از لحاظ نيازهاي مراقبتي به پنج دسته تقسيم شده و آن دسته از بيماران در بخش مراقبت ويژه بستري مي شوند كه با توجه به صرف هزينه هنگفت و وجود پرسنل ماهر، اين واحدها جهت بهبودي آنها مفيد فايده باشد.
1 – بيماران بدحال و بحراني(Intensive care patient)
اين بيماران بسيار بدحال بوده و جهت كليه مراقبت ها به طور كامل به پرستار وابسته هستند.
2 – بيماران نيازمند به مراقبت در حد متوسط(Intermediate care patient)
اين بيماران نياز به مراقبت پزشكي و پرستاري داشته ولي وضعيت آنها حاد و بحراني نيست.
3 – بيماران خودكفا(Self care patient)
اين بيماران قادر به مراقبت از خود مي باشند و نياز زيادي به مراقبت توسط پرستار ندارند.
4 – بيماران مزمن(Long term care patient)
اين بيماران به بيماري هاي مزمن مبتلا بوده و به طور كامل قادر به مراقبت از خود نيستند و مدت بستري اين بيماران طولاني مدت است.
5 – بيمارن سرپايي(Out patient care)
اين بيماران بعد از معالجه در درمانگاه ها به منزل منتقل مي شوند.
لازم است فقط بيماراني كه از بستري شدن در بخش مراقبت هاي ويژه سود مي برند در اين بخش ها بستري گردند زيرا علاوه بر صرف هزينه هنگفت به علت برخي روش هاي تهاجمي كنترل و مراقبت، خطرات زيادي از جمله عفونت بيمارستاني و بعضي مشكلات روحي به دنبال بستري در بخش مراقبت هاي ويژه دامنگير بيمار خواهد شد ضمناً در مقالات متعددي خاطرنشان شده است كه بستري كردن سه دسته از بيماران در بخش مراقبت هاي ويژه سودمند نخواهد بود گفته شود:
1 – بيماران بسيار سالخورده كه مراقبت هاي لازم را در بخش هاي معمولي هم مي توانند دريافت دارند.
2 – بيماراني كه در هنگام پذيرش به علت ماهيت بيماري در حال مرگ مي باشند.
3 – بيماران بسيار بدحالي كه به علت تاخير در انتقال به بخش ويژه دچار آسيب هاي برگشت ناپذير شده اند.
پرسنل بخش مراقبت هاي ويژه
پرسنل اين بخش ها كلا به چهارگروه اصلي تق
سيم مي شوند پزشكان – پرستاران، تكنسين ها و متصديان امور دفتري و اداري (منشي)
گروه هاي ديگري از تخصص هاي مختلف گروه هاي بالا را حمايت مي كنند. اين گروه ها شامل فيزيوتراپ، داروشناس، متخصص راديوگرافي، متخصص تغذيه، گفتار درماني و مددكار اجتماعي مي باشند .
1 – پزشكان
بيماران بستري در بخش هاي ويژه ممكن است بر اساس نياز توسط چند متخصص ويزيت شوند ولي پزشك مقيم و سرپرست بخش CCU متخصص قلب و در بخش ICU متخصص بيهوشي با فوق تخصص داخلي ريه است البته در كشورهاي اروپايي مراقبت هاي ويژه به عنوان يك رشته تخصصي پزشكي مطرح بوده و مسئولين اين بخش ها متخصصين اين رشته يا پزشكاني هستند كه حداقل دو سال در بخش ICU كار كرده و آموزش هاي لازم را در اين زمينه ديده اند. به هر حال سازمان هاي بين المللي مراقبت هاي ويژه معتقدند كه آموزش پزشكي براي Icu بايد بالاترين سطح آموزش حرفه اي را دارا باشد.
2 – پرستاران
سرپرستار بخش ويژه قلب بايد علاوه بر دارا بودن شرايط كلي يك پرستار بخش ويژه بايد در بخش CCU دوره تخصصي پرستاري در CCU را گذرانده و حداقل سه سال سابقه كار در اين بخش را داشته باشد.
در بخش ICU پرستار با مدرك كارشناسي ارشد هوشبري و يا پرستاري كه دوره تخصصي پرستاري در ICU را گذرانيده و حداقل سه سال سابقه كار داشته باشد، مي تواند وظيفه سرپرستاري اين بخش را به عهده بگيرد. سازمان هاي بين المللي مراقبت هاي ويژه معتقدند كه حداقل 75% پرستاران شاغل در بخش هاي ويژه بايد دوره تخصصي مربوط به اين بخش را گذرانده باشند. اين دوره معمولا 24 هفته يا 6 ماه طول مي كشد. پرستار بخش ويژه بايد از هر نظر سرآمد همكاران خود باشد دانش و مهارت كاري، ثبات رواني، علاقه مندي به كار در بخش هاي ويژه، ايمان قوي،
وجدان كاري، هوش و ذكاوت و دقت، لازمه موفقيت در امر مراقبت از بيماران اين بخش ها است صاحب نظران در منابع مختلف خصوصيات عمومي زير را براي پرستار بخش ويژه قائل مي باشند:
– ثبات عاطفي – صداقت و وجدان كاري:
– سن – بلوغ اجتماعي
– انگيزه – سلامت جسمي و رواني
– دانش
3 – تكنسين ها :
اين گروه از كاركنان ICUدر حفظ و استفاده مناسب از تجهيزات نقش مهمي را ايفاء مي كنند.
4 – كاركنان اداري و دفتري
استفاده از كاركنان اداري در بخش مي تواند در گسترش قابليت ها و توانايي هاي پرستاران بسيار موثر باشد با استفاده ازكاركنان اداري پرستاري مجبور نيست به كارهاي دفتري پرداخته و در نتيجه تمام مسئوليت خود را متوجه مراقبت باليني از بيمار مي نمايد. تشريفات اداري پذيرش و ترخيص و كارهاي دفتري بخش ويژه و جوابگويي به تلفن بايد به عهده منشي گذاشته شود و نهايتا هنگامي مراقبت از بيمار به نحو احسن انجام مي پذيرد كه همه پرسنل بخش به طور هماهنگ و با سازماندهي صحيح فعاليت نمايند.
موقعيت بخش هاي ويژه در بيمارستان:
موقعيت جغرافيايي بخش هاي ويژه با توجه به نوع آن متفاوت است مثلا بخش CCU بايد موقعيت مركزي داشته، ترجيحاً در طبقه همكف و نزديك به درمانگاه اورژانس، اتاق كاتتريسم، اتاق تست ورزش و بخش هاي داخلي قلب باشد.
محيط فيزيكي بخش هاي ويژه
صاحب نظران معتقدند كه يك بخش ويژه با كمتر از 200 مورد پذيرش در سال كمتر از 4 تخت در هفته و اشغال تخت كمتر از 60درصد مقرون به صرفه نيست. مديريت اين بخش ها با بيشتر از 16-12 تخت مشكل است. بنابراين تعداد تخت هاي بخش ويژه بين 4 تا 16 تخت مناسب است.
در اكثر منابع پيشنهاد مي شود كه بيماران در يك بخش با شكل كلي U يا نيم دايره مراقبت گردند، ايستگاه پرستاري در وسط قرار مي گيرد و بيماران بايد از ايستگاه پرستاري قابل مشاهده و كنترل باشند. بايد بتوان براي هر بيمار محيط خصوصي ايجاد كرد كه اين كار به وسيله ديوارهاي شفاف
(مثل طلق يا تركيبات شيشه و پلاستيك) انجام مي شود. مزيت اين ديوارها اين است كه اتاق هايي را درست مي كند كه بيماران مي توانند همديگر را ببينند و از مزاياي مراقبت در يك محيط بار كه قبلا ذكر گرديد بهره ببرند و در صورت نياز به خصوصي سازي محيط با كشيدن پرده هاي روي اين ديوارها يك محيط ايزوله فراهم مي شود كه براي انجام بعضي از مراقبت ها مثل حمام دادن بيمار و يا اقداماتي از قبيل CPR مناسب است به ازاي هر تخت 20متر مربع فضاي مفيد در نظر گرفته مي شود كه بنا به نوع بخش ccu يا Icu ممكن است لازم باشد كه در اطراف هر تخت دستگاه ECG الكتروشوك، ونتيلاتور، دستگاه اكو كارديوگرافي قرار داده شود و پرسنل بتوانند به راحتي در اطراف هر تخت حركت نمايند. ضمنا عرض درب ها در اين بخش حدود 120 سانتي متر در نظر گرفته مي شود.
در بخش ويژه محل هاي زير بايد در نظر گرفته شود:
* محل آماده كردن داروها دور از استيشن پرستاري
* اتاق ايزوله
* اتاق عمليات خاص
* اتاق ملاقات همراهان با پنجره شيشه اي داراي توالت و تلفن
* اتاق استراحت پزشكان و پرستاران داراي تجهيزات لازم
براي آسايش پرسنل ضمن اينكه موقعيت اين اتاق بايد طوري باشد كه در دسترس و مشاهده بيماران از آنجا آسان باشد.
* اتاق كنفرانس، نمازخانه، غذاخوري
* انبار تجهيزات متحرك مثل دستگاه XRay مانيتورها، تجهيزات تنفسي و قلبي عروقي، دارو، البسه و ملافه تميز، وسايل استريل و يكبار مصرف توصيه مي شود فضاي حدود 25درصد كل فضاي بخش ويژه به انبار اختصاص داده شود.
دكوراسيون عمومي بخش هاي ويژه
دكوراسيون اين بخش بايد باعث آرامش و راحتي بيماران، كاركنان و ملاقات كنندگان شود. رنگ ديوارها معمولاً روشن (شيري، سبزكمرنگ)مات، مقاوم به عبور جريان الكتريسيته و قابل شستشو و مقاوم در مقابل آتش سوزي است. ساعت ديواري بايد در جايي نصب شود كه نه فقط به وسيله كاركنان بلكه به وسيله بيماران هم به راحتي ديده شود تا در مراحل به دست آوردن هوشياري كمك كند، و از كاهش تحريكات حسي در بيماران جلوگيري نمايد.
صدا
سطح صداها در بحش ويژه مي تواند بسيار بالا باشد، نوع تجهيزات، فعاليت هميشگي پرسنل مي تواند باعث افزايش بار حسي در بيماران گردد. تلفن ها بايد در جايي باشد كه به راحتي توسط كاركنان قابل استفاده باشد ضمن اينكه باعث آشفتگي كمتري در بيماران گردد. تلفن هاي پرتابل براي زماني كه پرسنل نزديك تلفن نيستند و همچنين براي استفاده بيماران مفيد هستند. تلفن هاي همراه نبايد در مجاورت تجهيزات الكتريكي پزشكي استفاده گردند. چون سيگنال هاي آنها
باعث فعال شدن سيستم هاي اعلام خطر و مداخله در كار اين دستگاه ها مي شود. سيستم هاي اعلام خطر بايد در حداقل سطح صدا تنظيم شوند به صداي اين دستگاه ها بايد فورا و بدون معطلي رسيدگي گردد. ادامه و تكرار فعاليت و صداي سيستم هاي اعلام خطر ممكن است تبديل به قسمتي از صدا
ي زمينه اي بخش ويژه شده و به يك موقعيت اورژانس خطير و واقعي توجه كافي نشود.
درجه حرارت
درجه حرارت در نواحي مربوط به بيماران بايد قابل تعديل و بين 26-22 و رطوبت نسبي بين 60-30 درصد باشد.
نور
بخش هاي ويژه بايد براي ورود نور طبيعي روزانه پنجره هايي داشته باشند و براي كنترل ورود نور طبيعي در مواقع خاص روي اين پنجره ها را پرده اي پوشانيده باشد. نور مصنوعي در اين بخش ها بايد به طور يكنواختي همه قسمت ها را روشن كرده و بتوان در طول شب ميزان نور را به صورتي كم كرد كه علاوه بر اينكه كنترل و مراقبت بيماران ممكن مي باشد، محيط را براي استراحت و خواب بيمار مساعد نمايد. بالاي سر هر بيمار منابع نوري متحركي جهت انجام بعضي اقدامات بايد آماده گردد.
تاسيسات بخش هاي ويژه
تاسيسات بخش ويژه بنابر نوع آن قابل تغيير مي باشد ولي وجود سيستم هاي ذيل براي همه بخش هاي ويژه ضرورت دارد.
* سيستم كنسول يا پانل : پانل ها به چهار دسته تقسيم مي گردند: 1- پانل هاي افقي كه ارتفاع آن از زمين بين 120-80 سانتي متر است 2- پانل هاي عمودي 3- پانل هاي سقفي 4- پانل هاي پرتابل
* سيستم آب سرد و گرم و منبع آب در مواقع قطع آب
* سيستم فاضلاب و دفع ز باله مناسب و بهداشتي كه آلودگي يا بوي نامطبوع ايجاد نگردد.
* يك يا دو خط تلفن آزاد و مستقل مجهز به حافظه به اضافه يك خط داخلي
* سيستم تلويزيوني مدار بسته
* سيستم پيج مخصوص جهت اعلام كد هاي خاص
* سيستم اعلام خطر در مقابل حوادث غيرمترقبه
تجهيزات و امكانات لازم براي يك CCU 8تخته :
1 – 8 عدد مانيتورينگ علائم حياتي شامل NIBP , Resp , Spo2, ECG با قابليت اتصال به سيستم سانترال و پرينتر مركزي جهت ركورد گرفتن نوار قلب بيمار و امكان ذخيره لحظات آريتمي در حافظه دستگاه ضمنا بهتر است كه يك يا 2 عدد مانيتور قابليت IBP داشته باشند.
2 – 2 عدد دفيبريلاتور داراي مود سينكرون
3 – 2 عدد دستگاه ECG
4 – حداقل 2 عدد پيس ميكر اكسترنال
5 – ترجيحا به تعداد تختها دستگاه پمپ سرنگ موجود باشد.
6 – ترالي اورژانس با وسايل و داروهاي لازم
7 – حداقل يك عدد ونتيلاتور داراي مودهاي Assist/Control , SIMV, SPONT
8 – حداقل 2 عدد ساكشن پرتابل علاوه بر ساكشن مركزي بالاي هر تخت
9 – وجود دستگاه راديولوژي پرتابل در بيمارستان
10 – وجود دستگاه تست ورزش و اكو كارديوگرافي در بيمارستان
ECG
فعاليت الكتريكي قلب را ثبت و ترسيم مي كند و اطلاعاتي مثل ضربان،ريتم،هدايت، نواحي ايسكمي وانفاركتوس ، هيپرتروفي و محور قلب را فراهم مي كند.
سيستم مانيتورينگCCU ECG – 9620
امروزه دستگاههاي پيشرفته داراي قابليتهاي فراوان از ج
مله موارد زير هستند:
1 - نمايش ECG بيمار بر روي صفحه اسيلسكوپ.
2 – ثبت ECG
3 – فراهم كردن اطلاعات مربوط به ضربان قلب، تعداد تنفس، فشار خون، درجه حرارت، ريتم و تغييرات ايسكمي و گازهاي خون.
4 – مجهز به سيستم آلارم و قابل برنامه ريزي و تنظيم در رابطه با تغييرات ضربان قلب ، فشار خون و ...
اهميت مونيتورينگ قلبي:
چك مداوم عملكرد قلبي و كنترل دقيق و هميشگي ريتم قلب در بخش CCU و ساير بخشهاي مراقبتهاي ويژه امري مهم و ضروري است. زيرا يكي از شايع ترين و مهلك ترين عارضه در بيماران مبتلا به AMI ديس ريتمي هاي خطرناك بطني است كه در ساعات اوليه اين مسئله قابل توجه است. با توجه به اين كه عارضه ديس ريتمي از شايع ترين و خطرناك ترين عارضه ها و عامل مرگ در اين بيماران شناخته شده است. بنابراين توجه به اين عارضه از نظر پيش گيري ، تشخيص و مقابله به موقع با آن از وظايف و اهداف مهم پرستاران بخش CCU است. رسيدن به اين اهداف قطعا مونيتورينگ مداوم قلبي را مي طلبد.
هدف مونيتورينگ قلبي :
* تحت نظر داشتن ضربان قلب، كشف ديس ريتمي هاي اخطار دهنده اغلب PVC و كشف بموقع ديس ريتمي هاي كشنده مثل : فيبريلاسيون بطني و آسيستول نخستين هدف در بخشهاي مراقبتهاي بحراني ويژه مي باشد.
* بوسيله مونيتور قلبي و با انتخاب ليد مناسب مي توان كمپلكسهاي پهن و مشكوك را از نظر منشاء (فوق بطني و بطني) صدور ايمپالس كانون نابجا مورد مطالعه قرار دارد و PVC واقعي را از كمپلكسهاي پهن توليد شده به علت هدايت ايمپالسهاي دهليزي همراه با Averant را تميز دارد.
* بيمارانيكه تحت درمان پرفوزيون مجدد مثل آنژيوپلايتي بالون و يا تروميوليزيز هستند. اينها احتياج به مونتورينگ مداوم براي كشف تغييرات st دارند زيرا ممكن است ايسكمي مجدد بدون علائم باليني رخ دهد.
مانيتورهاي باليني بطور كلي به دو صورت ماژولار modular و اصطلاحا cofigured موجود است نوع اول دراي ماژورهايي است كه هر يك مخصوص يكي از پارامترهاي فيزيولوژيكي مثل SPO2 ,ECG مي باشند ولي در نوع دو:
1 – علائم فيزيولوژيك زير توسط مانيتورهاي باليني نمايش داده مي شود.
ECG درصد اكسيژن اشباع شده در هموگلوبين SPO2 درجه حرارت Temp فشار خون غيرتهاجمي NIBP فشار خون تهاجمي IBP منحني تغييرات و نرخ تنفس Respiration ميزان co2 بازدم (capnography) تمام مانيتورها بايد داراي Apnea Alarm باشند تا عدم تنفس بيمار را هشدار دهند.
(End Tidal co2) ETCO2 حداكثر ميزان CO2 است كه در انتهاي بازدم رخ مي دهد
(Mixed venous oxygenation) SVO2 فاكتوري است كه براي بيماران بسيار بدحال مورد استفاده قرار مي گيرد.
2- الكترودهايي كه داراي المانهاي توليد كننده گرما جهت اندازه گيري صحيح در سنسور خود هستند مثل tepCO2 , tepO2 بايد بطور متوالي تغيير محل داده شوند تا سوختگي ايجاد نشود. Transcoutanous pressure of O2))
3- مانيتورهايي كه به سيستم Central متصل مي شوند ممكن است گاهي اوقات بطور خودكار reset شوند كه اين مشكل مربوط به اتصال نادرست سيمهاي رابط و عدم تطابق سيستم مي باشد.
4- بايد توجه داشت كه مانيتورهاي باليني تنها يك وسيله جانبي و كمكي براي بيان وضعيت بيمار است اين در حاليست كه نقش اساسي را پزشكان و پرستاران محترم دارند كه با مشاهده عيني و چك نمودن بيمار به وضع وي پي ميبرند.
5- هنگام اتصال كابل و ليدها بايد هيچ يك از بخشهاي هادي آنها به زمين حفاظتي متصل نباشد همچنين كابل اتصالي مخصوص دستگاه بكار رفته باشد.
6- نبايد الكترودهاي دستگاه را در آب و محلولهاي شستشو غوطه كرد جهت استريل كردن و پاك كردن آنها از محلول فرمالين ، قرص فرمالين و يا از لامپ UV استفاده ميشودو. الكل اكسيد اتيلن و يا استريل حرارتي بوسيله بخار براي استريل كردن كابل يا پرآب پالس اكسيمتر استفاده نشود.
مشاوره خريد:
1 – در انتخاب نوع ماژولار يا غير ماژولار به موارد زير توجه نماييد:
نوع ماژولار از نظر اندازه بزرگتر و سنگينتر است و اين بدليل ماژورهاي قابل تعويضي است كه دارا مي باشد. ولي در مقابل انعطاف پذيري نوع ماژولار براي اضافه كردن قابليتهاي گوناگون با توجه به مورد استفاده مزيت قابل توجهي است و نيز صفحه نمايش اين نوع داراي امكانات و منحنيهاي بيشتري است و به همين دلايل قيمت نوع ماژولار بيشتر مي باشد.
2 – از آنجايي كه نيازهاي بخشهاي مختلف بيمارستاني مثل ICU , CCU , NICU براي نمايش علائم حياتي بيماران متفاوت است نوع ماژولار با قابليت نمايش 2 كانال SP2. NIBP. ECG درجه حرارت ETCO2 . Cardiac Output و منحنيهاي مربوطه پيشنهاد مي شود.
3 – در تجهيز كلي يك بخش تازه تاسيس ICU يا CCU را داريد پيشنهاد مي شود تمام مانيتورينگها را از يك كمپاني خريداري شود تا باعث سهولت در سرويس دهي و آموزش پرسنل و هزينه هاي مربوطه شود.
4 – در هنگام خريد دستگاه بايد فاكتورهاي زير را مدنظر داشت:
Accuracy : به معني صحت اين فاكتور ميزان درستي علائم حياتي نشان داده شده توسط مانيتور را بيان مي كند مثلا عدد %1 يعني مقادير يك درصد خطا دارد.
Resolution : به معني دقت اين فاكتور ميزان دقت دستگاه را در نشان داد مقادير بيان مي كند.
(Common Mode Rejcction Ratio) CMRR : در مورد سيگنال ECG تعريف مي شود و منظور از آن توانايي سيستم در حذف آرتيفكتهاي مشترك مي باشد اين فاكتور بر حسب دسي بل بيان مي شود بطور كلي مقادير بالاتر از db90 مناسبند.
5 – نكته حائز اهميت ديگر در خريد الكترودها است . هميشه قيمت پايين تنها فاكتور نيست چرا كه خيلي اوقات خريد الكترودها با قيمت پايين باعث صرف هزينه هاي بيشتر جهت تعويض يا سرويس آنها خواهد گرديد.
Mindray Datax Ohmeda DataScope
Spectrum TM S-5 Mec-509B
پالس اكسيمتر :
اصول كاري:
اين دستگاه براي اندازه گيري ميزان اكسيژن اشباع شده در خون از روشي غير تهاجمي كه بر اصل فوتومتري (نورسنجي) استوار است استفاده مي نمايد. در داخل پروب پالس اكسيمتر دو عدد فرستنده نوري (فتو ديود) در يك طرف و يك گيرنده (فوتو دتكتور) در طرف ديگر قرار دارد.
فرستنده ها با فركانس بالا كار مي كنند و گيرنده ميزان جذب نور كه متناسب با ميزان اكسيژن خون است را مشخص مي نمايد.
توضيحات و نكات فني:
1- نور با شدت بالا مثل لامپهاي فلوئورسنت ، چراغ سياليتيك و نور خورشيد. هنگاميكه مستقيما به پروب پالس اكسيمتر برخورد كند ممكن است باعث خطا در اندازه گيري گردد.
2- داروهاي رنگي مثل Indocyanine green, Methylene blue Indigo carmine و مواد
حاجب انژيوگرافي و همچنين لاك ناخن، باعث بروز خطا خواهند گرديد.
3- كم خوني (Anemia هموگلوبين كمتر از (5mg/dI نيز باعث خطا در اندازه گيري اكسيژن مي شود.
4- از آنجايي كه روش پالس اكسيمتري وابسته به عبور خون از مويرگهاي قرار گرفته در مسير فرستنده و گيرنده است عواملي مانند بستن و باد شدن كاف فشار خون با ضعف ضربان خون، باعث ايجاد خطا در اندازه گيري خواهد گرديد. پيشنهاد مي شود در اين مواقع از پروبهاي بيني Nasal استفاده نماييد.
5- طبق تحقيقات (Wukitsch et al. 1988 ; Beall and Moorthy 1989 )وجود بيليروبين حتي مقادير بيش از 10mg/dI تاثيري پالس اك
سيمتري ندارد.(بخاطر طول موج خاصي كه در پاس اكسيمتر استفاده ميشود.)
6- پالس اكسيمتر قادر به تشخيص CO در خون نيست.
7- اتصال ممتد پروب به انگشت باعث ايجاد ناراحتي در پوست انگشت مي شود. توصيه مي شود هر 2 تا 4 ساعت يكبار محل نصب پروب را عوض وبه انگشت ديگري متصل كرد.
8– نبايد پروب SPO2 را در آب و محلولهاي شستشو غوطه ور كرد جهت پاك كردن و استريل نمودن آنها از محلول يا قرص فرمالين و يا لامپ UV استفاده شود از الكل ، اكسيد اتيلن و استريل حرارتي بوسيله بخار نبايد استفاده شود.
مشاوره خريد:
1- يك فاكتور مهم ، صفحه نمايش است كه هر چه در فواصل دورتر و زواياي بيشتر قابل ديد باشد بهتر است.
2- دستگاههاي پالس اكسيمتر عموما با ولتاژ AC برق شهر و باتري قابل شارژ، كار مي كنند و همچنين داراي باتري Back – up مي باشند در دستگاههايي كه با باتري كار مي كنند پيشنهاد مي شود حتما داراي آلارم شنيداري باشند Audible alarm در غير اينصورت توصيه مي شود با قرار دادن برچسب روي دستگاه پرسنل را از اين موضوع با خبر كرد تا تمام شدن باتري و از كار افتادن دستگاه باعث عدم نمايش علائم حياتي بيمار نشود.
3 – فاكتور حائز اهميت ديگر در دستگاههاي پالس اكسيمتري، توانايي آن دستگاه براي اندازه گيري صحيح در شرايطي مثل تحرك بيمار يا تخت بيمار است به عنوان مثال دستگاههاي قديمي تر هنگام حركت دست بيمار دچار خطا شده يا مقادير نامربوط نشان مي دهند. اين مورد در دستگاههاي جديدتر با تغيير روشهاي اندازه گيري بهبود يافته است ولي كماكان توانايي ماركهاي مختلف پالس اكسيمتري در اين مورد متفاوت است
4 – عمر مفيد و عملكرد صحيح پروبهاي پالس اكسيمتر بين 6 ماه تا يكسال است.
پمپ اينفيوژن
عبارت از يك دستگاه الكترونيكي است كه به منظور تزريق دقيق و مداوم دارو طراحي شده است اين دستگاه واجد برتريهاي زيادي نسبت به ميكروست مي باشد كه بطور خلاصه به آن اشاره مي شود.
1 – قابليت تنظيم دقيق سرعت تزريق: دستگاه مجهز به يك رايانه هوشمند است كه سرعت تزريق را با دقت فراوان تنظيم مي كند بطوري كه مي تواند حجم موردنظر را با سرعت MI/min 0016/0 تا MI/min 5/7 به بدن بيمار تزريق كند.
2 – توانايي حجم معين از يك مايع در زمان خاص
3 – اعلام انسداد مسير خروجي مايع
4 – اعلام وجود هوا درست تزريق
پمپ سرنگ
پمپ سرنگ جهت كنترل ميزان تزريقات داخل وريدي IV)) مثل آنتي بيوتيك ، داروهاي بيحسي موضعي ، داروهاي تنظيم ضربان قلب، داروهاي شيمي درماني و ... استفاده مي شود.
گرچه كار پمپ سرنگ با پمپ انفوزيون مشابه است ولي پمپ سرنگ براي مواردي با دقت بالا و جريان كمتر از MI 60 در داروهاي قوي مناسب و قابل اعتماد است. JMS OT-711 پمپ هاي سرنگ بعلت دقت بالا براي كودكان و نوزادان و افراد تحت مراقبت ويژه مناسبند بعضي از پمپها نيز تنها براي داروهاي خاص مثل انسولين براي ديابت اكسي توسين براي كم كردن درد زايمان و هپارين بعنوان ضد انعقاد استفاده مي شود.
مشكلات احتمالي:
1 – ريختن مايعات روي پمپ و عدم عايق بودن كامل بدنه پمپ كه باعث اشكالات در مدارات الكترونيكي دستگاه مي شود.
2 – مخصوصا در نوزادان و كودكان امكان بسته شدن آنژيوكت بعلت لخته شدن خون در اثر قطع ارتباط با پمپ (بخاطر پيچ خوردگي يا پايان تزريق) امكان زياد دارد. اكثر پمپها داراي سيستم keep vein open) KVO ) مي باشند بنابراين پس از خاتمه ميزان لازم براي تزريق يك جريان بسيار ضعيف جهت باز نگه داشتن مسير و جلوگيري از لخته شدن خون باقي مي ماند.
مشاوره خريد:
پمپها معمولا بر حسب ml/min , ml/hr تنظيم مي شوند ولي عامل مهم در نرخ جريان مايع قطر و اندازه سرنگ است كه توسط كمپانيها مشخص مي شود پمپي مناسبتر است كه قابليت تطابق با سرنگهاي بيشتري را داشته باشد دراكثر پمپها سرنگ خالي بايد توسط دست تعويض شود ولي در بعضي نمونه ها اينكار بصورت خودكار انجام مي گيرد بعضي مدلها داراي دو سرنگ براي تزريق مجزا هستند پمپها بايد داري آلارمهاي زير باشند.
پايان تزريق ، تمام شدن سرنگ(End of Infusion) ، فشار بالا، انسداد مسير(Occlusion) يا ضعيف شدن باتري، خرابي سيستمها (Pump malfunction)، عدم قرار گرفتن صحيح سرنگ.
بعضي از پمپهاي سرنگ شامل برنامه ريزي خودكار است به عنوان مثال با وارد نمودن غلظت دارو دوز مورد نياز و وزن بيمار ، بقيه مراحل تنظيم سرعت تزريق را خود انجام ميدهد.
پمپها معمولا داراي قابليت برنامه ريزي زماني و حجمي هستند.
.
در هنگام خريد به چند نكته توجه كرد :
1 – آسان بودن عملكرد و آموزش مناسب
2 – طراحي دستگاه به گونه اي باشد كه مايعات نتوانند به داخل پمپ نفوذ كنند.
3 – عمر مفيد باتري و ساعاتي كه دستگاه بدون اتصال به برق و تنها با باتري كار مي كند بالا باشد در بعضي دستگاهها توان باتري در خروجي ml/hr5 سنجيده مي شود.
ونتيلاتور Ventilator
كاربرد: جهت اعمال تنفس مصنوعي به بيماراني كه قادر به تنفس نيستند يا براي تنفس نياز به كمك يك دستگاه جانبي دارند.
معمولا بيش از 10 درصد بيماران در يك بيمارستان عمومي نيازمند درمان تنفسي يا حمايت تنفسي هستند اين درمانها عبارتند از:
1 – كلا بيماراني كه بدون كمك مكانيكي قادر به تنفس نيستند مثل بيماران پس از عمل جراحي قلب بار يا بيماراني كه در كما مي باشند.
2 – بيماراني كه ريه آنها قادر به جذب اكسيژن كافي از هوا نيست و بايد درصد اكسيژن ورودي آنها افزايش يابد.
3 – بيماراني كه مشكل تنفسي انسداد مسير هوايي دارند بايد داروي Bronchodilatou به شكل ذرات معلق در مسير هوايي به آنها برسد.
ونتيلاتورهاي قديمي از نوع فشار منفي بودند و بعلت شكل فيزيكي كه داشتند به آنها تانك يا ريه آهني مي گفتند اين ونتيلاتورها حدودا در سال 1940 اختراع شدند طرز كار آنها چنين بود كه فرد در داخل يك استوانه بزرگ قرار مي گرفت كه فشار آن از فشار محيط اطراف كمتر بود و اين اختلاف فشار باعث كشيده شدن هوا به داخل ريه ها مي گرديد.
متد هاي تنفسي
بطور كلي ونتيلاتورهايي كه موجودند براي كنترل عمل دم يكي از سه روش زير را استفاده مي كنند يا ممكن است از دو روش با هم استفاده كنند.
1 – ونتيلاتور از نوع محدود كننده حجم (VCV)VOLUME Cycle Ventilation
البته به آن متد كنترل حجم مي گويند در اين روش مي توان حجم هواي دمي Tidag volume را تنظيم نمود و هنگاميكه حجم هواي اعمال شده توسط ونتيلاتور را تنظيم و به اين عدد رسيد مرحله دم پايان مي يابد در اين مود هوا و اكسيژن با يك فلوي ثابت به ريه ها اعمال مي شوند و در نتيجه فشار حداكثر peak pressure در مسير هوايي ممكن است بيش از آن چيزي باشد كه براي انبساط ريه ها لازم است و از آنجاييكه حجم ثابت است فشار مسير هوايي با تغير كامپليانس ريه ها در افراد مختلف تغيير خواهد نمود