بخشی از مقاله
چکیده
بر اساس اصل چهارم قانون اساسی، تمامی قوانین و مقررات در نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران باید بر مبنای موازین اسلامی باشد. از طرف دیگر، ابتنای حداقلی این نظام بر موازین اسلامی سبب شده تا در حال حاضر دستگاه قضایی کشور با پانزده میلیون پرونده قضایی، افزایش جمعیت کیفری و بحران آنومی یا بیهنجاری روبرو باشد. به طوری که نیروی انسانی قوه قضائیه جوابگوی این هجم از شکایات و دادخواهی مردم از ظلم و بیعدالتیهای انجام شده نیست. این مسائل، معلول بیتوجهی به مفاهیم عمیق اسلامی، سطحی-زدگی و شعارگرایی و اکتفا به ظاهر دین است.
لذا این مقاله با روش تحلیلی و استفاده از مطالعات نظری، به دنبال پاسخ به این پرسش اساسی است که کاربست مفهوم قرآنی عدالت، در نظام حقوقی ایران چیست؟ یافته این مقاله آن است که مفهوم عدالت در قرآن، مفهومی اخلاقی بوده، لیکن بازتولید این مفهوم در فقه امامیه و به تبع آن در نظام حقوقی، با تحویل این مفهوم به عدم ارتکاب گناه کبیره و نداشتن اصرار بر صغیره همراه بوده است. بدین ترتیب حداقل انگاری مفهوم عدالت و انصاف، نظام اجتماعی و حقوقی ایران را با گسست مواجه کرده است.
مقدمه
انسان به عنوان موجودی الهی از روح و جسم برخوردار است. بر حسب همین دو حیثیت، از علوم الهی و مادی نیز می-تواند برخوردار باشد. مفهوم »عدالت« یکی از الهامات فطری بشر است. عدلات را نمیتوان مفهومی مادی و عینی دانست؛ بلکه این مفهوم انتزاع ذهن بشر است و ذهن بشر نیز بر اساس فطرت الهی که حامل علوم الهی است، به این حقیقت پی برده است. قرآن کریم نیز این امر را تأیید کرده است: » فألهمها فجورها و تقواها - شمس. - 8/ همین قدرت است که به انسان اجازه تشخیص عدالت را از ظلم میدهد.
در عین حال، تلاشهای فراوانی برای تحویل و تنزل مفهوم عدالت انجام گرفته است. برخی عدالت را به عنوان نتیجه وقایع خارجی پنداشتهاند. بدین معنی که قضاوتهای وجدان ما، از جمله در مورد مفهوم عدالت، جز تکرار قضاوتهایی که در دینای خارجی صورت میگیرد نیست و قضاوتهای ما در دنیای خارج ساخته و پرداخته حقوق وضعی بوده و ما این مفاهیم را به صورت اکتسابی از حقوق وضعی آموختهایم. همچنین برخی دیگر از جمله متکلین اشاعره، تنها دولت را دارای شرایط لازم برای تشخیص عادلانه یا ظالمانه بودن امور میشناسند و لذا معتقدند شهروندی که بر طبق ضابطه شخصی دست به چنین قضاوتهایی بزند، علیه دولت مرتکب جرم شده است.
بنابراین هیچگونه نهی قانونی نمیتواند وجدان آدمی را از قضاوت در مورد عادلانه یا ظالیمانه بودن امور بازدارد. همین احساس آدمی است که پیشبرنده نظامهای حقوقی و اجتماعی گوناگون بوده است. چرا که اگر بین خواستهای حقوقی وجدان آدمی از جمله عدالت و حقوق موضوعه یا حقوق اجرا شده همیشه مطابقت کامل وجود داشت، دیگر محرکی برای پیشرفت و تحول حقوق وود نمیداشت و حاصل آن ایستایی و سکوت بود. در حالی که وقوع انقلابهای صورت گرفته در دنیا که از لحاظ تاریخی انکار ناپذیر است، بر تقدم و اولویت احساس عدالت بر حقوق موضوعه دلالت دارد.
عدالت در برخی از مکاتب حقوقی مانند نظریه اصالت دین یا حقوق طبیعی به عنوان مبنای حقوق مد نظر فلاسفه حقوق بوده است. در حالی که در مکاتب واقعگرا به معنای مادی آن، سایر ارزشهای مادی به عنوان مبنای حقوق در نظر گرفته شده و عدالت نیز بدان مفاهیم تنزل داده میشود که در ادامه به توضیح مختصر این مکاتب و نقش عدالت در آنها می-پردازیم.
در مورد سابقه علمی پژوهش، باید گفت که مفهوم واژه »عدالت« در قرآن، موضوع پژوهشهای مختلفی بوده، لیکن تأثیر این مفاهیم در نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران موضوع کمتر پژوهشی بوده است. پژوهشهای صورت گرفته در زمینه تأثیر عدالت در نظام حقوقی نیز رویکردی قرآنی نداشته است. در زیر چند نمونه اخیر ذکر میشود:
- قاسمی کهریزسنگی، راضیه و محمد فرجیها - 1394 - ، چالش عدالت و کارایی در گفتمان مدیریت گرایی کیفری با تاکید بر حقوق ایران.
- ادیبی، اکبر، - 1392 - ، نگرشی بر مفاهیم عدالت و عدالت گرایی از دیدگاه مبانی الزام حقوق بین الملل در تئوری و عمل.
- موسوی بجنوردی، محمد و عاطفه کبیرتکمیلی نژاد، - 1390 - ، جایگاه عدالت و اخلاق در فقه و حقوق اسلامی با رویکردی بر آرای امام خمینی - س - .
این تحقیق نیز با مطالعات نظری در صدد تحلیل آیات قرآنی دربردارنده مفهوم عدالت میباشد. در عین حال، با توجه به معنای متفاوت این واژه در قرآن، تنها آن دسته از معانی مورد بررسی قرار گرفته که وصف فعل است و نه وصف ذات - خسروپناه، پورعزت، چاوشی، 1393، ص . - 56-57 چرا که بررسی آیات قرانی بیانگر آن است که عدل اگر وصف فعل فاعل شود مفید معنای حق و انصاف است. ولی اگر وصف ذات شود به معنی دوری از افراط و تفریط است.
بدین منظور نخست مفهوم عدالت را در قرآن بررسی کرده و سپس با توجه به آنکه نخستین کاربست مفهوم واژه قرآنی »عدالت« در فقه امامیه است، رویه فقها در مفهوم سازی واژه عدالت مورد کنکاش قرار میدهیم. در ادامه نیز نفود مفهوم عدالت را در شرایط قانونگذاران، رویه تقنینی و اجرای قوانین در پرتو باورهای به دست آمده از مفهوم قرآنی واژه »عدالت« نقد و بررسی مینمائیم.
مفهوم عدالت در قرآن
واژه عدالت و مشتقات آن در قرآن در معانی متفاوت و واژههای مختلفی مانند عدل، قسط و میزان مورد اشاره قرار گرفته است - خسروپناه، پورعزت، چاوشی، 1393، ص - 56-57 که شرح و توضیح آیات مذکور برای نیل به مفهوم حقیقی واژه عدالت ضروری است:
الف. آیه 25 سوره مبارکه حدید: »لقد ارسلنا رسلنا بالبینات، و أنزلنا معهم الکتاب و المیزان، لیقوم الناس بالقسط؛ ما پیامبران را با دلیلهای روشن فرستادیم، و به آنان کتاب و میزان دادیم، تا مردمان همه قسط را به پای دارند« این آیه بنیادیترین باورها در مورد مفهوم عدالت را بیان میکند که به شرح آنها خواهیم پرداخت:
-1 این آیه بر این امر دلالت دارد که مردم بر اساس حکم فطرت خود به دنبال ایجاد قسط و عدالت در جامعه انسانی هستند. در عین حال، استفاده از واژه »الناس« دلالت بر این امر دارد که عدالت خواسته و مطالبه تنها مسلمین یا مؤمنین نیست؛ بلکه عدالت مطالبه و دغدغه اصلی تمامی انسانهاست و لذا عدالت ارزشی است که از سه خصیصه جهان شمولی، ثبات و ضرورت برخوردار است.
عدالت جهان شمول است چون فطرت انسانها در همه زمانها و مکانها عدالت جوست. ثبات دارد به دلیل آنکه ریشه در هیچ مرجع انحصاری بشری ندارد؛ بلکه در فطرت و احساس انسانی ریشه دارد و ضرور سات؛ چون عقل انسان ضرورت آن را تشخیص میدهد.
-2 همچنین آیه تصریح میدارد که اقامه قسط و عدالت به دست مردم است. و لذا به طور ضمنی نیز اختیار انسان و حاکمیت اورا بر سرنوشت خویش به رسمیت میشناسد
به عبارت دیگر، باید فرهنگ عدالت در میان مردم برقرار باشد. به زور نمیتوان آنان را به سمت حق و عدالت سوق داد. به عنوان نمونه، قیام مردم در جنبش مشروطه به انگیزه احقاق حق و اصلیترین شعار آنان، ایجاد عدالتخانه بود. لذا این سنت الهی به عنوان یک قانون ثابت برقرار است که عدالت تنها با مطالبه آحاد مردم برقرار میگردد. لذا جامعهای که مردمان آن به ظلم خود کردهاند هیچ گاه نمیتواند به سمت اقامه قسط حرکت کند و سرنوشت چنین مردمانی یا مانند قوم ثمود و عاد عذاب الهی است، یا پس از دوران ظهور پیامبر خاتم، استضعاف و درماندگی.
اشغال کشورهای اسلامی در دوران معاصر به دست کفار، و از طرفی بی-عدالتیهای گسترده در کشورمان، ایران، که به تشکیل 15 میلیون پرونده در سال 1394 انجامیده است، مؤید این امر است.
1 -3 اصل اول قانون اساسی نیز بر اساس همین آیه مبارکه قرآن، اساس نظام جمهوری اسلامی ایران را اعتقاد دیرینه مردم بر حکومت حق و عدل قرآن معرفی مینماید.
عدل قرآنی نیز در قانون اساسی به عدل خدا در خلقت و تشریع معنا شده است - بند 4 اصل دوم - . لذا در این نظام، »عدالت« هدف است و در عین حال، وسایل رسیدن به این امر نیز باید عادلانه باشد.
-4 عدالت یک احساس است. احساسی مبتنی بر فطرت و عقلانی جمعی. علی رغم اهمیت این امر، در سالهای اخیر نظرسنجیهای جامعی در مورد احساس عدالت در جامعه ایرانی انجام نشده است. به نظر میرسد انجام این نظر سنجیها میتواند مطالبات واقعی مردم از آنان را روشنتر نماید.
-5 بنا بر اصول قانون اساسی، »عدالت« و قسط، بنیان نظام جمهوری اسلامی ایران و توأمان دلیل مشروعیت و مقبولیت آن است؛ چرا که بر اساس این آیه مبارکه، هدف خداوند نیز از آفرینش خلقت و انسانها، ایجاد جامعهای سرشار از قسط و عدل است و لذا عدالت در این معنا، موضوعیت دارد و فرستادن انبیاؤ به عنوان کسانی که به یاری انسانها در اقامه قسط آمده، طریقیت دارد. از طرف دیگر، مطالبه تمامی انسانها نیز عدالت است و از این رو، میتوان گفت که عدالت، بنیان اساسی مقبولیت و مشروعیت نظام جمهوری اسلامی است. بنابراین مفهوم، مشروعیت این نظام و ولی فقیه، ابتدائاً و ذاتاً منوط به احراز عدالت است نه اسلامیت.
-6 نکته قابل توجه آنکه قرآن برای عدالت، مفهومی عرفی قائل است. در قرآن مجید آیات متعددی وجود دارد که مخاطبان را به مراعات عدالت دعوت میکند. آیاتی از این قبیل:
- »در میان خودتان به عدالت رفتار کنید که به تقوی نزدیکتر است« - مائده - 8/؛
- »اگر در میان مردم به قضاوت و داوری پرداختید، بر اساس عدل قضاوت و داوری کنید« - نساء - 58/؛
پیامبران انسان ها را به »عدالت زمانه« دعوت کردهاند و نه چیزی بیش از آن. قرآن کتابی فلسفی نیست و نمیتوان پرسید معنای فلسفی عدالت در این کتاب چیست. زبان قرآن در این قبیل موضوعات، زبان توصیه های اخلاقی است، چنان توصیه ای که خود، بر منطق روایتی و حکایتی این متن استوار شده است.
خطاب این کتاب به فلاسفه و علما نیست، بلکه با عموم مردم سخن می گوید. وقتی این کتاب می گوید خدا به عدالت دعوت می کند، منظور آن معنی ای از عدالت است که به هر دلیل یا به هر علت، در طول روند اجتماعی و سیاسی مردم، مفهومی اخلاقی از آن شکل گرفته و با زندگی ایشان درآمیخته، مردم آن را دوست می دارند و آنچه را با این درک از عدالت همخوانی ندارد، ظلم می نامند و آن را طرد می کنند.
مردم در زندگی روزانه خود بر اثر علل و عوامل مختلف، تحولات اجتماعی و سیاسی و تجربه های گوناگون زندگی، درکی اخلاقی از عدالت پیدا می کنند و خواهان تحقق آن می شوند. آنان در حالی که نمی تواننددقیقاً تعریفی برای عدالت بیان کنند، می توانند کارهای معینی را عادلانه یا ظالمانه بنامند. وقتی قرآن می گوید عدالت را مراعات کنید، خطاب او به وجدان و احساس و تجربه عموم مردم است؛ قرآن می گوید آنچه را عدالت محسوب می کنید، همان را جدی بگیرید.
چنین نیست که این کتاب نظریه ای فلسفی درباره عدالت داده باشد. آنچه پیامبران از عموم مردم که مخاطب آن ها هستند، می خواهند، عمل به یک نظریه فلسفی نیست. مردم زمان پیامبر اکرم - ص - هم مثل مردم امروز بودند . مگر امروزه عموم مردم صریح قضاوت نمی کنند که چه کاری ظالمانه است و عادلانه نیست. مردم با گوشت و پوست خود می فهمند که چه کاری عادلانه است و چه کاری ظالمانه