بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
نظریات توسعه ( توسعه نیافتگی )
مقدمه
سابقه نظری
- نظریه سرمایه داری مارکس
تبیینی از بهره کشی جهان سوم
تبیین هایی برای توسعه نیافتگی
- نظریه امپریالیسم لنین
- نظریه وابستگی :
* مقدمه
1. نظریه پل باران
2 . نظریه آندره فرانک (ناتمام)
3.نظریه والرشتاین (ناتمام)
اسلاید 2 :
نظریات توسعه نیافتگی : مقدمه
در نزد مارکس ، ساختار قشربندی اجتماعی ، نابرابری ها و تضادهای اجتماعی یکی از عوامل مهم تغییر و توسعه اجتماعی محسوب می شود
مارکس اهمیت زیادی به متغییر نابرابری و تضاد اجتماعی می دهد
صاحب نظران توسعه نیافتگی به تاسی از مارکس اهمیت زیادی به نابرابری های درون و بین جوامع به عنوان عامل توسعه نیافتگی جهان سوم می دهند
در خصوص امکان توسعه و صنعتی شدن جهان سوم در بین صاحب نظران توسعه نیافتگی اختلاف نظر وجود دارد
- برخی مثل آندره فرانک امکان توسعه جهان سوم را غیر ممکن و برخی نیز توسعه سرمایه داری صنعتی را در مقیاس وسیع ممکن می دانند
اسلاید 3 :
نظریه سرمایه داری مارکس
در حالیکه از دیدگاه نوسازی سوال این است که :
- « آیا کارآفرینانی هستند که بتوانند سرمایه مازاد را مصرف کنند ؟ »
سوال مارکس این است که :
- « این سرمایه مازاد ابتدا توسط چه کسی ایجاد می شود ؟»
پاسخ مارکس :
- سرمایه دار از طریق بهره کشی از کارگر این سرمایه مازاد را به دست می آورد
* توضیح مکانیسم کسب سرمایه مازاد یا بهره کشی با استفاده از نظریه ارزش اضافی
استدلال سه گانه مارکس در تبیین سرمایه داری :
* مرحله اول استدلال : تحلیل روش تولید سرمایه داری و نشان دادن تناقضات درونی سرمایه داری که باعث نابودی این نظام نیز خواهد شد
*مرحله دوم استدلال : نشان دادن اینکه تناقضات درونی سرمایه داری ، سبب دو قطبی شدن جامعه (طبقه بورژوا و طبقه کارگر) و در نتیجه تشدید تضادهای طبقاتی می شود
* سومین مرحله استدلال ، نشان دادن اینکه با افزایش تضاد و مبارزه طبقاتی ، انقلاب اجتماعی به نفع طبقه کارگر رخ می دهد و جامعه از فاز سرمایه داری خارج و وارد مرحله سوسیالیسم می شود
اسلاید 4 :
مرحله اول استدلال : تحلیل روش تولید سرمایه داری
انباشت سرمایه ناشی از رقابت در نظام سرمایه داری دو نتیجه در بر دارد :
1. تراکم و تمرکز ثروت در دست طبقه کوچک اما حاکم بورژوا
2. تزاید فقر در بین طبقه بزرگ اما پرجمعیت کارگر
مارکس در اثبات قانون تزاید فقر که اساس پیشگویی او از نظام سرمایه داری را تشکیل می دهد از چهار مفهوم بهره می گیرد :
1. ارزش اضافی یا استثمار
2. اضافه جمعیت نسبی
3. بحران یا دور تجاری
4. نسبت نزولی سود
- این چهارمفهوم ، تناقضات درونی یا نیروهای دیالکتیک هستند که سرمایه داری آنها را دردرون خود می پروراند و بدینوسیله اسباب نابودی خود را فراهم می آورد
اسلاید 6 :
تبیینی از بهره کشی جهان سوم
سرمایه داری تجاری
استعمارگرایی قدیم
استعمارگرایی جدید
اسلاید 7 :
سرمایه داری تجاری
انباشت سرمایه از طریق تجارت ، داد وستد و چپاول
دوره نخست رشد سرمایه داری از اوایل قرن 16 تا اواخر قرن 18 ادامه داشته است کی (1975) و امین (1976) ، نقش طبقه تجار اروپایی را دراین دوره تحلیل کرده اند
- تجاراروپایی از طریق نخبگان و رهبران محلی اهداف تجاری خود را دنبال می کردند
یکی از رایج ترین اشکال سرمایه داری تجاری ، تجارت برده بوده است
تجارت برده شامل یک سیستم مبادله سه ضلعی (اروپا- امریکا - افریقای غربی) بوده است
- نقشه مسیر تجارت برده
- استفاده از بردگان به عنوان نیروی کار ارزان قیمت
پیامدهای تجارت برده :
- تضعیف اقتصادی کشورهای افریقایی و حوزه کارائیب
* تضعیف نیروی کار محلی /بردگان نیروی کار بوده اند
* ضعیف شدن پول محلی
- وابستگی اقتصادی کشورهای افریقایی و حوزه کارائیب به دولت های اروپایی
* وابستگی به صدور منابع (محصولات زراعی و نیروی کار) و واردات کالاهای دستی از جامعه سرمایه داری
- تضعیف ساختار سیاسی جامعه افریقا
* جدایی بین نخبگان و رهبران محلی و توده ها
اسلاید 9 :
استعمارگرایی قدیم
تصاحب ، تسخیر و تسلط بر منابع و بازار کشورهای مستعمره
دوره اصلی استعمارگرایی : بین سالهای 1900-1850
کشورهای استعمارگر : انگلیس ، فرانسه ، آلمان ، اسپانیا ، ایتالیا ، هلند ، بلژیک و پرتغال
* نقشه استعمارگرایی درجهان در شروع قرن 19
استعمارگرایی بیش از سرمایه داری تجاری برای دولت های استعمارگر سودآور بوده است
- به دلیل پیشرفت سیستم های کشاورزی و معدنی و کنترل بیشتر بر نیروی کار
خصوصیات عمده استعمارگرایی :
1. مستعمره به عنوان تولید کننده مواد خام ارزان قیمت (محصولات زراعی و مواد معدنی) و دریافت
کننده کالاهای دستی یا مصنوعات از اروپا
- استفاده انحصاری ازمنابع مستعمره از طریق کمپانی های بزرگ سرمایه داری
- پشتوانه سیاسی کمپانی ها و اختیارات گسترده آنها در مستعمرات
2. استعمارگران به کارگران مزد بگیر برای کار در معادن و مزارع نیاز داشتند
- استفاده از کارگران روزمزد / انتقال و جابجایی کارگران از مناطق دوردست
3. استعمارگرایی یک سیستم قانونی و نظمی که مناسب حکومت بر مستعمره باشد را تحمیل می کند
- این سیستم تحمیلی ترکیبی از قوانین مرسوم محلی و قوانین اروپایی بوده است
- برخی از ساختارهای اقتدار محلی را برای تسلط برمستعمره حفظ می کردند
به طور کلی ساختار سیاسی اجتماعی مستعمرات تحت تاثیر روند های استعماری قرارداشته است
- از دیگر آثار استعمارگرایی : آثار زبانی ، مذهبی ، روابط اجتماعی و .
اسلاید 11 :
استعمارگرایی جدید
شکل جدیدی از استعمارگرایی است :
- تسلط اقتصادی _ اجتماعی از بیرون که متکی بر کنترل سیاسی مستقیم نباشد
- یک سیستم اقتصادی که سیاست های درونی آن از خارج هدایت می شود
استعمارگرایی جدید بعد از پایان جنگ جهانی دوم ظاهرشد
- تا اواسط دهه 1960 اغلب مستعمرات استقلال پیدا کردند و تا اواسط دهه 1970 همه مستعمرات به
ظاهر آزاد شدند
فرایندهای استعمارگرایی جدید :
- قوانین بین المللی و مقررات مرتبط با قیمت ها ، معاملات پولی و سیستم های بانکی
- نهادها و سازمانهای بین المللی
- شرکت های چند ملیتی ، تراست ها و کمپانی های بزرگ
منبع اصلی رشد اقتصاد جهانی در دوره بعد از جنگ جهانی دوم ، شرکت های چند ملیتی بویژه در امریکا بوده اند .
اصلی مشخصه استعمارگرایی جدید ، رشد شرکت های چند ملیتی است و متناسب با رشد این شرکتها ، کنترل بر مواد خام و نیروی کار کشورهای جهان سوم بیشتر می شود
حضور شرکت های چندملیتی ، هم حاکی از تمرکز فزاینده سرمایه و هم همگرایی تولید در مقیاس جهانی است
- گیروان(1976) پیش بینی کرده بود ، بیش از دو سوم دارایی جهان تا سال 2000 در اختیار حدود 400 شرکت
چند ملیتی قرار خواهد گرفت
تغییرات نهادی در مقیاس جهانی خود حاکی از بین المللی شدن سرمایه است
اسلاید 12 :
نظریه امپریالیسم
مقدمه تاریخی
نظریه امپریالیسم لنین
اسلاید 13 :
نظریه امپریالیسم : مقدمه تاریخی
* مارکس عقیده داشت ، دینامیزم های تولید سرمایه داری و انباشت سرمایه به کشورهای اروپایی محدود نمی شود ، با این حال روند توسعه بین المللی سرمایه داری کمتر مورد بحث قرار داد و به یک تحلیل عام ازخصوصیات اقتصادی نظام سرمایه داری بسنده کرده است
* لنین از اولین نظریه پردازانی است که از دیدگاه مارکس ، رشد بین المللی سرمایه داری را مورد تحلیل قرار داده است
* لنین در نظریه امپریالیسم خود (1966) اثر رشد سرمایه داری بر سایر کشور را مستقیما مورد بحث قرارنداده بلکه بیشتر دلائل نیاز سرمایه داری به گسترش جهانی را مورد تاکید قرارداده است
* صاحب نظران نئو مارکسیست ، امپریالیسم به عنوان رابطه بین قدرت مسلط و دولت های تابعه ای که تحت سلطه سیاسی آن هستند ، تعریف می کنند مثل امپراطوری روم ، مغول و چین
* اما لنین تعریف سیاسی از امپریالیسم را اختیار نکرده بلکه به یک تعریف اقتصادی از امپریالیسم تاکید می کند :
- امپریالیسم اساسا یک پدیده اقتصادی است که به یک مرحله خاصی از سرمایه داری محدود می شود ، مرحله ای که سرمایه داری با بحران سود آوری روبرو شده است
اسلاید 14 :
نظریه امپریالیسم لنین
امپریالیسم ، عمدتا نتیجه تلاش سیستم سرمایه داری برای حل بحران سود آوری خود است
* لنین عقاید مارکس را اینگونه ترسیم می کند :
مارکس گفته بود همچنانکه سرمایه داری از طریق صنعتی شدن و مکانیزاسیون رشد می کند ، با مشکلات بیشتری برای حفظ سود روبرو می شود
* با سرمایه گذاری بیشتر در کارخانه و تجهیزات آن، نرخ سود میل به کاهش پیدا می کند
* به عقیده مارکس ، کاهش نرخ سود به چند روش می تواند جبران گردد :
- به عنوان مثال : کاهش هزینه ماشین الات / افزایش بهره وری /کاهش دستمزد یا افزایش ساعات کار
لنین مدعی است مهمترین روش برای حفظ سود سرمایه داری ، این است که سرمایه داری پیشرفته در مقیاس جهانی گسترش پیدا کند
امپریالیسم جهانی چندین مزیت را فراهم می آورد :
الف. کنترل بر بازار جهانی
ب. دستیابی به نیروی کار ارزان قیمت
ج. فراهم سازی مواد خام ارزان قیمت
رابطه امپریالیسم و سرمایه داری برحسب چهارقضیه مرتبط با هم قابل توضیح است
اسلاید 15 :
رابطه امپریالیسم و سرمایه داری
لنین رابطه امپریالیسم و سرمایه داری برحسب چهارقضیه مرتبط با هم توضح می دهد :
1. حفظ سودآوری ، موسسات سرمایه داری در کشورهای پیشرفته ، صدور سرمایه به کشورهای مستعمره همراه با تقویت سیاسی و نظامی آنها توسط دولت های اروپایی است
2. این امر دستیابی به مواد خام مورد نظر و ارزان قیمت را در کشورهای مستعمره ممکن می سازد
3. این امر همچنین بدین معناست که سرمایه داری برای گسترش نفوذ خود در مستعمرات ، نیازمند سرمایه گذاری برای ساخت خطوط ریلی ، جاده ها و فرودگاهها ست
4. و چنین اقدامات توسعه ای به تمرکز و انباشت سرمایه در دست شرکت ها و موسسات انحصارگر ای فراملی می انجامد
انتقاد از نظریه امپریالیسم لنین
اسلاید 16 :
انتقاد از نظریه امپریالیسم لنین
تاکید زیاد بر وجه اقتصادی امپریالیسم در حالی که امپریالیسم می تواند وجوه مختلف داشته باشد و برحسب تعدد روابط مرکز- پیرامون قابل تعریف است (گالتونگ ،1971) :
- امپریالیسم اقتصادی : توسعه ازار تولید در کشورهای مرکزی و عدم توسعه ای ابزارها در کشورهای پیرامون
-امپریالیسم سیاسی : قدرت و ثبات در مرکز و بی ثباتی در پیرامون
-امپریالیسم نظامی : تولید تسلیحات در مرکز و عدم تولید در پیرامون
- امپریالیسم ارتباطی (رسانه ای)
- امپریالیسم فرهنگی ، برنامه های آموزشی اعتماد بخش در مرکز و عدم اعتماد به نفس در پیرامون
اسلاید 17 :
نظریه وابستگی : مقدمه
توسعه نیافتگی بیش از اینکه محصول ساختاراجتماعی یا ویژگی های اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی جامعه باشد محصول تاریخی ارتباط مداوم اقتصادی کشورهای توسعه نیافته (اقمار) و کشورهای توسعه یافته (مادر) است
کشورهای کشور توسعه نیافته ، به واسطه غارت استعماری از یک سو از توسعه محروم و از سوی دیگر در توسعه سرمایه داری سهیم شده اند
اقتصاد امپریالیستی و نظام سیاسی جهانی اصلی ترین عامل ایجاد و تداوم توسعه نیافتگی است
برای درک و تبیین پدیده توسعه نیافتگی ضرورت دارد روابط کشورهای توسعه نیافته و کشورهای توسعه یافته ، در چهارچوب یک نظام جهانی واحد مورد بررسی قرار گیرد
نظام جهانی سرمایه داری کنونی ، محصول تاریخ مشترک قدرت های استعماری و توسعه طلبی آنها از قرن 16 به بعد در مناطق توسعه نیافته امروزی است
این دیدگاه که ارتباط با جوامع پیشرفته و صنعتی باعث پیشرفت و توسعه کشورهای توسعه نیافته می شود ، مردود است
دلیل اینکه سرمایه داری غربی در کشورهای اقماری توسعه پیدا نکرده ، این بوده که قسمت عمده محصول مازاد کشاورزی وصنعتی که در این کشورها تولید می شده ، به درون اقتصاد سرمایه داری منقل شده است
نظریه وابستگی و نظریه امپریالیسم دو طرف یک معادله هستند .
- در بررسی روابط کشورهای توسعه یافته و توسعه نیافته ، نظریه امپریالیسم بر جریانات داخلی کشورهای
توسعه یافته تاکید دارد و نظریه وابستگی برجریانات داخل کشورهای استعمارزده یا وابسته
اسلاید 18 :
نظریه پل باران
عوامل خارجی ( استعمار بین المللی ) تعیین کننده و عوامل داخلی ، تشدیدکننده شکاف و تعارض در روابط بین کشورها (مرکز – پیرامون ) است
استعمار علت اصلی توسعه نیافتگی و شرایط داخلی ، زمینه ساز توسعه است
- نقش استعمار در توسعه نیافتگی هند و فقدان گذشته استعماری باعث توسعه صنعتی ژاپن
دو نوع استعمار وجود دارد : استعمار اسکانی و نیمه اسکانی
استعمار اسکانی منجر به توسعه و استعمار نیمه اسکانی مانع توسعه بوده است
علل درونی توسعه نیافتگی با تکیه بر مفهوم مازاد اقتصادی (economic surplus )
1. مصرف اضافی جامعه
2. کارکنان غیر مولد
3. بی بند و باری و سوء اداره دستگاه تولیدی
4.عدم تولید محصول به علت بیکاری ناشی از هرج و مرج تولید سرمایه داری و نارسایی تقاضای موثر
- مصرف اضافی طبقات بالا ، افزایش سپرده های بانکی در داخل و خارج ، بوروکراسی زائد
- خرج تاسیسات نظامی پرهزینه و سهم بری سرمایه داران بیگانه
اسلاید 19 :
استعمار اسکانی و نیمه اسکانی
در استعمار اسکانی مناطق تحت استعمار جزیی از جامعه اصلی (مرکز) محسوب می گردید و لذا با توسعه همراه بود
- مثل کانادا ، استرالیا و امریکا
- این مناطق خالی از سکنه و یا تعداد سکنه آن کم است
- و استعمارگران فرهنگ و تمدن خود را به درون آن انتقال می دهند
در استعمار نیمه اسکانی ، مناطق تحت استعمار اولا جمعیت زیادی داشتند و در ثانی دارای فرهنگ بومی و غنی بودند و ورود استعمار باعث استقرار کشاورزی تک محصولی و از بین رفتن صنایع ملی آنها و در نتیجه توسعه نیافتگی آنها گردید
اسلاید 20 :
)economic surplus مازاد اقتصادی
تفاوت بازده جاری واقعی و مصرف جاری واقعی جامعه
دو نوع مازاد اقتصادی : بالفعل و بالقوه
- مازاد اقتصادی بالفعل :
تفاوت محصول بالفعل از مصرف بالفعل ، مقدار آن برابراست با پس انداز جاری یا انباشت سرمایه .
این سرمایه به شکل دارائی های گوناگونی است که طی زمان معین بر ثروت جامعه افزوده شده است مانند امکانات ، تجهیزات تولید ، موجودی انبارها ، موجودی ارز و طلا
- مازاد اقتصادی بالقوه :
تفاوت مصرف ضروری از محصولی که تولید آن با شرایط فنی و با امکانات تولیدی موجود ، ممکن باشد
لازمه بوجودآمدن مازاد بالقوه ، تغییر اساسی در سازمان تولید ، و توزیع و درساخت اجتماعی است