بخشی از پاورپوینت

اسلاید 1 :

جلسه دوم آموزش مجازی
درس پارچه شناسی

اسلاید 2 :

روش های شناسایی الیاف :
لیف که ماده اولیه در تولید پارچه است؛ جنس و خاصیتهای متفاوتی دارد.که به راحتی قابل مشاهده و شناسایی نیست. اما در شرایط آزمایشگاهی و تحت انجام برخی آزمایش ها قابل شناسایی می شوند؛ که این روش ها عبارتند از:
1- روش سوزاندن
2- روش بزرگنمایی یا میکروسکوپی
3- روش حلّالیت

اسلاید 3 :

سوزاندن
سوزاندن الیاف، یکی از روشهای معتبر شناسایی الیاف است. به این صورت که مقداری از الیاف را جداکرده و به وسیله پنس روی شعله قرار می دهیم؛ الیاف با توجه به ماهیتی که دارند در برابر حرارت شعله، در فواصل مختلف واکنش هایی را از خود نشان می دهند.

از فاکتورهای مهم دیگری که باید هنگام آزمایش به انها توجه داشت؛ بوی حاصل از سوختن الیاف و خاکستر باقیمانده از لیف است. هر لیف با توجه به مواد تشکیل دهنده اش در فرایند سوختن، بوی خاصی ار خود متصاعد می کند؛ که این بوی حاصله در طول آزمایش از موارد مهم و قابل اهمیت است.
خصوصیاتی از قبیل رنگ خاکستر و میزان سختی و شکنندگی خاکستر باقی مانده از لیف نیز در پایان کار بسیار مهم است و یکی از نکات اساسی در شناسایی الیاف است.

اسلاید 5 :

بزرگنمایی یا میکروسکوپی
یکی دیگر از روش های معتبر شناسایی الیاف، مشاهده الیاف در زیر چشمی میکروسکوپ است. به این صورت که دسته ای از الیاف را جدا کرده سپس بر روی لام شیشه ای ازمایشگاه قرار داده؛ چند قطره گلیسیرین برای مشاهده بهتر روی الیاف ریخته، سپس لام دیگری را روی الیاف قرار داده و مقطع طولی الیاف در زیر میکروسکوپ مشاهده می گردد.

برای مشاهده مقطع عرضی الیاف نیز، دسته ای از الیاف را از روزنه ای که بر روی لام تعبیه شده عبور داده؛ سپس سر و ته الیاف را به وسیله تیغ بریده و مقطع عرضی الیاف را در زیر میکروسکوپ مشاهده می کنیم. با توجه به شکلی که از مقطع طولی و عرضی الیاف مشاهده می شود می توان جنس لیف مورد بررسی را تشخیص داد.
برای بررسی الیاف طبیعی مانند پشم و پنبه، باید توجه داشت که طول و ظرافت آنها با هم ارتباط دارند. معمولا پشم هایی که بلندترند ضخیم تر نیز هستند؛ این موضوع هم برای پشم گوسفندان نژادهای مختلف و هم برای پشم یک نوع گوسفند، صادق است. اما رابطه بین طول و ظرافت در الیاف پنبه متفاوت است و پنبه هایی که الیاف  بلند تر دارند معمولا ظریف ترهستند.

اسلاید 6 :

برخلاف الیاف طبیعی، طول الیاف مصنوعی را می توان بدون توجه به ظرافت آنها تنظیم کرد؛ زیرا هیچ رابطه ای بین طول و ظرافت این نوع الیاف وجود ندارد. اگر در یک عملیات ریسندگی بخواهیم از مخلوط الیاف مصنوعی و طبیعی استفاده کنیم (مانند نخهای پلی استر پنبه) باید طول و ظرافت الیاف مصنوعی را متناسب با الیاف طبیعی انتخاب کنیم.

بر اساس تفاوت هایی که بین ساختمان الیاف مختلف بر حسب ترکیبات سازنده شان وجود دارد، شکل ظاهری آنها نیز متفاوت است . مشاهده این اختلاف ها با بررسی سطح مقطع طولی و عرضی الیاف می تواند به عنوان دست مایه ای، جهت شناسایی تفاوت الیاف از یکدیگر مورد استفاده قرار گیرد. این تست به خصوص  در مورد شناسایی الیاف طبیعی (و گاه بازیافتی) می تواند روش مناسبی باشد، زیرا این الیاف دارای ساختمان شناخته شده و نسبتا منحصر به فردی هستند. اما در مورد الیاف مصنوعی، این امکان وجود دارد که با استفاده از یک شکل روزنه رشته ساز، به هنگام تولید الیاف ( بخصوص در روش ذوب ریسی)برای الیاف مصنوعی مختلف، شکل سطح مقطع مشابه ای را کسب نمود. البته در تولید الیاف مصنوعی نیز معمولا برای هر لیف شکل های شناخته شده ای وجود دارد. اما بطور کلی، نمی توان صرفا بر اساس اطلاعات کسب شده از طریق این تست قضاوت قاطعانه ای را انجام داد و باید حدسیات کسب شده از طریق این روش به کمک تست های شیمیایی تایید شود

اسلاید 8 :

تست حلّالیت
بعد از شناسایی ابتدایی الیاف به کمک تست های سوختن و بزرگنمایی، روش تست حلّالیت برای شناسایی دقیق و کامل الیاف استفاده می شود. در این روش که یکی از مطمئن ترین روش ها در شناسایی الیاف است؛ با توجه به این که هر لیف نسبت به مواد تشکیل دهنده اش حلّال مخصوصی دارد که در تماس با این حلّال واکنش نشان داده و حل می شود، مقداری از لیف مورد نظر را در لوله ازمایشگاهی قرار داده ودر شرایط دمایی مشخص، مقداری از حلّال مورد نظر را روی لیف ریخته و تغییرات را مرحله به مرحله ثبت می کنیم.

اسلاید 10 :

فصل سوم
نخ و پارچه

اسلاید 11 :

نخ
نخ به رشتههای باریک و بلندی گفته می شود که با روشهای ریسندگی و از در کنار هم قرار گرفتن الیاف به وجود میآید و کاربردهای مختلف در صنایع نساجی دارد.
کاربردهای نخ در صنایع نساجی عبارتند از :
الف) موقع دوخت: نخ جهت اتصال دو تکه پارچه به کار میرود.
ب) زمان تولید پارچه: نخ جزو اصلی و عموماً تنها جز تشکیل دهنده پارچه است.

اسلاید 12 :

نمره گذاری نخ
چون شکل نخ مدّور است، برای تعیین ظرافت و یا ضخامت آن، باید قطر آن را اندازه گیری کرد؛ اما چون اندازه قطر در امتداد طول نخ یکسان نبوده و تا حدی تغییر پذیر است، تعیین ضخامت به طریق دیگری به نام نمره گذاری نخ انجام می گیرد.

نمره نخ به دو طریق از روی نسبت موجود بین طول به وزن و یا برعکس وزن به طول مشخص می شود.

روش اول: نمره گذاری مستقیم
در این روش کمیت طول ثابت مانده و اندازه وزن متغیّر است، کاربرد این روش بیشتر برای نخ های تهیه شده از الیاف ممتد و یا یکسره(فیلامنتی) مانند پلی استر و نایلون خواهد بود.
 نمره گذاری تکس: عبارت است از وزن 1000 متر نخ بر حسب گرم.
نمره گذاری دنیر: عبارت است از وزن 9000 متر از نخ بر حسب گرم.
رابطه موجود بین انواع روشهای نمره گذاری نخ:
دنیر =9 ×تکس
دنیر = نمره انگلیسی پنبه / 5315
تکس = 9/ دنیر

اسلاید 13 :

روش دوم: نمره گذاری غیر مستقیم یا معکوس
در این حالت وزن ثابت و طول متغیّر است.
نمره نخ = وزن / طول
در سیستم نمره گذاری غیر مستقیم سه روش متداول است.
1-  روش متریک: عبارت است از تعداد کیلومتر هایی که در یک کیلوگرم نخ وجود دارد(یعنی وزن ثابت مانده و به طول نخ افزوده می شود، در نتیجه هر قدر نمره نخ افزایش یابد نخ باریکتر می گردد)؛ مثلاً نخ شماره بیست متریک شامل نخی به طول 20000 متر و به وزن 1000 گرم است ( به عبارت دیگر تعداد متر هایی که یک گرم وزن دارد).

2-  نمره گذاری انگلیسی: طول بر حسب Hank و وزن بر حسب پوند مورد محاسبه قرار می گیرد. یعنی نمره نخ برابر تعداد هانک هایی خواهد بود که در یک پوند وجود دارد.

3-  نمره گذاری به روش فرانسوی: در این روش طول بر حسب متر و وزن بر حسب گرم است. به این ترتیب که نخ نمره یک، 1000 متر طول و 500 گرم وزن خواهد داشت.

اسلاید 14 :

پارچه
پارچه لایه ی انعطاف پذیری است؛که ازدر هم رفتن و اتصال نخ ها با یکدیگر به وجود می آید؛ از آنجایی که پارچه اولین و مهمترین ماده اولیه در تولید پوشاک است، دارا بودن کیفیت و استانداردهای لازم تاثیر مستقیمی بر کیفیت تولیدات صنعت پوشاک دارد. از جمله فاکتورهای که جنس و کیفیت پارچه را مشخص می کند، می توان به نوع الیاف، رنگ پذیری، ساختمان فیزیکی اعم از : مقاومت، سایش، انعطاف پذیری، ارتجاع، استحکام و اصطکاک اشاره نمود.
بافت پارچه ها به سه دسته ی تاروپودی، حلقوی و بی بافت تقسیم می گردد که هر کدام از این دسته ها نیز دارای شاخه های متعددی است.

اسلاید 15 :

بافندگی حلقوی:
بافندگی حلقوی به دو دسته تقسیم می شود: بافندگی حلقوی پودی و حلقوی تاری.
بافندگی حلقوی پودی، هم به روش دستی و هم ماشینی امکان پذیر است. روش دستی، همان بافتنی سنتی و متداول است که با استفاده از میل بافتنی و نخ کاموا صورت می گیرد. در روش ماشینی، از ماشین بافندگی حلقوی پودی برای بافت پارچه استفاده می شود که عملیات تبدیل نخ به حلقه و اتصال حلقه های نخ به یکدیگر، توسط سوزن های ماشین بافندگی صورت می گیرد. پارچه های حلقوی پودی با ماشین های بافندگی تخت باف و گردباف بافته می شود که گاهاَ تریکو یا کشباف نیز نامیده می شوند.  یکرو (jersey) دورو (interlock) ریب (rib) جودون (pique) ، دورس (terry) و … از این نوع پارچه ها محسوب می گردد

اسلاید 16 :

برای بافت پارچه حلقوی پودی فقط یک نخ لازم است؛ به عبارت دیگر، تمام سوزن های ماشین بافندگی یک نخ را به شکل حلقه در می آورند. در این روش، ابتدا نخ به شکل حلقه در می آید و اتصال حلقه های مجاور در امتداد افقی، پارچه را تشکیل می دهد در انتهای رج اول، حلقه های رج دوم را تشکیل می دهد، به گونه ای که حلقه های رج دوم از میان حلقه های رج اول عبور می کند و به آنها متصل می شود. به همین ترتیب، رج های بعدی پارچه بافته می شود. اتصال حلقه های نخ در رج ها شکل می گیرد .

از ویژگی های مهم پارچه های حلقوی پودی این است که می توان آنها را به راحتی، رج به رج شکافت و در صورت پاره شدن یکی از حلقه ها و ایجاد سوراخ درحلقه های نخ در پارچه، احتمال در رفتن بقیه پارچه وجود دارد .
از دیگر ویژگی های پارچه های حلقوی پودی، کشسانی زیاد این پارچه ها است؛ به عبارت دیگر، این پارچه ها در امتداد طول و عرض به راحتی کش می آیند و افزایش طول می دهند.

اسلاید 17 :

بافندگی حلقوی تاری، فقط به روش ماشینی امکان پذیر است. در این روش، از ماشین بافندگی حلقوی تاری ، برای بافت پارچه استفاده می شود و عملیات تبدیل نخ به حلقه و اتصال حلقه های نخ به یکدیگر، توسط سوزن های ماشین بافندگی انجام می شود .

بر خلاف روش بافندگی حلقوی پودی که برای بافت پارچه فقط یک نخ لازم است، در روش بافندگی حلقوی تاری برای بافت پارچه به یک دسته نخ های تار نیاز است. هر یک از نخ های تار، توسط یکی از سوزن های ماشین بافندگی، جداگانه تشکیل حلقه می دهد. ایجاد اتصال بین ردیف های موازی کنار یکدیگر، با حرکت زیگزاگی نخ بین ردیف های مجاور صورت می گیرد؛ به عبارت دیگر، در روش بافندگی حلقوی تاری، ردیف های عمودی از حلقه ها، که به صورت موازی کنار یکدیگر قرار می گیرند و هم زمان به صورت زیگزاگ به یکدیگر متصل می شوند، پارچه را تشکیل می دهند.

از ویژگی های مهم پارچه های حلقوی تاری این است که به راحتی شکافته نمی شوند، همچنین قابلیت کشسانی این پارچه ها از پارچه های حلقوی پودی بسیار کمتر است.

اسلاید 18 :

پارچه بی بافت
"بی بافت" لایه ای است که از درهم رفتن و اتصال الیاف به یکدیگر با روش های مختلف، مانند روش های مکانیکی و حرارتی تولید می شود. در روش مکانیکی، با استفاده از سوزن زنی، درگیری و اتصال الیاف به وجود می آید؛ به این ترتیب که با وارد کردن ضربات، الیاف در بعضی نقاط با یکدیگر درگیر می شوند. الیاف در روش حرارتی، با عبور هوای داغ از روی لایه بعضی از نقاط الیاف ذوب می شوند و به هم می چسبند و به این ترتیب اتصال الیاف به وجود می آید .

پارچه های بی بافت بر خلاف روش بافندگی تاروپودی و بافندگی حلقوی، که ابتدا الیاف به نخ تبدیل و پس از درگیری و اتصال نخ ها، پارچه از اتصال و درهم رفتگی الیاف به وجود می آید، مراحل تولید کمتری دارد و بی بافت، مستقیما تولید می شود. در مقابل، استحکام پارچه های بی بافت از پارچه های تاروپودی و حلقوی کمتر و در نتیجه هزینه کمتر است. از مصارف گوناگون پارچه های بی بافت می توان به : پوشک بچه، دستمال کاغذی، بانداژ، لباس جراحان، ماسک، چای کیسه ای، روبالشی یک بار مصرف (مورد استفاده در هواپیما و قطار)، لباس های یک بار مصرف و. اشاره نمود .

در متن اصلی پاورپوینت به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر پاورپوینت آن را خریداری کنید