بخشی از مقاله

چکیده

در دنیاي پیچیدة امروز، زمان مفهوم نوین و ارزشمندتري را پیدا کرده به طوري که بدون مدیریت درست زمان، امکان توفیق و پیشرفت مقدور نمیباشد و سعادتمندي و پیروزي از آن کسی است که بتواند زمان را خوب اداره کند، در غیر این صورت تغییرات سریع و پیچیده عصر حاضر هر گونه حرکت و قدرت را از انسان سلب میکند و باید زمان را درست مدیریت کرد و حتی از یک هزارم ثانیه هم فرصت ساخت. پژوهش حاضر با هدف، بررسی تأثیر آموزش ذهن آگاهی بر مدیریت زمان کارکنان مجموعه فرهنگی تاریخی کاخ موزههاي سعدآباد انجام گرفت. روش پژوهش حاضر آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماري پژوهش کارکنان مجموعه فرهنگی تاریخی کاخ موزههاي سعدآباد در سال 1395 بود.

نمونه پژوهش متشکل از 40 نفر بود که به طور تصادفی در گروههاي گواه و آزمایش 20 - نفر گروه گواه و 20 نفر گروه آزمایش - جایگزین شدند. کارکنان پرسشنامه مدیریت زمان ترومن و هارتلی - 1996 - را تکمیل نمودند. از هر دو گروه پیش آزمون و پس آزمون به عمل آمد. گروه آزمایش تحت آموزش مهارتها و بحثهاي گروهی مربوط به مسائل ذهن آگاهی به مدت 10 جلسه 2 ساعته که به صورت هفتگی برگزار گردید، قرار گرفتند در حالی که افراد گروه گواه هیچ آموزشی را دریافت نکردند.

دادهها با استفاده از آزمونهاي آمار توصیفی - میانگین و انحراف استاندارد - و تحلیل کوواریانس تک متغیري - آنکوا - موردتجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد، آموزش ذهن آگاهی بر مدیریت زمان معنادار است 0/05 - ش - p؛ بنابراین میتوان از این مدل آموزشی بر اي بهبود مدیریت زمان سایر کارکنان استفاده نمود. از این رو آموزش به منظور استفاده از ابزار قدرتمند ذهن انسان وبه کارگیري ذهن آگاهی موجب میشود تفکرانسان دربهرهبرداري از امکانات موجوداو به حداکثر برسد.

مقدمه

مدیریت زمان عبارت است از آگاهی به علم و فن و هنراستفاده مناسب و بهینه از زمان، داشتن دانش ومهارت لازم در این زمینه وانجام کارها به طور اثربخش و به موقع است - به پژوه، . - 1381 مدیریت زمان مجموعهاي از مهارت هاست جهت منفعل عمل نکردن در مقابل رویدادهاي مختلف زندگی وپایش - کنترل - زمانی است که صرف فعالیتهاي خاص می شودکه درنهایت به حداکثر رساندن اثربخشی وکارایی فرد میانجامد.

کارایی ازنظر فنی عبارت است از نسبت خروجی به ورودي نیرو، انرژي یا کار درواحد زمان. کارایی درتولید عبارت است ازخروجی که درعمل به آن دست یافته اند، یعنی خروجی استاندارد مورد نظر.

به منظور بهبود یا افزایش کارایی کارکنان، استفاده بهینه از مجموعه استعدادها و توانائی هاي بالقوه آنان درمسیر پیشرفت فردي و بهبود بهره وري سازمانی می باشد

از این رو با توجه به جایگاه افزایش کارایی کارکنان درارتقاي بهرهوري سازمانی، ارزیابی علل کاهش کارایی کارکنان بسیار حایز اهمیت است. ازنظر کاربردي نیز باید توجه داشت که برنامهریزي براي آینده یک سازمان، توسعه ظرفیت، اصلاح عیوب، بهبود روشهاي اجرایی ...، همه نیازمند شناخت وضعیت موجود آن سازمان است و ارزیابی علل کاهش کارایی یکی ازمهمترین محورها در این زمینه است. این که یک سازمان چگونه از مجموعه نیروي انسانی خود استفاده کرده است که درطول یک دوره بررسی شده، عملکرد مناسبی نداشته سئوالی است که درحیطه ارزیابی علل کاهش کارایی قرار می گیرد.

اتلاف وقت، از جمله دلایل عمده کاهش کارایی کارکنان و به ویژه مدیران درمحیط کاري آنان است که باید آنرادرحیطه مدیریت زمان تجزیه وتحلیل کرد.

زمانی که ازاتلاف وقت سخن به میان میآید، یعنی اغلب زمانهایی که صرف استراحت یا سرگرمی میشوند، به ذهن خطور میکند. اما در حقیقت این زمانها به هیچ وجه تلف نمیشوند، بلکه فرصتهایی براي تمدد اعصاب وتجدید قوا به منظورآمادگی براي کار وفعالیت هستند . اتلاف وقت به زمانهایی گفته میشود که در طول ساعتهاي کاري و در حالی که به ظاهر مشغول به کار هستند، بیهدف میس گذرد، مثل زمانی که صرف پیدا کردن یک نامه در روي میز یا کشوهاي آن میشود.

البته همه عوامل اتلاف وقت به این آشکاري و صراحت نیستند. اغلب اوقات یک مدیر بدون آنکه خود متوجه باشد وقت خود را صرف انجام امور نه چندان مهم وغیر ضروري میکند. یک مجموعه از عوامل اتلاف وقت وجود دارند که باید قبل از هر چیز آنها را شناسایی کرد. شناخت صحیح وبه موقع عواملی که وقت مدیران را هدر میدهد، راه تدوین استراتژي مدیریت زمان ودر نهایت بهبود کارایی و بهرهوري سازمان را کوتاهتر خواهد ساخت.

برین در تحقیقی دریافت که کلید موفقیت درمدیریت زمان، شناسایی و فهم موقعیت بحرانی، خود تنظیمی و انعطاف پذیر بودن درمقابل این وضعیت است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید