بخشی از مقاله

خلاصه

این پژوهش با هدف شناسایی و الویتبندی عوامل موثر بر آینده توسعه فناورینانو در صنعت فولاد ایران با استفاده از روش های آینده نگاری فناوری انجام شد. جامعه آماری در دو سطح کیفی و کمی شامل 13 نفر از خبرگان و متخصصان حوزه فناورینانو و 52 نفر از اساتید دانشگاه و متخصصین شرکت فولاد مبارکه اصفهان بود. در بخش اول به شیوه نمونه گیری هدفمند تا سطح اشباع دادهها و دربخش دوم از روش سرشماری استفاده شد. به منظور شناسایی عوامل موثر بر آینده توسعه فناوری نانو از روش کتابخانهای و همچنین مصاحبه با خبرگان استفاده و در مجموع 5 عامل و 80 شاخص شناسایی شد.

سپس از طریق پرسشنامه و به روش توصیفی- پیمایشی، 4 عامل و 28 شاخص تایید و انتخاب شدند. همچنین به منظور الویتبندی عوامل و شاخص های شناسایی شده از روشتحلیل سلسله مراتبی - - AHP استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و برای رتبهبندی عوامل و شاخصها از فرآیند تحلیل سلسلهمراتبی - شاخص وزنی - AHP استفاده گردید .

یافتههای پژوهش حاکی از آن بود که الویتبندی عوامل چهارگانه موثر بر آینده توسعه فناوری نانوبه ترتیب عبارتنداز: عامل اقتصادی،عامل انسانی، عامل حقوقی-سیاسی و عاملعلمی-فنی. برای عامل اقتصادی شاخص صرفه اقتصادی و سود حاصله از بکارگیری فناورینانو و محصولات، برای عامل انسانی، شاخص جذب افراد متخصص در زمینه کاربرد فناوری نانو در صنعت فولاد، برای عامل حقوقی-سیاسی شاخص الزامات سیاستی و برنامه ای در قانون برنامههای پنج ساله کشور، برای عامل علمی-فنی، زمینهسازی مناسب برای انتقال تکنولوژی از کشورهای پیشتاز در زمینه کاربرد فناورینانو در صنعت فولاد، شاخصهای با اولویت بالاتر شناخته شدند.

.1 مقدمه

بی شک فناوری به جزئی جدانشدنی از زندگی ما تبدیل شده است. جزئی که یکی از مهمترین عوامل توسعه اقتصادی و صنعتی کشورهای جهان به حساب می آید. [1] امروزه با تغییر در مقیاس، فناوری از ابعاد ماکروسکوپی به ابعاد نانو رسیده و گستره فعالیت های آن وسیعتر شده است به طوری که می توان ادعا کرد که رقابت جهانی اکنون در ابعاد نانو انجام می گیرد. اصل موضوع آن است که ماده در اندازه های نانومتری خواص جدید و متفاوت با مقیاس های بالاتر دارد که این خواص توجه جدی دانشمندان و پیشگامان بکارگیری ابزارها و مفاهیم جدید را برانگیخته است.

کاربردهای این فناوری بسیار گسترده و متنوع و تقریبا در همه صنایع موجود تأثیرگذار می باشد.[2] فولاد از جمله مصالحی است که از زمان انقلاب صنعتی دوم، یعنی در اواخر قران نوزدهم و اوایل قرن بیستم، به طور وسیعی مورد استفاده قرار گرفته است.[3]تلاش های قابل توجه چینی ها در بکارگیری فناورینانو در عرصه فولاد، نشانگر توجه آن ها به کاهش هزینه ها و استفاده بهینه از سرمایه ها برای گسترش زیرساخت ها و نیز نگاه آن ها به آینده برای کسب جایگاه برتر در عرصه فولاد است.[4]

در چند دهه اخیر آیندهنگاری فناوری به ابزاری برای توسعه پایدار جوامع تبدیل شده است.آیندهنگاری تلاشی نظاممند برای نگاه به آینده بلندمدت در حوزه های دانش، فناوری، اقتصاد، محیط زیست و جامعه است که با هدف شناسایی فناوری های نوظهور و تعیین آن دسته از بخش هایی که سرمایه گذاری در آنها احتمال سوددهی اقتصادی و اجتماعی بیشتری دارد، انجام می شود. از دهه 80 به بعد، مفهوم آیندهنگاری در سیاست گذاری جای گرفت. برای نخستین بار، ژاپنی ها در دهه 80 از آیندهنگاری به عنوان ابزار سیاست گذاری استفاده کردند.

اکنون آیندهنگاری علم و فناوری ابزار تصمیم گیری دولتی در محیط سیاست علم و فناوری است و در بسیاری از حالات سؤالات راهبردی مربوط به علم و جامعه را در یک چشمانداز بلندمدت پاسخ می دهد.[5] وجود تعاریف متعدد از آیندهنگاری که از سوی افرادی با تخصصهای مختلف ارائه شده است، ارائهی تعریفی جامع در مورد آن را دشوار کرده است.

اولین تعریفی که تقریبا مورد پذیرش عمومی قرار گرفت، تعریف ارائه شده توسط بن مارتین در سال 1995 در اسپرو2 استکه آیندهنگاری تحقیقات را فرآیند تلاش نظاممند به منظور نگاه به آینده بلند مدت علم، فناوری، اقتصاد و جامعه با هدف شناسایی حوزه های تحقیقات راهبردی و فناوری های عام نوظهوری که ممکن است بیش ترین منافع اقتصادی و اجتماعی را در پی داشته باشند تعریف می کند.[6] با جمعبندی تعاریف مختلف میتوان به برخی از جنبه های آیندهنگاری دست یافت، از جمله:

1.    زمانی می توان تلاش برای بررسی آینده را آیندهنگاری نامید که این تلاش ها نظاممند باشد،

2.    این تلاش باید طولانی مدت باشد،

3.    فشار علم/ فناوری باید متناسب با تقاضا و کشش بازار باشد، بدین معنی که علاوه بر توجه به علم و فناوری به عوامل اقتصادی و اجتماعی نیز توجه شود،

4.    توجه آیندهنگاری بر فناوری های عام نوظهور است، یعنی فناوری هایی که هنوز وارد مرحله رقابتی نشده اند، که باید مورد حمایت قانونی دولت قرار گیرند،

5.    علاوه بر خلق ثروت باید به اثرات و منافع اجتماعی نیز توجه شود که این موضوع منجر به اتخاذ دیدگاه های مساله محور شده است.[7]

6.    آیندهنگاری فرآیندی است که طی آن حضور بازیگران فعال و کلیدی از گروه های ذینفع جامعه از جمله متخصصین، دولت، صنعت، سازمان های غیردولتی و مصرف کنندگان در کنار طراحی مناسب فعالیتها میتواند در جهت ایجاد آینده مطلوب، موثر باشد.[6] دستهبندیهای مختلفی از روشهای آیندهنگاری ارائه شده است. هوگ کامرون3 روش های مورد استفاده برای یک فعالیت آیندهنگاری را در درون یک مثلث ترسیم میکند.[7]

سه راس این مثلث که در شکل1 آمده است شامل راس خلاقیت، راس تخصص و راس تعامل متقابل است. موقعیت هر یک از روشهای آیندهنگاری در درون این مثلث بر اساس موقعیت آن روش نسبت به راسهای مثلث میباشد. به عنوان مثال روش علمی-تخیلی تقریبا در راس خلاقیت و نوآوری قرار دارد یا روش پنل خبرگان با راس تخصص همجوار است. راس دیگر مثلث ترکیب مناسبی از روشهای آینده نگاری می باشد که چگونگی این ترکیب، بستگی به نیازهای حامیان آینده نگاری، مخاطبان و... دارد.[8]

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید