بخشی از مقاله
چکیده
جامعه حاضر به دلیل عصر ماشینی و پیشرفت تکنولوژی، نیازمند برقراری هرچه بیشتر افراد با محیط پیراون و طبیعت میباشد. از این حیث پیادهراهها و مسیرهای گردشگری در فضاهای شهری بهترین گزینه برای برقرای سلامت روان افراد یک جامعه است. به همین منظور طراحان و برنامهریزان میکوشند تا با تکیه بر طراحی شهری و خلق فضاهای سرزنده، سبز و مکانهای تفریحی-خدماتی به این امر مهم دست یابند.
از این روی راهکار مکانسازی در فضاهای باز و پیادهراههای گردشگری شهری میتواند به حس تعلق به مکان و حضور هرچه بیشتر افراد منجر شود. این مقاله سعی دارد با رویکرد کیفی - پدیدارشناسی - و با روش کتابخانهای به شاخصهایی در جهت مطلوبیت مسیرهای حرکت پیاده گردشگری دست یابد. در کنار توجه به مولفههای بصری، مولفههای محیطی در ایجاد آسایش عابرین بسیار تاثیرگذار است.
.1 مقدمه
حضور هرچه بیشتر افراد در مکانهای عمومی و گردشگری پیامدهای مثبتی در جامعه خواهد داشت، مانند: سرزندگی، پویایی، امنینت و تعاملات اجتماعی. فضاهای گردشی شهری و پیادهراهها مکانهایهای مناسبی برای برقراری ارتباطات و تعامل بین افراد و همچنین افراد با طبیعت و محیط پیرامون میباشد. » انسان تمایل دارد در طول زمان افقهای دید خود نسبت به محیط را گسترش دهد.
انسان سعی در در یافتن و یا ایجاد ظرفیتهایی دارد که از طریق آنها بتواند ذهن خود را بیشتر با محیط در گیر کند» [1] .« امروزه فعالیتهای گردشگری در شهرهای کوچک و بزرگ متداول است. این شهرها غالباً گستره وسیعی از جازبههای تاریخی و فرهنگی، خرید، رستورانها و جنب و جوش شهری را شامل میشوند» [2] .« عملکرد گردشگران در فضاهای شهری، پیرامون جاذبهها، بافت شهر، خرید، اسکان و فعالیتهای جنبی است که در رویکرد به موزهها، تئاترها، نمایشگاهها، مراکز تفریحی و نظیر اینها تبلور مییابد[3 ] .
« برای رسیدن به چنین محیطهای پاسخدهای، نیازمند رعایت نکاتی در حین برنامهدهی و طراحی میباشیم. معمولاً» یک طراح، روح مکان را با هدف ایجاد طرحهایی زیست محیطی با صحنههایی قابل بسط و توسعه در نظر می گیرد» [4] .«روح هر مکان در چشم انداز آن منعکس میشود. یعنی شرایط مکانی قبل از هر چیز، ابتدا در چشمانداز آن بازتاب مییابد و ارزشها، فعالیتها و هدفهای انسانی را به نمایش میگذارد.[5 ]«
صاحبنظران برای ایجاد چنین مکانهایی که منجر به حضورپذیری و ماندن در فضا و مکان میشود، تلاشهایی را انجام دادند، به عنوان مثال: آلن جیکوبز 1و دانلد اپلیارد2، به - زندگی جمعی و عمومی ، محیطی برای همه - اشاره دارد و فرانسیس تیبالدز3 این گزینهها را بیان میکند که، - قبل از ساختمانها به مکانها توجه کن، آزادی گردش و قدم زدن را تشویق کن، در مقیاس انسانی طراحی کن و تمامی اقشار اجتماعی را جمع و با آنها مشورت کن - . [6] همچنین افشارنادری [7] مکان را نتیجه برهم کنش سه مؤلفه رفتار انسانی، مفاهیم و ویژگیهای فیزیکی، تصور میکند. »
بر اساس مدل کانتر مکان4 بخشی از فضای طبیعی یا فضای ساخته شدهاست که به لحاظ مفهومی یا مادی محدودهای مشخص دارد و نتیجه روابط متقابل میان سه عامل رفتار انسانی با مفاهیم و مشخصات کالبدی مربوط به آن هستند[8] .« فضاهای گردشی و پیادهراههای گردشی باید بتوانند مرز بین کارکرد اصلی تفرج را بازشناسند که عبارتند از-1 »استراحت -2 تفرج -3 خلاقیت و آموزش -4تحکیم مشارکت و روابط اجتماعی[9] « و همچنین نیازهای اصلی که باعث افزایش تمایل شهروندان به تفریح میشوند را در نظر بگیرند که عبارتند از-1 »نیازهای شخصی -2 روانی-3 سلامتی -4 محیطی -5 اجتماعی[9 ] .«
.2 پیشینه تحقیق
با توجه به معیارهایی که صاحبنظران در جهت مکانها و محیطهای پاسخده برای ایجاد مکانهای مناسب و ماندن افراد در مکان برشمردند، میتوان شاخصههایی در خصوص حضورپذیری بیشتر افراد در محیطهای گردشگری پیاده تعریف کرد. مانند تجربه عابر پیاده، حس مکان در پیادهراه و همزمانی فضاها در مسیر پیاده گردشی، دیدهای پیدرپی و... ، با تغیرات فرمی، ریتم، حرکت، جهت و مسیردهی، تنوع فضایی و ... بستر را برای تجربه عابر پیاده و تصمیمگیری فراهم کنیم. »
شامای5 در بررسیهای خود در مورد سطوح مختلف احساس به مکان، 3مرحله اصلی تعلق به مکان، دلبستگی به مکان و تعهد به مکان را اشاره و این حس را در 7 سطح طبقه بندی میکند: -1 بیتفاوتی نسبت به مکان -2 آگاهی از قرار گیری در یک مکان - 3 تعلق به مکان -4 دلبستگی به مکان -5 یکی شدن با اهداف مکان -6 حضور در مکان -7 فداکاری برای مکان. [10] .« در کتاب کامران دیبا و معماری انسان دوستانه به نقل از ایشان بیان شدهاست، »جامعه ما مبتلا به پدیدهی "اتومبیل زدگی" شده و زندگی انسانی و پیادهرو قربانی خیابانهای ماشینرو، بلوارها و اتوبانها شدهاند[11] .«
در حالی که میتوان با طراحی تعریف شده پیادهروها، فرهنگ پیادهمداری را به جریان انداخت. »یک محور پیاده برای موفق بودن باید انتظاراتی را برآورده کرده و ویژگیهایی را نیز دارا باشد تا بتواند جریان زندگی شهری را در آن مشاهده کرد[12] .« حبیبی در مقالهی خود به »احیای نقش انسان پیاده در شهر« میپردازد و عنوان میدارد که: »انگاره کلی مطرح شده را میتوان تحت عنوان - احیای نقش انسان پیاده در شهر - بیان نمود که در پس آن - احیای شهر کهن - شهر درونی - با قابلیتهای گردشگری منطبق با حرکت پیاده - جای داد[13] .
«همچنین یان گِل6 در کتاب زندگی در فضای میان ساختمانها به تشریح مؤلفههایی جهت شکلگیری فعالیتهای انتخابی افراد و تعامل اجتماعی آنها در فضای باز برشمرده است که میتوان آنها را - در جهت مسیرهای پیاده گردشگری مطلوب - ارائه داد: - -1 »راه رفتن - . - -2ایستادن - - -3نشستن - - -4دیدن - -5 - شنیدن و گفتگو کردن - - -6مکانی از هر نظر دلپذیر - - -7لبههای نرم - [14] .«
-3 شاخصهای مطلوبیت مسیر های حرکت پیاده گردشگری در فضای باز
-3-1حس مکان در پیادهراه :
»حس مکان یا روح مکان. به کیفیت منحصر به فرد و ویژه ای که یک مکان نسبت به سایر مکان ها دارد اشاره دارد. حس مکان ناملموس است. اما ویژگی با ارزشی است که هنگامی که به منظری نسبت داده می شود آن را حساس می سازد[15] .«