بخشی از مقاله

چکیده

در پژوهش انجام شده، فعالیت تکتونیکی منطقه بازرگان واقع در شمال شهر کرمان با استفاده از محاسبه شاخصهای مورفوتکتونیک و شواهد تکتونیکی موجود در منطقه مورد بررسی قرار گرفته است. در این راستا شاخصهای مورفوتکتونیکی نامتقارنی حوضه زهکشی، و سینوسیتی کانال آبراهه محاسبه و نتایج بدست آمده از آنها مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان میدهد که پایین بودن مقادیر سینوسیتی حاکی از بالاآمدگی تکتونیکی منطقه و در نتیجه فعال بودن آن و بالا بودن مقدار سینوسیتی حاصل از کم بودن نسبی میزان فعالیت تکتونیکی در آن بخش میباشد.

در محاسبه شاخص نامتقارنی حوضه آبریز نیز در مقادیر کمتر یا بیشتر از 50 نشاندهنده خروج منطقه از حالت تعادل و در نتیجه فعال بودن نسبی تکتونیکی آن است. با در نظر گرفتن موارد فوق الذکر، منطقه بازرگان از لحاظ مورفولوژی حوضه آبریز به مناطقی با فعالیت نسبی تکتونیکی تفکیک گردید.

کلید واژه ها: زمین شناسی، تکتونیک، آبراهه، زرند

مقدمه

مورفوتکتونیک دانش مطالعه اشکال و سیماهای ایجاد شده در زمین بر اثر فرایندهای تکتونیکی است، و از آن به معنای کاربرد اصول ژئومورفیک در تحلیل مسائل تکتونیکی تعبیر میشود. بررسیهای مورفوتکتونیکی دربرگیرنده ابزارهای اساسی و مؤثر در تشخیص اشکال تکتونیکی فعال است. در سالهای اخیر مطالعات مورفونکتونیکی یکی از ابزارهای مهم برای کمی نمودن فعالیتهای تکتونیکی بوده است.

از همین روی، روش های مورفومتریک نقش مهمی را در تشخیص پدیدههای مورفوتکتونیکی که نسبت به حرکات تکتونیکی فعال حساس هستند و همزمان با آنها تغییر میکنند، بازی مینماید. از بین مناظر طبیعی، شبکه زهکشی میتواند نشانههای خوبی از تکتونیک فعال را منعکس نماید. فعالیت تکتونیکی در تکامل مورفولوژیکی حوضه های آبریز نقش بسزایی را ایفا میکند که به خوبی توس پارامترهای مورفوتکتونیکی، آبراه های و ساختمانی منعکس میشود. از جمله اشکال محیطی که نسبت به وقوع تغییرات تکتونیکی عکسالعمل نسبتاً سریعی نشان می دهند، آبراهه ها هستند.

در این تحقیق از شاخصهای مورفومتریک برای بررسی فعالیت تکتونیکی منطقه بازرگان کرمان استفاده شده است. محدوده مطالعاتی بازرگان، با مختصات جغرافیایی 56 51تا 57 17طول شرقی و 30 24تا 30 40 عرض شمالی، در 15 کیلومتری شمال شمال غرب شهر کرمان واقع شده است ارتفاع این ناحیه از سطح دریا حدود 2000 متر در دامنه کوهها تا 1900 متر در منطقه مورد مطالعه متغیر است. میانگین بارندگی سالیانه 100 - 150 میلیمتر و میانگین دمای سالیانه از 15 تا 20 درجه سانتیگراد میباشد. این منطقه آب و هوایی سرد و خشک را دارا بوده، زمستانهای آن سرد تا شدیدا سرد و تابستانهایی گرم و خشک دارد.

شاخص عدم تقارن حوضه آبریز

در رابطه فوق Ar مساحت قسمت راست حوضه - در جهت پایین آبراهه - نسبت به آبراهه اصلی و At مساحت کل حوضه آبراهه است مقادیر بیشتر یا کمتر از 50 حاکی از کجشدگی حوضه آبریز می باشد که میتواند متاثر از عملکرد تکتونیک و نیز چینه شناسی منطقه باشد. این شاخص نیز همانند اغلب شاخصهای ژئومورفیکی، در جایی که جنس سنگهای حوضه آبریز یکی باشد، بهترین تفسیر را دارد.

شاخص پیچ و خم آبراهه

متناسب با تغییرات تکتونیکی که منجر به تغییر شیب دره میشود، جهت حفظ تعادل شیب آبراهه، پیچ و خم آبراهه نیز متاثر میگردد. آبراهههایی که تقریباً به حالت تعادل رسیدهاند، جهت حفظ تعادل بین شیب با دبی و رسوبگذاری، پیچ و تاب می خورند. به عبارت دیگر آبراهههایی که دارای پیچ و خم زیاد هستند به حالت تعادل نزدیک شده، در حالی که مستقیم بودن مسیر آبراهه بیشتر حاکی از جوان و فعال بودن منطقه از نظر تکتونیکی است.

که در آن S میزان پیچ و خم آبراهه، C طول آبراهه و V طول دره میباشد. هرگاه مقدار این پارامتر به یک نزدیکتر باشد، بیانگر زون فعال از نظر تکتونیکی است. افزایش در مقدار آن - S >1 - بیانگر کاهش در فعالیت تکتونیکی منطقه و حاکی از نزدیک شدن آبراهه به حالت تعادلی است.براساس محاسبات انجام شده در منطقه میزان پیچ و خم آبراهه از ماکزیمم 1.69 تا مینیمم 0.99 در حال تغییر است که بر این اساس هر چه مقدار عددی این شاخص بزرگتر باشد، حاکی از این است که آبراهه به حالت تعادل رسیده و از لحاظ تکتونیکی منطقه دارای فعالیت تکتونیکی کم میباشد و همینطور هر قدر میزان محاسبه شده این شاخص کوچکتر و بهعبارتی به عدد یک نزدیکتر شود آبراهه مستقیمتر بوده که این نشان از فعالیت تکتونیکی در منطقه میباشد.

نتیجه گیری

محاسبهی شاخصهای ژئومورفولوژیکی یکی از ابزارهایی است که برای بررسی میزان فعالیت نسبی تکتونیکی یک منطقه به کار می رود. در این مطالعه شاخصهای عدم تقارن حوضه زهکشی و سینوسیتی آبراهه محاسبه شده است. محاسبه شاخص سینوسیتی - S - در منطقهی مورد مطالعه و نزدیک بودن مقدار این شاخص به عدد 1 نشان دهنده بالاآمدگی تکتونیکی منطقه مورد مطالعه میباشد. در بخشهای مرکزی منطقه این شاخص به عدد یک نزدیک است.

با در نظر گرفتن وضعیت چینه شناسی منطقه و تفاوت واضح در جنس سنگ شناسی در این قسمت، میتوانیم این تناقض را به جنس سنگشناسی و همچنین وضعیت شیب منطقه در این بخش نسبت دهیم. همچنین در قسمتهای شرقی وغربی این مقدار ازعدد 1 فاصله گرفته است. به این ترتیب طبق محاسبات این شاخص، بخشهای شرقی و غربی را میتوان به عنوان مناطقی نسبتا فعال از نظر تکتونیکی در نظر گرفت.

اندازه گیری شاخص عدم تقارن حوضه آبریز و همچنین رستری کردن نقشه منطقه نشان از کج شدگی این حوضه ها در بخشهای شرقی و غربی منطقه میباشد که این خود دلیلی بر فعال بودن حوضه بر اثر عملکرد گسلهای منطقه میباشد. این مقدار در بخشهای مرکزی به عدد 50 نزدیکتر میباشد که با این وجود این بخش دارای ثبات و یا فعالیت نسبتا پایین تکتونیکی میباشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید