بخشی از پاورپوینت

اسلاید 1 :

عدم درخواست اجر

وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ(شعرا ۱۰۹)
وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ(شعرا۱۴۵)

اسلاید 2 :

دریافت اجر منافات با اخلاص ندارد
در روایتی فضل ابن ابی قرّه می گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم که اینان میگویند درآمد معلّم حرام است. حضرت فرمودند:
«کَذَبُوا أَعْدَاءُ اللَّهِ إِنَّمَا أَرَادُوا أَنْ لَا یُعَلِّمُوا الْقُرْآنَ وَ لَوْ أَنَّ الْمُعَلِّمَ أَعْطَاهُ رَجُلٌ دِیَةَ وَلَدِهِ لَکَانَ لِلْمُعَلِّمِ مُبَاحاً؛
دشمنان خدا دروغ گفتند، اینها میخواهند قرآن آموزش داده نشود. اگر مردی به معلّم دیه فرزندش را بدهد، برای معلم مباح است.»
الکافی، ج 5، ص121.

اسلاید 3 :

عدم توقع پاداش؛ تمجید و تشکر

انما نطعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزاء و لا شکورا (انسان۹)
اميرالمؤ منين عليه السلام فرموده است :

للمرائى ثلاثُ عَلامات : يَكْسَلُ اذا كانَ وَحْدَهُ وَ يَنْشَطُ اِذا كانَ فىِ النّاسِ، وَ يزيدُ فى العَمَل اِذا اُثِنَى عَليِه وَ يَنْقُصُ اِذا ذُمَّ[2] رياكار، سه نشان دارد: وقتى تنهاست ، با كسالت و بى حالى است ، وقتى با مردم است ، نشاط (در عبادت و عمل ) پيدا مى كند، اگر تعريفش كنند، كار بيشترى مى كند، و اگر بدگويى كنند، كم كارى مى كند.
عن الصادق علیه السلام: و العمـل الخـالص الذى لا ترید اءن یحمدک علیه اءحد الا الله تـعـالى

اسلاید 4 :

شهید محراب آیت­الله اشرفی اصفهانی به این حقیقت قرآنی اشاره میکنند:

کارها را برای خدا بکنید و به فکر پُست و مقام و حتی منتظر دعای خیر و تشکّر مردم نباشید؛ و همیشه اجرتان را از خدا بخواهید. همیشه کارهایتان را به خدا واگذار کنید. اتکا به خدا داشته باشید و عزّت را از خدا بخواهید. وقتی که شما امورتان را به خدا واگذار کردید، خدا بهتر از آنچه انتظار داشتید نصیب شما می­کند.

اسلاید 5 :

هميشه شائبه هايي که در نيّت انسان پيدا ميشود، آشکار نيست. گاهي خود انسان هم متوجه نميشود که شيطان آرام آرام بر او مسلّط شده و به کجراهه ميرود. لذا اهل مراقبه و محاسبه، نبايد تنها به محاسبه شکلِ عمل بسنده کنند؛ بلکه بايد به نيّت خود هم بپردازند.

حضرت امام رضوان ­الله­ عليه مكرراً ميفرمودند كه انسان بايد خود را امتحان کند. مثلاً اگر كسي براي تبليغ به جايي ميرود و خوشحال است که خدمتي به اسلام ميکند، براي اينکه بفهمد چه اندازه در كار خود اخلاص دارد، بايد فكر کند كه اگر ديگري به جاي او اين كار را انجام ميداد، به همين اندازه خوشحال ميشد؟ و آيا خوشحالي او به خاطر ترويج دين است؟ انسان بايد هميشه خود را بيازمايد، تا بفهمد که آيا براي خدا كار ميكند، يا شائبهاي در دل او رخنه كرده است؛ مبادا عمري را بگذراند، با اين توهّم كه نيّتش خالص بوده؛ اما موقع حساب با نامه اعمالي سياه مواجه شود!»

خوشحالی از توفیق دیگران در تبلیغ به اندازه خوشحالی از توفیق خود

اسلاید 6 :

اما از کجا بفهمیم که تبلیغ و منبرمان براى خدا بوده یا نه؟ یک راهش این است که انسان ببیند اگر مبلّغ و واعظ دیگرى هم این سخنرانى را کرده بود و باعث هدایت یک نفر گردیده بود آیا واقعاً همین قدر خوشحال مىشد؟ یا الآن چون این کار به دست او و با منبر او انجام شده راضى و خوشحال است؟ اگر فقط هدایت انسان ها منظور نظر شما بوده باشد، نباید بین این دو حالت تفاوتى وجود داشته باشد.

اگر بحث هدایت مطرح باشد نباید براى شما فرقى بکند که شما منبر بروید یا کس دیگرى این کار را انجام دهد. اگر مىبینید برایتان مهم است که حتماً شما منبر بروید و از اینکه دیگرى را به جاى شما بالاى منبر بفرستند ناراحت مىشوید، در اخلاص خودتان تردید کنید. مثل بیمارستانى که اگر شما آن را بنا کنید و مردم در آن مداوا شوند و به فقراى بیمار کمک شود؛ ثواب آن به شما خواهد رسید گرچه اسم کس دیگرى را روى بیمارستان گذاشته باشند. از این رو اگر واقعاً هدف، جلب رضایت الهى باشد بدون اسم هم حاصل است؛ اما اگر کسى اصرار دارد که حتماً باید اسم خودش روى بیمارستان باشد تردیدى نباید کرد که در نیتش اخلاص ندارد.

اسلاید 7 :

در اردوگاه موصل 1 روزی حاج آقا[ابوترابی] برای سخنرانی به اتاق ما آمد. نگهبانهای خودی کاملاً مراقب ما بودند. بچهها از من خواستند شعری را که برای او گفته بودم، بخوانم. شروع کردم:
« انگبین میچِشَم از نطق رسا و سخنت،
بوی گل میشنوم چون بگشایی دهنت،.»
همینطور که شعر میخواندم زیر چشمی حاج آقا را میپاییدم. چهرهاش در هم بود. لبها را به هم فشار میداد و زیر لب چیزی میگفت. آن روز گذشت. چند ماه بعد، پیش ایشان رفتم و مجموعه شعری را که تازه سروده بودم به ایشان نشان دادم. وقتی پرسیدم نظر شما در مورد این اشعار چیست؟ گفت آقا صادق، همه شعرهای شما خوب است جز آن یکی که آن روز در مورد من خواندی.
ناخرسندی و هراس از تمجید
على عليه السلام ، در صفت متقين مى فرمايد:
اِذا زكّىَ اَحَدُهُم خافَ مِمّا يُقالُ لَهُ
هر گاه يكى از آنان ستايش مىشود، از آنچه دربارهاش گفتهاند مىهراسد.

اسلاید 8 :

پرهیز از نقل کردن عمل
: عـن ابــى جـعـفـر، عـلیـه السـلام ، انـه قـال : الابـقـاء عـلى العـمـل اءشـد مــن العـمــل . قــال : و مــاالابـقـاء عـلى العـمـل ؟ قـال : یـصـل الرجـل بـصـلۀ و یـنــفق نفقـۀ لله وحـده لا شـریک لـه ،فکتب له سرا، ثم یذکرها فتمحى ، فتکتب له علانیۀ ، ثم یذکرها فتمحى ، فتکتب له ریاء).(609از حـضـرت بـاقـرالعـلوم ، عـلیـه الصـلاۀ و السلام ، روایت شده کـه فرمـود: "مراعـات عـمــل سـخـت تـر اسـت از عـمـل ".

راوى گـفـت : "مـراعـات عـمـل چـیــسـت ؟" فــرمود: "مـرد صله مى کند یا انفاقى مى نماید براى خداى واحد بى شـریک )یـعـنــى ریــا در عـمــل نـمــىکـنـد(.، پـس نـوشـتـه شـود آن عـمـل بـراى او پـنـهـانـى و ثـواب پـنـهـانـى بــه او دهـنــد،پـس از آن ذکـر مـى کـنـد آن عمل را، پس محو شود آن و نوشته شـود بـراى او آشـکارا. )یعنـى ثواب عبادت آشکارا به او دهند(. پس از آن ذکر کند آن را، پس محو شود آن و نوشته شـود بـراى او ریا.(الکافی-۲۹۶-۱۶)

اسلاید 9 :

تقوا
سوره مبارکه الأحزاب، آیه ۱
خطبههای نماز جمعه تهران، ترجمه خطبه عربی، 15/11/1389
مقام معظم رهبری: خداى متعال به پيغمبر خود هم می­فرمايد: «يا أَيُّهَا النَّبِيُ‏ اتَّقِ‏ اللَّه‏.»1 تقوا ، لزوم تقوا، رعايت تقوا، مخاطبش حتّى وجود مقدّس پيغمبر است. خدا را در نظر داشته باشيم! مراقب اعمال خود، رفتار خود، گفتار خود، حتّى افكار و تصوّرات خود باشيم! اين معناى تقوا ست! اگر اين حاصل شد، همه راههاى بسته گشوده خواهد شد.

اسلاید 10 :

تقوا يعنى مراقب خود بودن! يعنى انسان بداند چه كار مىكند و هر حركت خود را با اراده، فكر و تصميم انتخاب كند؛ مثل انسانى كه سوار بر اسبی رهوار نشسته، دهانهى اسب در دستش است و مىداند كجا مىخواهد برود. تقوا اين است! آدمى كه تقوا ندارد، حركات، تصميم­ها و آيندهاش در اختيار خودش نيست! به تعبير خطبهى نهجالبلاغه: كسى‏ست كه او را روى اسب سركشى انداختهاند؛ نه اينكه او سوار شده است! اگر هم سوار شده، اسبسوارى بلد نيست! دهانه در دستش است، امّا نمىداند چه‏گونه بايد سوار اسب شود! نمىداند كجا خواهد رفت! هرجا اسب او را كشيد، او هم مجبور است برود و قطعاً نجاتى در انتظار او نيست! اين اسب هم سركش است!1

نهج ­البلاغه، خطبه 16(أَلَا وَ إِنَّ الْخَطَايَا خَيْلٌ شُمُسٌ حُمِلَ عَلَيْهَا أَهْلُهَا وَ خُلِعَتْ لُجُمُهَا فَتَقَحَّمَتْ بِهِمْ فِي النَّارِ أَلَا وَ إِنَّ التَّقْوَى مَطَايَا ذُلُلٌ حُمِلَ عَلَيْهَا أَهْلُهَا وَ أُعْطُوا أَزِمَّتَهَا فَأَوْرَدَتْهُمُ الْجَنَّةَ؛ بدانيد خطاها اسبان سركشند كه افسار گسيخته سواره‏هاى خود را به پيش مى‏برند تا به جهنم وارد كنند. آگاه باشيد كه تقوا مركب‏هاى راهوار است كه مهارشان به دست سواره‏هاى آنها سپرده شده، در نتيجه آنان را وارد بهشت مى‏نمايند.)

مفهوم تقوی

اسلاید 11 :

نمودهای تقوا در تبلیغ

اسلاید 12 :

التَّقْوَى أَنْ يَتَّقِيَ الْمَرْءُ كُلَّ مَا يُؤْثِمُهُ (154/ 2).) تصنيف غرر الحكم و درر الكلم 268 في معناهما . ص : 268(

«تعفّن عالم، عالم را متعفّن مىكند. در جهنّم از تعفّن عالم، پناه مىبرند به آتش. و اين تعفّن، تعفّن توجّه به دنياست. حوزههاى علميّه بيدار باشند. تقوا را، تقوا را، تقوا را نصب عين خود قرار دهيد. فضلا! طلاّب علوم دينى! تقوا، تقوا، تنزيه نفس، مجاهده با نفس.»

حضرت آیت­الله مجتهدی می­فرمایند: به دو علت موعظه و پند و اندرز، در مردم تأثیر نمی­کند، یکی اینکه طرف مقابل زمینه پذیرش سخنان خوب را ندارد مثل یزیدها و معاویه­ها، اگر بزرگوارانی مثل امام حسین و یا امیرمؤمنان علیه­السلام موعظه کنند اثر نمی­کند؛ و دوم اینکه گوینده موعظه، خود اهل عمل نیست هنوز نتوانسته است خود را بسازد و گناهان را ترک کند و تقوای الهی را رعایت نماید، لذا طرف مقابل وقتی که از او احکام حلال و حرام را می­شنود، عملاً می­بیند که خودِ خطیب مبتلا به افعال حرام است مثل غیبت کردن و دیگر رذائل اخلاقی، کلام خطیب در او تاثیری نخواهد داشت.

اسلاید 13 :

عزیزان من! بدانید این راه احتیاج دارد به تقوا. بدانید بهترین تبلیغ، تبلیغی است که شخصیّت عملی شما نسبت به آن اهداف و آرمانهای شما انجام خواهد داد و اثری که خواهد گذاشت: مَن نَصَبَ نَفسَهُ لِلنّاسِ اِماماً فَلیَبدَأ بِتَعلِیمِ نَفسِهِ قَبلَ تَعلیمِ غَیرِه؛(۱) اوّل روی خودمان باید کار کنیم. اینکه در گذشته برخی از رؤسای مدارس، سحر میرفتند، نگاه میکردند ببینند کدامیک از طلبهها دارد نماز شب میخواند و کدام نمیخواند یعنی مراقبت میکردند که طلبه حتّیالمقدور از نماز شب محروم نماند، خیلی حرف پُرمعنایی است. البتّه آن روز این کار آسانتر بود؛ امروز با تلویزیون و سریالهای تلویزیونی و از اینها حرفها، کار مشکل است؛ امّا این کار مشکل را باید شما انجام بدهید. امروز شما جوانها، راه خدا، راه توسّل، راه دعا، راه بهرهمندی از ادعیهی زاکیهی حضرت بقیّةالله (ارواحنافداه) را برای خودتان باز کنید؛ راه استفادهی از این دعاهای مأثوری که از ائمّه رسیده برای خودتان باز کنید، از اینها استفاده کنید.

بعضی از دعاها واقعاً با سندهای صحیح در روایات هست که انسان وقتی نگاه میکند لذّت میبرد. خود همین دعاهای صحیفهی سجّادیّه، همه از همین قبیل است؛ این باب را برای خودتان باز نگه دارید؛ پرهیز از گناه، اساسیترین کارها است. اوّلین توصیهی این کسانی که در راههای سلوکی حرکت میکردند و ما ارادت به اینها داشتیم و علاقهمند [اینها بودیم]، به جوانها و ما -که آنوقت جوان بودیم- همین بود که میگفتند سعی کنید از گناه اجتناب کنید. «فَرِّق بَینی وَ بَینَ ذَنبِیَ المانِعِ لی مِن لُزومِ طَاعَتِک»(۲) که در دعای شریف ابوحمزه [هست]، یعنی اگرچنانچه انسان مبتلای به گناه شد، این گناه موجب میشود که انسان لزوم طاعت را هم از دست بدهد؛ یعنی ملازم با طاعت الهی هم نباشد؛ توفیقات از انسان گرفته میشود؛ این را در نظر داشته باشید.

نماز اوّل وقت، نماز با توجّه و با حضور قلب، تلاوت قرآن، اُنس با دعا و زیارت، اینها آن چیزهایی است که برای شما برادران عزیز، خواهران عزیز، جوانهای عزیز من لازم است؛ اینها را بایستی در نظر بگیرید. آنوقت انشاءالله به برکت درس خوبی که خواهید خواند و به برکت تقوا و پرهیزکاریای که انشاءالله رعایت خواهید کرد و به برکت این ذهنهای جوّال و فعّالی که شما دارید و امروز ما نمونههایی از آن را مشاهده کردیم، جامعهی علمی - مذهبی ما که اسمش روحانیّت است، فردای بمراتب بهتری از امروز انشاءالله خواهد داشت.

اسلاید 14 :

بیان مطالب حق و استوار
یا اَیُّهَا الَّذینَ ءامَنُوا اِتَّقُوا اللهَ وَ قولوا قَولًا سَدیدًا * یُصلِح لَکُم اَعمالَکُم وَ یَغفِرلَکُم ذُنوبَکُم،(احزاب ۷۰-۷۱) اگر چنانچه بخواهیم قول سدید داشته باشیم -قول سدید یعنی قول با پشتوانه- باید اینجوری حرکت بکنیم، اینجوری باید عمل بکنیم.

لَولا یَنهاهُمُ الرَّبانِیّونَ وَ الاَحبارُ عَن قَولِهِمُ الاِثمَ وَ اَکلِهِمُ السُّحت،(مایده ۶۳) این دو نکتهی مهم [در این آیه] این است که قرآن نهیب میزند که چرا احبار و رهبّانیّون، اینها را از این دو چیز منع نکردند [که از] این دو چیز یکیشان «قَولِهِمُ الاِثم» است، [یعنی] حرف دروغ، حرف غلط، حرف نسنجیده، قولِ بغیرعلم؛ یکی هم «اَکلِهِمُ السُّحت» -که همین مسائل اقتصادی است، روابط اقتصادی ناسالم، همین فسادها و مفسدین و امثال اینها- هر دوی اینها را بایستی بکلّی علاج کرد.۱۳۹۷/۰۶/۱۵

اسلاید 15 :

«یا ایّها الّذین امنوا اتّقوا اللَّه و قولوا قولا سدیدا» قول سدید، یعنی استوار و درست؛ اینجوری حرف بزنیم. من میخواهم عرض بکنم به جوانان عزیزمان، جوانهای انقلابی و مؤمن و عاشق امام، که حرف میزنند، مینویسند، اقدام میکنند؛ کاملاً رعایت کنید. اینجور نباشد که مخالفت با یک کسی، ما را وادار کند که نسبت به آن کس از جادهی حق تعدی کنیم، تجاوز کنیم، ظلم کنیم؛ نه، ظلم نباید کرد. به هیچ کس نباید ظلم کرد.

من یک خاطره از امام نقل کنم. ما یک شب در خدمت امام بودیم. من از ایشان پرسیدم نظر شما نسبت به فلان کس چیست - نمیخواهم اسم بیاورم؛ یکی از چهرههای معروف دنیای اسلام در دوران نزدیک به ما، که همه نام او را شنیدند، همه میشناسند - امام یک تأملی کردند، گفتند: نمیشناسم. بعد هم یک جملهی مذمتآمیزی راجع به آن شخص گفتند. این تمام شد. من فردای آن روز یا پسفردا - درست یادم نیست - صبح با امام کاری داشتم، رفتم خدمت ایشان. بمجردی که وارد اتاق شدم و نشستم، قبل از اینکه من کاری را که داشتم، مطرح کنم، ایشان گفتند که راجع به آن کسی که شما دیشب یا پریشب سؤال کردید، «همین، نمیشناسم». یعنی آن جملهی مذمتآمیزی را که بعد از «نمیشناسم» گفته بودند، پاک کردند.

ببینید، این خیلی مهم است. آن جملهی مذمتآمیز نه فحش بود، نه دشنام بود، نه تهمت بود؛ خوشبختانه من هم بکلی از یادم رفته که آن جمله چه بود؛ یعنی یا تصرف معنوی ایشان بود، یا کمحافظگی من بود؛ نمیدانم چه بود، اما اینقدر یادم هست که یک جملهی مذمتآمیزی بود. همین را ایشان آن شب گفتند، دو روز بعدش یا یک روز بعدش آن را پاک کردند؛ گفتند: نه، همان نمیشناسم. ببینید، اینها اسوه است؛ «لقد کان لکم فی رسولاللَّه اسوة حسنة».(احزاب۲۱)

اسلاید 16 :

بارها حضرت امام رضوان الله تعالى عليه و نيز ديگر بزرگان مىفرمودند: هيچگاه شيطان عالِم را به شرابخوارگى و يا عمل زشت ديگرى كه متناسب با شأن او نيست وا نمىدارد، چون در آن صورت آبرويى براى آن عالم باقى نمىماند و هرگز او حاضر نمىشود چنين خطر و زيانى را بر خود هموار كند. اما شيطان، علما و اهل دانش را به انحرافات و لغزش­هايى وا مىدارد كه در باطن از شرابخوارگى نيز بدترند. عالم را به كارى وا مىدارد كه ظاهر زشتى ندارد و كسى او را مذمّت نمىكند كه چرا چنين و چنان كردى، اما ضرر و گناه آن كار فراوان است و چه بسا خود انسان نيز متوجه نيست كه چه گناه بزرگى مرتكب گشته است و تا چقدر سقوط كرده! بنابراين جا دارد بيشتر دقّت كنيم و در پى كنترل هواهاى نفسانى خود برآييم و زبانمان را مهار كنيم، تا هر سخنى و هر حرفى را نزنيم و به اندازه سخن گوييم. تا ضرورتى براى سخن گفتن نباشد، سخن نگوييم، چنانكه سعدى مىگويد:
ندهد مرد هوشمند جواب *** مگر آنگه كز او سؤال كنند.

اسلاید 17 :

انتشار نقاط مثبت و پوشاندن نقاط منفی
.. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ حَلِّنِی بِحِلْيَةِ الصَّالِحِينَ، وَ أَلْبِسْنِی زِينَةَ الْمُتَّقِينَ، فِی . و افشاء العارفة و ستر العائبة
دربارهی اشخاص، نقاط مثبت را، نقاط خوب را افشاء کنیم، منتشر کنیم. از کسی، از مسئولی کار خوبی سراغ دارید، این را بیان کنید و بگوئید. نقطهی مقابل: اگر چنانچه نقطهی منفیای سراغ دارید، این را افشاء نکنید. افشاء نکردن معنایش این نیست که نهی از منکر نکنید؛ چرا، به خود آن کسی که به کارش اشکالی وارد است و باید ایراد گرفته شود، گفته بشود؛ اما افشاء کردن این چیزها مصلحت نیست.(90/5/16)

اسلاید 18 :

شجاعت در تبلیغ رسالات الهی
الذين يبلغون رسالات الله و يخشونه و لا يخشون اءحدا الا الله و كفى بالله حسيبا (احزاب39)
شجاعت در بیان احکام و معارف مورد نیاز
شجاعت در تبلیغ در عرصههای خطر(جبهههای جنگ- کرونا.)

اسلاید 19 :

شجاعت در مبارزه با خرافات
در کنار ترویج و تبلیغ معارف اصیل دینی و اسلام ناب، باید با خرافات مبارزه کرد. کسانی دارند روزبهروز خرافات جدیدی را وارد جامعهی ما میکنند. مبارزهی با خرافات را باید جدی بگیرید. این روش علمای ما بوده. مرحوم آقا جمال خوانساری، عالم معروف، مُحشىِّ شرح لمعه - که حاشیههای او را در حواشی شرح لمعههای قدیم دیدهاید. نمیدانم حالا هم چاپ میشود یا نه. پسر مرحوم آقا حسین خوانساری (که پدر و پسر از علما و برجستگان تاریخ روحانیت شیعهاند) - سیصد سال پیش برای اینکه خرافات را برملا کند، کتابی به نام «کلثوم ننه» را نوشت، که الان هست. بنده چاپهای قدیمش را داشتم و اخیراً هم دیدم مجدداً چاپ شده است، که چاپ جدیدش را هم برای من آوردند. ایشان با زبان طنز، معروفترین خرافات زمان خودش را به زبان فتوای فقهای زنان درآورده و میگوید زنان پنج فقیه بزرگ دارند! یکیاش، کلثوم ننه است! یکی، دده بزمآراست!

یکی، بی بی شاه زینب است! یکی، فلان است. آن وقت از قول اینها مثلاً در باب محرم و نامحرم، در باب طهارت و نجاست و در باب انواع و اقسام چیزها، مطالبی را نقل میکند. یعنی عالم دینی به این چیزها میپردازد. ما خیال میکنیم اگر با یک مطلبی که مورد عقیدهی مردم است و خرافی و خلاف واقع است، مقاومت کردیم، بر خلاف شئون روحانی عمل کردهایم؛ نه، شأن روحانی این است. همین آیهای که الان این آقای عزیزمان با صدای خوبی خواندند: «الّذین یبلّغون رسالات اللَّه و یخشونه ولا یخشون احدا الّا اللَّه و کفی باللَّه حسیباً» در مورد چیست؟ این آیه در مبارزهی با یک خرافه است.(رهبر معظم انقلابُ ۱۷/۸۱۳۸۵)

در متن اصلی پاورپوینت به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر پاورپوینت آن را خریداری کنید