بخشی از مقاله
خلاصه:
حذف و نرخ آن در گاوداريهاي شيري يكي از عوامل تاثير گذار در بهرهوري و كارآيي برنامههاي مديريتي ميباشد . پائين بودن نرخ حذف در يك گله شيري دلالت بر مناسبتر بودن شرايط مديريتي و شاخصهاي سلامت در مقايسه با گلهايكه نرخ حذف بالاتري دارد، نميباشد. مهمتر از نرخ حذف، نحوه حذف و توزيع حذف در گروههاي دامهاي دامداري ميباشد. مهمترين عوامل در تصميم حذف شامل: ميزان توليد شير، وضعيت آبستني و سلامتي دام، مرحله شيرواري، و ارزش دامهاي جايگزين ميباشد.
حذف عبارت است از خروج يك گاو از يك گله به دليل: فروش - Dairy sail - ، Slaughter - Salvage و يا مرگ دام. فروش در چهارچوب حذف به اين معني است كه گاو شيري به صورت زنده به گله شيري ديگر فروخته شده است، با هدف تداوم درآمدزايي از طرق توليد شير، گوسالهزايي و يا اهداء جنين. Slaughter به اين معني است كه گاو به صورت زنده گله را به جهت كشتار شدن و براي مصارف انساني ترك نموده است.
عموميترين مقاصد گاوهاي حذف شده شامل: كشتارگاهها، ميدانهاي دام، مغازههاي قصابي با مجوز كشتار دام، و يا در خود دامداري و كشتار به جهت مصارف خانوادگي و يا مصارف كارگرهاي دامداري. Salvage به اين معني است كه دام بصورت زنده دامداري را براي كشتار اما نه براي مصارف غذاي انساني ترك نموده است. چنين گاوهايي ممكن است به دلايل زير حذف گرديده باشند:
١- آنتيبيوتيك و يا داروهايي كه در دوره پرهيز از آن بودهاند، دريافت كرده باشند
٢- بلافاصله پس از يك جراحي سنگين حذف شده باشند.
٣- بيماريهايي داشته باشند كه مصرف آنها را براي انسان منع نموده باشد - بيماريهاي عصبي، پريتونيت، پلورزي، و يا انواع سرطانها - . مرگ به اين معني است كه گاو در سطح دامداري مرده است . بر اساس قوانين تازه به اجرا درآمده FDA - از سال ٢٠٠٤ - هر قسمتي ار گاوهايكه توانايي پاگرفتن را ندارند - nonambulatory - از ورود به چرخه غذايي انسان منع گرديده است.
همراه با اين توصيه اكيد در خصوص گاوهاي از پا افتاده، گاوهاييكه مبتلا به سنرم زمينگيري هستند و بطور موفقيت آميزي نيز درمان نميشوند، بايستي در خود گاوداري euthanized گرديده و در خود دامداري دفن گردند. لذا دامهاي دچار سندرم زمينگيري نيز بايستي در زمره گاوهاي مرده طبقه بندي گرديده و اين بدين معني است كه بر اساس تغييرات در قوانين FDA از اين پس ميزان و درصد گزارش گاوهاي مرده در سطح دامپروريهاي شيري نيز بيشتر از گذشته خواهد گرديد. هزينه هاي حفظ گله - هزينه پرورش و يا خريداري جايگزين ها منهاي ارزش دامهاي حذف شده از گله - قسمت مهمي از هزينه هاي متغير گله - Farm variable costs - را شامل مي گردد.
اين هزينه بطور عمده هزينه مخفي - - hidden cost مي باشند بر خلاف هزينه خوراك و ساير خدمات. چرا كه هيچ موقع دامدار براي هزينه تليسه جايگزين چكي نمي كشد . لذا اين آيتم اغلب هزينه اي است كه محاسبه نشده و يا دست كم گرفته - - underestimate مي شود. نگاه كردن تنها به نرخ و يا درصد حذف يك گله در صورتيكه اطلاعاتي در خصوص دلايل حذف ارائه نگردد بيشتر گمراه كننده مي باشد، و لذا اين مسئله بايستي هميشه در ذهن باشد كه حذف كمتر ضرورتا نشانه اي از مديريت بهتر نيست.
از نقطه نظر اپيدميولوژيك، آنچه كه به بهترين شكل ميزان حذف در گله را نشان مي دهد، نرخ بروز حذف مي باشد: تعداد گاوهايي كه در يك دوره زماني مشخص حذف گرديده اند تقسيم بر جمعيت گاوهاي در معرض خطر حذف در همان دوره زماني عموما دوره زماني يك سال در نظر گرفته مي شود اما همچنان مي تواند شامل به ازاي دوره شيردهي، در ماه، و يا هر دوره زماني كه مورد نظر باشد - مثلا ٦٠ روز ابتدايي شيردهي - در نظر گرفته شود.
در فرمول بالا مهمترين مسئله و نكته مناقشه برانگيز تعيين دامهاي در خطر حذف در دوره زماني مي باشد كه همان مخرج كسر است. يك روش محاسبه اين است كه گروه از قبل تعريف شده گاوان در طول دوره زماني انتخاب و تا زمانيكه همه آنها حذف شوند تعقيب گردند. يك Cohort گروهي از گاوان با برخي از خصوصيات مشترك مي باشند كه در يك جا جمع شده اند و براي دوره اي از زمان مانيتور مي گردند.
براي هر گاو سالهاي - herd life از شروع تا حذف - بايستي مشخص گردد و سالهاي عمر تمام گاوها جمع و خلاصه شود، و بدين ترتيب cow - year at risk توليد مي گردد. نتيجه نرخ بروز حذف در اين نوع محاسبه تحت عنوان خطر حذف شدن - هر گاو در هر سال - ناميده مي شود. اين روش محاسبه اغلب در بررسي هاي اپيدميولوژيك و يا آزمايش فارمي مورد استفاده قرار مي گيرد.
در روش دوم تعيين جمعيت در ريسك اين است كه تمام گاوهاي شيري دامداري براي يك سال تعقيب شوند، و تعداد گاوهايي كه در گروه خاص هستند و حذف مي شوند - number in that cohort that - was culled محاسبه مي گردد. تصميم گيري در خصوص حذف مناسب به عنوان يكي از مهمترين عوامل تاثير گذار در بهره وري گله هاي شيري شناخته شده است، و اين تصميم گيري بطور مستقيم تحت تاثير تغييرات قيمت شير، قيمت لاشه دام، و قيمت دامهاي جايگزين مي باشد.
تصميم براي حذف يك دام به طور اوليه بر اساس توليد شير و بطور نسبي تحت تاثير شرايط سلامت دام مي باشد. علي رغم اهميت اقتصادي، تصميمات حذف اغلب به شكلي غير برنامه ريزي شده و تا حدودي بر اساس درك و فراست تصميم گيرنده مي باشد. تعيين زمان مناسب حذف يك دام متضمن تعيين و برآورد چندين متغير بيولوژيك و اقتصادي مي باشد. مهمترين عوامل در تعيين تصميمات حذف شامل: ميزان توليد شير گاو، وضعيت آبستني و سلامت گاو، مرحله شيرواري دام، ارزش و پتانسيل دام جايگزين، و هزينه اسمي دام جايگزين ميباشد.
يكي از مسائلي كه در حال حاضر در گله هاي شيري به شدت تعقيب مي شود افزايش طول عمر و حيات گاو - cows longevity - مي باشد. اين مسئله نيز روشن و مبرهن مي باشد كه افزايش طول عمر گاوان ميسر نخواهد شد مگر با كاهش تعداد گاوهاي حذف شده در گله ها.به اين ترتيب با پذيرش شرط بالا - افزايش عمر در گاوهاي شيري - بايستي ساليانه براي گله هاي شيري رشدي را متصور گرديده و نسبت به آن حذف در گله ها را برنامه ريزي نمود. در غير اين صورت - با هدف ثابت ماندن جمعيت گله ها - تقاضا براي تليسه هاي جايگزين در گله ها كاهش مي يابد.
به اين ترتيب مشخص مي شود كه دو استراتژي حذف در گله - culling strategy - و استراتژي جايگزيني - replacement strategy - در گله ها داراي رابطه اي مستقيم و محكم مي باشند و به دليل غير قابل تفكيك بودن اين دو استراتژي در هر گله اي اين دو استراتژي به عنوان يك استراتژي واحد و تحت عنوان استراتژي حذف و جايگزيني گله - herd culling and replacement strategy - مورد توجه قرار مي گيرد. پرورش تليسه با اندازه - - size و وزن مناسب براي اولين زايمان كار بسيار پر هزينه اي مي باشد و نيز متضمن صرف زمان است.
توانايي پرورش موفقيت آميز تليسه ها به اندازه اي كه در سن ٢٤ - ٢٢ ماهگي زايمان نمايند از محورهاي اساسي در بهره وري شركتهاي سرمايه گذاري دامپروري شيري مي باشد. مشخص گرديده است كه كاهش دوره پرورش تليسه به ميزان يك ماه، رقمي بين ٥٠ تا ١٠٠ دلار آمريكا به ازاي هر تليسه را براي دامدار save مي نمايد. علي الخصوص وقتيكه به اين مسئله توجه داشته باشيم كه اين دام تا زمانيكه به شيرواري دوم خود نرسيده باشد سود آور نخواهد بود.
در مطالعه اي براي كاهش هزينه هاي پرورش تليسه، تليسه ها در سه گروه و در زمانهاي مختلف تلقيح نمودند و زايمان در آنها را در سه زمان اتفاق افتاد: :Low در سن ٧٠٠ روزگي و كمتر از آن :Medium در سن ٧٥٠ -٧١٠ روزگي :High در سن ٧٥١ روزگي و بيشتر مواردي مثل: هزينه پرورش، بازگشت پول از طريق توليد شير و درصد وقوع بيماريها مورد بررسي قرار گرفت. گروه Medium بهترين نتيجه را كسب نمود، اما تفاوت بين گروه ها چندان معني دار نبود.
اين هزينه در برخي از دامپروريها مركب مي باشد چرا كه ضايعات تليسه ها در آنها بسيار زياد است. براي مثال حتي در كشور انگلستان بر اساس اطلاعات سال ٢٠١٠ رقمي معادل ١٥ % از تليسه ها به اولين دوره شيردهي خود نمي رسند و بيش از ٢٠ % از تليسه ها كه زايمان مي نمايند قبل از رسيدن به شيرواري دوم حذف مي شوند. لذا مسئله مهم اين است كه بر روي مسائل بسيار ساده و از جهتي بسيار مهم مثل:
مديريت كلستروم پيشگيري از اسهال و پنوموني به جهت بهبودي رشد دقت بيشتري نمود. با اين وجود تليسه هاي سالم نيز خود راه بسيار طولاني را به جهت كاهش هزينه هاي جايگزيني در پيش دارند. در بسياري از مطالعات اعداد متفاوتي از ريت حذف در گله هاي شيري را كه منجر به افزايش سود توليد كننده مي شود ارائه مي نمايند.