بخشی از مقاله
مقدمه
دگرگونی اجتماعی، پیشرفت فناوریها، ضرورت انعطاف پذیری و آمادگی سازمانها برای رویارویی با شرایط جدید را امری اجتناب ناپذیر ساخته است. فرهنگ سازمانی به عنوان مجموعهای از باورها و ارزشهای مشترک بر رفتار و اندیشه اعضای سازمان اثر میگذارد و میتواند نقطه شروعی برای حرکت و پویایی و یا مانعی در راه پیشرفت به شمار آید - نیازآذری و تقوایی یزدی، - 1389 دانشمندان رفتار سازمانی مولفههای متعددی برای فرهنگ سازمانی بیان کردهاند که از جمله آنها میتوان به اجزاء هفتگانه بیان شده از جانب رابینز به شرح زیر اشاره کرد:
1. خالقیت و نوآوری: میزانی که افراد تشویق میشوند تا خالق، نوآور و خطر پذیر باشند.
2. توجه به جزئیات: به میزانی که انتظار میرود کارکنان بتوانند مسائل را تجزیه وتحلیل نمایند و بهصورت دقیق به امور بپردازند.
3. توجه به نتیجه: به میزانی که مدیریت به نتیجهها یا ره آوردها توجه میکند، نه به
روشهای دستیابی به نتیجهها.
4. توجه به افراد: به میزانی که مدیران اجازه میدهند کارکنان در تصمیمگیریها مشارکت کنند.
5. تشکیل تیم: به میزانی که مدیریت کارها را به گونهای تنظیم میکندکه بوسیله تیم انجام شود
6. تحول: به میزانی که افراد روحیه جسارت دارند نه افراد بی تفاوت و یا ساده اندیش.
7. ثبات یا پایداری: به میزانی که سازمان در فعالیتهای خود به حفظ وضع موجود تاکید دارد - واعظی و مسلمی، - 1388 چندین تحقیق درزمینه شناخت مؤلفههای فرهنگ سازمانی در سازمانهای كوچك و متوسط صورت گرفته و مؤلفهها و شاخصهای متفاوتی با دیدگاهها و انگیزههای گوناگون ارائهشده است، ولی تاكنون تحقیق و کار نظاممندی با این عنوان و به این صورت در كتابخانهها، موزهها و مراكز اسناد انجامنشده است. در این تحقیق سعی شده بامالحظه و بررسی اهم تحقیقات انجامشده، ضمن شناسایی مؤلفههای فرهنگ سازمانی، اولویت و طبقهبندی متناسب آنها در سازمان كتابخانهها، موزهها و مركز اسناد آستان قدس رضوی ارائه و رابطه آن با یادگیری سازمانی موردبررسی قرار گیرد.
ادبیات پژوهش
تعریفهای گوناگونی از فرهنگ سازمانی ارائهشده كه هر یك به ابعادی از این موضوع پرداختهاند. برخی از تعریفها برای آشنایی با جنبههای مختلف فرهنگ سازمانی، در ادامه بیانشده است. فرهنگ سازمانی مجموعهای از ارزشها، باورها، درک و استنباط و شیوه تفکر و اندیشیدن که اعضاء سازمان در آنها وجوه مشترک دارند. فرهنگ سازمانی در واقع شخصیت سازمان است که با حمایت از آن به عنوان یکی از عوامل کلیدی بر اجرای مدیریت دانش، امکان اجرای موفقیت آمیز آن میسر خواهد بود.
براساس تحقیقات انجام شده، فرهنگ سازمانی به عنوان یکی از مهمترین عوامل اصلی موفقیت تعیین شده است که پژوهشهای اسكای رمه و آمیدون - 1997 - 1، داونپورت و همكاران - 1998 - 2، لیبوویتز - 1999 - 3، مركز كیفیت و بهرهوری آمریكا4 - 1999 - ، مك درموت - 2001 - 5، حسنعلی - 2002 - 6، وانگ و اسپینوال - 2005 - 7، البوسعیدی و الفمن - 2005 - ،هانگ و همكاران - 2005 - 8، اخوان و همكاران - 2006 - ، چانگ - 2006 - 9، بوزبورا - 2007 - 10، دوپله سیس - 2007 - 11 مؤید این موضوع است. در خصوص رابطه بین فرهنگ سازمانی و یادگیری سازمانی تاکنون چندین پژوهش انجام شده است ولی هیچکدام از این پژوهشها مربوط به کتابخانهها و مراکز اطالع رسانی نمی باشد.
برخی از پژوهشهای انجام شده به شرح زیر میباشد: چهاردولی - - 1393 در پایان نامه خود به بررسی رابطه یادگیری سازمانی و فرهنگ سازمانی با سقف شیشهای در بین کارکنان بیمارستانهای آموزشی- درمانی شهر همدان پرداخته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه یادگیری سازمانی و فرهنگ سازمانی با سقف شیشهای در بین کارکنان بیمارستانهای آموزشی - درمانی شهر همدان با روش همبستگی انجام شد.
جامعه آماری شامل 1773 نفر از کارکنان بیمارستان بودند که از این تعداد 320 نفر به شیوهی نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبتی از بیمارستانهای شهر همدان انتخاب شدند وبه سه پرسشنامه یادگیری سازمانی، فرهنگ سازمانی و سقف شیشه-ای پاسخ دادند. ضرایب پایایی این پرسشنامهها برای یادگیری سازمانی 0/84، فرهنگ سازمانی 0/80 بوده است. یافتهها نشان میدهد که بین یادگیری سازمانی و فرهنگ سازمانی رابطه معناداری وجود دارد.
خفاجه - - 1393 در پایان نامه خود به تأثیر فرهنگ سازمانی بر یادگیری سازمانی معلمان با میانجیگری مدیریت دانش پرداخته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی بر یادگیری سازمانی با میانجیگری مدیریت دانش در بین معلمان شهرستان خواف درسال تحصیلی92-93 میباشد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است.
برای سنجش متغیرهای پژوهش از سه پرسشنامه استاندارد فرهنگ سازمانی، یادگیری سازمانی و مدیریت دانش استفاده شده که این پرسشنامهها بین جامعه آماری مورد مطالعه که شامل کلیه معلمان سه مقطع شهرستان خواف میباشد، توزیع شد و تعداد 252 پرسشنامه جمعآوری شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزارهای spss انجام شده است. نتایج نشان میدهد که فرهنگ سازمانی بر یادگیری سازمانی تأثیر زیادی داشته و بین این دو رابطه معناداری وجود دارد.
ابراهیم پور چابک - - 1390 در پایان نامه خود به بررسی ارتباط سرمایه اجتماعی و فرهنگ سازمانی با یادگیری سازمانی در اداره کل بنادر و دریانوردی استان مازندران پرداخته است. از راههای کسب مزیت رقابتی پایدار، تاکید و توجه بر یادگیری مستمر کارکنان سازمان به منظور نیل به اهداف سازمانی با حداکثر اثربخشی است. مسلما»محیط متغیر امروز، به سازمانها اجازه نخواهد داد که در مقابل فشارهای ناشی از مهارت، تواناییها و تکنولوژیهای رقبا، به صورت سنتی و همیشگی اداره شوند. بسترسازی و زمینه سازی یادگیری و آموزش سریعتر از رقبا، میتواند به سازمان کمک کند تا نسبت به رقبا سریعتر و بهتر گام بردارد.
از طرف دیگر، با پیشرفت و افزایش مهارتهای کارکنان، نیازها و خواستههای مشتریان به نحو مطلوب تری برآورده میشود که این امر کسب مزیت رقابتی پایدار را برای سازمان به ارمغان میآورد. جامعه آماری پژوهش، کلیه مدیران و کارمندان اداره کل بنادر و دریانوردی استان مازندران میباشد. نمونه آماری متشکل از تعداد 130 نفر از مدیران و کارمندان این اداره که به صورت تصادفی طبقهای انتخاب شده اند.
دادههای این پژوهش با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شده و با به کارگیری روش آلفای کرونباخ آن - %84=a - سنجش شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آماری کولموگروف، آزمون همبستگی و تحلیل پیرسون استفاده شد و نتایج پژوهش نشان داد که بین سرمایه اجتماعی و فرهنگ سازمانی با یادگیری سازمانی ارتباط مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین یافتهها نشان داد که سرمایه اجتماعی و فرهنگ سازمانی به عنوان یکی از عوامل مؤثر در افزایش یادگیری سازمانی میباشند.
صفاییان - - 1390 در پایان نامه خود به بررسی رابطه ی فرهنگ سازمانی و یادگیری سازمانی با توانمندسازی اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسالمی واحد آباده پرداخته است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطهی فرهنگ سازمانی و یادگیری سازمانی با توانمندسازی اعضای هیات علمی در دانشگاه آزاد اسالمی واحد آباده میباشد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است و جهت تجزیه و تحلیل اطالعات از نرم افزارهای Spss و Lisrel استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسالمی واحد آباده است.
نمونه آماری بر اساس جدول مورگان 45 نفر تعیین و بر اساس نمونه گیری تصادفی طبقهای انتخاب گردید. جهت جمع آوری اطالعات از سه پرسنامه فرهنگ سازمانی، یادگیری سازمانی و توانمندسازی کارکنان استفاده گردید. یافتههای آماری نشان میدهد که بین فرهنگ سازمانی و یادگیری سازمانی با توانمندسازی و همچنین بین ابعاد فرهنگ سازمانی و ابعاد یادگیری سازمانی با ابعاد توانمندسازی رابطه وجود دارد.
حسینی - - 1391 در پایان نامه خود به بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و یادگیری سازمانی با سالمت سازمانی پرستاران مراکز درمانی دانشگاه علوم پزشکی بندرعباس پرداخته است هدف این پژوهش تبیین رابطه فرهنگ سازمانی و یادگیری سازمانی با سالمت سازمانی پرستاران مراکز درمانی دانشگاه علوم پزشکی بندرعباس در سال 1391می باشد. روش این پژوهش توصیفی- همبستگی است.
جامعه آماری پژوهش با استفاده از روش تصادفی ساده انتخاب گردیده و حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 170 نفر تعیین گردید. جهت گردآوری دادهها از پرسشنامه فرهنگ سازمانی هافستد، پرسشنامه یادگیری سازمانی انجمن آموزش و توسعه آمریکا و پرسشنامه سالمت سازمانی هوی و فلدمن بهره گرفته شده است. روایی پرسشنامهها بدست آمد و پایایی ابزار، از روش آلفای کرونباخ برای فرهنگ سازمانی 83درصد، یادگیری 70درصد و سالمت سازمانی 88درصد محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره به شیوه گام به گام استفاده گردیده است. حاصل این تحلیل نشان میدهد که بین فرهنگ سازمانی و یادگیری سازمانی با سالمت سازمانی رابطه معناداری وجود داشت.
جاودانی - - 1389 در پایان نامه خود به بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و یادگیری سازمانی با مدیریت دانش - KM - میان اعضاء هیأت علمی دانشگاه آزاد اسالمی واحد مرودشت در سال تحصیلی 1388-89 پرداخته است. هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و یادگیری سازمانی با مدیریت دانش میان اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسالمی واحد مرودشت درسال تحصیلی 1388-89 بوده است و جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه اساتید و اعضاء هیأت علمی دانشگاه مرودشت 195 - نفر - بوده اند، برای تعیین حجم نمونه از روش نمونه گیری طبقاتی استفاده شد، حجم نمونه مورد مطالعه در ابتدا 125 نفر بوده اما با توجه به مدرک تحصیلی - دکتری و دانشجوی دکتری - به روش هدفمند، به 74 نفرتقلیل یافت .
این بررسی به روش توصیفی از نوع همبستگی صورت گرفته و جهت جمع آوری دادهها از پرسشنامه فرهنگ سازمانی با پایایی 79 درصد، یادگیری سازمانی با پایایی 85 درصد و مدیریت دانش با پایایی 96 درصد بهره گرفته شده است. و برای تجزیه و تحلیل دادهها از رگرسیون چند متغیره به شیوه گام به گام و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج حاصله نشان میدهد که بین فرهنگ سازمانی و یادگیری سازمانی رابطه معناداری وجود دارد.
همچنین بین فرهنگ سازمانی و یادگیری سازمانی با مدیریت دانش رابطه معناداری وجود دارد. رویكرد سازمان كتابخانهها، موزها و مركز اسناد آستان قدس رضوی در برنامه چشمانداز بیستساله، اولویت دادن به دانایی محوری است تا سازمان در افق سال1404 شمسی، به غنیترین، مؤثرترین و فعالترین مركز كتابخانهای، موزهای و گنجینه اسناد و نفایس در منطقه و جهان اسالم تبدیل شود.
نظر به این مهم، سازمان تالش گستردهای را فراروی خود قرار داده است كه افزایشّكمی و کیفی كتابخانهها، گویای این مطلب است. تحقق این آرمان، مشروط به آن است كه الزامهای موردنیاز پیشبینی و برنامهای راهبردی متناسب با محوریت دانایی و دانش تدوین و اجرا گردد. پیادهسازی سیستم اندازه گیری عملکرد و توجه به یادگیری سازمانی، یكی از این راهبردهاست.
پرسشهای پژوهش
مسئله اصلی پژوهش، شناسایی، تعیین و اولویتبندی مؤلفههای اندازه گیری عملکرد و رابطه آن با یادگیری سازمانی میباشد. در راستای این اهداف، پرسشهای پژوهش به شرح زیر مطرحشده است:
1 مؤلفههای مهم فرهنگ سازمانی در سازمان کتابخانهها، موزهها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی کدامند؟
2 آیا مؤلفههای فرهنگ سازمانی در سازمان کتابخانهها، موزهها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی از اهمیت یکسانی برخوردارند؟
3 آیا بین یادگیری سازمانی و مؤلفههای فرهنگ سازمانی در سازمان کتابخانهها، موزها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی از دیدگاه مدیران و کارشناسان رابطهای وجود دارد؟
پرسشهای فرعی تحقیق
1 آیا بین یادگیری فردی و مؤلفهای فرهنگ سازمانی ازدیدگاه مدیران و کارشناسان در سازمان کتابخانهها، موزها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی رابطه وجود دارد؟
2 آیا بین یادگیری گروهی و مؤلفههای فرهنگ سازمانی از دیدگاه مدیران و کارشناسان در سازمان کتابخانهها، موزهها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی رابطه وجود دارد؟
3 آیا بین یادگیری سازمانی و مؤلفههای فرهنگ سازمانی از دیدگاه مدیران و کارشناسان در سازمان کتابخانهها، موزهها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی رابطه وجود دارد؟
مواد و روش پژوهش
تحقیق حاضر ازنظر تقسیمبندی بر مبنای هدف، از نوع كاربردی است و ازنظر شیوۀ گردآوری دادهها روش تركیبی پیمایشی و دلفی است. در این پژوهش 27 نفر توسط محقق و یا از طریق افراد آگاه به روش نمونهگیری هدفداریا قضاوتی و نمونهگیری زنجیرهای- شناسایی و بهعنوان خبره انتخابشدهاند عالوه بر بهرهگیری از صاحبنظران برونسازمانی ازجمله اعضای هیئتهای علمی دانشگاه آزاد اسالمی مشهد و دانشگاه فردوسی؛ ازنظرهای مدیران و كارشناسان دانشی درونسازمانی كه سابقۀ تدریس داشته، دارای مقاله بودهاند و یا آشنا و درگیر با مباحث و فعالیتهای مرتبط در حوزه مدیریت دانش، اندازه گیری عملکرد و یادگیری بودهاند، بهره گرفتهشده است.
بدین منظور، ابتدا هفت مؤلفه مهم فرهنگ سازمانی با استفاده از پیشینۀ تحقیق برای خبرگان منتخب ارسال و پس از اعمال اصالحات و اضافه كردن موارد جدید پیشنهادشده، در مرحله دوم، سه عامل مهم فرهنگ سازمانی مورد اتفاقنظر خبرگان انتخاب و درجه اهمیت و اولویت آنها نیز با استفاده از آزمون فریدمن مشخص گردید. شاخصهای هر یك از عوامل نیز ابتدا با بهرهگیری از تحقیقات سایر پژوهشگران تعیین و بین خبرگان توزیع گردید و پس از جمعآوری نظرهای خبرگان و انجام اصالحات موردنظر ایشان و حذف موارد غیر مرتبط و اضافه كردن شاخصهای جدید پیشنهادی؛ در طی مرحله چهارم پژوهش چهارمین مرحله توزیع پرسشنامه تعداد سه گویه، مؤلفههای مهم اندازه گیری عملکرد مشخص و تثبیت گردید و با استفاده از آزمون فریدمن، گویهها نیز اولویتبندی شد.