بخشی از مقاله

چکیده

در دنیای کنونی فشار عصبی به عنوان مهمترین عامل بوجود آورنده امراض روحی، روانی و جسمانی انسانها، توجه پزشکان، روانشناسان و دانشمندان علوم رفتاری و مدیریت را به خود معطوف کرده است. آنچه مسلم می باشد این مورد است که اثرات زیان بار فشار عصبی تنها منجر به ابتلا کردن افراد به امراض روحی و جسمی نمی گردد بلکه تاثیر عمده فشار عصبی بیشتر بر عملکرد مدیران و کارکنان معطوف است. هدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر عوامل استرس زا ی شغلی و فشار عصبی بر عملکرد کارکنان سازمان آتشنشانی استان قزوین بود. تحقیق حاضر از نوع توصیفی همبستگی بود.

در این پژوهش جامعه آماری تحقیق شامل کارکنان عملیاتی سازمان آتش نشانی قزوین بود و از این میان تعداد 120پرسنل عملیاتی سازمان که در 8ایستگاه عملیاتی مشغول به فعالیت بوده اند و تعداد 12 مدیر به شکل تصادفی و دردسترس انتخاب شدند.

به منظور تعیین عوامل استرسزا: شامل ویژگی نقش - ابهام نقش-گرانباری نقش-کم باری نقش-ناسازگاری نقش - ویژگی شغل - تنش شغلی- تکرار کار-بی ثباتی شغل-نوبت کاری - ویژگی وظیفه - تنوع وظایف-خودمختاری-مسئولیت-دانش و مهارت - و شرایط فیزیکی محیط کار - آلودگی هوای محیط-سختی کار-ناراحتی جسمی-دیر رسیدن به محل حادثه - از پرسشنامه هایی با محور اصلی فشار عصبی - عملکرد استفاده و بین کارکنان عملیاتی و مدیران سازمان توزیع گردید.

تجزیه و تحلیل به وسیله آمار توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار های اکسل و اس پی اس اس صورت گرفت. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که تنها میان ویژگی وظیفه و عملکرد کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد و بین سایر عوامل ایجاد کننده فشار عصبی و عملکرد کارکنان رابطه معنی دار خطی با یکدیگر وجود ندارد.

مقدمه

قبل از اینکه علوم روانشناسی و روانپزشکی به صورت علوم جدید ظهور یابند، پرداختن به بیماری ها و ناملایمات روحی در طول قرون متمادی - 6-5 - در جهان اسلام و ایران مطرح بوده است. مساله فشارهای روحی و پرداختن به ویژگی های روحی افراد هر چند حداقل از قرن 15 مورد توجه علمای اروپایی بوده است. اما رواج این توجهات به دوره بعد از انقلاب صنعتی برمی گردد. در سال 1930 برای اولین بار آدولف میر این مفهوم را تعمیم داد و درباره استرس وارد بر انسان نیز صادق دانست. در سال 1940 هانس سلیه برای اولین بار واژه استرس را به معنای امروزی بکار برد. وی علت خارجی را به عنوان عامل فشارزا و حالت بی تعادلی جسمانی ناشی از آن را فشار عصبی نامید و نظریه سندروم سازگاری عمومی را مطرح ساخت

در سال 1945 اتحادیه بهداشت روانی زیر نظر سازمان ملل متحد و سازمان بهداشت جهانی تاسیس شد.[2] در سال های 1960 گرایش بیشتری به مطالعه فشار عصبی در محیط های کار صنعتی پدید آمد، بطوری که امروزه بحث فشارهای عصبی بحث مهمی در علوم رفتار سازمانی به شمار می رود. در سال 1976 هولمز و راهه رویدادهای استرس زای زندگی را رویدادهای برجسته و بی سابقه می دانند، که فرد با آنها روبرو می شود و موجب دگرگونی مهمی در زندگی او می شوند. همه افراد درگیر استرس هستند، گاهی استرس می تواند تعداد کمی از افراد را به قهرمان المپیک تبدیل کند و گاهی تعداد زیادی را دچار یاس و ناامیدی کند. بنابراین باید به چنین نیروی قدرتمندی همواره توجهی خاص مبذول داشت.

استرس یکی از بیماری های شاخص، رایج و گسترده در جوامع امروزی است. استرس در زندگی امروزی بشر، بیش از سایر دوران های تاریخی وجود دارد و دلیل آن زندگی ماشینی، بحرانهای پشت سرهم، تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، بحران کار و بی ثباتی در تمام ارکان جامعه است.[3] گروهی از صاحب نظران رفتاری، استرس را بیماری شایع قرن نامگذاری کرده اند. در کشورهای پیشرفته صنعتی و حتی کشورهای در حال توسعه، استرس و آثار آن در سازمان ها مورد توجه و موضوع تحقیقات گسترده است و جدی ترین چالش های مدیران رفتار سازمانی را به خود اختصاص داده است. چرا که افراد در سازمان ها، یکی از عمده ترین قربانیان این پدیده محسوب می شوند.

چنانچه با این معضل قرن، برخورد اصولی و صحیح صورت نگیرد، سازمان ها، متحمل هزینه های سنگینی خواهند بود. به نظر می آید مشکلات عمده ای در سازمان ها وجود دارد، که نتیجه آن دچار شدن به استرس است که تاثیر اساسی بر کارایی سازمان ها دارد. با توجه به نقش فرد در سازمان، به کار وا داشتن وی کمتر و یا بیشتر از حد موجب ایجاد تضاد می گردد و این امر می تواند یک عامل استرس زا تلقی گردد.

پژوهش هایی که در چند دهه اخیر انجام شده است نشان می دهد که فشار روانی همواره در سازمان ها رو به رشد بوده است. امروزه اکثر مدیران در کشورهای صنعتی از عدم بهداشت روانی کارمندان خود به ویژه درآن حدی که مربوط به استرس می شود نگران هستند اگر چه عده ای از پژوهش ها به شرایط خاص جوامع و سازمان های صنعتی مانند تراکم تکنولوژی، ماشینی شدن زندگی و کار و شرایط فیزیکی کار مانند صدا و... به عنوان عوامل استرس توجه کرده اند اما در سال های اخیر محققان زیادی متوجه جنبه های مدیریتی و سازمانی موضوع، مانند مشارکت، مسولیت پذیری، سازماندهی، ارتباطات و نظایر آن شده اند.

با توجه به مطالب ذکر شده کارکنان سازمان آتش نشانی در طول شیفت های کاری به عملیات مختلف اطفاء حریق و امداد و نجات اعزام می گردند که بسیار سخت و طاقت فرسا بوده و از این رو تقلیل توان جسمانی و سهل انگاری آتش نشانان می تواند خطرات مرگ باری را برای گروه عملیات ایجاد نماید. از این رو مدیران عملیاتی سازمان برای آمادگی جسمانی پرسنل در کنار آموزش های تخصص در سازمان برنامه ریزی ویژه نموده اند از طرفی در محل حادثه با افراد مصدوم و یا فوت شده مواجهه می شوند و یا حریق های عظیمی که در هر لحظه می تواند باعث مصدومیت آتش نشانان گردد از این رو تعیین عوامل استرزا در هر سازمان با توجه به موقعیت آن منطقه متفاوت بوده و ضروری به نظر میرسد. از اینرو در این تحقیق به بررسی این عوامل و رابطه آن با عملکرد شغلی میپردازیم.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید