بخشی از مقاله
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی میزان شیوع، شدت و عوامل زمینهساز رفتارهای پرخطر میان نوجوانان شهر مشهد در قالب پژوهش توصیفی- همبستگی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را دانشآموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه نواحی هفتگانه مشهد در سال تحصیلی1397 - 1396 تشکیل دادند. تعداد نمونه مورد مطالعه در این پژوهش 382 نفر بود که با استفاده از جدول کرجسی- مورگان به دست آمد. در انتخاب نمونه از روش نمونهگیری خوشهای دو مرحلهای استفاده شد.
آزمودنیها پرسشنامه های اطلاعات جمعیتشناختی، مهارتهای زندگی و مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی را تکمیل نمودند. دادهها با استفاده از شاخصهای آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج پژوهش نشان داد میزان شیوع رفتارهای پرخطر در پسران بیشتر از دختران میباشد. شایعترین رفتارهای پرخطر عبارتند از گرایش به رابطه با جنس مخالف، رابطه و رفتار جنسی، رانندگی خطرناک و خشونت. در این میان گرایش به رانندگی خطرناک و رابطه با حنس مخالف شدت بیشتری دارند. میان متغیرهای جمعیتشناختی جنسیت، رشته تحصیلی، تحصیلات مادر با رفتار پرخطر رابطه وجود دارد. همچنین میان برخورداری از مهارتهای زندگی با رفتارهای پرخطر رابطه معنادار وجود دارد.
مقدمه
سازمان ملی جوانان سنین بین 11 تا 18 سالگی را دوره نوجوانی مینامد. این دوره یکی از حساسترین دورههای زندگی فرد محسوب میشود. در دوره نوجوانی دوره انتقال از کودکی به بزرگسالی، الگوهای رفتاری مهم و تغییرات بنیادی رخ میدهند که ممکن است زمینهساز مشکلات خاصی شود. هنگامی که نوجوانان نتوانند به طور موفقیتآمیز بر بحرانها و چالشهای تحولی غلبه کنند اختلال قابل ملاحظهای در جریان بهنجار زندگی روزمره و جنبههای عاطفی، اجتماعی، شناختی و شخصیت بروز خواهد کرد.
از نظر اریکسون: دوره نوجوانی 12 - تا 18سالگی - دوره کسب هویت در برابر پراکندگی نقش است و جنبههای رشد عاطفی، بخصوص تجربه نقشها و رفتارهای شخص در زمینههای اجتماعی حایز اهمیت بسیاری است. مهمترین مسئله در دوره نوجوانی، کسب هویت است. نوجوان به منظورکسب هویت، اطلاعات پراکنده ذهنی خود را انسجام میبخشد و هویت منسجمی را برای خود به وجود میآورد. افرادی که از نظر رشد عاطفی، رشد بهنجاری داشته، روابط خوبی با والدین و بزرگسالان برقرارکرده و از نظر ذهنی دارای انسجام فکری باشند، میتوانند در آینده به هویت سالم دست یابند، ولی اگر نوجوان نتواند اطلاعات پراکنده ذهنی خود را انسجام بخشد و درمورد خود و هویت خود به اطلاعاتی واضح دست پیدا کند، به پراکندگی هویت و سردرگمی دچار میشود
دیوید الکایند یکی از ویژگیهای دوران نوجوانی را خودمحوری نوجوانان میداند و آن را این گونه شرح میدهد. بسیاری از نوجوانان تجارب زندگی خود را منحصر به فرد تلقی میکنند و خود را موجوداتی خاص و یگانه میبینند. آنها معتقدند که وقایع زندگی آنان بیهمتا و از دیگران مستثنی است. شدت این تفکر به اندازهای است که گاهی نوجوانان خود را از قوانین حاکم بر طبیعت و جهان جدا میبینند و به گونهای خود را آسیبناپذیر میدانند. مثلا بر این باورند که با امتحان کردن مواد مخدر به صورت تفریحی هرگز معتاد نخواهند شد، چنانچه با سرعت غیرمجاز رانندگی کنند تصادف نخواهند کرد و اگر اصول بهداشتی را نادیده بگیرند، بیمار نخواهند شد. این ویژگی عامل اصلی خطرپذیریهای متعدد و بیپروایانهای است که نوجوانان بدان دست میزنند. در واقع آنها درباره خود به نوعی پندار و افسانه شخصی معتقدند
نوجوانی دوره تغییرات بزرگ است؛ تغییرات سریع احساسی، فیزیکی و اجتماعی. این دوره زمانی است که نوجوان نقشها و مسؤلیتهای جدید را میپذیرد و مهارتهای اجتماعی را برای بر عهده گرفتن آن نقشها فرا میگیرد - هریس،. - 2002 ولی از آنجا که مدل و الگویی دقیق، روشن و همهجانبه در زمینه رفتاری مناسب برای او تعریف نشده است، او به سبک- سنگین کردن رفتارها، آزمایش نقشها، اعلام تمایز از بزرگسالان و در برخی موارد نادیده گرفتن قواعد دست میزنند - شفرز، - 1383 و سرانجام این رشد نقشها با انجام رفتارهای پرخطر همراه میشود. از این رو دوره نوجوانی اغلب با خطرپذیری هممعنی شده و فرد به عنوان موجودی خطرپذیر تعریف میشود.
توجه به رفتارهای بهداشتی در دوره نوجوانی به دو دلیل از اهمیت بالایی برخوردار است. اولا چندین عامل مرگ و بیماری در دوره نوجوانی با رفتارهای نوجوانان ارتباط دارند، ثانیا دوره نوجوانی مرحله مهم گذر از دوره تحت کنترل والدین به مرحله استقلال است. به همین دلایل نوجوانان نسبت به دیگر گروههای سنی بیپرواتر، هیجانخواهتر و خطرپذیرتر هستند و نوجوانی به عنوان یکی از چالشبرانگیزترین دورههای رشد انسان میتواند زمنیه بروز رفتارهای پرخطر1 را فراهم آورد.
بسیاری از نوجوانان در مقابله با دشواریها و بحران دوره نوجوانی دست به رفتارهایی میزنند که سلامت حال و آینده آنان را مورد تهدید قرار میدهد. مصرف مواد، خشونت و رفتارهای جنسی ناایمن، عامل بسیاری از موارد مرگ و میر در سنین نوجوانی و اوایل بزرگسالی را تشکیل میدهند
اسکات، - 2005 - نوجوانی را دورهای میداند که در آن جنبههای مختلف سلامت روان فرد دستخوش تغییر میگردد و یکی از علل عمده روی آوردن اغلب نوجوانان به رفتارهای پرخطر، مقابله با احساس افسردگی، اضطراب، ناکارآمدی، افت اعتماد به نفس، عدم رضایت از زندگی، ناتوانی در پذیرش خود و مشکلاتی از این قبیل میباشد. سنین نوجوانی به دلیل مشارکت بیشتر جوانان در گروه همسالان و قرار گرفتن در موقعیتهای اجتماعی متنوعتر و نیز مسؤلیتهای تحصیلی و اجتماعی بیشتری که از او انتظارمیرود، میتواند بیشتر مستعد ارتکاب رفتارهای پرخطر باشد. چراکه گرایش به رفتارهای پرخطر در واقع نوعی گریز از مواجهه مؤثر با موقعیتهای تنش زا است
رفتارهای پرخطر به رفتارهایی گفته میشود که سلامت و بهزیستی نوجوانان، جوانان و سایر افراد جامعه را به خطر میاندازد
این رفتارها به 2 گروه تقسیم میشوند: گروه اول رفتارهایی هستند که سلامت و بهزیستی خود فرد را به خطر میاندازند، مثل مصرف مواد مخدر، الکل، سیگار و رفتارهای جنسی پرخطر و ناایمن - زارعی،. - 2010 گروه دوم رفتارهایی هستند که سلامت و بهزیستی سایرین را تهدید میکنند، مثل دزدی، پرخاشگری، گریز از مدرسه و خانه. به آسانی میتوان تاثیرات اینگونه رفتارها را برکارکردهای شغلی، تحصیلی و اجتماعی مشاهده کرد
با توجه نگرانی اجتماعی عمیقی که در مورد افزایش بزهکاری در میان نوجوانان و جوانان وجود دارد، منطقی است که سیاستگذاران، جامعه علمی و شهروندان به این موضوع که چه چیزی ممکن است باعث بدرفتاری و رفتارهای پرخطر شود بپردازند
دلایل رفتارهای خطرجویی متفاوت است از جمله انگیزههای هیجانخواهی، ترسهای بیکفایتی، نیاز به تحکیم هویت و انگیزههای گروهی نظیر فشار همسالان. این رفتار ممکن است بازتاب تخیلات همهتوانی برخی از نوجوانان باشد که خود را در مقابل صدمات و جراحات آسیبناپذیر تصور میکنند
در ریشهیابی رفتارهای پرخطر، نقطه نظرات متفاوتی وجود داردکه رفتارهای پرخطر را محصول عوامل زیست شناختی، محیطی، اجتماعی و فرهنگی قلمداد میکنند. برخی از نظریهها در تبیین این گونه رفتارها، برجنبههایی از خود شخص تمرکز کردهاند و برخی دیگر جنبههایی از محیط را در رفتارهای پرخطر مؤثر میدانند.
با توجه به عوامل شناختی - مثل ادراک خطر - ، عوامل زیستی - مثل تاثیرات هورمونی - ، عوامل شخصیتی - مثل گرایشهای هیجانخواهی - و عوامل و تاثیرات محیطی - مثل والدین و گروه همسالان - همه از مواردی هستند که به منظور درک چگونگی و پیشگیری از رفتارهای پرخطر و عواقب منفی آنها مورد مطالعه و بررسی قرارگرفتهاند. برخی مدلها نیز تعامل میان این عوامل را مورد توجه قراردادهاند
منینگ - 2005 - به تاثیر متغیرهای زمینهای به عنوان فاکتورهای مهم بر رفتارهای پرخطر اشاره نموده است و تاثیر محیط اجتماعی مانند خانواده، محله و مدرسه، تکنیکهای جامعهپذیری جنسی در این محیط و رابطه آنها را با رفتار جنسی نوجوانان بررسی کرده است.
طبق مطالعه مارکی، - 2003 - ویژگیهای شخصیتی از جمله پیشبینیکنندههای مهم برای مشکلات رفتاری، بزهکاری و رفتارهای پرخطر هستند. رینینگر، - 2005 - گرایشهای نوجوانان به رفتارهای پرخطر که روز به روز درحال افزایش است را انعکاسی از مشکلات هیجانی و روانشناختی که با آنها رو به رو هستند میداند.
نتایج تحقیق زادهمحمدی و احمدآبادی - 1387 - نشان داد که بین تمامی رفتارهای پر خطر رابطه مثبت و معنی دار برقرار است. الکل، دوستی با جنس مخالف و مواد مخدر روانگردان به همراه جنسیت - پسر - و پارهای از ویژگیهای جمعیتشناختی بیشترین واریانس خطرپذیری جنسی را در بین نوجوانان تبیین میکند. در پژوهشی که توسط توسط عارفنژاد و همکاران - 1394 - انجام شده است میزان شیوع رفتارهای پرخطر در بین دانشآموزان دوره متوسطه شهر تبریز و عوامل جمعیت شناختی مرتبط مشخص شدهاند.