بخشی از مقاله
چکیده
زبان ، تحت تأثیر عوامل مختلف ، گونه های متفاوت به خود می گیرد . گزینش گونه خاص زبان ، در انتخاب واژگان و کاربرد آنها تأثیر دارد . ادبیات احترامی یا فارسی مؤدبانه گونه ای از زبان فارسی است که در آن، ضمیرها و شناسه فعل ها بیشترین تغییر را دارد . عبارت های مؤدبانه در همه زبان های جهان وجود دارد و احترام به همنوع و کرامت های انسانی بر پایه ادبیات احترامی شکل می گیرد .
در این جستار ، فارسی مؤدبانه ، انواع ضمیر های احترامی و نحوه به کارگیری فعل در آنها همراه شواهدی از کتاب های معتبر فارسی بررسی شده است واینکه چرا در برخی نوشته ها ویژگی های زبانی متفاوت به کار گرفته می شود. به نظر می رسد رابطه موضوع و نگرش فرد به مخاطب درانتخاب واژگان و ساختار نحوی جملات ، دخیل است . این نوشتار با مروری در کتب فارسی و استخراج نمونه هایی از کاربرد رایج ضمایر احترامی ، به نحوه به کارگیری فعل آنها پرداخته است .
یافته های تحقیق نشان می دهد که این ضمیرها در مقام احترام و در شکل مؤدبانه ، مطابق کتاب های دستور زبان فارسی به کار گرفته نمی شود . در زبان فارسی به کار بردن عبارات احترام آمیز از ویژگی های مقبول اجتماعی است و در تعامل فرادستی و فرودستی اگر از اعتدال نگذرد پسندیده است ولی اگر از حد هنجار بالاتر رود می تواند نشان تملق باشد . در ادامه به وجوه دیگر ادبیات احترام آمیز و انواع ضمیرهای احترامی اشاره شده و در سطوح مختلف واکاوی شده است .
مقدمه
همیشه در نوشتن تقاضا و نامه اداری تردید داشتم که شناسه فعل با عبارت های اینجانب ، بنده و... به صورت اول شخص مفرد درست است یا سوم شخص مفرد ؟ تا اینکه وارد دانشگاه شدم اساتید بزرگوار تأکید داشتند که با این کلمات، فقط فعل سوم شخص مفرد بیاورید . ولی حین گشت و گذار در کتاب های معتبر، به کاربرد فعل اول شخص مفرد نیز برخوردم دگربار متردد بودم که فعل در این گونه کلمات ، اول شخص مفرد می آید یا سوم شخص مفرد ؟؟!! وبا این انگیزه سال هاست که هرگاه به این کلمات برمی خوردم آنها را جمع می کردم .
در کتاب ارزشمند "دستور مفصل امروز" ، استاد دانشمند، دکتر فرشیدورد، از این کلمات تحت عنوان ضمیرهای احترامی یاد کرده اند . وقتی محورهای همایش زبان و ادبیات فارسی دانشگاه زنجان را دیدم درصدد برآمدم یافته های ابتر خود را جمع بندی کرده و با تمام کاستی هایش ، به همایش ارسال کنم گرچه بضاعت علمی اندک از یک سوو ،نبودِ منابع کافی در این موضوع، از سویی دیگر، موانع راه بود .
هر زبانی ویژگی های خاص خود را دارد . یکی از ویژگی های زبان فارسی وجود عبارت های مؤدبانه و ضمیرهای احترامی است . نیاز انسان به مقبولیت، محبوبیت ،مورد تأیید واقع شدن و دست یابی به کمالات اخلاقی و اجتماعی، امری بدیهی است . زبان پدیده ای رازآمیز ونظام مند و اجتماعی است . آدمی برای ایجاد ارتباط ، انتقال پیام و ابراز احساساتش زبان را ابزار و وسیله خود قرار می دهد . از آنجا که در زبان فارسی ضمیر و فعل بیش از دیگر انواع کلمات ، درگیر تعارف و فارسی مؤدبانه است این پژوهش با رویکرد گونه های احترام در زبان فارسی ، به ضمیر و فعل پرداخته است .
در فارسی مودبانه گوینده برای احترام به دیگران و جلب توجه ،با نهایت تواضع ، خود را سطح پایین می گیرد و مخاطب را با ضمیرها و فعل های خاص در سطوح بالا قرار می دهد از این جاست که عبارت های احترامی با صرف و نحو ادبیات معمول فاصله دارد . در همه زبان ها ضمیرهای نوشتاری با ضمیرهای گفتاری روزمره تفاوت دارد واین ناهمسانی، ناشی از دگرگونی سریع تر زبان گفتار در مقایسه با زبان نوشتار است .
اما در فارسی مؤدبانه این تفاوت فاحش تر است به طوری که غیرفارسی ×زبانان را در درک درست مقصود دچار مشکل می سازد . در زبان فارسی تنها، ضمیرهای اول شخص جمع و سوم شخص جمع با زبان نوشتار منطبق است و به اصطلاحِ دکتر درکیچ در سطح خنثی به کار می رود ؛ مثل : ما امسال محصول زیادی برداشت کردیم .
آنها تمام روز مطالعه می کردند . ×که هردو مثال، برابر نحو زبان فارسی است وضمیر - نهاد - با فعل مطابقت دارد . " در فارسی مؤدبانه و تعارف فارسی زبانان ، ضمیر و فعل در سه سطح ، کاربرد دارد سطح پایین ، سطح خنثی ، سطح بالا . سطح خنثی همان شکل نوشتاری آنها مطابق دستور زبان فارسی است ، سطح پایین برای متکلم ، و سطح بالا برای مخاطب و یا سوم شخص کاربرد دارد . " - درکیچ ؛1386 ، - 29 در ادبیات ملل، در مقابل ادب احترامی و مثبت ، ادب منفی و صورت های فاقد نشانه های احترام هم دیده می شود که شامل کلام دور از ادب و بی حرمتی نسبت به دیگران ×است .
ضمیرهای احترامی برای اول شخص یا متکلم
ضمیرمتکلم به صورت سطح پایین و سطح خنثی به کارمی رودسطح خنثی برای اول شخصِ مفرد "من "، وبرای اول شخصِ× جمع "ما" است که برابر زبان نوشتار است .
ضمیرهای احترامی - سطح پایین - برای متکلم
بنده ، اینجانب ، حقیر ، دعاگو ، چاکر ، مخلص ، غلام ، غلام خانه زاد ، فدوی ، ارادتمند ، احقر ، کمترین ، کمینه ، نویسنده ، مؤلف ، نگارنده ، راوی ، راقم این سطور ، جان نثار ، این طالب حق - این طالب علم - و ... که شناسه فعل در این گروه کلمات یا ضمیرهای احترامی به دو شکل سوم شخص مفرد و یا اول شخص مفرد ، هر دو ، استعمال می شود . این واژه ها در جایگاه حرمت نهادن بر دیگران ، نشانه کاربرد مؤدبانه زبان است که گوینده در جایگاه فرودست با مخاطب خود ×ارتباط برقرار می کند . درادبیات فارسی از دیرباز، این ضمیرهای احترامی بیشتر با شناسه سوم شخص مفرد همراه بوده که خود نشانگر ادب و احترام بیشتر است .
- این بنده یک کتاب از تازی به پارسی برد .... - کلیله و دمنه - - 421
- این دعاگو مجموع سخن شیخ ، بر این منوال راند .... - اسرارالتوحید - - 259
- اگر بندهاز حضرت جلّت اجازت یابد .... - روضه العقول - - 335
- نگارنده ، دبیرخانه دانشکده را مطلع گردانید .... - فیه ما فیه - مقدمه صفحه د -
- این بنده در گزارد شکر الطاف استاد مینوی می گوید .... - نفثه المصدور - مقدمه -
- نگارنده در فراهم آوردن این کتاب امیدوار بوده است به خدمتی اندک نایل شود . - قابوسنامه - مقدمه صفحه سیزده -
- چند سال پیش نویسنده این سطور توفیق یافت . - آشنایی با مکتب های ادبی - صفحه دوازده -
- نویسنده برای مدتی تدریس مکتب های ادبی را در دوره دکتری ادبیات فارسی متعهد شد . - آشنایی با مکتب های ×ادبی - صفحه دوازده -
- نگارنده از آقای دکتر احمد احمدی سپاسگزاری می کند . - راهنمای ویرایش - - 6
- راوی اگر توانسته باشد ذره ای ازگستره روایت شناسی را گرد آورد بسیار خرسند خواهد بود . - دستورزبان داستان- - 3
- مؤلف این کتاب مطمئن است که این تألیف نقایصی دارد . - انواع نثرفارسی - 2-
- این داعی ، پنجاه و سه سال عمر بگذاشت، چهل سال در دریای علوم دین غواصی کرد که سخن وی از فهم بیشتر اهل ×روزگار درگذشت . - انواع ادبی رزمجو
- درادبیات احترامی گاه این ضمایر درجایگاه "من" با فعل اول شخص مفرد به کار رفته است .
- درآن زمان این طالب حق هفده ساله بودم . - رستم التواریخ - - 18
- این غلام اگر عود وصندل باشم . - قائم مقام فراهانی - سپاس خدای را که توفیق رفیقِ، بنده خود کردتا جان از نیم عرفان روشن گرداند . - رمزوداستان های رمزی
- اینجانب از اول عمر می دیدم و می شنیدم . - گلستان سعدی - - 3
- این فقیر حقیر را توجهی بسیار نمودند و من بنده نیز این چند صحیفه را به رنگ سیاهی تسطیر کردم . - مکتوبات - ×ص ج - -× اینجانب به دانشجویان گرامی توصیه می کنم . - از بهار تا شهریار - ص ب -