بخشی از مقاله

چکیده:

مطالعه، پایش و ارزیابی ایدههای تازه ضروری است و »فقه تربیتی« با هویتی میانرشتهای و به عنوان شاخهای از علم فقه و قلمروی جدید در »تربیتپژوهی« مراحل رشد و تکامل خود را طی میکند و لازم است مورد نقد و نظر قرار گیرد. نوشتار حاضر تلاش کرده تا مجموعه اشکالات و نقدهای وارد بر فقه تربیتی را گردآوری، صورتبندی و ارزیابی نماید. برای این منظور مجموعه اشکالات - روبنایی - ناظر به فقه تربیتی در سه محور کلان طبقهبندی شد که عبارتاند از:

.1 بیفایده بودن »فقه تربیتی«؛ .2 آسیبزا بودن »فقه تربیتی «؛ .3 عدم اولویت »فقه تربیتی .« در ادامه، مولف تلاش کرده تا ابتدا تقریرهای گوناگونی در هر محور ارائه نموده و سپس به ارزیابی و پاسخ به آنها بپردازد. در پایان نیز از منظر »آسیبشناسی« و »آیندهشناسی« نکاتی ارائه شده است.

.1 بیان مساله

مطالعه، پایش و ارزیابی ایدههای تازه و آسیبشناسی حرکتهای نوپای علمی، ضرورتی عقلی و عُقلایی است که با توجه به جمعی بودن حرکت دانش و لزوم گفتگو میان خوانشها و رویکردها در پیشبرد تولید علم، ضرورتی دوچندان مییابد.

»فقه تربیتی « به مثابه دانشی میان رشتهای2 در عرصه "تربیتپژوهی" و بابی مستقل در فقه است که به لحاظ موضوع، وامدارِ علم" و عملِ تربیتی"و به لحاظِ محمول و روششناسی، متکی بر دانش فقه. فقه تربیتی درصدد است احکام شرعی افعال اختیاری مربیان و متربیان را از منابع آن - کتاب، سنت و عقل - استنباط نماید.

2 .برای توصیفِ یک عرصهمطالعاتی به وصفِ »دانش«، شاخصهایی چون تنقیح نظریه و مبادی و مبانی آن، تالیف متون پژوهشی، تدوین کتب درسی، انتشار مجلات علمی پژوهشی، تجمّعِ دانشوران، برگزاری کرسیهای متعدد درس، برگزاری رشته تحصیلی و اخذ مجوز از مراجع ذیصلاح و موارد مشابه لازم است. به نظر میرسد همه یا اغلب معیارهای بالا در مورد فقه تربیتی صادق باشد.

بنابراین فقه تربیتی به مثابه ایدهای نو و حرکتی تازه است که باید در طراحی و پیشبرد آنبه محکِ نقد نهاده شود و از عقل جمعی و آراء صاحبنظرانهرهب بَرَد تا مسیر رشد و بالندگی خود را با خطای کمتری بپیماید و به سهم خود و در قلمرو وظایف تعیینشده، گرهگشای مسائل نظری و عملی تعلیم و تربیت در عصر حاضر باشد.

نوشتار حاضر درصدد تبیین و تنقیح مفهوم، قلمرو و کارکردهای فقه تربیتی است و برای این منظور بررسی نقدها و اشکالات وارد بر فقه تربیتی را بهترین مَحمل دانسته است. براین اساس مساله نوشتار حاضر عبارت است

گردآوری، صورتبندی و ارزیابی مجموعه نقدها و اشکالات وارد بر فقه تربیتی.

برای این منظور در ابتدا مجموعهاشکالات و نقدهای مُحتمَل گردآوری و صورتبندی و سپس در چند محور اصلی مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت.

.2 صورتبندی نقدهای وارد بر فقه تربیتی

در ابتدا لازم است نقدهای مُحتمَل گرداوری و دسته بندی شود.

در یک تقسیم اشکالات ناظر به فقه تربیتی به اشکالات زیربنایی و روبنایی تقسیم میشود. اشکالات مبنایی و زیربنایی، از منظری فرازین و بر اساس مبانی کلامی- فلسفی خود، فقه تربیتی را از اساس مخدوش میداند؛ اما انتقادات روبنایی، مبتنی بر مبانیِ فقه تربیتی، روبناها، لوازم، آثار و کارکردهای فقه تربیتی را مورد نقد قرار میدهد. نقدهای مبنایی نیز خود به دو دستهنقدهای مبناییِ ناظر به »فقه اسلامی« و نقدهای مبنایی ناظر به »تربیت اسلامی« قابل دستهبندی است.

صورتبندی نقدهای ناظر به فقه تربیتی در سه دسته به شرح زیر است:

دسته اول: در این دسته از نقدها و اشکالاتبه، دلیلِ مخالفت مبنایی با فقه، فقه تربیتی مورد انتقاد قرار میگیرد. در این دسته تمام اشکالات و ادعاهایِ منکران فقه و »معرفت فقهی«، فقه تربیتی را نیز شامل میشود؛ مانند:

مدعاهایی که فقه و اساساً دین را »لامعرفت« و »معرفت فقهی« را غیرمعرفت میشمارد؛

همچنین جامعه المصطفی العالمیه پس از اخذ مجوزز اشورای گسترش علومِ وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، اقدام به برگزاری دکترای تخصصی فقه تربیتی - PHD - در چند دوره نموده و نیز دوفصلنامه »مطالعات فقه تربیتی« - با رتبه علمی-پژوهشی - را تا چندین شماره، منتشر کرده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید