بخشی از مقاله

چکیده

در دهههاي اخیر، تغییرات طبیعی اکوسیستم - مانند تغییراقلیم - و عوامل اجتماعی - مانند طرز تلقی و نگرش تصمیمگیران حوزهي مدیریت منابع آب - چالشهاي بزرگی را پیشروي مدیریت پایدار و یکپارچه منابع آب قرار دادهاند. ازطرفی، در طی این مدت سیستم اکولوژیکی–اجتماعی با تغییرات مداوم مواجه بوده است. لذا بررسی رفتار سیستم اکولوژیکی–اجتماعی درقبال سیاستهایی که بمنظور مواجهه با این تغییرات اتخاذ شدهاند، تصویر روشنتري در رابطه با چالشهاي بوجود آمده ترسیم میکند. دراین راه تحلیل فرآیندهاي یادگیري یک ابزار مفید و شناخته شده معرفی شده است.

دراین مقاله حلقههاي یادگیري وکاربردشان در تحلیل فرآیندهاي یادگیري سیستم اکولوژیکی–اجتماعی درقبال قانون تعیین تکلیف چاههاي فاقد پروانه ارائه و مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحلیل انجام شده نشان داد که حلقهي غالب در بین مسئولان کشور از نوع حلقه اول - تنها تغییر در اقدامات - بوده و همچنین حلقهي غالب یادگیري در بین کشاورزان نیز از نوع حلقهي دوم - تغییر در چارچوب ذهنی افراد - میباشد. دراین تحلیل هیچگونه نشانهاي از حلقهي سوم یادگیري - تغییر در هنجارها و ساختارهاي نهادي - در بین بازیگران وجود نداشته است. دلیل عدم موفقیت این قانون را از منظر حلقههاي یادگیري میتوان در عدم مشارکت همه گروداران در فرآیند قانونگذاري و همینطور عدم یادگیري از گذشته دانست.

-1 مقدمه

با وجود این حقیقت که مفهوم مدیریت یکپارچه منابع آب1بطور گسترده بعنوان یک چارچوب مناسب براي مواجهه با مشکلات مدیریت پیچیده منابع آب پذیرفته شده است اما اساس علمی IWRM هنوز بطور کامل توسعه پیدا نکرده است. بمنظور مواجهه با پیچیدگیهاي موجود و جدید، مدیریت منابع آب باید توانایی پاسخ به تغییرات در محیط زیست طبیعی و اجتماعی را نیز داشته باشد .[1] توسط رویکرد حکمرانی میتوان به این تغییرات پاسخ مناسبتري داد. از طرفی دیگر حکمرانی با مدیریت تطبیقی و فرآیندهاي یادگیري گره خورده است .[2]

ابعاد و ماهیت حکمرانی که به اکوسیستمها اجازه سازگاري میدهد را میتوان در چهار عامل اساسی بمنظور مواجهه با دینامیکهاي اکولوژیکی – اجتماعی شناسایی خلاصه نمود. در واقع این دینامیکها، نیروهاي محرکهاي هستند که در دورهي تغییرات سریع بوجود میآیند. بدین صورت مشخص است که یادگیري بمنظور سازگاري بسیار اهمیت داشته و نقش پررنگی را ایفا مینماید .[3] بر طبق این نظر براي ایجاد ظرفیت سازگاري در سیستمهاي پیچیدهي اکولوژیکی –اجتماعی و مواجهه با عدم قطعیت، ویژگی یادگیري از محیطزیست بسیار مهم میباشد.

از طرفی بمنظور حرکت به سمت رویکردهاي سازگاري نیازمند یادگیري اجتماعی2که اصطلاحا یادگیري مشارکتی3توسط گروداران تعریف میشود، میباشد .[1] این تحقیق بدنبال ارائه کاربرد حلقههاي یادگیري بوده که اساس تحلیل فرآیند یادگیري اجتماعی در ایجاد سیستمهاي سازگار با تغییر و عدم قطعیت میباشد. از طرفی در این مقاله نقش فرآیندهاي یادگیري در سیستمهاي پیچیده منابع طبیعی روشنتر مورد بحث قرار میگیرد.

-2 مواد و روشها

-2-1 یادگیري

یادگیري موضوع اساسی و غالب در ادبیات سیستمهاي اکولوژیکی – اجتماعی بوده و بعنوان مولفهي اصلی حکمرانی و مدیریت تطبیقی شناخته میشود. درحال حاضر یادگیري توسط سازمانها و گروهها بعنوان نوعی از یادگیري اجتماعی مطرح میشود. هرچند که اساسا اصطلاح یادگیري اجتماعی بمنظور تمرکز بر شناخت فردي استفاده شد و شامل فرآیندهاي گروهی نمیشود. بطور کلی یادگیري اجتماعی در مدیریت منابع طبیعی به یادگیري افراد در یک جامعه محیطزیستی توسط مشاهده و تقلید از دیگران اشاره میکند .[4]

بدلیل اینکه این تعریف برروي فرآیندهاي شناختی افراد تمرکز دارد لذا مفهوم اصلی فرآیندهاي گروهی را در نظر نمیگیرد .[5] یادگیري اجتماعی ریشه در تحقیق برروي یادگیري سازمانی4دارد.[6] بدینگونه واحدهاي یادگیري سازمانی عبارتند از: یادگیري فردي، گروهی و سازمانی. یادگیري فردي حاکی از تغییر مهارت ها، بینش ها و باورها ، تحول و دگرگونی در دانش فردي ، نگرش ها و ارزش هاي مأخوذه، توسط فرد از طریق مطالعه انفرادي، آموزش مبتنی بر فناوري ، با مشاهده و راه هاي دیگر کسب دانش جدید می باشد.

البته یادگیري افراد، تضمینکننده یادگیري سازمانی نیست اما بدون آن، یادگیري سازمانی حاصل نمیشود .[7] یادگیري گروهی دومین واحد یادگیري محسوب میشود. یادگیري گروهی به این معناست که تیمها قادر باشند به عنوان یک مزیت واحد فکر کرده، چیزي را خلق نموده و بیاموزند. یادگیري گروهی همانند پلی که انتقالدهنده دانش فردي به دانش سازمانی - که توسط تمام افراد قابل استفاده و دستیابی خواهد بود - است میباشد .[7]

یادگیري سازمانی فرآیندي مبتنی بر یادگیري فردي در خلال سازمانهاي خصوصی و مردمی بوده که در ایجاد و بدست آوردن دانش براي هدف نهاد سازي5بمنظور سازگاري بعنوان یک سازمان با تغییرات وضعیت محیط زیست، براساس سطح توسعه خود در ارتباط میباشد .[8] یادگیري سازمانی زمانی رخ میدهد که افراد در یک سازمان، یک وضعیت مشکلساز را تجربه کرده و بخاطر سازمان مربوطه، به دنبال تحقیق دربارهي این مشکل بروند. اگرچه یادگیري بر افراد مبتنی است اما در کل و درنهایت شرکتها یاد میگیرند.

مادامیکه بر نقش سازمانهاي انسانی در یادگیري تاکید میشود، فرهنگ گروهی و مشارکتی نیز تحت تاثیر یادگیري فردي خواهد بود .[ 7] ابتدا مفاهیم حلقهي اول6 و حلقهي دوم7ارائه شدند [9] و سپس باز تعریف و توسعهي این مدل باعث شد تا مفهوم یادگیري حلقه سهگانه8بیان شود. این مفهوم بر تصحیح خطاها توسط طراحی هنجارها و قوانین حکمرانی تاکید دارد .[10]

-2-2 حلقههاي یادگیري

حلقهي اول یادگیري زمانی رخ میدهد که اقدامات بمنظور بهبود عملکرد سیستم بدون تغییر فرضیات اصلی یا بدون درنظر گرفتن اقدامات جایگزین باز تعریف شوند. به بیان دیگر مادامیکه دانش جدیدي کسب شده باشد و اقدامات توسط یک فرآیند اندرکنشی جمعی با هدف بهبود کارایی – مانند بهبود روال معمول موجود -تغییر کرده باشد، یادگیري از نوع حلقهي اول میباشد.

حلقهي دوم زمانی اتفاق میافتد که تغییر در چارچوب فکري مبنا و فرضیات اصلی اتفاق افتد. درنهایت اگر فاکتورهایی که چارچوب مبنا را تشکیل میدهند تغییر یابند، یادگیري حلقهي سوم رخ داده است. این نوع یادگیري به تغییر کل رژیم اشاره میکند. این تغییر ساختاري رژیم شامل تغییر در ارزشها و هنجارها میشود .[10] شکل - - 1 حلقههاي یادگیري طبق تعریف را نشان میدهد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید