بخشی از مقاله

چکیده

در این مقاله سعی شده تا با استفاده از دادههای لرزهنگاری بازتابی گسل های مدفون در دشت نطنز شناسایی شود. منطقه مورد مطالعه در جنوب غربی ایران مرکزی و در مجاورت زون ارومیه دختر واقع شدهاست. مطالعه بر روی نقشه های زمین شناسی منطقه با توجه به پوشش آبرفتی ضخیم موجود در حوضه، فاقد گسل های شناخته شدهای می باشد.

تفسیر دادههای بازتابی در مطالعهی حاضر نشان دهنده گسلهای متعددی در منطقه میباشد. در قسمت شمال خاوری حوضه بیشتر گسل ها شناسایی شده دارای سازوکار معکوس با شیب به سمت جنوب باختر بوده تعدادی از گسل ها نیز که در قسمت جنوب باختری حوضه واقع شده اند، دارای سازو کار نرمال با شیب به سمت شمال خاور می باشند.

با توجه به روند شمال یاختر- جنوب خاور گسل های شناسایی شده، این احتمال وجود دارد که خطواره موجود در حوضه که بصورت عمود بر این گسل ها قرار گرفته است، در تغییر روند گسل های شناسایی شده و جابجایی آن ها ماثر بوده باشد. بعنوان مثال گسل شناسایی شده F2 می تواند ادامه گسل IRQ168 باشد.که در اثر عملکرد این خطواره تغییر روند پیدا کرده است. در تفسیر مقاطع لرزه ای از نشانگرهای لرزه ای نیز استفاده شده است که بدلیل کیفیت نامناسب داده ها نتیجه مطلوبی را نشان نداده است.

مقدمه

گستره مورد مطالعه در محدوده 51-53 درجه خاوری و 33-35درجه شمالی و در ایالت لرزه زمینساختی ایران مرکزی- خاور ایران قرار گرفتهاست. از دیدگاه زمین ساختی در ایران مرکزی، گسلش بر ساختمان های چین خورده برتری دارد. فراوانی فرونشست های ساختمانی در ایران مرکزی نیز نتیجه دخالت گسل های فراوان در ساختمان آن می باشد. در مجموع ایران مرکزی سیستم فروافتاده ای را در مقابل چین خوردگی های حاشیه نشان می دهد - علائی . - 1381 به نظر اشتوکلین - - 1968 چین خوردگی اصلی ایران مرکزی با فاز کوهزایی آلپی در ارتباط است به طوری که پنج فاز اصلی چین خوردگی آلپ در تریاس - لیاس، اوایل کرتاسه، اواسط و اواخر دوران سنوزوئیک در این منطقه مشاهده شده است

روند عمومی چین خوردگی ها در ایران مرکزی یکنواخت نیست، در شمال روند خاوری - باختری در خاور به موازات بلوک لوت - شمالی - جنوبی - و در جنوب باختری به موازات منطقه سنندج - سیرجان - شمال باختر - جنوب خاور - است. بخش میانی ایران مرکزی را شکستگیهای متعدد با جهات مختلف بصورت مشبک در آورده و قطعات شکسته نسبت به هم حرکاتی داشتهاند و در نتیجه بالا آمدگیها و فرورفتگیها، حوضه متفاوتی بوجود آمده است. از دیدگاه چینه شناختی ایران مرکزی در تمام مدت دوران پالئوزوئیک وضعی مشابه با سایر قسمتهای ایران داشته است، بطوری که یک حالت پلاتفرمیدر آن حکمفرما بوده و کویر بزرگ و فرورفتگی ایران مرکزی احتمالاً حوضه وسیع کم عمقی را تشکیل می داده است.

پس از رسوبگذاری پرمین میانی یک دوره فرسایش طولانی بر ایران چیره گشته که حاصل آن نهشت رسوبات آواری و قرمز رنگ در زمان تریاس زیرین - سازند سرخ شیل - بوده و در دوران مزوزوئیک و همچنین در سنوزوئیک، ایران مرکزی از نظر زمین ساختی منطقه پرتحرکی بوده است، چنانکه علاوه بر چندین دگرشیبی کاملاً مشخص، فعالیت ماگمایی بصورت سنگهای آتشفشانی و توده های گرانیتی نفوذی نیز در آن دیده می شود. از دیدگاه لرزه زمینساختی، فلات ایران مرکزی دارای لرزهخیزی پراکنده و ناپیوسته است.

هدف از این مطالعه شناسایی گسلهای مدفون در دشت نطنز با استفاده از دادههای لرزهنگاری بازتابی است. در موارد متعدد ثبت دستگاهی زمین لرزههای موجود در منطقه انطباقی با هیچ یک از گسل های فعال شناسایی شده نشان نمیدهند. دلیل آن می تواند این باشد که یا ایستگاه های متعددی در منطقه وجود نداشته و یا اینکه گسل مسبب زمین لرزه رخنمون سطحی نداشته و به صورت مدفون در زیر رسوبات قرار گرفته است. در صورت پوشش مناسب ایستگاه ها مطالعه بر روی گسل های مدفون منطقه امری ضروری محسوب می شود

شکل :1 موقعیت منطقه مورد مطالعه

دادهها

دادههای مورد استفاده در این مطالعه شامل داده های لرزهنگاری دو بعدی در گستره مورد مطالعه و همچنین نقشههای زمین شناسی 1:100000 نطنز و کاشان و تصاویر رقومی ارتفاعی SRTM است. زمینلرزهها نیز برای مقایسه با نتایج حاصل از تفسیر دادههای لرزهنگاری بازتابی نیز از منابع مختلف اخذ شدهاست که شامل دادههای مرکز بین المللی زلزله شناسی - ISC - ، دادههای شبکهی ملی لرزهنگاری باند پهن ایران و دادههای موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران است.

روش کار

مراحل انجام کار در این مطالعه به این صورت است که ابتدا تفسیر مقاطع لرزه ای با استفاده از نرم افزار SMT صورت گرفته است. برای تفسیر مقاطع لرزه ای در ابتدا چند افق تعریف می شود. افق های تعریف شده در مقاطع این مطالعه سه افق بوده است. در مرحله بعد، پس از مشخص شدن افق ها، بر اساس جابجایی مرز این افقها، پهنههای گسلی در خطوط لرزهای تعیین گردید. - شکل - 2 در تفسیر مقاطع لرزه ای از نشانگرهای لرزه ای نیز استفاده شده است که بدلیل کیفیت نامناسب داده ها نتیجه مطلوبی را نشان نداده است.

در ادامه نقشه های زمین شناسی 1:100000 نطنز، کاشان و نیز نقشه 1:250000 آران مورد مطالعه قرار گرفت. بررسی این نقشه ها با توجه به آبرفتی بودن محل مورد مطالعه اطلاعات زیادی را نشان نداده است. در مرحله بعدی زمین لرزه های موجود در منطقه که از داده های مرکز بین المللی زلزله شناسی - ISC - ، دادههای شبکه ی ملی لرزهنگاری باند پهن ایران و داده های موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران بدست آمده، مورد بررسی قرار گرفت.

مقایسه موقعیت گسلهای استخراج شده با این زمین لرزه ها لرزهخیزی گسل شناسایی شده را بصورت واضح مشخص نکرده است زیرا اکثر زمین لرزههای موجود در منطقه دارای بزرگای کم میباشند و هیچ سازوکار کانونی برای آنها تعیین نشده است. اما در این میان یک زمین لرزه با بزرگای M=2.7 در نزدیکی گسل F2 وجود دارد - شماره - 1 که هم از سایت پژوهشگاه و هم از سایت موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران گزارش شده است.

همچنین دو زمین لرزه در دو سوی گسل F3 - شماره 2و - 3و نیز دو زمین لرزه دیگر در نزدیکی گسل F4,F5 وجود دارد - شماره 4و. - 5 این احتمال وجود دارد که این گسل ها مسبب زمین لرزه های مذکور باشند. بررسی توپوگرافی منطقه نشان دهنده وجود خطواره هایی با روند جنوب باختری- شمال خاوری در منطقه می باشد که این امکان وجود دارد که این خطواره ها موجب قطع شدگی گسل های با روند شمال باختر-جنوب خاور منطقه شده باشند. در این میان گسل F2 نسبت به گسل IRQ168 و نیز گسل F4 نسبت به گسل F5 جابجا شده است. زلزله های شماره 4 و5 ممکن است در اثر این برخورد و جدایش ایجاد شده باشند.

شکل :2 مقاطع لرزهای دو بعدی مربوط به دشت نطنز. این مقاطع دارای امتداد شمال خاور- جنوب باختر بوده و تفسیر حاصل از آنها نشان دهنده گسلهای متعددی در شمال شرق منطقه میباشد. گسل شناسایی شده F2 در مقاطع بالا با خطوط مشکی مشخص شده است. این احتمال وجود دارد که این گسل ادامه گسل IRQ168 باشد که بدلیل پوشش آبرفتی منطقه مشخص نشده است. سه افق مشخص شده در مقاطع بصورت انتخابی میباشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید