بخشی از مقاله

پشتکار


مقدمه
خودپنداري و تصويري كه از خود در ذهن مجسم مي كنيم راهنماي اصلي عملكرد ما در زندگي است. اگر اين تصوير را تغيير دهيم شخصيت و طرز رفتار ما تغيير خواهد كرد.
دكتر ماكسول مالتز نويسنده كتاب روانشناسي تصوير ذهني مي گويد:
«مهم ترين كشف روانشناسي در قرن اخير، كشف خودپنداري و اهميت آن بود.»


مغز ما درست مانند يك كامپيوتر عمل مي كند. شما از ورودي كامپيوتر هرچه را كه وارد كنيد بايد انتظار داشته باشيد خروجي شما از همان اطلاعات ورودي تشكيل شده باشد يعني اگر ما انديشه منفي را وارد مغز خود كنيم مغز آنها را مانند فرمان مي پذيرد. اين كه شما به اين نتيجه برسيد كه ناتوان و شكست خورده ايد مغز شما اين را مانند يك فرمان مكفي كرده و به تمام اعضاي بدن شما از غدد گرفته تا دستگاه گردش خون و تنفس و سيستم حركتي فرمان مي د

هد كه خود را با فرمان شكست تطبيق داده و مطابق آن عمل كنند. اين عمل شما را به يك حلقه معيوب وارد مي كند و نتايجي بدتر برايتان حاصل مي شود. در حالي كه افراد پيروز با دادن فرمان پيروزي تماميت وجودي خود را به سمت پيروزي نشانه مي روند. امروز ثابت شده كه تفكر ما مستقيما بر سيستم بدن ما موثر است يعني به محض آن كه ما فكر منفي و ذهنيت بدي داشته باشيم، غدد درون ريز بدن و همينطور ديگر ارگانها، از اين ذهنيت تبعيت مي كنند و با اختلال در عملكرد طبيعي هورمون ها و مواد ضد استرس در بدن، ما دچار افسردگي مي شويم و در اين مسير به جسم خود نيز ضربه مي زنيم.


اطلاعاتي كه به بانك حافظه داده مي شود همان جا نگهداري مي شوند و هيچ كدام پاك نمي گردند. اين مساله را دو جراح به نامهاي دكتر فيلد و دكتر روبرت در موسسه بررسي بيماري هاي عصبي در مونترال نيز ثابت كردند. آنها نشان دادند كه با تحريك سلول هاي مغز، صحنه هاي گذشته با همان شدت و با همان صداها، رنگ ها و بو ها در بيماران زنده مي شود. دانشمندان اتفاق نظر دارند كه سيستم عصبي انسان نمي تواند بين يك رويداد واقعي و يك رويداد تخيلي به طور روشن اختلافي قايل شود. پس بسياري از تصميمات روزمره ما نه بر اساس حقايق و واقعيات

بلكه بر اساس اطلاعاتي گرفته مي شود كه رايانه ما آنها را به عنوان اطلاعات حقيقي به ما تحويل مي دهد در حالي كه بسياري از اين اطلاعات توهمي بيش نبوده و تنها تفسيري غلط از حقايق هستند و در نتيجه منجر به تصميم گيري غلط از از حقايق مي شوند. سيستم فعال كننده مشبك در مغز انسان وظيفه پالايش و گزينش اطلاعات دارد مثلا اگر شما يك اتوموبيل بنز قديمي بخريد بعد از آن وقتي به خيابان مي رويد دائما شبيه اتوموبيل خود را مي بينيد در حالي كه شايد قبلا اتوموبيلي از اين نوع نمي ديديد. سيستم فعال كننده بنز هاي قديمي را از ميان انبوه ماشين هاي ديگر بر مي گزيند و به رايانه شما وارد مي كند. وظيفه اين سيستم نيز همين انتخاب و گزينش

اطلاعات است با توجه به آنچه شما مي خواهيد. مثلا اگر تصميم گرفته ايد كه فكر كنيد همه چيز در دنيا خراب است و يا شما آدم بد شانسي هستيد اين سيستم مشغول جمع آوري شواهدي مبتني بر بدشانسي از محيط مي شود و سپس آنها را در اختيار رايانه ذهن شما قرار مي دهد، آنها هم به روش خود به شما ثابت كند كه حق با شماست و واقعا بدشانس هستيد. در حالي كه پيروزمندان به اين سيستم وظيفه متفاوتي واگذار مي كنند سيستم فعال كننده آنها شواهدي مبتني بر هوشمندي، توانمندي، موفقيت و قدرت را از محيط بر مي گزيند تا به آنها ثابت كند كه

پيروزند پس مي بينيد اين كه شما احساس پيروزي و شكمست كنيد به طور كامل در دست خود شماست و تنها به چگونگي برنامه ريزي رايانه ذهن توسط خودتان و تصميم هايي بستگي دارد كه با توجه به اصلاحات رايانه خود مي گيريد.
رمز پيروزى مردان بزرگ‏


عوامل حقيقي كاميابي
پافشاري و استقامت ميخ‏‎ ‎،
سزَد ‎ار عبرت بشر گردد
‎برسرش هر چه بيشتر‎ ‎كوبي
‎پافشاريش بيشتر‎ ‎گردد
صبر و شكيبائي و استقامت بردباري از شيوه‏‎ ‎مردان بزرگ و كامياب جهان است. صبر شكيبائي كه يك ‏فضيلت عالي انساني است گاهي با‏‎ ‎يك رذيله اخلاقي به نام سستي و تنبلي و دست روي

دست گذاردن ‏و تن به تقدير و قضا‎ ‎دادن و زير بار هر گونه تعدي و ستم رفتن اشتباه مي‌شود. در صورتي كه شكيبائي‎ ‎بردباري و استقامت و پشتكار، ضامن سعادت و كاميابي است، و بيحالي و بيعاري و سستي‎ ‎و تنبلي ‏موجب تيره روزي و بدفرجامي. اكنون ما اين دو حالت متضاد را با نقل مثالهاي‎ ‎گوناگون از هم جدا ‏مي‌سازيم:‏‎

1- ‎باغباني مي‌خواهد در داخل باغ چمن و گلستاني‎ ‎داشته باشد كه بوي گلها شامه واردين را معطر كند و ‏الوان مختلف گلها چشمها را خيره‎ ‎سازد و به محيط باغ صفاي مخصوصي بخشد. باغباني كه چنين آرزوئي ‏را در سر مي‌پروراند‎ ‎بايد در طريق آرزوي خود تن به كار داده، سوز گرما و سرما را بر خود هموار سازد. با‎ ‎نيش خار همدم گردد و وقت و بيوقت به باغ سركشي كند. ما اين گونه تحمل رنج را براي‎ ‎هدف عالي صبر و ‏شكيبائي مي‌ناميم.‏‎


3- ‎بازرگاني كه در طلب سود و بالا بردن سطح‏‎ ‎ثروت خويش است بايد رنج سفر دريائي و زميني و هوائي ‏را تحمل كند. دانشجوئي كه مي‌خواهد بهترين نمره را بياورد و سياستمداري كه مي‌خواهد قلوب ملت را ‏متوجه خويش‎ ‎سازد، بايد با استقامت زائدالوصفي مقدمات كار و عقيده خود را انجام دهد. اينجاست كه‎ ‎حافظ شيرازي مي‌گويد‎:‎

صبر و ظفر هر دو دوستان‎ ‎قديمند
‎بر اثر صبر نوبت ظفر‎ ‎آيد

ممكن است تصور شود كه اين عامل پيروزي به‏‎ ‎نام استقامت پشكار بايد در دومين رمز موفقيت كه به نام ‏كار و كوشش ‍ گذشت ادغام‏‎ ‎گردد. در صورتي كه چنين نيست. چه بسا افرادي در آغاز كار روح كار و ‏كوشش دارند ولي‎ ‎موقعي كه به شدائد و سختيها بر مي‌خورند فوق العاده ناتوان

مي‌شوند. لذا بايد‎ ‎بردباري را پشتوانه كار و كوشش شمرد و انگيزه اي براي ادامه كار دانست.‏‎
موفقيتها يكنواخت نيست، دير و زود دارد، هرگز نبايست انتظار داشت در همه‏‎ ‎كارها يكنواخت و يكزمان ‏موفق گرديم. وضع كارها با هم فرق دارد، چه بسا كارهاي‎ ‎آساني در شرائط پيچيده اي قرار مي‌گيرند. ‏وانگهي استعداد و شايستگي يكسان باشند،‏‎ ‎ولي هوش و درك آنها از نظر درجه و شدت و ضعف با هم ‏فرق داشته باشد. چه بسا ممكن است‎ ‎يك نفر كاري را در ظرف يك سال بياموزد و مشكلات آن را در همان ‏مدت برطرف سازد.اين‎ ‎دليل آن نيست كه همه بايست آن را در همان مدت بياموزند‎.


مي گويند: جرج استفن،‎ ‎مهندسي كه معروف به‏‎ ‎‏“پدر راه آهنها”‏‎ ‎گرديد، در كسب دانش بكندي پيش ‏مي‌رفت ولي اولين لكوموتيو‏‎ ‎جهان به دست او ساخته شد و نخستين قطار مسافربري را او در سال 1825 ‏ميلادي به راه‏‎ ‎انداخت.‏‎
دانشمندان مي‌گويند دو نوع نبوغ وجود دارد: نبوغ ديررس و نبوغ زودرس.‏‎ ‎و صفحات زندگاني نوابغ جهان گواه ‏قطعي بر اين تقسيم است.‏‎

‎كاميابي دو جور است:‏‎
ما نيز مي‌گوئيم‎ ‎كاميابي دو جور است: كاميابي نزديك، و كاميابي دور. به علت دير شدن كاميابي‎ ‎نبايد دست از كار كشيد و موفقيت را محال و ‏ممتنع دانست.‏‎
ابوجعرانه، دانشمند و‏‎ ‎عالم بزرگ اسلامي، به ثبات و استقامت معروف است. وي كه درس استقامت را از ‏يك حشره‎ ‎به نام جعرانه فرا گرفته است مي‌گويد‎:
در مسجد جامع دمشق كنار ستون صافي نشسته‏‎ ‎بودم كه ديدم اين حشره قصد دارد روي آن سنگ صاف ‏بالا برود و بالاي ستون كنار چراغي‎ ‎بنشيند. من از اول شب تا نزديكيهاي صبح در كنار آن ستون نشسته ‏بودم و در بالا رفتن‎ ‎اين جانور دقت مي‌كردم. ديدم 700 بار از روي زمين تا ميانه ستون بالا رفت و در‏‎ ‎اثنا ‏شكست خورده، به روي زمين افتاد؛ زيرا آن ستون صاف بود و پاي او را روي آن‏‎ ‎قرار نمي‌گرفت و در وسط ‏مي‌لغزيد‎.


از تصميم و اراده آهنين اين حشره فوق العاده‎ ‎در تعجب فرو ماندم. برخاستم وضو ساختم و نماز خواندم. ‏بعد نگاهي به آن حشره كردم‏‎ ‎و ديدم بر اثر استقامت شاهد مقصود را در آغوش كشيده و كنار آن چراغ ‏نشسته است.‏

پافشاري و استقامت‏‎ ‎ميخ
‎سزد ار عبرت بشر‎ ‎گردد
‎بر سرش هر چه بيشتر‎ ‎كوبي
‎پافشاريش بيشتر‎ ‎گردد

دموستن از سخنوران بزرگ آمريكاست. او در‏‎ ‎فن خطابه پي در پي با شكست روبرو مي‌شد و زبانش ‏مي‌گرفت. و براي تكميل فن خطابه،‎ ‎در زير زمين، به تمرين مي‌پرداخت.‏‎
گاهي با تراشيدن نصف سر و صورت، قيافه خنده‏‎ ‎آوري پيدا مي‌كرد، و بدين وسيله مجبور مي‌شد، ماهها در ‏خانه بماند، و مشغول تمرين‎ ‎خطابه گردد‎.
سرگذشت سكاكي دانشمند قرن هفتم هجري بسيار جالب است. وي در سي‎ ‎سالگي تح

صيل را آغاز ‏نمود. با اينكه آموزگار او از موفقيت وي مأيوس بود، او با شور‎ ‎و پشتكار عجيبي مشغول تحصيل شد‏‎.
آموزگار براي درك هوش و زمينه فهم وي مسأله‎ ‎ساده اي را طرح كرد و آن يك مسأله از فقه شافعي بود كه ‏پوست سگ با دباغي پاك مي‌شود. و استاد آن را چنين مطرح ساخت:‏‎ ‎‏“پوست سگ با‎ ‎دباغي پاك ‏مي‌شود‎.” ‎سكاكي آن را زياد تكرار كرد و با‎ ‎شور و شوق آماده درس پس دادن بود‎.
فرداي آن روز معلم در ميان انبوهي از شاگردان‏‎ ‎از سكاكي پرسيد كه مسئله ديروز چه بود؟ سكاكي ناگهان ‏گفت:‏‎ ‎‏“سگ گفت پوست استاد با دباغي پاك مي‌شود‎.” ‎در اين لحظه شليك خنده شاگردان و معلم بلند ‏شد. ولي روح آن‏‎ ‎نوآموز سالمند به اندازه‌اي توانا بود كه از اين عدم موفقيت در امتحان شكست نخورد و‏‎ ‎ده ‏سال تمام در اين راه گام زد. ولي به علت بالا بودن سن، تحصيل او رضايتبخش‏‎ ‎نبود‎.


روزي براي حفظ درس به صحرا رفته و اثر ريزش باران را روي صخره اي مشاهده‏‎ ‎كرد. او از ديدن اين منظره ‏پند گرفت و گفت:‏‎ ‎‏“هرگز دل‎ ‎و روح من سختتر از اين سنگ نيست. اگر قطرات دانش بسان آب باران در دل ‏من ريزش كند،‎ ‎به طور مسلم اثر نيكوئي در روان من خواهد گذارد”‏‎.
او به شهر بازگشت و با شور زائدالوصفي مشغول تحصيل شد‏‎ ‎و بر اثر استقامت و پشتكار، يكي از نوابغ ‏ادبيات عرب گرديد. وي كتابي در علوم عربي‎ ‎انتشار داد كه مدتها محور تدريس در دانشكده‌هاي اسلامي ‏بود‎. ‎‏(1)‏‎


چشمه ساري از كوهساران سرازير مي‌شود و در‎ ‎مسير راه به صخره‌ها و موانع زيادي برمي خورد كه چه ‏بسا ساعاتي از پيشروي آب‏‎ ‎جلوگيري كرده، و در برابر آن مقاومت سرسختانه نشان مي‌دهند. آب با كند و ‏كاو ريز‎ ‎ريز و پي گير خود هر لحظه از نيروي موانع مي‌كاهد و با باز كردن منافذ و دريچه‌هاي ريز راهي براي ‏خود باز مي‌كند. اين مثل را كه حقيقتي است قابل توجه، مرحوم ملك‏‎ ‎الشعرأ بهار به نظم در آورده است:‏

جدا شد يكي چشمه از‏‎ ‎كوهسار
‎به ره گشت ناگه بسنگي‎ ‎دچار
‎به نرمي چنين گفت با سنگ‏‎ ‎سخت


‎كرم كرده راهي ده اي‎ ‎نيكبخت
‎ولي سنگ چون خو گران بود‏‎ ‎سر
‎زدش سيلي و گفت دور اي‎ ‎پسر
‎نجنبيدم از سيل دريا‎ ‎گراي


‎كه اي تو، كه پيش تو جنبم‏‎ ‎ز جاي
‎نشد چشمه از پاسخ سنگ‎ ‎سرد
‎به كندن در ايستاد و ابرام‎ ‎كرد
‎بسي كند و كاريد و كوشش‏‎ ‎نمود
‎كزين سنگ خارا رهي‎ ‎برگشود
‎ز كوشش به هر چيز خواهي‎ ‎رسي
‎به هر چيز خواهي كماهي‎ ‎رسي

كساني كه مشغول كارهاي اجتماعي هستند بيش‏‎ ‎از ديگران به صبر و حوصله و ثبات و استقامت نيازمندند ‏و بدون بردباري هرگز گامي به‏‎ ‎پيش نخواهند برد‎.
يكي از فلاسفه انگلستان عقيده داشت كه هيچ كس در انجام كاري‎ ‎ناتوان نيست. وي روزي با يك اسب ‏سوار ماهر همسفر شد. در اثناء راه به ديوار كوتاهي‎ ‎رسيدند. سواركار ماهر با يك ضربه بر اسب از بالاي ‏ديوار پريد. فيلسوف مزبور خواست‎ ‎همان كار را انجام دهد ولي موفق نشد و از اسب به زمين افتاد. از زمين ‏برخاست و‎ ‎دومرتبه اسب را زد تا از روي ديوار به آن سوبپرد لكن باز از روي اسب افتاد. بار سوم‎ ‎بر اثر ‏سعي و ثبات موفقيت به دست آورد‏‎.


اودوبون، حيوان شناس معروف آمريكا،‏‎ ‎دويست تصوير از پرندگان گوناگون را روي كاغذ ترسيم كرده و هنگام ‏مسافرت همه را در‎ ‎صندوقي گذارده بود.در غياب وي تمام اوراق طعمه موشها شده بود. وي موقعي كه در ‏صندوق‎ ‎را باز كرد، زحمات خود را بر باد ديد. بسيار متأثر شد ولي در پرتو سعي و استقامت‏‎ ‎همه تصاوير را ‏از نو ترسيم كرد‎.
يكي از دوستان كارلايل جلد اول تاريخ فرانسه را‏‎ ‎از وي عاريت گرفت و اين نسخه منحصر بفرد در خانه. ‏دوست وي براثر اشتباه خدمتگزار‏‎ ‎خانه طعمه آتش گرديد. ولي او با صبر و استقامت كامل تمام كتاب را از نو ‏نوشت.‏‎
هاروي، كاشف گردش خون در بدن، هشت سال مشغول آزمايش بود تا به نظريه خود‏‎ ‎يقين و اطمينان پيدا ‏كرد. سپس ‍ آن را با دلائل ساده ابزار نمود. صداي مخالفت از هر‎ ‎طرف بلند شد. گروهي او را مجنون و ‏ديوانه خواندند و دوستانش ‍ وي را ترك كردند. او‎ ‎با كمال ثبات و استواري به دفاع از عقيده خود پرداخت و ‏اكنون كشف وي يكي از مسلمات‏‎ ‎علوم طبيعي است.‏
پشتکار عامل اصلي موفقيت

اگر زندگي مردان و زنان بزرگ را و کساني که به نحوي در پيشرفت جامعه بشري تاثير داشتند و تحولي در دنيا و زندگي بشر ايجاد کردند بررسي کنيم به اين نکته مهم ميرسيم که پشتکار فراوان يکي از عوامل اصلي موفقيت اين افراد بوده است.يقين بدانيد که بدون پشتکار هيچ کار بزرگي انجام نخواهد شد.مثبت انديشي و بزرگ انديشي به تنهايي براي رسيدن به درجات عالي يا رسيدن به پيشرفتها و موفقيتها و تحولات بزرگ کافي نيست .هنگامي که فکر و انديشه تان را عوض کرديد و افکار و انديشه هاي بزرگ را وارد ذهنتان کرديد بعد از آن بايد وارد عمل شويد و مقدمات محقق

شدن فکر و انديشه بزرگتان را فراهم کنيد . اينکه فقط انديشه هاي بزرگ را يک به يک وارد فکرتان کنيد و گمان هم بکنيد که با ورود افکار بزرگ زندگيتان هم بزرگ ميشود ٬ اين بيشتر خيالبافيست و اتفاقا افراد زيادي هم خصوصا جوانان به آن مبتلا هستند.اما آن بزرگ انديشي و تحول فکري که موجب ايجاد يک تغيير و تحول بزرگ در خود ٬ ديگران ٬ جامعه و دنيا ميشود لازمه اش پشتکار فراوان است .اگر پشتکار نداشته باشيد بعد از مدتي که از شروع کار گذشت چه بسا خسته و نااميد شويد و در نتيجه کارتان را در نيمه راه متوقف کنيد .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید