بخشی از مقاله
چکیده
کاربرد تکنیک ماره در اندازهگیریها اغلب با تعیین محل فریزهاي ماره و در مواردي با نمایه ي آن سروکار دارد. به دلیل افت و خیز شدت در نقش فریز این اندازهگیریها با خطا همراه میشود. تعریف یک طرح هموار از نقش فریز و فرمولبندي موضوع مربوطه بر حسب این نمایهي هموار شده این نوع خطاها را تا حد زیادي کم میکند و یک نمایهي خوشتعریف از فریزها به دست میدهد. در این مقاله فورمولبندیی از فریزهاي ماره بر اساس فرآیند میانگینگیري ارائه میشود که بدون نادیده گرفتن هیچ یک از بسامدها نمایه ي همواري از آن به دست میآید. صحت این فورمولبندي با توریهاي تولید شده توسط رایانه نشان داده شده است.
مقدمه
مطالعهي اثر ماره و کاربردهاي آن حوزهي مهمی در اپتیک کاربردي است .[1,2] طرح ماره از برهمنهی دو ساختار تناوبی یا شبهتناوبی ایجاد شوند و داراي ساختار درشتی در مقایسه با ساختارهاي اولیه میباشند. در این ساختار بسامدي ظاهر میشود که از بسامدهاي پایهي دو ساختار اولیه خیلی کوچکتر میباشد. این بسامد و هماهنگهاي آن هستند که به صورت فریز ماره ظاهر میشوند. غیر از این بسامدها، بسامدهاي دیگري نیز در طرح ایجاد شده حضور دارند و باعث میشود که نمایهي واقعی فریزهاي ماره داراي افت و خیز باشد و به مکانی بستگی پیدا کند که در آنجا تعیین میشود.
از این مولفهها با عنوان نوفهي ايشبکه یاد میشود. در یک سامانهي آشکارساز، مثل چشم، مولفههاي بسامدي مختلف از یک صحنه، با ضرایب انتقال متفاوت دریافتو میشوند از یک بسامد، موسوم به ”بسامد قطع“، به بعداصلاً دریافتی صورت نمیپذیرد. به همین دلیل به لحاظ بصري این ساختار، در حالتی که توریها ساختار ظریف کاملاًو دورهاي دارند و در نتیجه فریزهاي مستقیمالخط تولید میکنند، در امتداد عمود بر فریزها دورهاي و خالی از افت و خیز به نظر میآید ولیواقعاً چنین نیست.
