بخشی از پاورپوینت

اسلاید 1 :

اصول تربیت اسلامی

اسلاید 2 :

از نظر رسول­خدا(ص) دوره تربیت کودک به دو دوره پیش از تولد و پس از تولد تقسیم می­شود دوره پیش از تولد که دربردارنده دوره­های انتخاب همسر و آداب زناشویی و مراقبت­های ایام بارداری می­شود

اسلاید 3 :

رسول­خدا(ص) در این باره می­فرمودند:

«و لا یدخل الجنه من نبت لحمه من السحت النار اولی له؛ داخل بهشت نمی­شود کسی که گوشت و پوستش از مال حرام روییده باشد چنین کسی به آتش دوزخ [شقاوت] شایسته­تر است [تا سعادت]» [مجموعه ورام، قم، مکتبة الفقیه،ج1، ص61] و در حدیثی دیگر آمده که ایشان به عبدالله بن مسعود می­فرمایند: «ای پسر مسعود حرام مخور، حرام نپوش، از [راه] حرام [زن] مگیر و نافرمانی خدا مکن؛ چرا که خداوند به ابلیس می­فرماید: با بانگ خویش هر که را می­توانی از جای برکن[هرچه عِده و عُده داری جمع کن] و با سوارگان و پیادگانت بر آنان[حرام­خواران] بتاز و در اموال و فرزندان آنان شریک شو و به آنان وعده بده و [البته] شیطان جز فریب وعده­شان نمی­دهد.» [مکارم الاخلاق، قم، شریف رضی، 1412، ص453.]

اسلاید 4 :

دوران حمل از سرنوشت­سازترین و حساس­ترین دوران زندگی کودک است؛ در این دوره شالوده­ی سعادت و شقاوت شخص در شکم مادر پی ریخته می­شود، چنانچه در حدیثی از رسول­خدا(ص) آمده که «السعید مَن سعد فی بطن امه و الشقی مَن شقی فی بطن امه؛ فرد خوشبخت در شکم مادرش خوشبخت شده و بدبخت در شکم مادرش بدبخت شده است»
[شیخ صدوق؛ امالی، قم، کتابخانه اسلامیه، 1363ش، ص487 ]

اسلاید 5 :

می­فرمودند: «اگر کسی کودک گریانش را خشنود کند تا آرام گیرد خداوند عزوجل آن قدر از نعمت­های بهشت به او عطا می­کند تا خشنود شود.»
[ ری­شهری، محمد؛ حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، قم، دار الحدیث، چاپ اول، 1386،ج7، ص297.}
و در حدیثی دیگر فرمودند: «کسی که دختر بچه خود را شادمان کند مانند کسی است که بنده­ای از فرزندان اسماعیل ذبیح(ع) را آزاد کرده باشد و آن کس که پسر بچه خود را مسرور سازد و دیده او را روشن کند مانند کسی است که چشمش از خوف خداوند اشک فرو ریزد.»
[- امالی صدوق، پیشین، ص577 و مکارم الاخلاق، پیشین، ص221]
می­فرمود: «اکرموا اولادکم و احسنوا ادبهم یغفرلکم. کودکانتان را تکریم کنید و آنان را خوب تربیت کنید تا خدا شما را ببخشد.»
[مسند ابن­ماجه، تحقیق محمد فؤاد عبدالباقی، دار الفکر،ج2، ص1211]

اسلاید 6 :

گفته شده «کان رسول­الله(ص) من أفکه الناس مع الصبی. رسول­خدا(ص) شوخ طبع­ترین و بذله­گوترین مردم با کودکان بودند.»
[بیهقی، ابوبکر؛ دلائل النبوه، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، 1405،ج1، ص331.] ایشان هرگاه بر کودکان می­گذشتند به آنان سلام می­کردند
[دلائل النبوه،پیشین، ص330 ] و این کار را یکی از پنج عملی عنوان می­کردند که تا هنگام مرگ آن را ترک نمی­کنند تا پس از ایشان سنت گردد- شیخ صدوق؛ علل الشرایع، قم، انتشارات مکتبة الداوری،ج1، ص130
رسول­خدا(ص) هرگاه از سفر برمی­گشت، نخست با کودکان خانواده­اش دیدار می­کردند.
[23] صحیح مسلم، بیروت، دار الفکر،ج7، ص132

اسلاید 7 :

1ـ اصل كرامت

اعطاي مقام جانشيني خدا در روي زمين دريافت. انسان كه اين چنين از سوي خالق مورد احترام و تكريم قرار گرفته در جريان تربيت نيز بايد همواره مورد تكريم باشد و از تعيين هر گونه هدف و روشي كه منافي با اين كرامت و شان والاي اعطايي از سوي خداوند باشد اجتناب گردد.

از شرافت و كرامتي كه خداوند ـ رب و مربي اصلي انسان ـ براي مخلوق خويش قائل شده است چنين برمي‏آيد كه اين امر بايد به عنوان يك اصل در جريان تربيت وي براي رسيدن به رشد نهايي و كمال و آخرين مرحله تربيت يعني رسيدن به مقام قرب "ربوبي شدن" مورد توجه و دقت قرار گيرد. خداوند متعال در سوره مباركه اسراء درباره كرامت انسان در جهان خلقت و علائم كرامت وي چنين مي‏فرمايد: . و لقد كرمنا بني آدم و حملنا هم في البر و البحر و رزقناهم من الطيبات و فضلناهم علي كثير ممن خلقنا تفضيلاً. (اسراء / 70) ترجمه: ما فرزندان آدم را بسيار گرامي داشتيم و آنها را به مركب برّ و بحر سوار كرديم (جهان جسم و جان را مسخر ايشان ساختيم) و از هر غذاي لذيذ و پاكيزه آنها را روزي داديم و بر بسياري از مخلوقات خود برتري و فضيلت بزرگ بخشيديم.

اسلاید 8 :

يكي از نشانه‏هاي كرامت و عظمت شأن انسان در تربيت اسلامي اين است كه خداوند از روح خويش در وجود وي دميده و به همين لحاظ وي را شايسته كرد فرشتگان دانسته است در سوره مباركه حجر چنين مي‏خوانيم : . فاذا سويته و نفخت فيه من روحي فقعواله ساجدين.(حجر / 29) ترجمه: چون آن عنصرها را معتدل بيارايم و در آن از روح خويش بدمم همه (از جهت حرمت و عظمت آن روح الهي) بر او سجده كنيد.

از جمله ديگر نشانه‏هاي كرامت و عظمت شأن انسان، رسيدن به مقام جانشيني خداوند در روي زمين است. در سوره مباركه بقره مي‏خوانيم : .. و اذقال ربك للملائكة اني جاعل في الارض خليفه. (بقره/30) ترجمه! به‏ياد آر آنگاه كه پروردگار فرشتگان را فرمود، من در زمين خليفه خواهم گماشت.

اسلاید 9 :

2ـ اختيار و مسئوليت انسان

انسان در ديدگاه اسلامي حامل امانت الهي تلقي شده و مسئوليتي عظيم را بر دوش گرفته است. مسئوليت و امانتي كه بنا به نص قرآن كريم، آسمانها و زمين از پذيرفتن آن ناتوان بوده‏اند وليكن انسان به دليل اينكه امكان و استعداد علم را دارد، آن را پذيرفته است. در قرآن كريم چنين مي‏خوانيم : . انا عرضنا الامانة علي السموات و الارض و الجبال فابين ان يحملنها و اشفقن منها و حملها الانسان انه كان ظلوما جهولاً (احزاب/72)
ترجمه: ما آن امانت را بر آسمانها و كوه‏ها و زمين عرضه كرديم، پس آنها از تحمل آن خودداري كردند و ترسيدند و انسان آن را حمل كرد، چون انسان ستم پيشه و جاهل بود.
درباره اينكه امانت الهي چه بوده، احتمالات فراواني مطرح شده است. مرحوم علامه طباطبايي پس از بررسي يكايك احتمالات، اين امانت را "ولايت الهي" مي‏داند

اسلاید 10 :

ايحسب الانسان ان يترك سدي. (قيامت/14) ترجمه: آيا انسان مي‏پندارد كه او را مهمل از تكليف و ثواب و عقاب گذارند (و غرضي در خلقتش منظور ندارند؟)
.. تالله لتسئلن عما كنتم تفترون. (نحل / 56)
ترجمه: البته آنچه از نيك و بد كرده‏ايد از همه سؤال خواهيد شد.
ثم لتسئلن يومئذ عن النعيم (تكاثر/ 8)
ترجمه: آنگاه از نعمتها (مانند مال و جاه و صحت و جواني و عمر و نعمت بزرگ ولايت علي (ع) و غيره) شما را در آنجا باز مي‏پرسند.
در سوره مباركه صافات مي‏خوانيم كه فرموده است:
وقفوهم انهم مسئولون (صافات / 24)
ترجمه: آنجا نگهشان بداريد كه بايد بازخواست شوند.

اسلاید 11 :

امام علي (ع) "براي قلبها ميلي و انزجاري است، پس بايد از ناحيه ميل وارد شويم". اين که اشاره مي شود لا اکراه في الدين، اگر بخواهد تربيت ديني شود، ذات دين با طبيعت و فطرت انسان عجين شده و حلاوت دارد و انسان به دنبال گمشده خود مي باشد. بنابراين کسي با اکراه و نفرت به دنبال گمشده خود نمي گردد بلکه با اشتياق به دنبالش مي رود. زيرا به اين نياز دارد و باپيدا کردن آن احساس شادماني مي کند. بنابراين اگر چيزي را به کودکان تحميل کنيم يا تربيت را از منظر تحميل افکار و اعمال تلقي کنيم، نشان مي دهد که هم در روش دچار خطا هستيم و هم در مفهوم يا موضوعي که به کودک منتقل مي کنيم.

اسلاید 12 :

به عنوان مثال انضباط ممکن است در بحث تربيت، خشک ترين بحث باشد; اگر از منظر بيروني نگريسته شود، زيرا يک نوع اقدام به اصطلاح تحميلي، خواهد بود; بچه دائم بايد تحت تاثير دستورات بزرگسالان رفتار کند و هنجارهاي بزرگسالان به او تحميل شود. ولي اگر احساس مي کند آنچه که ما مي گوييم جز ذات و فطرت اوست آن جاست که اشتياق و اختيار و شور و وجد ايجاد مي شود و تربيت با ذوق همراه مي شود. اطاعت رنگ مطبوع و مطلوب به خود مي گيرد. بنابراين، فرآيند تربيت، اصلا با تحميل، همخواني ندارد تحميل را به مفهوم تربيتي که با اراده و اختيار و آگاهي و اشتياق همراه هست نمي توان با تلقين يکي دانست. اگر تعريف هاي رايج از تربيت را بپذيريم، بهتر مي توان در مورد مرز ميان تلقين و تحميل از يک سو و تربيت از سوي ديگر سخن به ميان آورد. "فراهم سازي زمينه هايي که متربي با اراده و اختيار خود به شکوفايي استعدادش بپردازد."چه کسي است که از شکوفايي استعداد خويش متنفر باشد و چه کسي است که از اين اقدام احساس تحميل کند؟

اسلاید 13 :

اصل عقل اتامرون الناس بالبر و تنسون انفسكم و انتم تتلون الكتاب افلاتعقلون. (بقره/44)
ترجمه: شما كه كتاب آسماني مي‏خوانيد چگونه مردم را به نيكي فرمان مي‏دهيد و خودتان را از ياد مي‏بريد چرا به عقل در نمي‏آييد.
اگر كسي بخواهد به عنوان مربي به آموزش امري اقدام كند، اصل عقل ايجاب مي‏كند كه خودش عامل بدان باشد.
در سوره مباركه ملك مي‏خوانيم كه دوزخيان در پاسخ فرشتگان مي‏گويند : لوكنا نسمع او نعقل ما كنا في اصحاب السعير (ملك/10) ترجمه: اگر ما در دنيا رسولان را در نصايح و مواعظشان اطاعت كرده بوديم و يا حجت حق آنان را تعقل مي‏كرديم امروز در زمره اهل جهنم نبوديم و همانند ايشان در آتش جاودانه معذب نمي‏شديم.

اگر كفار به مقتضاي عقل خويش عمل كرده بودند و دعوت پيامبران را اجابت مي‏كردند، مي‏توانستند از عاقبت خطرناك خويش نجات يافته و به بهشت و رضوان الهي يعني هدف نهايي تربيت نائل شوند و علت انحراف آنها از هدف، عدم رعايت اصل عقل بوده است و باز علت بي‏اعتنايي به نماز و عبادت خداي تعالي نداشتن عقل يا به‏عبارت ديگر عدم رعايت مقتضيات عقل از سوي كافران قلمداد مي‏شود و مي‏فرمايد: و اذا ناديتم الي الصلوة اتخذوها هزوا ولعبا ذلك بانهم قوم لايعقلون. (مائده/58) ترجمه: اينان وقتي شما اذان مي‏گوييد آن را وسيله تفريح خود گرفته و بازيچه‏اش مي‏پندارند و اين براي اين است كه مردمي بي‏خردند.

اسلاید 14 :

خداوند متعال هدف از ذكر نشانه‏ها و تبيين آيات خلقت را ايجاد تعقل يا به عبارت ديگر استخدام نيروي عقل انسان در راستاي رسيدن به اهداف تربيتي مي‏داند و مي‏فرمايد:
. و كذالك يبين الله لكم آياته لعلكم تعقلون. . (بقره/242) ترجمه: خدا آيات خود را براي شما بدين گونه روشن بيان كند، باشد كه خردمند شويد. . قد بينا لكم الايات لعلكم تعقلون. . (حديد/17) ترجمه: ما آيات وادله قدرت خود را براي شما بيان كرديم تا مگر فكر و عقل به‏كار بنديد. . و كذالك نفصل الايات لقوم يعقلون. . (روم /28) ترجمه: ما اين طور آيات را براي مردمي كه تعقل مي‏كنند توضيح مي‏دهيم.
عقل به مثابه قوه تميز بين خير و شر و خطا و صواب بايد در سرتاسر جريان تربيت به‏عنوان اصلي ضروري و اجتناب‏ناپذير مد نظر قرار گيرد

اسلاید 15 :

4ـ اصل عدل

و قل امنت بما انزل الله من كتاب و امرت لاعدل بينكم (شوري /15) ترجمه: به امت بگو كه من به كتابي كه خدا فرستاد (قرآن) ايمان آورده‏ام و مأمورم كه ميان شما به عدالت حكم كنم.
در تربيت اسلامي يكي از اهداف واسطه‏اي مهم رسيدن به تقوي است، رعايت اصل عدل باعث مي‏شود كه انسان به اين هدف نزديكتر شود و بدين وسيله در مسير رسيدن به هدف نهايي تربيت گامي به جلو بردارد. در سوره مباركه مائده چنين آمده است : اعدلوا هواقرب للتقوي (مائده/8) ترجمه: عدالت پيشه كنيد كه عدالت به تقوي نزديكتر است.

اسلاید 16 :

فلا تتبعوا الهوي ان تعدلو.. (نساء/135) ترجمه: پيروي هوا مكنيد كه ترس آن هست كه از حق عدول كنيد و منحرف شويد.
روشن است كه انحراف از اصل عدل، دستيابي به تقوي و هدف نهايي تربيت را دچار مخاطره مي‏كند. آيه 76 سوره

مباركه نحل :

و ضرب الله مثلاً رجلين احدهما ابكم لا يقدر علي شي‏ء و هو كَلٌّ علي موليه اينما يوجهه لايأت بخير هل يستوي هو و من يأمر بالعدل و هو علي صراط مستقيم.. (نحل/76) ترجمه: خدا مثالي مي‏زند، دو مرد يكي شان لال است كه به هيچ چيز توانايي ندارد و سر بار مولاي خويش است كه هر جا فرستدش سودي نيارد. او با كسي كه به عدالت فرمان دهد و به راه راست رود چگونه برابر تواند بود؟

اسلاید 17 :

5ـ اصل كمال جويي

يا ايها الانسان انك كادح الي ربك كدحا فملاقيه (انشقاق/84) ترجمه: هان اي انسان، تو در راه پروردگارت تلاش مي‏كني و بالاخره او را ديدار خواهي كرد.

ربنا آتنا من لدنك رحمة و هيئي لنا من امرنا رشدا (كهف / 10) ترجمه: از درگاه خدا مسألت كردند كه بار الها تو در حق ما به لطف خاص خويش رحمتي عطا فرما و بر ما وسيله رشد و هدايت كامل مهيا ساز.

مومن آل فرعون در پاسخ به اين ميل خدادادي انسانها مي‏گويد: و قال الذي امن يا قوم اتبعون اهدكم سبيل الرشاد (مومن/38) ترجمه: آنكه ايمان آورده بود گفت: اي قوم مرا پيروي كنيد تا شما را به راه رشد هدايت كنم.

. و اذا سئلك عبادي عني فاني قريب اجيب دعوة الداع اذا دعان فليستجيبوالي و ليؤمنوابي لعلهم يرشدون (بقره/186) ترجمه: چون بندگان من از تو سراغ مرا گيرند بدانند كه من نزديكم و دعوت دعوت كنندگان را اجابت مي‏كنم البته در صورتي كه مرا بخوانند. پس بايد آنان نيز دعوت مرا اجابت نموده و بايد به من ايمان آورند تا شايد رشد يابند.

اسلاید 18 :

6ـ اصل وسع و ظرفیت

.. ولا يكلف الله نفسا الا وسعها. (بقره/286) ترجمه: هيچ كس را تكليف جز به اندازه طاقت نكنند.
8.اصل حکمت جویی
. اصل انسانیت دوستی
2.اصل اعتدال
12.اصل جذب و دفع
1. اصل هماهنگی با فطرت
10.اصل تلازم و تناسب علم و عقل
13. اصل پیوند تربیت با معنویت
3. اصل جامعیت
7. اصل هدایتخواهی
6.اصل توازن امور ثابت و امور متغیر
5. اصل تأکید به تربیت دوره کودکی
4. اصل تأمین نیازهای واقعی

در متن اصلی پاورپوینت به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر پاورپوینت آن را خریداری کنید