بخشی از مقاله

چکیده

قرار گرفتن اغلب اراضی کشور ما در مناطق خشک و نیمهخشک، موجب گردیده تا بخش کشاورزي هرروز با محدودیت بیشتر منابع آبی مواجه باشد. لذا ، پژوهش و برنامهریزي در زمینه حفظ و نگهداري از منابع آب براي توسعه کشور امري حیاتی محسوب میشود. از طرفی هدف از ایجاد تعاونیهاي آببران، فراهم نمودن سازوکارهایی است تا کشاورزان از طریق یک فرآیند مشارکتی، در تصمیمگیريها و مدیریت آب نقشآفرینی کرده و از آب در دسترس استفاده بهینه کنند. این تشکلها بر اساس سازماندهی بهرهبرداران در چارچوبی قانونی ایجاد میشوند تا بتوانند بهرهبرداري، توسعه و تعمیر و نگهداري از تأسیسات و شبکههاي آبیاري را در دست گیرند.

نتایج حاصل از تشکیل تعاونی آببران باویسی سرپل ذهاب حاکی از آن است که در فرایند انتقال مدیریت آبیاري به تشکلهاي آببران، بعد از بهکارگیري و مشارکت کشاورزان، حمایتهاي لازم توسط ارگانها و سازمانهاي مربوطه باید صورت گیردضمناً. براي کاهش مشکلات بوجوده آمده در این زمینه باید آموزشهاي فنی به کشاورزان و بهرهبرداران چندین سال ادامه یافته و حمایتها و نظارتهاي لازم حتی بعد از تشکیل تعاونیهاي آببران و واگذاري مدیریت به کشاورزان تداوم داشته باشد.

-1 مقدمه

دو معضل اصلی در اغلب کشورهاي جهانخصوصاًو در کشورهاي در حال توسعه را میتوان بحران آب و امنیت غذایی بر شمرد. مشکل آفرینی ناشی از این معضلات براي آن دسته از کشورهایی که در اقلیم خشک با باران ناکافی قرار گرفتهاند بیشتر است. متأسفانه در کشور ایران نیز که جزو مناطق خشک و نیمهخشک جهان است، پیامدهاي نامطلوب این محدودیت رو به افزایش است.

از مجموع آب قابل استحصال کشور 92 در صد آن در بخش کشاورزي به مصرف میرسد. ازاینرو ایجاد ساختار مدیریت بهینه مصرف آب و بهرهبرداري و نگهداري از تأسیسات مربوط در بخش کشاورزي ضروري است. با سپردن کار به مردم در امور مرتبط با آب کشاورزي در شبکههاي آبیاري و زهکشی و دشتها میتوان بهینهسازي مصرف آب و افزایش راندمان آبیاري را به دست آورد. با مدیریت مشارکتی میتوان در راستاي توسعه امور زیرساختی و تولیدي محصولات کشاورزي نیز گام مثبتی برداشت.

اهداف اصلی تشکیل تعاونیهاي آببران را میتوان: -1 افزایش بهرهوري آب کشاورزي - 2 بهبود مدیریت بهرهبرداريو توزیع آب -3گسترش آگاهیهاي عمومی بهرهبرداران -4مشارکت اصولی بهرهبرداران و ذینفعان -5 ایجاد فضاي لازم براي تدوین سیاستها و قوانین -6انتقال مدیریت بهرهبرداري و نگهداري از تأسیسات آب و آبیاري به تشکلهاي مناسب آب -7 اعمال کنترل و نظارت بر حفاظت و بهرهبرداري از منابع آب زیرزمینی و سطحی -8 حفاظت کمی و کیفی منابع آب زیرزمینی و سطحی -9کاهش هزینههاي بهرهبرداري، نگهداري، تعمیر و بازسازي شبکههاي توزیع آب -10 کاهش تصديگري دولت، عنوان کرد.[1]

قلاوند ایجاد انگیزه و کسب مشارکت کشاورزان جهت افزایش راندمان آبیاري، کاهش هزینههاي بهرهبرداري و نگهداري از تأسیسات آبیاري و بهبود دانش فنی و اجتماعی بهرهبرداران را بهعنوان مهمترین دستاوردهاي قابلانتظار از ایجاد تشکلهاي آببران بر شمرده است .[2]  دحیماوي و اهوازیان کاهش تصديگري دولت در بخش آب و خدمات آبیاري، کاهش هزینههاي نگهداري و بهرهبرداري از شبکههاي آبیاري، بهبود وضعیت نگهداري از شبکهها، کاهش اختلافات ناشی از عدم توزیع یکنواخت آب زراعی در بین کشاورزان، توسعه سطح زیر کشت، اشتغالزایی و رفع مشکل بیکاري، افزایش تعاون و همکاري دستهجمعی و ایجاد انسجام در بین جامعه روستایی، رفع مشکل مربوط به راندمان پایین آب و در نهایت جلوگیري از مصرف بیرویه آب و درآمدزایی بالا به همراه رفع مشکلات ساختاري و ریشهاي را از جمله پیامدهاي مثبت برنامه انتقال مدیریت آبیاري به تشکلهاي آببران میداند.[3]

از دیدگاه اوکلی مواردي نظیر افزایش سطح پوشش خدمات کشاورزي، کمک به شکستن مقاومت درونی و ذاتی نسبت به تغییر در مناطق روستایی، حصول اطمینان از تمرکز پروژهها بر نیازهاي اساسی و واقعی زارعان، سوگیري به سمت برآوردن نیازهاي اقشار خردهپا در کنار کشاورزان پیشرو و از بین بردن جو بیاعتمادي نسبت به در نظر نیاوردن نظرات کشاورزان را میتوان از دلایل اصلی ضرورت افزایش مشارکت مردممحلی در برنامههاي کشاورزي دانست.[4]

پري پیشنیازهایی را براي مدیریت موفق آب ضروري میداند که عبارتند از اطلاعات روشن در زمینه میزان دسترسی به منابع آب در شرایط زمانی و مکانی مختلف و قابلیت اعتماد این اطلاعات؛ وجود سیاستها وخطمشیهایی که زمینه توسعه منابع آب را همراه با تعیین اولویتهاي مصرفکنندگان فراهم کنند؛ تبدیل سیاستهاي مزبور به قوانین و راهکارهاي اجرایی مشخص؛ تعریف نقشها و مسئولیتها براي تدارك و انجام وظایف مختلف خدمات آبیاري شامل تعیین نهادها و مؤسسات مربوطه و احداث زیرساختهاي لازم براي ارائه خدمات ویژه به هر مصرفکننده.[5] غنیان و همکاران نقش مثبت تشکلهاي آببران در بهبود راندمان آبیاري، جلوگیري از هدر رفت آب، حل کل یا بخشی از مشکل تأمین آب، حفاظت و نگهداري بهتر تأسیسات و شبکههاي آبیاري،افزایش درآمد کشاورزان و تأمین بهموقع آب را به عنوان مهمترین نقاط قوت تشکلهاي آببران برشمردند.

همچنین نقاط ضعفی از جمله: تشدید مشکل زهکشی مزارع، تشدید اختلافات و منازعات محلی، نبود حمایت و پشتیبانی مناسب از سوي سازمانها و ارگانهاي مرتبط، مشکل ضعف مالی و کمبود دانش و مهارت فنی را براي این تشکل ها بیان نمودند .[6] بطور کلی انتقال مدیریت، تلاش براي سازماندهی تشکلهاي آبیاري، آموزش مدیران آینده، بهسازي ساختارهاي مورد نیاز و قانونمند سازي توافقهاي حاصله بین آببران و دولت را در بر میگیرد.

ازآنجاییکه اصلاحات بنیانی در حالت عادي، به عوامل محرك نشأتگرفته از فشارهاي مالی و یا مهلتهاي تعیین شده از جانب تأمین کننده تسهیلات بلاعوض بستگی پیدا کرده، سیاستها و خطمشیهاي انتقال مدیریت از یک راهبرد شفاف اجرایی برخوردار نگردیده است. تلاشهاي انتزاعی و غیر پیوسته در انتقال مدیریت اثربخش نبوده و ممکن است موجب مقاومت بنیانی در مقابل اصلاحات گردد.[7]

در این رابطه، سازماندهی بهرهبرداران و تولیدکنندگان داراي حقابه در تشکلهاي آببران در جهت دستیابی به توسعه پایدار و بهرهبرداري بهینه شبکههاي آبیاري و زهکشی و همچنین کاهش تصديگري دولت، یکی از استراتژيهاي اساسی در موضوع بهرهبرداري از آب میباشد. نقش این تشکلها در جهت بالا بردن راندمان آب کشاورزي و رسیدن به نتیجه مطلوب که همانا رشد اقتصادي کشور است، بسیار حائز اهمیت است.[8]

در چند دهه اخیر مدیریت آب توسط دولت بهگونهاي بوده است که در بیشتر مواقع بر توسعه منابع آبی تأکید شده ولی به ایجاد و توسعه شبکههاي آبیاري توجه چندانی نشده است. علاوه بر این در زمینهاي تحت پوشش شبکههاي آبیاري به موضوع مدیریت بهرهبرداري، نگهداري شبکهها و امکان مشارکت کشاورزان عنایت لازم صورت نگرفته است.

در نتیجه عمکلرد شبکههاي آبیاري و زهکشی از نظر کارایی و بهرهدهی، بسیار کمتر از میزان پیشبینیشده در برنامهریزيها و مطالعات توجیهی طراحان بوده است، به طوري که راندمان آب به حدود 25 تا 30 درصد کاهش یافته و سرمایه گذاري در زمینه توسعه منابع آبی با کاهش بازده روبرو بوده است9] و .[10 در این تحقیق به مطالعه عوامل مؤثر بر عدم موفقیت طرح تشکیل تعاونی آببران - مطالعه موردي طرح باویسی سرپل ذهاب - پرداخته شده است. در ابتدا اهداف تئوري و مورد انتظار از تشکیل این تعاونیها مطرح گردیده و سپس به بررسی مشکلات ایجاد شده بعد از بهرهبرداري از طرح پرداخته شده است.

-2 مواد و روشها

محدوده مورد مطالعه در حدود 200 کیلومتري غرب شهر کرمانشاه و 55 کیلومتري شمال شهر سرپلذهاب واقع شده و هم اکنون از نظر تقسیمات کشوري از توابع دهستان سرقلعه بخش ازگله، شهرستان سر پل ذهاب، استان کرمانشاه میباشد که از شمال به رودخانه هواسان، ارتفاعات بم بو و مرز کشور عراق، از جنوب به آبراهه جریان یافته از ارتفاعات جنوبی دشت و اراضی واقع در دشت ذهاب، از غرب به جاده منتهی به روستاي باویسی و ارتفاعات مرزي مشرف به کشور عراق و از شرق به ارتفاعات سلمانه که داراي امتدادي شمالی جنوبی است محدود شده است.

محدوده طرح قسمتی از اراضی دشت سرقلعه را شامل میگردد که با مساحت ناخالص بالغ بر6000 هکتار در ناحیهاي بین مختصات 34 درجه و 46 دقیقه تا 34 درجه و 48 دقیقه عرض جغرافیایی شمالی و 45 درجه و 44 دقیقه تا 45 درجه و 46 دقیقه طول جغرافیایی شرقی واقع شده است. ارتفاع متوسط محدوده طرح 470 متر از سطح دریاهاي آزاد میباشد. شکل 1 موقعیت طرح درکشور و استان کرمانشاه را نشان میدهد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید