بخشی از پاورپوینت

اسلاید 1 :

بسم الله الرحمن الرحیم

اسلاید 2 :

مومن در هر بستری رحمت را دریافت می کند.و در پی پیدا کردن بسترهای مختلف است.

این بسترها لزوم تشکیل روابط را ایجاد می کند.

اسلاید 3 :

این روابط در سطوح مختلف تشکیل می شود

اسلاید 4 :

در دوره چهارم، روابط و تعاملات کاملاً آگاهانه و فراتر از وظیفه و از روی محبت قلبی و در جهت گسترش میباشد. طبیعی است این دوره برای انسان دورهای جدید و بلوغی دیگر محسوب میشود که در آن غیر از خود را به طور وضوح میبیند و میتواند به دوستیها و دشمنیهایش به عنوان تدبیر و برنامهریزی مشخص و به عنوان سیر و سلوک الی الله فکر کند. در این دوره است که دوستیها میتوانند به خوبی وسیله تقرب الهی قرار گیرند و بهانهای برای تقویت محبت فرد به خدا شوند. سبقت گرفتن در دوست داشتن دیگری در این دوره از وجوه ممتاز آن است.

اسلاید 5 :

بروز عواطف و محبتهای عاشقانه در این دوره یکی از ویژگیهای آن است. بر همین اساس در این دوره انسان برای تشکیل بزرگترین رخداد زندگیاش یعنی تشکیل بیت به آمادگی کامل میرسد و بر اساس آن شأن، روحیات و رفتارهای متفاوتی از خود بروز میدهد.

مهمترین اتفاقی که در این دوره برای انسان مقرر شده است، شکوفایی تفکر اجتماعی در اوست. این تفکر که در دورههای قبل آموزش داده شده است در این دوره به مرحله خودشکوفایی میرسد.

اسلاید 6 :

همچنین در این دوره احسان و کرامتی که فرد در دوره قبل در او شکوفا شده به اکرام و تکریم دیگران تبدیل میشود. بدین ترتیب در کرامت نفس ارزشهای ذاتی خود را شناخته است و در این دوره این ارزشها را میتواند از روی نیاز و فقری که احساس میکند به دیگران انتقال داده و خود را برای دیگران از مواهب دنیوی محروم نماید.

اسلاید 7 :

بنابراین آنچه در این دوره حائز اهمیت است بروز انواع محبت و کاربرد آنها در زندگی است. لذا هر قدر دورههای قبل به خوبی طی شده باشند در این دوره محبتهای بیشتری را با کیفیتی متفاوت تجربه کرده و به کار میگیرد.
و اگر مراحل قبل طی نشده باشد و تنها از نظر سن طبیعی فرد در این مرحله قرار داشته باشد به انواع بحرانهای عاطفی گرفتار شده و نامتعادل میگردد. زیرا از نظر سنی نیز نوعی محبت در او شکوفا میشود ولی محبتی که مربوط به رشد عقلانی است در فرد شکل گرفته نمیشود.

اسلاید 9 :

عطف به معنای تمایل همراه با مهربانی و رأفت است. این کلمه در روایات در کنار کلمههایی چون رحمت، کریم، رئوف و. ذکر میشود و لازمه هر تألیف و الفتی است. هر الفت و تألیفی نیز دارای پیوندی است که به آن ودّ گفته میشود. در قرآن و روایات مهمترین انواع پیوند و عطف را می توان در موارد زیر دانست:

اسلاید 10 :

عطف با انسانها با حیثیت انسان بودنشان برای تعمیم نظام فطری: در این صورت فرد با احکام شرعی با سایر انسانها با رحمت و عطوفت برخورد میکند. در این صورت فضای کلی ارتباط با دیگران در جهت صلح و اصلاح است. بنابراین صفاتی مانند فتوت و مروت در این عطف ظهور مییابد.

اسلاید 11 :

عطف با انسانها با در نظر گرفتن همراهی و همصحبتی برای طی راه خدا جهت شفاعت حقیقی در راه خدا: همراهی در مسیر زندگی نظیر همصحبتی و همسری میثاقی برای عطف و ربط و مجرایی برای بروز عطوفت و رأفت است. بروز مودت و محبت در این عطف شرط همراهی است و کسانی که در این مسیر با هم مسیر الهی را میپیمایند به نام اولیاء میباشند. زیرا ساختار ولایت هدایت کننده ایشان است و برخی بر دیگر به دلایل فضلی که دارند ولیّ میباشند.

اسلاید 12 :

عطف با انسانها با در نظر گرفتن همآیینی برای بروز دینداری جهت اقامه دین در جامعه: آیین مشترک میتوانند منشأ عطف باشد در این صورت اجرای آیینهای دینی به نحو مطلوب موجب تأثیر و تأثر و ایجاد فضای ایمانی میگردد. ایمان و بروز آن که به مؤمنین نسبت داده میشود موجب بروز رابطه برادری و اخوت میگردد.

اسلاید 13 :

عطف با انسانها با در نظر گرفتن هممقصدی برای بروز سعی مشترک در جهت وصول به مقصد: داشتن مقصد مشترک بین افراد موجب عطف آنها با هم است. مقاصد الهی با قیام در راه خدا محقق میشوند و بروز قیام برای دیگران را قوّام بودن گویند. از جمله کسانی که به این جهت از عطف نائل میشوند مجاهدین هستند.

اسلاید 14 :

عطف انسان معیارهای الهی برای تشخیص درست از نادرست و حق از باطل: در این صورت فرد با رجوع به عقل و عقلانیت، خود را در معرض حسن قرار داده و با بروز عقلانیت به احسان دست مییابد. بنابراین چنین عطفی صفت محسن بودن را در فرد تثبیت میکند.

اسلاید 16 :

توان عطف با دیگران به عنوان انسان بودن آنها: این توان هنگامی فعال میشود که فرد با مفهومی به نام انسان آشنا میشود و حقوق هر کسی را به عنوان انسان بودنش محترم شمارد. در این صورت حقوقی که برای انسانها در رویارویی با انسانهای دیگر در نظر گرفته شده است را رعایت میکند. دوست داشتن و لطف کردن به مردم صرفنظر از اینکه از چه آئین و مسلکی هستند در فطرت انسان نوشته شده است و لازم است این حس در فرد زنده شود و بتواند مردم را بدون در نظر شئونات دیگری که دارند صرفا به خاطر انسان بودنشان احترام گذاشته، ادب نماید و دوست داشته باشد و بتواند با آنها ارتباط برقرار کند.

توان عطف با دیگران به عنوان دیندار بودنشان: این توان هنگامی فعال میشود که فرد با مفهومی به عنوان دین آشنا شده برای افراد دیندار شأنی مضاعف در نظر میگیرد. از آنجایی که تنها دین و دینداری است که میتواند سعادت انسان را تأمین کند وی برای این سطح از مردم ارزش خاصی قائل است و در این صورت رابطههای دینی و ایمانی شکل میگیرد و فرد علاوه بر حقوق انسان بود حقوق همآئین بودن را برای فرد اجرا میکند. زیرا فردی که با او مواجه است هم انسان است و هم دیندار. و این منجر به دو نوع ارتباط در دو سطح متفاوت میشود. دو نوع دوست شدن را میطلبد و اقتضای دو مدل احترام و ادب را داراست.

توان عطف با دیگران به عنوان برطرفکننده نیازها: از آنجایی که انسان نیازهای علمی، اقتصادی و . خود را در گرو رجوع به دیگران مییابد، لازم است علاوه بر دو مفهوم انسانیت و دیندایر یا ایمان به سطح دیگری از ارتباط که مربوط به نیازهای اوست نیز توجه داشته باشد. عالمی که از او علم به دست میآورد، همسایهای که با او در تعامل نزدیک قرار میگیرد و امنیت او در گرو تعامل درست با اوست، پزشکی که در هنگام ضرورت لازم است با او در ارتباط باشد و . هر یک از موارد یاد شده ضرورت ارتباط انسان با دیگران را از جهت نیازمندی میرساند و به این ترتیب سطح دیگر از عطف با چنین افرادی معنا پیدا میکند.

توان عطف با دیگران به اعتبار نزدیکی خویشاوندی: انسان در دل خانوادهای به دنیا میآید و برای خود قوم و قبیله و خویش و فامیلی دارد. طبیعی است برای هر انسانی روابط خویشاوندی روابطی مهم و اثرگذار است. بنابراین عطف با فامیل و خویشان چه فامیلی که از قبل بوده و چه فامیلی که به عنوان زوج یا زوجه و یا متعلقات آن به وجود میآید سطح جدیدی از رابطه برای فرد تعریف میشود. همراهی این رابطه با روابط دیگر که در فوق گفته شد استحکام آن را تشدید میکند.

توان عطف با دیگران به اعتبار ولایتی که بر فرد دارند: خداوند در زندگی انسان برخی را ولیّ او نامیده است که انعکاس دهنده حکم خدا به وی میباشند. نبودن این افراد به معنای بیخبر بودن از حکم خدا و تعطیل شدن عبودیت و اطاعت است بنابراین بالاترین و مهمترین رابطه مربوط به روابط ولایی است. در این صورت فرد میتواند در هر صحنه و عرصهای از زندگی ولیّ خدا را بشناسد و با عطف به او حکم خدا را اخذ نماید.

اسلاید 19 :

راههای شکوفایی بلوغ عاطفی

راه اول: شکوفایی عقل
راه دوم: شکوفایی تفکر در آیات
راه سوم: شکوفایی استعدادها
راه چهارم: شکوفایی حیات

اسلاید 20 :

نامهای دیگر بلوغ عاطفی

نیاز انسان به دیگران به صورت هوشیارانه و خردمندانه پس از شکوفایی عقل برای انسان موضوعیت پیدا میکند. در واقع همانطور که انسان به تدریج موضوع رجوع به عقل برایش مطرح میگردد موضوع نیاز به دیگران نیز به تدریج برایش مطرح میشود. این به معنای فهم نیاز به اجتماع نیست بلکه به معنای مدیریت این نیاز و هوشیارانه و ذاکرانه و عاقلانه ارتباط داشتن با دیگران و گسترش و یا کنترل آن بر مدار حق است. بر همین اساس میتوان به زمان به وجود آمدن چنین نیازی که با اجتماع و جمع و دیگران گره خورده است «بلوغ اجتماعی» گفت. طبعا این بلوغ بعد از «بلوغ عقلی» قرار دارد.

برای اینکه انسان بتواند با دیگران ارتباط داشته باشد و این ارتباط بر مدار حق و عقل باشد لازم است پیوندی بین خود و دیگران مشاهده کند. مبنای این پیوند که عقل و خرد است به آن «ودّ» گفته میشود. بنابراین میتوان به هنگامه رسیدن فرد به چنین توان پیوند خوردنی «بلوغ ودّی» اطلاق کرد. این بلوغ نیز بعد از بلوغ عقلی قرار دارد زیر مبنای آن رجوع به عقل است.

مهربانی و رأفت و رحمت عاقلانه به دیگران پس از بلوغ عقلی در فرد شکوفا میشود. به نحوی که فرد توان ارتباط از روی محبت و ودّ را یافته است از آنجا که مبنای این رأفت و رحمت باریتعالی است و حاصل آن تألیف بین افراد است میتوان به این توان شکوفا شده «بلوغ تألیفی» یا «بلوغ الفتی» اطلاق کرد.

همه موارد فوق توانی مربوط به محبت قلبی و رأفت درونی و ارتباط از روی لطف و رحمت است و تنها در قلبی خالی از گناه تحقق مییابد به همین دلیل میتوان به اعتبار توان قلب برای چنینی دریافت و پرداخت ارتباطی به این بلوغ، «بلوغ قلبی» گفت.

در متن اصلی پاورپوینت به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر پاورپوینت آن را خریداری کنید