بخشی از مقاله
چکیده
امروزه بحران هویت بهعنوان بحران جهانی شناختهشده است که یک بعد این مسئله مربوط به فقدان هویت مکانها و یکسان و یکنواخت شدن اکثر مکانهاست. درگذشته انسانهاست در هرکجا که زندگی میکردند احساس ریشهدار بودن در مکان و وابسته بودن به مکان در آنها وجود داشت. هر مکانی هویت وجودی قابل درکی دارد که این درک به عنوان مرجع و لنگرگاههای ثابت برای هویتهای مختلف انسانی ضروری است.
هدف تحقیق حاضر با توجه به اهمیت مکان و هویت مکانی، شناسایی عوامل شکل دهنده هویت مکان و ارائه راهکارهایی در جهت احراز آن است. در این راستا تاریخ، فرهنگ، جامعه و مکان به عنوان عوامل شکل دهنده هویت مکان شناسایی شدند و نشانهشناسی فرهنگی و تاریخی، ایجاد خاطره جمعی و تصویر ذهنی در افراد جامعه و شناخت بستر و شناسایی خواص و امکانات آن به عنوان راهکارهای احراز هویت مکان ارائه شده است.
-1 مقدمه
معماری بهرغم تفاوتهای سرزمینی که در شکل آن تأثیر فراوانی داشته، دارای ویژگیهای ذاتی پویا و تدریجی است که آن را هویت مینامند. واژهشناسی هویت ما را به انسان، معماری و مؤلفههای تمیز دهندهی آن میرساند. که این مؤلفهها شامل انسان و باورهایش، مکان و زمان میباشد .[1] پرسش اینکه ما کی هستیم متوقف بر پرسش ما کجا هستیم است. موقعیت و جایگاه سکونت انسانی در مکان امکانپذیر است درواقع، مکان عنصر اصلی هویت ساکنان آن است. هر مکانی هویت وجودی قابلدرکی دارد و این درک بهعنوان مرجع و لنگرگاههای ثابت برای هویتهای مختلف انسانی اعم از تاریخی و فرهنگی ضروری است .[2]
انسان با شناخت مکان میتواند به شناخت خود نائل شود. یکی از علل سرگردانی انسان امروز نپرداختن به مفهوم مکان و از آن ره نبود هویت مکانی است. هویت مکانی عبارت است از فهم و تبیین الگوها و قانونمندیهای ساختاری _ عملکردی منظم و مشخص در یک مقیاس فضایی است که با تغییر مقیاس فضایی و زمانی نظم و بینظمی در آن پیدا و پنهان میشود.
ازنظر پروشانسکی1، هویت مکانی بخشی از زیرساختهای هویت فردی انسان و حاصل شناختهای عمومی او درباره جهان فیزیکی است که در آن زیست مینماید. در اینهمانی هویت انسان با هویت مکانی احساس تعلق مکانی حاصل میشود که درواقع رابطه هم پیوندی است میان انسان و محیط. در اثر این رابطه محیط به لنگرگاههای روانی بدل میشود. هویت مکانی برآیند شناخت مکان و ایجاد پیوند روانی با آن است .[3] فضا باید مخاطبان خود را در طول زمان همراهی کند و بهاینترتیب همواره، احساس تعلق و راحتی را که نتیجهی اینهمانی است ایجاد کند.
در همراهی فضا با مخاطب است که فضا روزمرگی خود را با افراد حفظ میکند . استمرار تثبیت اینهمانی موجب تثبیت هویت میشود .[4] بحران هویت مکان نیز در صورتی حادث میشود که هویت مکان با هویت آرمانی اهلش ناسازگار باشد، بهطوریکه شاخصههای عملکردی و معنایی آن برای اهلش و حتی برای دیگران که از بیرون نظارهگر هستند حامل پیام و معنایی متناسب با آنچه از آن مکان و ساکنان آن انتظار میرود نباشد .[5]
راز ماندگاری ایران و هویت ایرانی، آیینها، اسطورهها و نمادهایی هستند که در طول تاریخ رشته همبستگی اقوام ایرانی و استمرار تاریخی این ملت را به وجود آوردهاند. ایران ما از فرهنگ غنی و دیرین برخوردار است. صحت این سخن را، بهویژه از قرن یازدهم میلادی، از ظهور دانشمندان شعرا و نویسندگانی چون خیام، حافظ و سعدی که شهرت جهانی دارند میتوان دریافت .[6]
-2 پیشینه تحقیق
هویت در فرهنگ لغت عمید هویت یعنی حقیقت شی یا شخص که مشتمل بر صفات جوهری وی باشد .[7] در فرهنگ معین هویت اینگونه بیان میشود: -1 ذات باریتعالی -2 هستی وجود [.8]معمولاً هویت یک اثر معماری و شهرسازی با میزان وجود ایدهها و معانی برگرفته از ویژگیهای فرهنگی هویت شناخته میشوند. شهرهای ایران از سابقه تاریخی بسیاری برخوردارند اما درگذر زمان و با توجه به حوادثی که اتفاق افتاده بسیاری از نمادها و سبک و سیاقهای شهری دستخوش تحولات بسیار گشتهاند و دیگر نمیتوان از شهرهای با اصالت سخن گفت.
کوین لینچ2، در شکل خوب شهر، هفت ارزش یا معیار را برای سنجش شکل خوب شهر مطرح میکند، شامل سرزندگی، معنی، تناسب، دسترسی، نظارت و اختیار، کارایی و عدالت. نامبرده هر یک از این معیارها را با معیارهای ریزتری توضیح داده و سنجش میکند. معیار یا سنجه معنی شامل پنج زیر عنوان است: ساختار، هویت، شفافیت، سازگاری و خوانایی .[9] استوارت هال3، هویت را یکروند در حال شدن میداند که شناسنامه و عامل شناخته شدن است. هویت عامل شناسایی فرد از افراد، شیء از اشیاء و گروه از سایر گروهها بهحساب میآید .[10]
چارلز جنکز4 معتقد است: »هویت بهخودیخود دم دست نیست بلکه همواره باید تثبیت شود. هویت طبقهبندی اشیاء و افراد و مرتبط ساختن خود با چیزی یا کسی دیگر است.« همچنین میتوان از آن بهعنوان لایه ورود پدیدهها به شامل شدن در یک اجتماع یادکرد .[11] ازنظر الکساندر1، هویت در بناها نه ناشی از تاریخی بودن و نه ناشی از ابتدایی بودن روند احداث آنهاست، تنها ملازمت و همراهی ضرورتها اهمیت دارد .[12] مکان از دیدگاه حکما دارای سه وجه است:
-1 ساختار مکان که دارای حد و انداز ه است.
-2 شاخصهای واحد و یا هویتی است که تکتک عناصر فضا میباید داشته باشند تا بدان فضا اطلاق مکان شود.
-3 مکان محدودکننده و تعریفکننده فضا بوده است .]13[
شولتز2 بر این عقیده است زمانی که چیزی رخ میدهد ما میگوییم بر جا شد. این گفته به این امر دلالت دارد که جا یا مکان به بخش درونی و ذاتی زیست -جهان شکل میدهد؛ بنابراین ما نمیتوانیم زندگی را در یکدست و مکان را در دست دیگر داشته باشیم، بلکه باید تمامیتی منسجم از این دو را داشته باشیم .[14] به نقل از کارمونا3، رلف4 معتقد است که هرچند بیشکل و نامحسوس، هر زمان که ما فضا را درک و احساس میکنیم، بهنوعی مفهوم مکان نیز شکل مییابد. برای رلف مکانهاذاتاً پایگاههایی معنایی هستند که در طول زندگی بر اساس رویدادی شکلگرفتهاند .[15] بدین گونه میتوان چنین برداشت که گروهی کانون هویت را درگذشته میجویند و گروهی در اکنون و گروهی در آینده و همگی سمتوسوی دگرگونیها را بهترین ملاک برای تمایز هویتها برمیشمارند.
-3 هویت
فرهنگ معین واژه هویت را چنین تعریف کرده است: »آنچه موجب شناسایی شخص باشد؛ یعنی آنچه را که باعث تمایز یک فرد از دیگری باشد.]8[ « علیرغم این واقعیت که هویت در مشابهت ریشه دارد، همواره به تفاوت نیز مربوط میگردد. کاترین وودوارد5 معتقد است که هویت از طریق تشابه ارزیابی میشود؛ تشابه با انسانهایی مثل ما و تفاوت با آنهایی که مثل ما نیستند .]11[
هویت مجموعهای از خصوصیات و مشخصات اساسی اجتماعی، فرهنگی، روانی، زیستی و تاریخی همسان که به رسایی و روایی، بر ماهیت یا ذات گروه به معنای یگانگی یا همانندی اعضای آن با یکدیگر دلالت کند و آنان در یک ظرف زمانی و مکانی معین، بهطور مشخص و قابلقبول و آگاهانه از سایر گروهها و افراد متعلق به آنها متمایز سازد .]11[
گروهی کانون هویت را درگذشته میجویند و گروهی در آینده و همگی سمتوسوی دگرگونیها را بهترین ملاک برای تمایز هویتها بر میشمرند. هویت در رویکردهای مختلف معانی گوناگونی دارد که در دو تقسیمبندی عمده عبارت است از: .1 تعریف عام .2 تعریف خاص ]18[ که در جدول - 1 - به بررسی این تقسیمبندی پرداختهشده است.