بخشی از مقاله

چکیده

آب یک نیاز اساسی در تمام اکوسیستمهاي طبیعی و جامعه بشري بوده و در مرکز چرخه پیچیده تغییرات جهانی و توسعه آینده قرار دارد. با توسعه پیوسته اقتصادي و اجتماعی کشور، تقاضا براي آب افزایش یافته و استفاده از آب، مسائلی مانند موجودي و کیفیت آب را متأثر ساخته که این مسائل نیز خود بر فرآیند توسعه آینده تأثیرگذار میباشند. درحالحاضر، یک شناخت فزاینده در این خصوص که بحران آب در اصل بحران مدیریت است به وجود آمده است. با توجه به میزان پیچیدگی و گستره مسئله، مدیریت مؤثر منابع آبی نیازمند یک تغییر نگرش از برخورد با مسائل به صورت مجزا به سمت داشتن یک تفکر سیستماتیک میباشد.

همچنین، استفاده از تکنیکهایی که دانش طیف گستردهاي از حوزهها را بطور سیستماتیک ادغام میکنند براي این منظور ضروري میباشد. رویکرد پویایی سیستم ابزاري منحصر به فرد است که با در نظر گرفتن برهمکنشهاي بین بخشهاي مختلف، یک چارچوب منحصر بفرد براي ادغام سیستمهاي گوناگون در مدیریت منابع آبی ارائه میکند. در این پژوهش، ابتدا به تشریح فرآیند مدیریت جامع منابع آبی، مزایاي آن، و رویکردهاي کاربردي به منظور اجراي آن میپردازیم. سپس، به معرفی رویکرد پویایی سیستم به عنوان یک ابزار کارآمد و مؤثر در اجراي این فرآیند خواهیم پرداخت.

-1 مقدمه

تمام زندگی و تمام بخشهاي اقتصاد وابسته به آب هستند. همچنین، اکثر استفاده ها اثرات کمی یا کیفی مستقیم یا غیر مستقیم بر موجودي آب براي دیگر کاربردها دارد. این وابستگی متقابل مستلزم یکپارچگی است. رویکرد سنتی با نگاه بخشی به مدیریت منابع آبی این ویژگیهاي پایه اي آب را در نظر نگرفته و اغلب منجر میشود به بخشهایی با منافع متناقض، و هدفگذاريهایی که بدون در نظر داشتن دیگر استفادهکنندگان آب تدوین شده است .[1]

بهطورکلی مدیریت مؤثر محیط زیست نیازمند درك برهمکنشهاي بین انتخاب سیاست و فرآیندهاي پیچیده اجتماعی، اقتصادي، فنی، و زیستمحیطی و اهداف مرتبط با آن و ارزیابی نتایج پیشبینی شده با توجه به بازخوردها، اثرات جانبی و، در صورت امکان، مبادلات میان اهداف مختلف، و حتی مغایر میباشد. به نظر میرسد در حال حاضر، یک شناخت فزاینده در این خصوص که بحران آب در اصل بحران مدیریت است، بوجود آمده است. نیاز است که راههاي مناسبی براي هماهنگ کردن سیاستگذاري، برنامهریزي و اجرا بصورت یکپارچه و تلفیقی و میان بخشی، میان سازمانی، میان تخصصی و نیز میان مرزي در حوضه یافت شود .[1]

آگاهی درخصوص پیچیدگی ارزیابی این نوع برهمبستگیها به منظور آموزش تصمیمگیري در حال افزایش است. مدلهایی که دانش توسعهیافته از طیف گستردهاي از حوزهها - مثل اقتصاد، بوم شناسی، روانشناسی و جامعه شناسی، هیدرولوژي و کشت شناسی - را بطور سیستماتیک ادغام میکنند، براي ارزیابی، یا حتی درك ماهیت این نوع مبادلات ضروري هستند.

نیاز به چنین مدلها یا ابزارهاي ارزیابی یکپارچهاي بهمنظور افزایش اثربخشی تصمیمگیري و مدیریت بطور گستردهاي اذعان شده است .[2] در این پژوهش، ابتدا به تشریح فرآیند مدیریت جامع و به - هم پیوسته منابع آبی، مزایاي آن، و رویکردهاي کاربردي به منظور اجراي آن میپردازیم. سپس، به معرفی رویکرد پویایی سیستم به عنوان یک ابزار کارآمد و مؤثر در اجراي این فرآیند خواهیم پرداخت.

-2 ارزیابی و مدیریت منابع آبی

در مطالعات مرتبط با ارزیابی منابع آبی عمدتاً به دو شیوه میتوان عمل کرد. در شیوه نخست هر بخش به طور مستقل دیده میشود و بین بخشهاي مختلف تعامل برقرار نمیشود بلکهصرفاً یک ارتباط اطلاعاتی جریان یابدمی و نهایتاً اطلاعاتی به صورت ورودي یا خروجی از/به بخشهاي دیگر در نظر گرفته میشود. به این ترتیب بخشهاي دیگر مانند کشاورزي و صنعت هر یک مسیر رشد و فعالیت خود را طی میکنند و براي تداوم رشد خود منابع را، مانند آب، از بخشهاي مربوط مطالبه میکنند.

در این رویکرد، هدف اصلی رشد هر بخش به طور مستقل در نظر گرفته میشود. با توجه به اینکه در این رویکرد ما اغلب از درك بازخورد1هاي فعال در سیستم و دامنه عمل آنها غفلت میکنیم، در عمل مشاهده میشود کهمعمولاً بسیاري از راهکارها یا با شکست مواجه میشوند و یا بهخوبی اجرا نمیشوند. همچنان که اقدامات ما حالت سیستم مورد مطالعه را تغییر میدهد، سایر عملگرها در محیط نیز براي برگشتن به حالت تعادل قبلی واکنش نشان می دهند. همچنین، اقدامات ما ممکن است داراي عوارض جانبی باشد که آن نیز به نوبه خود می تواند باعث تغییر محیط گردد.

این نوع نگرش به محیط اطراف درآمدي بر یک جهان بینی جامع مبتنی بر بازخوردها محسوب میشود. در شیوه دوم به روابط بازخوردي بین بخشهاي مختلف توجه میشود. در این رویکرد تعامل بین بخشهاي مختلف یک امر اجتناب ناپذیر خواهد بود. بدین معنی که نه تنها اطلاعات مختلف بین بخشها رد و بدل میشود، بلکه مأموریت هر بخش در توسعه منطقه در کنار سایر بخشها نیز مورد توجه قرار میگیرد و اثرات تغییر در هر بخش به طور مستقیم یا غیر مستقیم بر دیگر بخشهاي سیستم نمود پیدا میکند. در این رویکرد هدف اصلی توسعه-یافتگی منطقه مورد مطالعه خواهد بود و توسعه فرایندي خواهد بود که رشدهاي بخشی به عنوان ابزارهایی براي آن در جهت رسیدنبه توسعه یافتگی منطقهاي موردتوجه قرار میگیرند [3]

-3 مدیریت جامع منابع آبی

تمام اکوسیستم طبیعی و جامعه بشري در اصل به وجود آب وابسته اند. اما، منابع آبی موجود محدودند. رشد پویاي جمعیت بشر، توسعه اجتماعی و اقتصادي جامعه بشري، تغییر کاربري اراضی و شهر نشینی، و سطوح بالاي آلایندگی فشارهاي مضاعفی بر محدودیت منابع آبی اعمال میکنند. اینها همچنین تحت تأثیر تغییرات چرخه هیدرولوژیکی ناشی از تغییرات آب و هوایی نیز میباشند.

تولید غذا، سلامت و تندرستی بشر، توسعه صنعتی و اکوسیستمهاي طبیعی به شدت در معرض خطر بوده و نیازمند یک مدیریت مؤثرتر منابع آبی میباشند. با توجه به میزان پیچیدگی و گستره مسئله، مشارکت جهانی آب - GWP - 1 مفهوم مدیریت جامع منابع آبی - IWRM - 2 را به عنوان فرآیندي به منظور ارتقاي توسعه و مدیریت هماهنگ آب، زمین و منابع مرتبط با آن ، به منظور حداکثر نمودن رفاه اقتصادي و اجتماعی حاصل به شیوه اي عادلانه بدون به خطر انداختن پایداري اکوسیستمهاي حیاتی ، ارائه نمود .[4]

مدیریت یکپارچه منابع آبی، فرآیندي است در جهت ارتقاي توسعه و مدیریت هماهنگ آب ، زمین و منابع مرتبط با آن ، به منظور حداکثر کردن رفاه اقتصادي اجتماعی حاصل به صورت عادلانه و بدون مصالحه گري در پایداري اکوسیستمهاي حیاتی .[5] این تعریف تأکید میکند که IWRM یک فرآیند است و به خودي خود هدف محسوب نمیشود. IWRM فرآیند متعادل سازي و تبادل آگاهانه اهداف مختلفی مانند عدالت اجتماعی، پایداري اکولوژیکی و زیست محیطی، کارآیی اقتصادي در استفاده از آب است که لازم است از طریق مذاکرات سیاسی در طی فرآیند IWRM، تعادل میان جزئیات این اهداف ایجاد شود.

همچنین، این تعریف تأکید میکند که IWRM به معناي تناسب و هماهنگی بوده و یک ابزار یکپارچه سازي است که میتواند ما را از یک مدیریت جزء به جزء زیربخشی آب به سمت یک مدیریت بین بخشی جامع آب هدایت کند - [1]شکل. - 1 اجرایی کردن IWRM یک فرآیند سیاسی است که شامل تخصیص منابع بین کاربردها و کاربران رقیب میباشد. در برخی موارد ممکن است به راه حلهاي برنده-برنده دست پیدا کنیم. اما در بیشتر موارد لازم است براي توافق ها و تبادلها مذاکره صورت گیرد. توافق بر سر اهداف پایداري اجتماعی، اقتصادي و اکوسیستم، و یافتن توازن درست بین آنها در قلب این پروسه قرار دارد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید