بخشی از مقاله

قلمزنی


مقدمه
سرزمین پهناور ایران پیوسته خواستگاه خلق هنرهای ناب،اصیل و معنوی در عین حال متناسب با زندگی مردم و آداب و رسوم جوامع و اقوام خود بوده است.
قلمزنی و کاربرد فلزات طبق مستندات تاریخی موجود و مسبوق به بیش از هزار سال قبل از میلاد می باشد.آثار بجا مانده در هردوره و اعصار گوناگون خود نمایانگر حرکتی متداوم و لاینقطعی است که علاوه بر نمادهای عینی و مادی که در قالب ظروف،جام ها و…قلمزده شده به وجود آمده نماینگر فضای روح بخش و معنوی است که ریشه در باورها و اعتقادات حاکم بر دورۀ خود داشته است و نهایتا موجب بروز پدیده های قدسی و یا هنرهای معنوی و مبدأگرا گردیده

 

است.قلمزنی و هنرهای دیگر از این دست تنها فعالیت انسان مسلط و یا صنعتگر و ابزارساز در به کار بردن قلم و چکش بر روی قطعه یا ظرف فلزی نیست بلکه بر گرفته از شوق و دیگر وجوح تمایز انسانی در بکارگیری تعمق و تعمل وی می باشد. انسانی باهوش و زیرک که با جوهرذکاوت دست به مکاشفه ای عمیق در طبیعت و مخلوقات می زند و به تکاپویی بر می خیزد که موجب بروز و تبلور حرکتی انفعالی خودآگاه به نام خلق اثر هنری که آمیخته ای از شعف ناخودآگاه فطری در بطن و ابزار و ادوات و مواد و مصالح در جهان مادی است می گردد.


هنر قلمزنی عبارت است از تزئین و کندن نقوش بر روی اشیا فلزی به ویژه مس،طلا،برنج و یل به عبارت دیگر ایجاد خطوط و نقوش به وسیلۀ قلم با ضربۀ چکش بر روی اجسام فلزی. مس به سبب نرمی و شکل پذیری که دارد،در هنر قلمزنی متداول تر از سایر فلزان است.از سوی دیگر به اعتقاد باستان شناسان و

مورخان هنر،مس،نخستین فلزی است که در هنر فلز کاری و قلمزنی مورد توجه انسان قرار گرفت.هنر قلمزنی یکی از رشنه های هنرهای سنتی ایران است که می توان ن رآ در دسته بندی،در ردۀ هنرهای صناعی و در گروه فلزکاری قرار داد.قلمزنی هنری والا و ارزشمند در فرهنگ سنتی و هنرهی معنوی ایرانیان است و از جایگاه ویژه ای برخوردار است،که به کمک ذوق و اندیشه هنرمند ایرانی با تأثیر از آداب،سنن،فرهنگ و مذهب،در بیان آرا و عقاید ایرانیان به زیباترین شئ فلزی نقش بسته و در درازنای تاریخ رویدادها و تحولات گوناگون پشته سر گذاشته و ماندگاری آن را به نسل های بعد منتقل کرده است.


هنر قلمزنی روی فلز از آن رو بیشتر مورد توجه هنرمندان است که از دوام و بقای بیشتری نسبت به سایر اشیا برخوردار است. نقش مایه‌ها و نمادهای نقوش در ادوار تاریخی و فرهنگی گوناگون بر اساس دگرگونی های عقیدتی و فرهنگی متفاوت اند و تحت تاثیر و تاثیرات شرایط اجتماعی تغییر می کند و سیر تحول را به دنبال خود دارند.

پیشینه هنر قلمزنی در ایران
پیشینه قلمزنی به زمان سکاها یا سیت‌ها نسبت داده می‌شود که نژاد آریایی داشتند دوره پیش از تاریخ
پیشینه این هنر در ایران، تاریخ روشنی ندارد و از اثر مستندی که بیانگر نخستین مکان یا نخستین شیء باشد که بر روی آن قلمزنی، چکش کاری و یا حکاکی شده‌است، اطلاع دقیقی در دست نیست.کاربرد فلز، به ویژه مس در ایران و خاور نزدیک به چند هزار سال پیش از میلاد می‌رسد (لک پور، ۱۳۷۵، ص۷).


در اواخر هزاره دوم و اوایل هزاره اول پیش از میلاد هنر و صنعت فلزکاری در نقاط گوناگون ایران به ویژه در شمال و شمال غرب و حاشیه جنوبی دریای مازندران شکوفایی داشته‌است. از آثار مهم به دست آمده در این دوره جام طلای حسنلو است که در۱۳۳۵ ه.ش کشف شد و دارای نقوش برجسته چون خدایان سوار بر گردونه یا ارابه‌ است.


در هزاره اول پیش از میلاد فلزکاری و قلمزنی در ایران از رونق و اعتبار ویژه‌ای برخوردار بوده‌است و آثار با ارزشی از آن دوران بر جای مانده که از جمله آن‌ها جام‌های طلای مارلیک است.


هنر قلمزنی در دوره اسلامی
در قرون اولیه اسلامی، اعراب که مسلّماً خود هنری نداشتند، هنر قلمزنی دوره ساسانی را مورد تقلید قرار داده و در سده‌های بعد در اثر علاقهٔ هنرمندان ایرانی به مذهب و گرایش آنان به اسلام، با تأثیرپذیری از آرا و عقاید اسلام، در خلق آثار فلزی پیدا کردند و کم کم نقوش بی نظیر و طرح‌های بومی و اسطوره‌ای ایرانی جای خود را به خطوط کوفی و آیات و احادیث داد. در دورهٔ سامانیان هنر قلمزنی در اثر تبادلات تجاری به سایر ممالک اسلامی راه یافت. اشیای قلمزنی شده دوران دیلمیان در موزه‌های ایران از جمله آثار معروف این دوره‌است. از سده‌های اولیه تا قرون سوم و چهارم قمری اشیای فلزی در ایران به سبک زمان ساسانی ساخته می‌شد. مکتب قلمزنی خراسان در سدهٔ چهارم قمری شکل گرفت و در دورهٔ سلجوقی به اوج کمال خود رسید.

هنر قلمزنی در دورهٔ سلجوقی
سلجوقیان در اوایل سدهٔ پنجم قمری (۴۲۹) از ترکستان به ماوراءالنّهر آمدند و سکونت گزیدند و سپس خراسان را متصرّف شدند. با علاقه‌ای که حکام سلجوقی به هنر داشتند، هنر قلمزنی همچون سایر رشته‌های هنری حمایت شد و گسترش چشم گیری یافت.


ایجاد نقوش گیست باف شامل نوارهایی در تزیینات ظروف به شیوه و سبک بسیار زیبا متداول شد. در این دوران ترصیع فلزات به صورت مفتول‌های طلا، مس و نقره و یا ترصیع ظروف مفرغی با مفتول مس رایج شد. از کارهای بسیار زیبا در این دوره مشبک کاری روی فلز است.


هنر قلمزنی خراسان که در قرن پنجم و ششم قمری، هم‌زمان با حکومت سلجوقی در شرق به ویژه خراسان و ماوراءالنّهر رواج یافته بود، پس از حملخ مغول به دلیل ویران شدن بسیاری از مراکز هنری این منطقه و مهاجرت هنرمندان به غرب و میان رودان، در آن نواحی تداوم یافت. هنر فلزکاری خراسان از شرق شروع شد و در غرب رشد و گسترش یافت (روح فر، ۱۳۷۸، ص۸۰).

هنر قلمزنی
هنرهاي‌ سنتي‌ ايران‌ ، هنرهاي‌ اصيل‌ مردمي‌ هستند . هنرهايي‌ كه‌ از فطرت‌ پاك‌ مردم‌ نشأت‌ مي‌ گيرند.اين‌ هنرها از ديرباز در تمامي‌ شئون‌ زندگي‌ مردم‌ رسوخ‌ كرده‌ و به‌ صورت‌ جزئي‌ تفكيك‌ ناپذير درآمده‌اند. رحل‌ قرآن‌ ، منبر مسجد ،تنگ‌ گلاب‌ و فرشي‌ كه‌ به‌ عنوان‌ زيرانداز به‌ كار مي‌ رود، همه‌ و همه‌ نشان‌ از پيوند هميشگي‌ هنر و آيين‌ ،آداب‌ و زندگي‌ مردم‌ دارد.


طوفان‌ حوادث‌ دوران‌ ،نتوانسته‌ صخرة‌ پر صلابت‌ هنر ايران‌ را فرسايش‌ و تغيير دهد.
هنر گذشتة‌ ايران‌ ، بسان‌ صدفي‌ است‌ كه‌ موج‌ بلند و شكوفاي‌ اسلام‌ ،آن‌ را صيقل‌ داده‌ وبه‌ گوهري‌ ناب‌ تبديل‌ كرده‌ و به‌ ساحل‌ سرزمينهاي‌ مختلف‌ افكنده‌ است‌ . شايد اغراق‌ نباشد اگر بگوييم‌ ،بررسي‌ و شناخت‌ هنرهاي‌ سنتي‌ ايران‌ ، مقدمه‌اي‌ بر شناخت‌ هنر جهان‌ مي‌ باشد .
اين‌ هنرها، ازگذشته‌ دور تاكنون‌ ، بدون‌ تغييرات‌ زياد، باقي‌ مانده‌اند و اگر به‌ آنها توجه‌ نشود رفته‌ رفته‌ به‌ بوتة‌ فراموشي‌ سپرده‌ خواهند شد. از اينرو ، سعي‌ بر آن‌ بوده‌ ، تا گامي‌ هر چند لرزان‌ در جهت‌ شناساندن‌ هنرهاي‌ سنتي‌ ايران‌ ونحوة‌ اجراي‌ آنها برداشته‌ شود.


سابقه‌ تاريخي‌ قلمزني‌ هنر قلمزني‌ سابقه‌اي‌ بس‌ طولاني‌ و تاريخي‌ دارد. دليل‌ اين‌ ادعا؛اشيايي‌ است‌ كه‌ مربوط‌ به‌ هزاران‌ سال‌ پيش‌ مي‌ باشند . پايداري‌ فلز در شرايط‌ مختلف‌ باعث‌ حفظ‌ مدارك‌ پيشينة‌ قلمزني‌ شده‌ است‌ .
سابقة‌ تاريخي‌ اين‌ هنر به‌ «سيت‌ »ها يا «سكا»ها باز مي‌گردد.سيتها در حدود پنج‌ تا هفت‌ هزار سال‌ پيش‌ در قفقاز يا جنوب‌ روسية‌ فعلي‌ زندگي‌ مي‌كرده‌اند .آنها به‌ احتمال‌ زياد از نژاد آريايي‌ بوده‌اند .اين‌ قوم‌ در هنر قلمزني‌ به‌ بالاترين‌ درجه‌ از پيشرفت‌ و ابداع‌ رسيده‌ بود.مواد و مصالحي‌ كه‌ آنان‌ بكار مي‌بردند عمدتا"از طلا، نقره‌ و برنز تشكيل‌ مي‌ شد. درميان‌ شاهكارهاي‌ سيتها مي‌توان‌ از طرحي‌ نام‌ برد كه‌ نشان‌ دهندة‌ دقت‌ و ظرافت‌ در كار آنهاست‌ و آن‌ پرداخت‌ تصاوير

شخصي‌ مي‌باشد كه‌ با انبر مشغول‌ كشيدن‌ دندان‌ پيرمردي‌ است‌ .در خطوط‌ چهرة‌ پيرمرد حالت‌ درد بخوبي‌ نمايان‌ است‌.شگفت‌ آنكه‌ اين‌ طرح‌ قلمزني‌ بر روي‌ سطحي‌ به‌ اندازة‌ يك‌ بند انگشت‌ اجراشده‌ است‌ .ازنمونة‌ بارز ديگري‌ نيز مي‌ توان‌ نام‌ برد كه‌ عبارت‌ است‌ از سينه‌ ريزي‌ كه‌ روي‌ سطح‌ هر سكة‌ آن‌ ،يك‌ صحنه‌ از زندگي‌ ،به‌ معناي‌ دقيق‌ نقش‌ شده‌ ،مثلا"زني‌ كه‌ مشغول‌ دوشيدن‌ گوسفنداست‌.
بطور كلي‌ آنها با فرو بردن‌ و برجسته‌ كردن‌ سطح‌ فلزات‌ حالات‌ آدمي‌ رانشان‌ مي‌ دادند .


ازديگر نمونه‌هاي‌ تاريخي‌ قلمزني‌ بايد از برنزهاي‌ لرستان‌ نام‌ برد كه‌ متعلق‌ به‌ سه‌ هزارسال‌ پيش‌ هستند واز لحاظ‌ كيفيت‌ رقيبي‌ جدي‌ براي‌ سيتها محسوب‌ مي‌ شوند. به‌ عنوان‌ نمونه‌ مي‌ توان‌ برنزي‌ رامثال‌ زد كه‌ به‌ شكل‌ دو مرغابي‌ نزديك‌ به‌ هم‌ گردنهايشان‌ دريكديگر پيچيده‌ شده‌ ،قلمزني‌ كرده‌اند. از اين‌ شي‌ به‌ عنوان‌ سر تبر استفاده‌ مي‌كرده‌اند.


بعد از اين‌ دو طايفه‌ به‌ هخامنشيان‌ و ساسانيان‌ مي‌رسيم‌ ،تكنيك‌ كارايشان‌ همانند سيتهاست‌ ،بااين‌ تفاوت‌ كه‌ كيفيت‌ كار آنان‌ به‌ پاي‌ سيتها نمي‌ رسد.
ساسانيان‌ بيشتر صحنه‌هاي‌ زندگي‌ بزمي‌ و رزمي‌ اشراف‌ را قملزني‌ كرده‌اند .در قلمزني‌هاي‌ اين‌ دوره‌ ،بر صورت‌ اشخاص‌ خنده‌اي‌ تصنعي‌ مي‌بينيم‌ .متأسفانه‌ در موزه‌هاي‌ ايران‌ از هنر سيتها نمونه‌اي‌ وجود ندارد.تعدادي‌ از اشياء قلمزني‌ ساسانيان‌ در موزة‌ «ارميتاژ» شهر لنينگراد روسيه‌ موجود است‌ كه‌ عبارتنداز ظروف‌ گوناگون‌ ،جام‌ وغرابه‌ ها. بعد از ساسانيان‌ تا اوايل‌ دورة‌ سلجوقي‌ اثر فلزكاري‌ شاخصي‌ بدست‌ نيامده‌ است‌.


در دورة‌ سلجوقي‌ ، ساختن‌ اشياء مسي‌ و مفرغي‌ كه‌ روي‌ آن‌ رابه‌ وسيلة‌ قلمزني‌ تزيين‌ مي‌نموده‌اند ، بسيار متداول‌ گشت‌ . هنر قلمزني‌ سلجوقيان‌ پيشرفته‌ است‌ ، اما فرورفتگي‌ و برجسته‌ كاري‌ ندارد. سطوح‌ كار صاف‌ است‌ و بر روي‌ آن‌ تنها خراش‌ يا خط‌ ايجاد كرده‌اند. از اين‌ دوره‌ ، ظروف‌ گوناگون‌ و پاية‌ شمعدانها ، ديگها، هاونها و ديگر اشياء مسي‌ به‌ جاي‌ مانده‌ است‌ . يكي‌ از تزيينات‌ عمدة‌ اين‌ ظروف‌ را خط‌ كوفي‌ تشكيل‌ مي‌ دهد.


روش‌ كار قلمزنان‌ دورة‌ سلجوقي‌ هنوز هم‌ در كارگاههاي‌ قلمزني‌ اصفهان‌ و شيراز رواج‌ دارد. در دوره‌هاي‌ بعد همچنان‌ هنرقلمزني‌ وساختن‌ اشياءفلزي‌ مرسوم‌ بود و از دورة‌ تسلط‌ مغولها و تيموريان‌ آثار فلزي‌ بسيار ظريفي‌ به‌ جاي‌ مانده‌ است‌ .


اين‌ هنر در دورة‌ صفويه‌ وارد مرحلة‌ جديدي‌ مي‌ شود ؛ بدين‌ معني‌ كه‌ طرح‌ مينياتورهاي‌ اين‌ زمان‌ ،تأثير شگفتي‌ روي‌ هنر قلمزني‌ و نقش‌ اشياء فلزي‌ مي‌گذارد. از اين‌ دوره‌ ، پاية‌ شمعدانها و مخصوصا" اسطرلابهاي‌ قلمزدة‌ نفيسي‌ باقي‌ مانده‌است‌ .
درعصر صفويه‌ تكنيك‌ اوج‌ مي‌ گيرد ،اما روش‌ به‌ همان‌ صورت‌ دورة‌ سلجوقيان‌ باقي‌ مي‌ ماند.تكنيك‌ ايشان‌ ديگر قديمي‌ نيست‌ و طرح‌ كارها دگرگون‌ مي‌شود ولي‌ به‌ دليل‌ قدمت‌ سلجوقيان‌ ،كار آنها از ارزش‌ بيشتري‌ برخوردار است‌ .
بعداز صفويه‌ و گذران‌ چند حكومت‌ كوچك‌ و ناپايدار، به‌ عهد قاجار مي‌رسيم‌ .دراين‌ دوره‌ ،آثار قلمزدة‌ بسياري‌ براي‌ اماكن‌ مقدسه‌ ،مقابر و زيارتگاهها تهيه‌ شده‌ كه‌ در نوع‌ خود داراي‌ ارزش‌ است‌ .


تكنيكها
حال‌ لازم‌ است‌ اشاره‌اي‌ به‌ تكنيك‌ بعضي‌ از دوران‌ هنر قلمزني‌ داشته‌ باشيم‌ .
در زمان‌ سيتها امر مهم‌ اين‌ بوده‌ است‌ كه‌ كار كاملا"يك‌ پارچه‌ باشد. فرق‌ عمدة‌ ميان‌ تكنيك‌ ساسانيان‌ و سيتهااين‌ است‌ كه‌ در هنر ساسانيان‌ فقط‌ فرورفتگي‌ و برجسته‌ كاري‌ نمايان‌ است‌ و صور و خطوط‌ ،آن‌ حالت‌ دقيق‌ راندارند ،حال‌ آنكه‌ در هنر سيتها حتي‌ حالت‌ صورت‌ و چهره‌ كاملا" دقيق‌ است‌ .
در تكنيك‌ سلجوقيان‌ به‌ طرحهاي‌ متنوعي‌ برمي‌خوريم‌ و به‌ تبع‌ آن‌ ، شيار و خراش‌ زياد است‌ . هنرمندان‌ فلزكار سلجوقي‌ گاه‌ چند فلز مختلف‌ رادر هم‌ جا گذاري‌ مي‌كرده‌اند كه‌ به‌ آن‌ «ترصيع‌ » مي‌ گويند و گاه‌ تصاويري‌ از مينياتور را با قلمزني‌ ايجاد مي‌كرده‌اند .البته‌ در دورة‌ ساسانيان‌ هم‌ ،هنرمند دو يا چند فلز را باهم‌ به‌ كار مي‌برده‌ است‌ ،اما پيدايش‌ شيوة‌ در دورة‌ صفويان‌ به‌ اوج‌ مي‌ رسد.


درتكنيك‌ صفويان‌ از طرحهاي‌ قالي‌ نظير ختائي‌ ،اسليمي‌ ولچك‌ ترنج‌ نيز استفاده‌ به‌ عمل‌ آمده‌ است‌ . همچنين‌ از روش‌ ميناكاري‌ و مشبك‌ سازي‌ فلز بهره‌ مي‌ گرفتند.
به سمت جنوب شرقی شهر حرکت می کنم.از کوچه و پس کوچه های قدیمی و باریک و گاها در هم می گذرم، ابتدا از شکوفه و بعد به باغچه بیدی می‌رسم، و انتهای آن را دست راست می‌گیرم و می‌روم تا به میدان سرآسیاب دولاب می‌رسم . کمی سر در گم به دنبال آدرس، وارد خیابان جوادیه می‌شوم و به دنبال پاساژ جوادیه . خوشحال و پر اضطراب . نمی دانستم با چه کسی قرار است ملاقات کنم. یعنی می دانستم ، اما خیلی کم. اطرافیان همگی نظر مشترکی نسبت به او داشتندهم او را مردی صاحب روح بزرگ می‌دانستند.

 

کمی نزدیکتر که شدم آقای مسنی سلام داد. با تعجب، جواب دادم. در ابتدا آشنا نبود ولی به دلیل آن نشانی مشترک شناختم . پیر مردی با صورتی بشاش ولی رنج دیده.
به سمت داخل پاساژجوادیه حرکت می‌کنیم و در گوشه ای کوچک به مغازۀ استاد می‌رسیم . فضایی کوچک که این همه سال چنین بزرگی را در خود جای داده بود . سر صحبت را با استاد باز کردم و کمی هم درد دل کردیم.


استاد ابتدا از خود می‌گوید و گذشته . گذشتۀ شیرین و گاها تلخ و یا به اعتقاد استاد “خواست خدا و مصلحت”.
ایشان در سال 1322 شمسی در رشت متولد شده است . در آن دوران وضع اقتصادی مردم مناسب نبود ، این مسئله ناخواسته دامن گیر این خانواده هم شده بود . دو برادر ایشان در تهران مشغول به کار قلمزنی بودند ، و به دلیل مشکلات اقتصادی افراد خانواده منجمله ایشان را با خود به تهران آوردند. ایشان با سن کمی که داشند، در تهران شروع به شاگردی در مشاغلی مانند نجاری و کفاشی کردند و روزی ایشان حصیری که مخصوص شمال بود، و در تابستان به عنوان زیرانداز استفاده می شد را به کارگاه استاد دو برادر برده، که نام استاد جواد آقا ، معروف به جواد فشنگی بود برد.او از ایشان خوشش آمده و به او پیشنهاد داد که پیش او مشغول به کار شود، و گفت ا ز فردا به شما پنج ریال می دهم به عنوان پادو .


وی سه سال این کار را ادامه دادند، زیرا کارها در آن زمان هنری نبود و صرفا بازاری بود . بعد از سه سال ، یک حلب روغن را برش داده و آن را قیر کرده و شروع به کار کردند ، که این دوره در واقع شروع کار قلمزنی ایشان بود. در ادامه صحبت استاد سوالاتی از ایشان پرسیدم، راجع به فعالیّت ها، آثار و... که می‌خوانید:

1- لطفا بفرمایید؛ تاریخ به وجود آمدن هنر قلمزنی و مکان پیدایش این هنر کجا بوده است؟
ج. مکان مشخصی نداشته، و در همه جای ایران بوده اند. مانند اصفهان و شیراز که در یک دورانی عده ای در آنجا و مکان های دیگری بودند و این کار را انجام می دادند و متعلق به جای خاصی نیست.


2- مهمترین کشوری که این هنر را از کشور مبدأ به غنیمت برده است، کدام است؟
ج. انگلیس کشوری بوده که با جنگ و سیاست این هنر را به غنیمت برده .
3- آیا در ابتدا حرفه ای تزئینی بوده یا کاربردی؟
ج. بستگی به زمان ان هنر داشته، مثلا در زمان سکاها کاربردی بوده، ولی در زمان های بعدی تبدیل شد به ظروفی که در حال حاضر تزئینی است . مانند : قفل ها و ...


4- آیا این هنر با دیگر هنرهای ایرانی وجه اشتراکی دارد؟
ج. می تواند داشته باشد. زیرا ما از آنها استفاده می کنیم. مانند: نگارگری، که در هنر معرق هم استفاده می شود.
5- برجسته ترین آثار این رشته در چه دوره ای، چه شهری و به دست چه کسانی بوده است؟
ج. اسمی از کسی نیست، زیباترین کارها هم مربوط به زمان ساسانی است که در موزه های مختلف دنیا وجود دارد.
6- اوج طلایی این رشته کی بوده است؟


ج. همان دوران سکاها و ساسانی ها و بدترین دوران، دوران قاجار بوده که برای این هنر هیچ حرکتی نکرده اند.
7- هم اکنون بهترین مکان برای آموزش این هنر، کجای ایران است؟
ج. در اکثر شهرها، شاگردانی که این دوره را دیده اند مشغول آموزش هستند، ولی بهترین شهرها در حال حاضر تهران و اصفهان است.
8- آیا این رشته برای یادگیری نیاز به رشتۀ دیگری به عنوان پیش نیاز دارد؟
ج. طراحی اصل کار است. اگر طراحی را بلد باشد عالیست.


9- چه زمانی باید طی شود، که یک فرد مبتدی به یک فرد حرفه ای تبدیل شود؟
ج. بستگی به استعداد او دارد. طی 5 تا 10 سال کاردرست، کافیست.


10- آیا این رشته به وسیلۀ میراث فرهنگی به عنوان یک هنر جهانی معرفی شده است؟
ج. بله، ولی نه آنچنان که پشت آن را بگیرند. از هنری مانند موسیقی دائما در رسانه ها صحبت می شود، ولی باقی هنرها یا در پایان شب پخش می شود و یا آنقدر کوتاه که به دیدن نمی رسد.
11- آیا شرایط جامعه و توجه مسئولان نسبت به کارهای شما و همکارانتان در این حرفه مناسب بوده است؟
ج. مسئولان ردۀ بالا از نظر بودجه و امکانات دریغ نداشته، ولی مشکل در رده های پایین تر است.


12- از نظر تحقیقاتی آیا تا به حال به این رشته بهایی داده شده است، اگر چنین است محقق برجستۀ این رشته کيست؟
ج. محقق ایرانی به آن صورت نداریم، ولی پپ بیشترین خدمت را به هنر ما کرده است.
13- پیشنهاد شما برای بهبود آموزشی این رشته و علاقمند تر شدن جوانان به این رشته چیست؟


ج. امکانات و مکان مناسب در اختیار آنها قرار داده تا بتوانند در آنجا به این هنر بپردازند. به دلیل صدای بسیار، نمی شود در محل دیگری این کار را انجام داد.
14- لطفا در مورد اقدامات خودتان، در مورد توسعۀ این رشته توضیح دهید؟


ج. بنده هر پیشنهادی را برای آموزش این رشته، در هر کجای ایران را پذیرفته وو با هر امکاناتی به آنجا رفته و این هنر را با جان و دل به علاقه مندان آموزش می دهم.
15- به نظر شما این هنر از کدام هنر، تأثیر گرفته، و روی چه هنری تأثیر گذاشته است؟
ج. این هنر خود مستقل است. از زمانی که انسان ها احتیاج به پول داشتند، روی یک تکه فلز کار می کردند و آن را تبدیل به پول می کردند و این ابتدایی ترین نوع قلمزنی بود. این هنر روی چوب و فلز استفاده می شده، که چوب را منبت می گویند. بنابراین منبت و ضرب سکه نوعی قلمزنی است.
16- ایا این هنر و این حرفه در ایران رو به افول است؟
ج. صد در صد. زیرا احتیاج به حمایت دارد و عمل دقیق.
17- معتبر ترین کتاب هایی که از این رشته وجود دارد چیست؟


ج. کتاب های پپ بهترین نوع است.
18- آیا شیوۀ کار شما، شیوۀ کار اساتید گذشته است یا این رشته از این انعطاف برخوردار بوده که شما چیزی به آن اضافه کنید یا نه؟
ج. قلمزنی مانند یک اتوبان است، که شما آن را تا آخر بروید و بازگردید و این کار را تکرار کنید. یعنی دوران گذشته را در این زمان و زمان های دیگر تکرار کرده ایم. اکثرا سلجوقی یا صفوی یا ... دوست دارند، ولی من تمام این ها را تلفیق کرده و کنار هم قرار داده تا یک سبک نو به وجود آمده و بسیار جالب و زیباست. از نوع آوری یکی از دانشجویان، آوردن تمام اثرهای موزۀ رضا عباسی بود که از هر کدام یک مقدار در کار نهاده و در خود موزۀ رضا عباسی بوده (در گذشته). سیاه کاری* یکی از شیوه های هنر قلمزنی است و من بجای رنگ سیاه از گواش رنگی استفاده کرده، که قابل تغییر هم می باشد.

19- آیا فعالیت های تحقیقاتی هم داشته اید؟
ج. به علت سواد کم نه. ولی تمام این هنر را که با مشکلات فراوان از اساتید خود آموخته ام، با جان و دل به شاگردان خود انتقال داده و می دهم.
20- لطفا در مورد مقام ها و دست آوردهای خود توضیح دهید.
ج. نمایشگاه 24 روزۀ ژاپن در اوایل جنگ، سال 1369- نمایشگاه بیروت- کسب درجۀ 4 هنری، در اوایل انقلاب و درجۀ2 در سال 1365 و یک را در سال 1378 دریافت، و بعد از 10 روز بازنشته شده- کسب مقام خادم قرآن، در زمان ریاست جمهوری آقای خاتمی


21- بارزترین خصوصیات اخلاقی کسی که در این رشته فعالیت دارد، چه باید باشد؟
ج. حوصله اولین خصوصیت است و صبر و بعد مردم دار باشد و مردم را علاقه مند کند.
22- از جمله شاگردانی که تربیت کردید، چه کسانی هستند و انتظاراتتان از آنها چیست؟


ج. 23 سال است که در دانشگاه های هنر، الزهرا، سوره و ولیعصر و زاهدان شاگردان زیاد و هنر جویان زیادی دارم که در تمام این ها اگر دو یا سه نفرشان باشند کافیست؛ ولی کرک آبادی که در گرمسار زندگی می کند و از آنجا زمستان و تابستان می آمد و کار یاد می گرفت که از افتخارات من است. در دانشگاه الزهرا خانوم مریم احمدی از جمله این شاگردان است که در طول یک ترم به جای سه کار مجاز 18 کار تحویل داده است. آقای رضازاده که جزء آن شاگردان است و دیگر شاگردان که در دزفول، سنندج، کرج، تهران هستند و در حد خود کار را آموزش می دهند.


انتظارم از آنها این است که با شاگردان خوب برخورد کرده و تمام فنون این کار را بگویند، مانند خود من، و هیچ چیزی را ناگفته نگذارند و با تمام انسان ها خوب برخورد کنند، تا این کار برای آیندگان بماند و آنها را در این عصر علاقمند کنند.
23- لطفا در مورد خانواده ای که در آن بزرگ شده اید توضیح دهید.


ج. من در خانواده ای مذهبی بزرگ شده و خانواده ای مذهبی را هم تشکیل داده ام.
24- آیا اعتقادات شما در این کار تأثیر داشته است؟


ج. بله، اعتقادات من از اول انقلاب این بود که در این زمان یک سری آثار باید به وجود آید، که معرف این زمان باشد. به واسطۀ اعتقادات خودم کارهای قرآنی زیادی را انجام داده ام، که با مخالفت خیلی ها روبه رو شد. نظر آنها این بود که شاید این کارها در طی گذر زمان و اتفاقات مختلف از بین می رود. از جملۀ این کارها با مضامین قرآنی شامل: وان یکاد، آیة الکرسی، آیۀ نور، سورۀ حمد، سورۀ توحید، سورۀ یس، الم نشرح، لااله الا الله به خط کوفی، اسمای خداوند و شجرۀ طیبۀ چهارده معصوم و بسیاری کارهای دیگر در همین زمینه.


ضمنا به جهت این که دو فرزند ایشان در جبهه های حق علیه باطل به شهادت رسیده اند، بر آن شده تا اسمی 26 شهید محل و مسجد را روی ورقه های مسی با طرح لاله حک کند و در یک قاب بزرگ به مسجد محل هدیه دهد تا آن را در معرض دید نمازگزاران قرار دهند.
25- آیا آثار شما پی رنگ مذهبی دارد؟
ج. همه جور کار می کنم و تمام دوران را، ولی بیشتر کارهای من مذهبی است.
26- در میان اثرها، کدام اثر را برجسته تر می بینید؟
ج. در ادارۀ میراث فرهنگی، در تمام دورانی که کارمند آنجا بودم، کارهای زیادی را انجام داده ام. از جملۀ آنها یک کار مشترک بود، تابلویی بود که به آقای فاتهی هدیه داده شد که کار خیلی مهمی بود. وسط آن آییه الم نشرح و دورش اسما چهارده معصوم بود، که خیلی برای من با ارزش بود. نمونۀ دیگر بز بال دار که شش ماه کار شد. شجریۀ طیبه که به مناسبت سال مولا علی کار شد. در وسط این تابلو پنج تن کار شد و دور آن را با فلز مختلف یک آیه و با فلز دیگری در بالا و پایین 72 بار نام مولا علی را تکرار کرده و در قسمتی دیگر الم و دور آن 72 لاله کار شده که نام شهیدان کربلا را بر روی آن هک کرده و چهار طرف آن سورۀ کوثر را کار کرده اند.
27- آیا حرفۀ دیگری هست که به این کار ترجیح دهید، اگر هست چرا؟
ج. از اول که در این کار بودم به آن علاقمند بودم چون با عشق شروع کردم. اصلا به کار دیگری فکر نکردم، و آموزش این رشته بالاترین لذت را برای من دارد.
28- توصیۀ شما برای جوان هایی که می خواهند وارد این رشته شوند چیست؟
ج. قید درآمد بالا را بزنند، ولی باید با عشق کار کنند زیرا آیندۀ خوبی خواهند داشت.
* سیاه کاری: زمینۀ کار را با روغن جلا و دوده سیاه می‌کنند که باعث زیبایی و جلوۀ کار می‌شود

قلمزنی
در قرون اولیه اسلامی، اعراب که مسلّماً خود هنری نداشتند، هنر قلمزنی دوره ... در دورهٔ سامانیان هنر قلمزنی در اثر تبادلات تجاری به سایر ممالک اسلامی راه یافت ...
هنر قلمزنی یادگاری از دوران باستان
بعدها هنر حجاری، تبدیل به حکاکی و سپس قلمزنی گردیده و نقوش و تصاویر از روی ... از ویژگیهای هنر قلمزنی در دورهٌ ساسانی که بیشتر به صورت برجسته بر روی طلا و ...
هنر قلمزنی در ایران
هم چنین فلزات، ابزار و موارد استفاده در هنر قلمزنی را معرفی نموده سپس ... پایان بخش کتاب، به معرفی چند تن از استادان هنر قلمزنی در دورهی معاصر، اختصاص دارد. ...
هنر قلمزنی در ایران
هنر قلمزنی عبارت است از تزئین و کندن نقوش بر روی اشیا فلزی به ویژه مس،طلا،برنج و یل به عبارت دیگر ایجاد خطوط و نقوش به وسیلۀ قلم با ضربۀ چکش بر روی اجسام ...

● قلمزنی‌ مس‌ و برنج‌‌
آنچه امروز بعنوان قلمزنی‌ شناخته میشود و مصنوعات فراوانی‌ اعم‌ از مس‌ و برنج‌ بوسیله آن‌تزئین میگردد در ایران دارای سابقه ای بسیار طولانی‌ است‌. ‌
از آثار فلزی دوره‌ هخامنش نمونه‌های بسیاری‌ بدست‌ نیامده تا دور نمای رواج این‌ هنر در‌آن دوران را مشاهده کنیم ولی‌ مجموعه‌ ظرفها و بشقابهای نقره و طلای عصر ساسانی‌ که‌ ‌بدست‌ استادان ایرانی‌ قلم خورده‌ است‌ و سلاطین این‌ سلسله را در بزم یا رزم‌ و شکار ‌نشان میدهد و در موزه‌ ارمیتاژ شهر لنینگراد نگاهداری‌ میشود رواج صنعت قلمزنی‌ را در ‌آن عصر تایید میکند. ‌
در دوران اسلامی‌ تاریخ‌ ایران صنعت قلمزنی‌ رواج فوق العاده‌ داشته است‌ و شاهد بر این‌‌مطلب مجموعه‌ ابریقهای برنزی و آثار زیبای فلزی از نوع بخوردان و ظرفهای آبخوری‌ است‌ که‌ ‌بشکل حیوانات و پرندگان ساخته شده و بیشتر آنها در خراسان و همدان و ری‌ و سمرقند ‌بدست‌ آمده است‌. ‌
جالب‌ترین‌ هنر فلز کاری‌ دوره‌ سلجوقی‌ ترصیع مس‌ قرمز رنگ‌ و دادن‌ نقره بر روی‌ ظروف‌‌برنزی و بعدا روی‌ برنج‌ بوده‌ است‌. هنر طلا کوبی‌ و نقره کوبی‌ مفرغ در سده هشتم و نهم ‌هجری به‌ درجه‌ کمال رسید و در این‌ دوره‌ آثاری‌ مانند قدح و سینی و تنگ و هاون‌ و قلمدان ‌و منقل و آینه و جعبه جواهر و شمعدان ساخته شده است‌. ‌
کارهای مفرغی‌ عصر صفویه‌ از بهترین‌ کارهای جهان بشمار میرود. فولاد در دست‌ هنرمندان‌عصر صفوی مانند قلم نقاش مط‌یع و انعطاف پذیر و لط‌یف شده بود. نقش بر فولاد آنچنان ‌زیباست‌ که‌ با قلم نیز بهتر از آن نمیتوان ایجاد کرد. نمونه‌های این‌ ظروف‌ در موزه‌ ایران ‌باستان تهران موجود است‌. ‌
از پسندیده ترین‌ نگاره‌های قلمزنان به‌ روی‌ ظرفهای مسی و برنجی در دوره‌ قاجار نقشهای غیر‌اسلیمی گلهای در هم‌ پیچیدهای است‌ که‌ حیوانات و پرندگان بسیاری‌ را در بر میگیرد و ‌برخی‌ از آنها همچون میمون و فیل بومی‌ ایران نیستند تصاویر پرندگان و حیوانات وجه‌ ‌مشخص اینگونه‌ ظرفهاست‌. ‌
بیشتر فرآورده‌های فلزی که‌ ظرف یک‌ قرن اخیر در ایران ساخته شده از مس‌ هستند که‌‌بسیاری‌ از این‌ فرآورده‌ها برای مصرف روزانه‌ ساخته شدهاند و بدون‌ تزئین هستند و عنصر ‌اصلی زیبایی‌ آنها همان شکل آنهاست‌ ولی‌ آلات مسی که‌ ارزش‌ نمایشی بیشتر داشتهاند ‌معمولا مورد توجه‌ صنعگران و هنرمندانی‌ چون قلمزنی‌ و کنده کار و گاه نیز بر جسته کار ‌قرار گرفتهاند. ‌
اصفهان همیشه از مراکز مهم صنعت قلمزنی‌ ایران بوده‌ و هست و در حال حاضر بیشترین‌‌تعداد کارگاههای صنایع‌ دستی اصفهان را کارگاههای قلمزنی‌ مس‌ و برنج‌ تشکیل میدهند و ‌تعداد شاغلین این‌ رشته نسبت به‌ سایر رشتهها زیادتر است‌. ‌
دامنه هنر فلز کاری‌ در ایران بسیار وسیع است‌ از جمله می‌توان از هنر مشبک کاری‌ نام برد‌که وسایلی از قبیل فانوس، آباژورهای پرنقش و نگار مسی و برنجی، بخوردان، گلدان و ‌پوشش‌ بط‌ری را شامل‌ میشود. ‌
مواد اولیه مورد مصرف سازندگان فرآورده‌های مس‌ و برنج‌ شامل‌: مس‌، برنج‌ و آلیاژ هایی‌‌از این‌ دو است‌. ‌
ابزار کار صنعتگران این‌ رشته از دو دسته تشکیل میگردد یک‌ دسته ابزاری‌ که‌ در مرحله‌ساخت‌ محصولات مورد مصرف قرار میگیرد مانند دستگاه خم‌ کاری‌، موتور فرچه‌، کوره‌ برقی‌، ‌سندان، چکش، دسته دیگر ابزاری‌ که‌ در مرحله قلمزنی‌ مورد احتیاج است‌ مانند دستگاه قیر ‌آب کنی، پرگار انواع قلم آهنی، چکش و غیره . ‌

● نحوه تولید
شیوه کار قلمزنان چنین است‌ که‌ ابتدا داخل‌ ظرف ساخته شدهای را که‌ قرار است‌ قلمزنی‌ بر‌روی‌ آن انجام شود از قیر پر میکنند تا هم‌ ضربات چکش باعث‌ اعوجاج فلز نگردد و هم‌ ‌صدای ناشی‌ از کار کردن‌ با قلم و چکش کاهش‌ یابد. سپس صنعتگر با بهره گیری از پرگار و ‌الگوهایی‌ که‌ قبلا بر روی‌ کاغذ ترسیم گردیده نقش مورد نظ‌ر را بر روی‌ فلز منتقل نموده‌ و ‌پس از آن خط‌وط اصلی و مهم را قلم زده‌. و بعد از پایان قلمزنی‌ خط‌وط اصلی به‌ انجام ریزه ‌کاری‌ها و حک‌ خط‌وط ظریف‌تر میپردازد. ‌
در پایان محصول ساخته شده را حرارت‌ داده‌ و قیر را از آن جدا نموده‌ و بوسیله روغن‌ جلا و‌روغن‌ کرچک‌ به‌ جلا دادن‌ آن می‌پردازند. طرحهای مورد استفاده‌ قلمزنان بیشتر ذهنی است‌ ‌و ندرتا طرحهایی‌ از کتب قدیمی یا مینیاتورهای ایرانی‌ مورد استفاده‌ شان قرار میگیرد. ‌
بعضی از کارگاهها صرفا به‌ ساخت‌ محصولات مسی و برنجی مشغول هستند و در مقابل‌‌کارگاههای دیگری فقط کار قلمزنی‌ بر روی‌ این‌ فلزات را انجام میدهند و دسته سوم ‌کارگاههای هستند که‌ هر دو کار را انجام میدهند. ‌


قلمزنی عبارت است از تزیین و کندن نقوش بر روی اشیای فلزی به ویژه مس، طلا، نقره، برنج و یا به عبارت دیگر ایجاد خطوط و نقوش به وسیله قلم با ضربه چکش و بر روی اجسام فلزی. قلمزنی یکی از رشته‌های هنرهای سنتی ایران است که در دسته بندی، در رده هنرهای صناعی و در گروه فلزکاری قرار دارد.
امروزه برای قلم‌زنی ابتدا داخل یا زیر ظرف یا سینی مورد نظر را که معمولا از جنس نقره یا طلا است از محلول قیر و گچ پر می‌کنند تا سروصدای قلم کمتر به گوش برسد و همچنین مانع از سوراخ شدن ظرف در حین کار شود. سپس نقش مورد نظر را روی ظرف رسم کرده و قلم مناسب را انتخاب کرده و روی سطح ظرف قرار می‌دهند و با چکش بر انتهای قلم می‌کوبند تا شیارها و نقش‌ها با تغییر شدت ضربه روی ظرف ایجاد شوند.


قلم‌های این هنر متنوع هستند و نام‌های خاص خود را دارند مانند قلم سایه و قلم نیم‌بر. پس از ایجاد نقش‌ها، قیر را جدا می‌کنند و روی شیارها گرده زغال می‌ریزند و روی ظرف را با روغن جلای سیاه می‌پوشانند. به این ترتیب نقش‌های قلم‌زده شده به شکل خط‌هایی تیره و مشخص دیده می‌شود.
نمونه‌ای از هنر قلم زنی استان مرکزی که یک بادیاب (بادیه، جام بزرگ پایه‌دار) مسی بود در ورودی سازمان مالکیت‌های معنوی WIPO در سوئیس قرار دارد[۱].

آلیاژو فلزات
- مفرغ - ورشو - برنج - طلا - نقره - مس
-ابزاری که در قلمزنی از انها استفاده می شود
– چکش


- انواع قلم : قلم سمبه ( برای طرح اجرای اولیه و تزئین زمینۀ کار )
- قلم پردارز( برای رسم کردن خطوط طراحی و خط اندازی )
- قلم نیم بر ( ثابت کردن اثر خط )


- قلم گرسواد ( برای سایه اندازی و ایجاد بافت )
- قلم گرسوم( ساخت سطوح با نقوش دایره ای به صورت منظم و برجسه و سایه روشن سطح فلز )
- قلم یک تو( ایجاد بافت در گلها و حاشیه سازی )
- قلم دوتو( تزئین زمینه کار )
- قلم ناخنی( ایجاد نقوش تزئینی و منحنی )


- قلم بادامچه
- قلم کف تخت( فرو بردن و مسطح کردن زمینه )
- قلم نیم ور( فرو بردن و جدا سازی طرح از زمینه )
- قلم نیم بر کلفت ( خطوط اصلی نقش را فرو برده و کار را برجسته می کند )
- قلم قلم گیری ( لایه برداری سطح فلز )


- قلم بادامی ساده یا درختی( تزئین زمینه )
- قلم خُشه ( برجسته سازی )
- قلم تیز بُر ( برای برش و مشبک کردن )


- شیوۀ ساخت ظروف مورد استفاده در هنر قلمزنی
ابتدا قیر 90(قیر سفت) را گرم کرده و داخل آن را گچ زده،برای اینکه هنگام کار خرد نشده و در گرمای تابستان شل نوشد و تعادل ایجاد شود ضمنا اضافه کردن قیر به کار از سر و صدای حاصل می کاهد و باعث می شود آن نقطه ای را که مد نظر داریم ،فرو رود.اگر به آن قیر اضافه نکنیم سطح مورد نظر یا گود می شود یا سوراخ . ( در زمان های گذشته که انسان نفت را نداشت از قیرهای معدنی استفاده می کردند). ابتدا قیر را به پشت کار زده ، و صبر می کنیم تا خنک شود ،

اگر داغ باشد فلز فرو می رود.با وسایلی مانن پرگار و مداد روی آن را طراحی کرده و با قلم نیم بر نقش را ثابت می کنیم و با قلم های دیگر آن را تزئین می کنیم.بعد از اتمام قیر را حرارت داده و از فلز جدا می کنیم و بقیه را با تیزاب و نفت به همراه فرچه تمیز می کنیم و حرارت می دهیم به اصطلاح پرداخت می کنیم .

فلزات و ابزار و مواد مورد استفاده در هنر قلمزنی
فلز ماده ای معدنی و دارای ویژگی های استحکام، دوام، چکش خواری و شکل پذیری است، خاصیت تورّق دارد، ذوب می شود و پس از ذوب، امکان استفاده مجدد از آن وجود دارد.
در هنر قلمزنی از فلز به تنهایی استفاده نمی شود و بنابر خاصیت ترکیبی فلزات با هم مخلوط می شوند و فلز خاصی را پدید می آورند که به این ویژگی ترکیبی «آلیاژ» می گویند.
آلیاژ به معنی ترکیب و مخلوط کردن فلزات با یکدیگر است، بنابراین، مفرغ، فولاد، برنج و بسیاری مواد دیگر که در صنایع امروز کاربرد دارند آلیاژ نامیده می شوند.

آلیاژ و فلزات
بر این اساس آلیاژها و فلزاتی که امروزه در هنر قلمزنی بیش تر از آن ها استفاده می شود عبارت اند از:
1. مفرغ، که ترکیبی از مس و قلع است که هرچه درصد قلع آن بیش تر باشد سفیدتر و از استحکام بیش تری برخوردار است.
2. ورشو، که مرکب از نیکل،مس و قلع است و خاصیت تورق و مفتول شدن دارد.
3. برنج، که ترکیبی از مس و روی است و در اثر حرارت زیاد نرمی آن افزایش می یابد.


4. طلا، فلزی بسیار نرم و زرد رنگ است و در تیزاب سلطانی حل می شود.
5. نقره، فلزی سفید رنگ، چکش خوار و شکل پذیر است و به راحتی پرداخت می شود.
6. مس، از فلزلت عمده و رایج مورد کاربرد در هنر قلمزنی است. رنگ آن قرمز متمایل به نارنجی است و خاصیت شکل پذیری و چکش خواری دارد. در 1083 درجه سانتی گراد گداخته و در 2595 درجه سانتی گراد به جوش می آید و دارای وزن مخصوص 8/5 گرم در سانتی متر مکعب است.

.شیوه ساخت ظروف مورد استفاده در هنر قلمزنی
ظروف یا احجام مورد استفاده در قلمزنی به شیوه های زیر ساخته می شود:
چکش کاری: ساخت ظروف و اشیا به روش کوبیدن را چکش کاری سرد گویند،که به «دوانگری» معروف است و دارای سابقه بسیار طولانی است و به دو روش انجام می شود:
الف) ساخت اشیای یک تکه و بدون شکاف؛ از این شیوه برای ساخت ظروف مدور استفاده می شود.
ب) ساخت اشیا به صورت چند تکه یا دارای شکاف؛ از این روش برای ساخت ظروف هندسی زاویه دار استفاده می شود.

انواع قلم
قلم میلة فلزی از جنس فولاد خشکه است که طول آن معمولاً ده تا بیست سانتی متر و قطر آن متغیر است.
انواع قلم های مورد استفاده در قلمزنی دارای اشکال، نوک و آج های گوناگون اند و هریک از آن ها نامی دارد. قلم ها را بر اساس نوک آن ها به دو نوع آج دار و بدون آج تقسیم بندی کرده اند. نوع دیگر تقسیم بندی قلم ها عبارت اند از: قلم های ریزه کاری و قلم های بر جسته کاری

انواع قلم هایی که در قلمزنی استفاده می شوند:
1. قلم سنبه برای اجرای طرح اولیه و رو سازی طرح و تزیین زمینه کار از این قلم استفاده می شود، این قلم دارای نوک مخروطی شکل، شبیه نوک مداد است.
2. قلم پرداز برای رسم کردن خطوط طراحی و رو سازی گل ها و خط اندازی طرح و خطوط به دست آمده از قلم سنبه، از قلم پرداز استفاده می شود. مقطع این قلم کشیده و از دو سمت دارای آج به صورت اُریب است.

3. قلم نیم بر از این قلم برای آشکار کردن خطوط طراحی شده و ثابت کردن اثر خط بر روی لوح فلزی استفاده می شود. سطح مقطع نوک این قلم مانند نوک پیچ گوشتی و فاقد آج است.
4. قلم گر سواد برای سایه اندازی، ایجاد بافت روی فلز و فرو بردن زمینه کار و تزیین نقوش حیوانی و انسانی از این قلم استفاده می شود و با این قلم طرح را از زمینه کار جدا می کنند. سطح مقطع این قلم آج دار و مستطیل شکل است.
5. قلم گرسوم برای ساخت سطوح با نقوش دایره ای به صورت برجسته و منظم و سایه روشن کردن سطح فلز از این قلم استفاده می شود.
6. قلم یک تو این قلم در نوک مقطع خود دارای نقوشی شبیه دایره است و از آن برای ایجاد بافت در گل ها و حاشیه سازی استفاده می شود. نوک آن مخروطی شکل با مقطع گرد است و در اندازه های ریز و درشت ساخته می شود.
7. قلم دوتو این قلم نیز مانند قلم یک تو مخروطی شکل و در سطح مقطع آن دارای دو دایره کوچک در نوک و بدون آج است، که از آن برای تزیین زمینه کار استفاده می شود.
8. قلم ناخنی برای ایجاد نقوش تزیینی و خطوط منحنی و رو سازی طرح ها از این قلم استفاده می شود و نوک مقطع آن شبیه ناخن دست انسان است و در ایجاد نقوش شبیه فلس ماهی، موی انسان، یال اسب و.... از آن استفاده می شود.
9. قلم بادامچه سطح مقطع نوک این قلم بادامی شکل و آج دار است و از آن برای ساخت گل و برگ و تزیین زمینه لوح فلزی استفاده می شود.

10. قلم کف تخت نوک این قلم در مقطع شبیه مربع یا مستطیل و دارای انواع ریز و درشت است که از آن برای فرو بردن و مسطح کردن زمینه طرح استفاده می شود.
11. قلم نیم ور سطح مقطع آن شبیه ذوزنقه است و دارای دو نوع آج دار و بدون آج است و از آن برای فرو بردن و پایین نشستن زمینه و جداسازی طرح، از زمینه استفاده می شود.
12. قلم نیم بر کلفت با این قلم خطوط اصلی نقش را فرو برده و کار را برجسته می کنند. سطح مقطع آن بیضی شکل و منحنی و بدون آج است.
13. قلم قلم گیری از این قلم برای لایه برداری سطح فلز و برای کندن و ایجاد شیار به شکل تراش فلز استفاده می شود نوک آن تیز، شبیه سرنیزه؛ و فاقد آج است.
14. قلم بادامی ساده یا درختی از این قلم برای ایجاد نقوش چند پر و تزیین زمینه استفاده می شود. سطح مقطع آن شبیه میوة بادام و بدون آج است و سطح مقطع آن را تو خالی و لبه دار می سازند.
15. قلم خُشه از این قلم برای برجسته سازی استفاده می شود و سطح مقطع آن مدور و بدون لبه و صیقلی است.
16. قلم تیزبُر نوک این قلم تیز و برنده و از آن برای برش و مشبک کردن فلز استفاده می شود.سطح مقطع آن شبیه پیچ گوشتی و بسیار تیز است.


قیر و روش تهیه آن برای هنر قلمزنی
در هنر قلمزنی از قیر سفت به سه منظور استفاده می شود:
1.استحکام بخشی و جلوگیری از شکستن فلز در برابر ضربه چکش و قلم.
2.کاهش سر و صدای ناشی از ضربه قلم به فلز.
3.سهولت اجرای کار.
برای تهیه قیر مخصوص قلمزنی موارد زیر لازم است: قیر، گچ، سرند یا الک، ظرف یا تابه برای گرم کردن قیر، چراغ گاز و کفگیر برای مخلوط کردن قیر
برای تهیه قیر، مقداری قیر در ظرف می ریزند و روی اجاق گاز قرار می دهند تا نرم شود،سپس مقداری گچ الک کرده را (نسبت قیر به گچ باید یک به سه باشد) به آرامی در قیر می ریزند، مخلوط را به هم می زنند تا قوام بیاید و از حالت سیالی یا روان شدن خارج شود.
افزایش گچ به قیر را باید به گونه ای ادامه داد که قیر به آسانی سرد و ترد یا شکننده شود و پس از پایان کار به آسانی از فلز جدا شود. برای اطمینان مقداری از مخلوط قیر و گچ را در آب سرد می ریزند، در صورتی که ترد و شکننده شده باشد و با ضربه چکش به آسانی خرُد شود، قیر برای کار آمده است. مهارت در این کار بر اثر ممارست و تجربه به دست می آید.


روش اجرای هنر قلمزنی
پیش از شروع کار با قلم و چکش و انتقال طرح بر روی فلز ابتدا باید کار را قیر ریزی کرد وسپس طرح را روی کار انتقال داد و آن گاه با قلم و چکش ایجاد نقش بر روی آن را آغاز کرد.

1. شیوه قیر ریزی ظروف یا بوم های قلمزنی
قیر ریزی ظروف به دو صورت انجام می شود:
قیر ریزی بوم های تخت و مسطح:
در این شیوه ابتدا باید سطوح بوم را پاک و تمیز کرد به گونه ای که چربی و رطوبت روی آن نباشد تا قیر به خوبی بر آن بنشیند. در این روش ابتدا کنار حجم یا بومی را که قرار است قیر ریزی شود به وسیله مقوا، سنگ، چوب یا آجر، مسدود می کنند تا قیر از روی آن بر زمین نریزد. خیس کردن سطح دیواره با آب ضروری است تا قیر به آن نچسبد. اگر دیواره شکاف داشته باشد قیر از آن به بیرون رسوخ می کند.
پس از آن با استفاده از ملاقه یا کفگیر به آرامی قیر ذوب شده را روی فلز می ریزند تا به قطر و ضخامت دلخواه در آید پس از سرد و خشک و سفت شدن قیر دیواره آن را بر می دارند و کار را روی لوح شروع می کنند.
روش قیر ریزی بوم یا ظروف مدور و توخالی:
در این روش پس از پاک کردن ظرف، آن را حرارت می دهند و سپس با ملاقه قیر را درون طرف می ریزند تا کاملاً پر شود، باید دقت کرد که قیر به گونه ای در ظرف ریخته شود که حباب یا هوا داخل قیر نشود و ظرف کاملاً از قیر پُر شود. اگر هوا داخل قیر برود در اجرای کار مشکلاتی ایجاد خواهد کرد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید