بخشی از مقاله
چکیده:
محمد تقی بهار از شخصیت هاي برجسته معاصر است. شخصیت بهار سه بعد متفاوت را در بر می گیرد: شخصیت سیاسی، روزنامهنگاري و ادبی که در طول زندگی پربار ایشان، این سه بعد در تعامل بوده اند. بهار وطن پرست واقعی بود، نفوذ شخصیت و تاثیر شگرف او بر آحاد مردم باعث شد که بارها به مجلس راه پیدا کند و از آنجایی که خیلی اهل ملاحظه نبود زندان را تجربه کرد و بارها نشریات وي توقیف شدند.
یکی از مهمترین فعالیتهاي بهار، نگارش کتاب سبکشناسی است، بهار ابداع کننده این علم در ادبیات فارسی می باشد. وي تصحیحات ارزشمندي نیز دارد مانند: تاریخ سیستان، مجمل التواریخ، بلعمی. دیوان اشعار وي از آثار بی نظیر وي می باشد. هدف از نگارش این مقاله، ضمن معرفی گوشه هایی از شخصیت این عالم سیاسی- ادبی و آثار وي، تالیفاتی که درباره ایشان نوشته شده و آثاري که نامی از ایشان برده شده از آثار خود استاد جدا شود. در نگارش کتابشناسی حاضر، از کلیه منابع موجود در کتابخانه آستان قدس رضوي بهره برده شده است.
مقدمه
انگیزه اصلی از نگارش، جداسازي آثار تالیفی استاد بهار از آثاري که در باره ملک الشعرا نوشته شده و کتابهایی که در کنار شاعران و سیاستمداران و روزنامه نگاران، نامی از بهار برده شده است. با مقایسه موارد اخیر، اعتبار آثار استاد بهار شناخته می شود. در رابطه با تاریخچه مقاله، با بررسیهاي انجام شده ، به صراحت می توان گفت این کار براي اولین بار انجام شده است.
محمدتقی بهار در 16 آبان 1265 هجري شمسی در محله لسرشورل مشهد به دنیا آمد. پدرش میرزا محمدکاظم صبوري، ملکالشعراي آستان قدس رضوي در زمان ناصرالدینشاه بود - عابدي،:1390ص - 19؛ مقامی که پس از درگذشت پدر، بهفرمان مظفرالدین شاه، به بهار رسید. بهار علاوه بر پدر از محضر ادیب نیشابودي نیز بهره ها برد و به تکمیل معلومات خود در دو قلمرو فارسی و عربی توفیق یافت. در همان سالهاي نوجوانی، که هنوز سایه پدر بر سر او بود، به محافل آزادي خواهی خراسان راه یافت و از نزدیک با سیاست و مسائل روز مانوس گشت و اندیشه ها و اشعار آزادي خواهانه خود را از طریق روزنامه هاي محلی خراسان انتشار داد. - یاحقی،:1374ص - 31
بهار در چهارسالگی به مکتب رفت و در شش سالگی فارسی و قرآن را به خوبی میخواند. از هفت سالگی نزد پدر شاهنامه را آموخت و اولین شعر خود را در همین دوره سرود و از پدرش جایزه دریافت کرد. اصول ادبیات را نزد پدر فراگرفت و سپس تحصیلات خود را نزد میرزا عبدالجواد ادیب نیشابوري تکمیل کرد. وقتی 15 ساله شد، اوضاع کشور یعنی مرگ ناصرالدین شاه و روي کار آمدن مظفرالدین شاه چنان بود که پدرش به این نتیجه رسید که با تغییر اوضاع دیگر کسی به شاعران اعتنایی نخواهد کرد وتقریباً او را از شعر گفتن منع کرد و تلاش کرد تا وي را به تجارت وادارد، اما او کار شعر را رها نکرد. در سال 1283 پدرش فوت شد و مسئولیت سرپرستی خانواده به دوش بهار افتاد ولی او تحصیلات ادبی خود را با وجود تمام مشکلاتی که داشت ادامه داد.
فعالیت سیاسی
بهار در بیست سالگی به صف مشروطهطلبان خراسان پیوست و به انجمن سعادت خراسان راه یافت. اولین آثار ادبی-سیاسی او در روزنامه خراسان بدون امضاء به چاپ میرسید که مشهورترین آنها مستزادي خطاب به محمدعلی شاه است. بهار با دیگر شاعران روشنفکر عصر مشروطه به خصوص میرزاده عشقی دوستی و روابط صمیمانه و نزدیکی داشت و در 1303، در دوره نخست وزیري رضاخان به همراه عشقی و با همکاري او، مثنوي معروف »جمهوري نامه« را در مخالفت با جمهوري رضاخانی سرود.
در سال 1328 قمري اولین نشست حزب دموکرات ایران در شهر مشهد برگزار شد که بهار نطق مهیجی علیه مداخلات روس و انگلیس در امور داخلی ایران نمود که شهر مشهد را تکان داد. - رزاقی شانی،:1394ص - 41 بهار در همین سال روزنامه نوبهار را که ناشر افکار حزب دموکرات بود، منتشر ساخت و به عضویت کمیته ایالتی این حزب درآمد. این روزنامه پس از چندي به دلیل مخالفت با حضور قواي روسیه در ایران و مخاصمه با سیاست آن دولت، به امر کنسول روس تعطیل شد. او بلافاصله روزنامه تازهبهار را تأسیس کرد. این روزنامه در محرم 1330 به امر وثوق الدوله، وزیر خارجه تعطیل و بهار نیز دستگیر و به تهران تبعید شد.
نمایندگی مجلس
در انتخابات دوره سوم، بهار از طرف مردم درگز، کلات و سرخس به وکالت مجلس شوراي ملی انتخاب گردید. در جنگ جهانی اول، قشون روسیه وارد ایران شد و به سوي پایتخت می آمد. در آن هنگام، بهار مقاله مشهورل دشمن حمله می کندل را منشر کرد که بسیار موثر بود و مقدمات مهاجرت و حمله به ردس را فراهم نمود. در دوره چهارم مجلس، مردم بجنورد ملک الشعرا بهار را به وکالت مجلس انتخاب کردند. در همین دوره بود که بهار همکاري خود را با سید حسن مدرس آغاز کرد و این همکاري تا پایان دوره ششم ادامه یافت.
در دوره پنجم مجلس، مردم کاشمر، بهار را به نمایندگی مجلس انتخاب کردند. بهار در مجلس نطق تندي علیه رضاخان ایراد کرد. بعد از این سخنرامی مورد سوء قصد قرار گرفت اما جان سالم به در برد. در دوره ششم مجلس، مردم تهران بهار را به نمایندگی انتخاب کردند. بهار در کنار مدرس در اقلیت مجلس بودند. در این دوره بود که رضاخان به شاهی رسید.
مدرس به خواف تبعید شد و در سال 1308 به مدت یکسال بهار به زندان افتاد. - رزاقی شانی،:1394ص - 44-42 بعد از تبعید بهار به اصفهان، ومعاودت به تهران تمام وقت خود را به تحقیق و تتبع مصروف داشت و بهترین تالیفات وي مانند سبک شناسی و رساله هاي مختلف در احوال مانی و فردوسی و احوال طبري صاحب تاریخ مشهور و تصحیح و طبع تاریخ سیستان در همین دوره خانه نشینی وي دست داد.
در 1311 در اجراي قراردادهایی که در زمان علیاصغر حکمت با وزارت معارف منعقد کرد، به تصحیح متونی چون مجملالتواریخ و القصص، تاریخ بلعمی و منتخب جوامعالحکایات عوفی پرداخت. دستاورد ادبی و علمی او در این دوره، تصحیح متون، ترجمه آثاري از پهلوي به فارسی، تألیف سبکشناسی و نگارش احوال فردوسی بر مبناي شاهنامه بود. در 1316 تدریس در دوره دکتري ادبیات فارسی را به عهده گرفت.
با سقوط رضاشاه در شهریور 1320، بهارمجدداً به فعالیت سیاسی و اجتماعی روي آورد و قصیده حبالوطن را در اندرز به شاه جدید سرود. روزنامه نوبهار را دوباره منتشر کرد و تاریخ مختصر احزاب سیاسی را در 1322 نگاشت. پس از مرگ پدرش، در سال 1322از تلامیذ دري مرحوم ادیب نیشابوري بوده و نیز در خدمت اساتید دیگر از قبیل میرزا عبدالرحمان بدري که از حکما و ریاضیون معروف مشهد بود تحصیلات خویش را دنبال کرده است. - اسحاق،:1363ص - 439 از 1322 تا 1326، رئیس کمیسیون ادبی انجمن روابط فرهنگی ایران و شوروي بود و اولین کنگره نویسندگان ایران در 1324 از طرف این انجمن به ریاست او تشکیل شد.
در این دوره - بعد از مشروطیت - بهار بیشتر به تحقیق و تتبع در آثار پیشروان شعراي سبک قدیم به خصوص سبک خراسانی مانند رودکی، فرخی و عنصري و دیگر شعراي معروف عهد سامانی و غزنوي پرداخت و قسمتی از قصائد آنان را جواب گفت. الحق شعر او هم از حیث زیبایی مضمون و هم از جهت دقت در انتخاب الفاظ و ابداع ترکیبات و تعبیرات و هم از نظر رعایت حدود سبک و هم از جنبه استحکام و سنگینی هنگام تقلید از سبک خراسانی و انسجام و روانی در صورت پیروي از اسلوب عراقی و در بسیاري از موارد از اصل درگذشت. - خطیبی،:1330ص - 461-454
وزارت فرهنگ
پس از غائله آذربایجان در 1324 - هجري شمسی - ، بهار زیر لواي قوامالسلطنه به فعالیت سیاسی روي آورد و در کنگرة حزب دموکرات ایران مجدانه شرکت کرد. در بهمن 1324 در کابینه قوام وزیر فرهنگ شد، اما وزارت او چند ماهی بیش طول نکشید و استعفاء داد. در 1326 به عنوان نماینده تهران در مجلس پانزدهم انتخاب شد و ریاست فراکسیون حزب دموکرات را به عهده گرفت.