بخشی از مقاله
چکیده:
حقابه زیستمحیطی معرف میزان جریان آبی است که میبایست در یک رودخانه، تالاب یا یک حوزهی ساحلی وجود داشته باشد تا بتواند تمامیت بهرهوری و درنهایت بقای اکوسیستم آن را تضمین نماید.
در اسناد بین المللی ازجمله کنوانسیون رامسر، کنوانسیون تنوع زیستی و قطعنامه کمسیون جهانی سدها، حق تالابها بر حقابه زیستی محیطیصریحاً به رسمیت شناخته است بهعلاوه حق انسان بر هوای پاک، حق حیات، حق بر سلامتی و بهداشت و ضرورت توسعه روابط سالم میان کشورها، بهعنوان حق بشری انسانها مبانی محکمی است که برخورداری از حقابه زیست محیطی را توجیه میکند.
بر پایه این مبانی حقابه زیستمحیطی، امروزه جز قواعد آمره بینالمللی شناخته میشود که رعایت آن بر همه دولت متعاهد و غیر متعاهد الزام آور است. در خصوص تالاب هامون نیز دولت افغانستان سوا از تعهدات قراردادی، بر اساس کنوانسیونهای حقوق بشری مکلف به تخصیص حقابه زیستمحیطی از رودخانه هیرمند می باشد؛ اما سهم ایران نسبت به حقابه کشاورزی و شرب بر اساس قرارداد ثابت میگردد. این نگاشته تلاش اندکی است که نحوه شناسایی و مبانی حق برخورداری از حقابه زیستمحیطی را در اسناد بینالمللی زیستمحیطی و حقوق بشری میکاود.
-1 درآمد
ازجمله باارزشترین زیستبومها و منابع طبیعی که در دهههای گذشته در سطح جهان موردتوجه و بهرهبرداریهای گسترده قرارگرفته و با چالشها و مشکلات زیستمحیطی گستردهای نیز مواجه بوده، تالابها هستند .تالاب ها به اراضی مردابی، باتلاقی و برکههای مصنوعی یا طبیعی که بهطورداِئم یا موقت دارای آب ساکن یا جاری شیرین یا شور هستند بنابراین از زمره مصادیق مهم تالابها دریاچهها هستند
تالابها به علت رشد نباتات و زیستگاههای جانوری ازجمله پرندگان آبزی و همچنین داشتن پتانسیلهای اقتصادی، فرهنگی-علمی و گردشگری اهمیت ویژهای دارند که حفاظت و حراست از آن ضروری به نظر میرسد تالاب هامون نیز از این امر مستثنا نیست متأسفانه با خشک شدن تالاب هامون و عدم تأمین حقابه زیستمحیطی این تالاب توسط کشور افغانستان مشکلات مدیدی برای این تالاب و مردم ساکن سیستان ایجاد نموده است به وجود آمدن بادها و طوفانهای شن که علاوه بر اینکه بر کسبوکار مردم آسیب رسانده همچنین باعث ایجاد بیماریهای ریوی تنفسی در آنها میشود در برخی اسناد بینالمللی اشارهای به موضوع حقابه های زیستمحیطی شده است
منجمله کنوانسیون رامسر که بهعنوان تنها کنوانسیون زیستمحیطی پایهگذاری شده در ایران است با تأکید بر حفاظت و استفاده پایدار از طبیعت است که موضوع آن حفاظت از تالابها است
تالاب هامون ازجمله تالاب هایی است که در لیست تالابهای این کنوانسیون به ثبت رسیده است که متأسفانه در حال حاضر در لیست قرمز این کنوانسیون قرار دارد که علت آن عدم تأمین حقابه زیستمحیطی آن میباشد و این عدم تأمین حقابه زیستمحیطی موجب خشک شدن این تالاب گشته است بهطوریکه این کمبود آب بر زندگی مردم تأثیراتی گذاشته است و دور از ذهن نیست که تا چند سال آینده بیشتر روستاهای سیستان به علت مشکلات به وجود آمده درنتیجه خشک شدن این تالاب خالی از سکنه شود.
این مقاله تلاش دارد ضمن بررسی مفهوم حقابه های زیستمحیطی و تبعات عدم تأمین این حقابه برای تالابها و همچنین شناسایی این حقابه در اسناد بینالمللی به این پرسش نیز پاسخ دهد که دولت افغانستان چه تعهداتی در تأمین حقابه زیستمحیطی دارد؟
-2مفهوم حقابه های زیستمحیطی
حقابه زیستمحیطی معرف میزان جریان آبی است که میبایست در یک رودخانه، تالاب یا یک حوزهی ساحلی وجود داشته باشد تا بتواند تمامیت بهرهوری و درنهایت بقای اکوسیستم آن را تضمین نماید رعایت حقابه ی زیست محیطی بهویژه در مواردی که رودخانه یا تالاب مشمول مقررات خاص و یا رقابت بهرهبرداری مثل دو یا چند کشور است اهمیت ویژهای پیدا میکند - نظام حقابه زیستمحیطی دربرگیرنده میزان رهاسازی آب از حیث مقدار و دفعات و زمانبندی لازم بهمنظور تعیین سلامت سیستم حوزهی آبریز از دیدگاه اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی است
میزان حقابه زیستمحیطی بستگی به هیدرولوژی و اکولوژی یک حوزهی آبریز خاص داشته و منوط به شرایطی است که ضامن بقای آن باشد حقابه از طریق سدها، شبکههای آب رسانی و سازههای آبی قابل تنظیم بود .میتواند به تغییر و تحول در فعالیتهای مدیریت در جهت استفاده بهتر از آب موجود برای تأمین حوزهی آبریز مؤثر واقع شود. زیرساختها و اجرای پروژههای زیر بنایی ممکن است از ورود حقابه لازم به اکوسیستمهای آبی ازجمله رودخانهها و تالابها جلوگیری کند بنابراین وضع قوانین و مقررات لازم در حفظ حقابه های زیستمحیطی از اهمیت بسزایی برخوردار است
بر اساس مطالعات میزان حقابه زیستمحیطی و شهری و شرب کمتر از 6 درصد حجم آب رودخانه بزرگ آسیای را تشکیل میدهد و بیش از 94 درصد میزان آب به مصارف کشاورزی اختصاص مییابد که کمبود آب جدی برای پوششهای گیاهی و حفظ محیطزیست ایجاد کرده است - Zhaoxia Ye,et al, 2013, p.20-25 - که میتواند سبب درگیری و در تقاضای آب باشد
حق ابه ی زیست محیطی تنها یک بحث علمی نیست بلکه یک مسئلهی سیاسی- اجتماعی نیز محسوب میشود بنابراین ایجاد یک نظام حقابه زیستمحیطی مستلزم مشارکت بازیگران طیفهای مختلف از عالیترین مقامات دولتی گرفته تا فرآیند تخصیص میباشد محققین و کارشناسانصرفاً میتوانند توصیهها و دستورالعملهای فنی و راههای جایگزین ممکن را پیشنهاد نمایند
این در حالی است که ضرورت دارد تا سیاست گزاران و تصمیم گیران و جوامع مختلف نیاز به حقابه زیست محیطی را برای آن حوزه ی آبریز پذیرفته و به رسمیت بشناسند .در شرایط ایدئال حقابه زیست محیطی باید در قانونگذاری ها وارد شود و اجرای این قوانین توسط دوات و مقامات محلی مورد نظارت قرار میگیرد. مدیریت جامع منابع آب فرایندی است که هماهنگی لازم بین توسعه و مدیریت آب، خاک و سایر منابع مربوطه را در جهت افزایش رفاه و عدالت اقتصادی و اجتماعی، با لحاظ نمودن پایداری اکوسیستمهای مهم ارتقا میبخشد
ازنظر این فرایند تخریب منابع طبیعی نتیجهی بهرهبرداری ناپایدار و نگرش های نادرست در خصوص استفاده از این منابع میباشد اکوسیستمهای تخریبشده توان بهرهوری و ارایه ی خدمات در دراز مدت را دارا نمیباشند مهمترین راه برای دوام خدمات حوزه ی آبریز و اکوسیستمها به وضع قوانین و مقررات لازم و ایجاد و حفظ نظام حقابه زیست محیطی وابسته است
-3 شناسایی حقابه زیست محیطی در اسناد بینالمللی
چنانچه گفته شد موضوع حقابه ی زیست محیطی و قوانین مربوط به آن از مباحث جدیدی است که طی دو دههی اخیر در برخی قوانین ملی و بینالمللی مربوط به مدیریت منابع آب واردشده است مرتبطترین قوانین و تصمیمات بینالمللی را میتوان در تصمیمات و قطعنامههای کنوانسیون حفاظت از تالابها - کنوانسیون رامسر - ، کمیسیون جانی سدها ، کنوانسیون تنوع زیستی و همچنین اعلامیهی جهانی حقوق بشر که بهصورت غیرمستقیم به آن اشارههایی کرده است وذیلاً به آنها اشاره میکنیم.
-1-3 کنوانسیون رامسر
معاهده ی رامسر پیمانی بین المللی در سال 1971 است که به منظور حفاظت از تالاب ها و پرندگان مهاجر شکل گرفتند و بر مبنای آن کشورها ی عضو موظفاند تا از تالاب ها ی ثبتشده حفاظت کنند در ابتدا این معاهده به امضای نمایندگان 18 کشور شرکتکننده رسید اما امروزه 160 کشور جهان عضو این پیمان هستند که از 1975 لازمالاجرا شد .تالابهای مشمول این پیمان بانام تالابهای رامسر مشخص میشوند
ویژگی منحصربهفرد کنوانسیون رامسر این است که کنوانسیون مزبور نخستین معاهده ی نوین بین المللی بین دولتهاست که هدف آن حفاظت از منابع طبیعی است ازجمله اهداف کلان کنوانسیون رامسر جلوگیری از تخریب جهانی تالاب ها و حفاظت از تالابهای باقیمانده از طریق استفادهی معقول از این منابع طبیعی است این امر میسر نخواهد شد مگر از طریق همکاریهای بین المللی ، سیاستگذاری مناسب، ظرفیتسازی و انتقال تکنولوژی. بنابراین حفظ و حراست از تالاب ها وظیفهی اصلی این کنوانسیون به منظور حراست از میراث مشترک بشریت بوده است