بخشی از مقاله

خلاصه:

استفاده از پایههای پاکوتاهکننده میتواند به گسترش کشتوکار گردو در کشور کمک شایان توجهی نماید. در این پژوهش به منظور شناسایی منابع ژنتیک برای توسعه پایه های پاکوتاه گردو، قدرت رشد و مکانیسمهای مربوط به پاکوتاهی در برخی از ژنوتیپهای ایرانی متحمل به خشکی و شوری گردو - کرمان - 1-4 با رقمچندلر مقایسه گردید.

درصد تندش بذر چندلر کمتر از سایرین بود 41/2 - درصد - در حالیکه بیشترین درصد تندش 100 - درصد - در کرمان 4 مشاهده شد.  میانگین زمان تندش بذر چندلربهصورت معنی داری بیشتر از سایر ژنوتیپها بود 5/4 - روز - . ارتفاع دانهال کرمان 1 و 2 بهصورت معنیداری بیشتر از سایرین بود،همچنین طول میانگره در کرمان 1 بیشتر از دیگر ژنوتیپها بود .

افزون بر این کرمان 1 بیشترین تعداد برگ را داشت ولی تفاوت معنیداری با سایر ژنوتیپها نداشت. درمجموع یافتههای پژوهش حاضر نشانداد که کرمان 1 و 2 بیشترین قدرت رشد را در بین ژنوتیپهای مورد بررسی داشتند. دانهالهای چندلر و کرمان 4 قدرت رشد متوسطی داشتند ولی با توجه به محدودیت تندش بذر، استفاده از چندلر مقرون به صرفه نیست. کرمان 3 کمترین قدرت رشد رویشی داشتند از اینرو استفاده از این ژنوتیپ برای تولید پایههای کم رشد متحمل به تنشهای شوری و خشکی پیشنهاد میگردد.

.1مقدمه:

اندازه درخت نقش مهم و کلیدی در مدیریت باغ و تولید میوه مرغوب دارد. بهنظرمیرسد درختان کوتاه دارای مزایای فراوانی هستند. نفوذ نور به درختان کوتاه بهتر انجام میشود که این امر باعث بهبود فتوسنتزمیشود و میوهای با کیفیت بهتر تولید میگردد. محلول پاشی روی این گونه درختان با کارآیی و سهولت بیشتری انجام میشود. عملیات برداشت و هرس در باغهای پاکوتاه نیز راحتتر انجام میشود.

از دیگر مزایای این گونه باغها، امکان پوششدادن راحت و سریع کل باغ برای حفاظت درختان و محصول از خطرهای تگرگ و پرندگان است. هر چند که باید توجه داشت که نگهداری از چنین باغ هایی نیازمند مدیریتی کارآمد و کاری فشردهتر است .[1] بنابراین همواره تلاش شده است تا درختان بهصورت کوتاه پرورش داده شوند. برای کاهش ارتفاع درختان راهکارهای مختلفی از طرف متخصصین کشاورزی مورد استفاده قرار گرفته است. در این روشها به کمک مواد شیمیایی مختلف و یا با کمک روشهای باغبانی رشد درختان محدود شده است .[2] از طرفی ویژگیهای ژنتیک درخت در تعیین پاکوتاهی آن اهمیت دارند.

شناسایی پایههای خاص میتواند باعث کوتاهشدن و یا پر رشد شدن تاج شود . امروزه استفاده از پایههای کوتاهکننده در باغبانی نوین اهمیت ویژهای یافته است 4]،.[3 به ظاهر پایههای کوتاهکننده و پر رشدکننده دارای مقادیر مختلفی از مواد تنظیمکننده رشد هستند که این مواد تنها باعث ایجاد رشد خاص در آنها میگردد، که از محل پیوند نیز گذشته و بهصورت مشابهی بر رشد و نمو پیوندک نیز اثر میگذارند. بهنظرمیرسد که این مطلب از بهترین نظریهها در خصوص توضیح چگونگی قابلیت کوتاهکنندگی پایههای درختان میوه باشد.

گردو از جمله محصولاتی است که هنوز پایه کوتاهکنندهای برای آن معرفی نشده است. هرچند پژوهشها نشان داده اند که ژنوتیپهایی که عادت میوهدهی جانبی دارند، قدرت رشد کمتری داشته و از اینرو میتوانند به عنوان منبع ژنتیک برای دستیابی به پایههای کوتاهکننده در گردو استفاده شوند .[5] پژوهشهای انجام شده نشان میدهند چنین ژنوتیپهایی عادت رشد فشرده با سرعت رشد کم دارند و تعداد زیادی شاخه از ناحیه طوقه ایجاد مینمایند.

تعداد گره در این گیاهان بیشتر است ولی گرهها با فاصله کمی تشکیل میشوند. افزون بر این، نسبت پوست به چوب در این ژنوتیپها بیشتر است 7]،Mahmoodi.[6 و همکاران [8]نشان دادند که استفاده از چنین ژنوتیپهایی میتواند رشد تاج را در گردو به میزان 9/29 درصد نسبت به پایههای معمولی کاهش دهد . به این ترتیب با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر به منظور ارزیابی قدرت رشد و شناسایی منابع ژنتیک پاکوتاهی از بین دانهالهای چهار ژنوتیپ گردو متحمل به خشکی و شوری با عادت میوهدهی جانبی و خوشهای انجام شد. در این آزمایش دانهالهای رقم چندلر به عنوان یک پایه استاندارد و شاخص استفاده گردید.

.2مواد و روش ها:

بذر ژنوتیپهای متحمل به شوری و خشکی شناساییشده ازکرمان - کرمان - 1-4 به همراه بذر رقم چندلر در اواخر شهویور،جمعآوری و جهت حذف بازدارندههای رشد،به مدت10روز در آب شستوشو شدند.درروز دهم پوسته بذر باچکشی شکسته شد وبه مدت 15 دقیقه درکاپتان 4 درهزارقرارداده شد. پس ازآبکشی بذرها برای برطرفشدن نیازسرمایی به مدت 8 هفته دریخچال دردمای4 - 6 درجه سانتیگراد قرارگرفتند .[5] پس ازتامین نیازسرمایی، بذرها در ظروف 400 میلیلیتری حاوی کوکوپیت وپرلیت به نسبت حجمی 1:1 کشت شدند. ظروف کاشت دردمای 25 درجه سانتیگراد در روز و 18 درجه سانتیگراد درشب ورطوبت % 40 نگهداری شدند و هر دو روز آبیاری شدند.

تعداد بذرهای جوانهزده در طول دوره آزمایش بهصورت روزانه ثبت شد. در انتهای دوره آزمایش درصد تندش و میانگین زمان تندش بذر - MGT - ثبت شد. برای محاسبه میانگین تندش روزانه از رابطه 0*7 - QW - / - W - استفاده شد . در این رابطه، n تعداد بذرهای جوانه زده در روز t است. پس از گذشت 45 روز، ارتفاع دانهال، طول میانگره و تعداد برگ در هر گیاه ثبت شد. پس از تجزیه واریانس و میانگینها با آزمون چند دامنه ای دانکن در سطح احتمال 5 درصد تفکیک شدند. تجزیه تحلیلها با استفاده از SPSS انجام شدند.

.3نتایج و بحث:

قدرت تندش و زیوایی بذر ژنوتیپهای گردو با شاخص درصد تندشنشانداده شد. درصد تندش بذر ژنوتیپهای گردو بهصورت معنیداری متفاوت بود - شکل 1 الف - . درصد تندش بذر چندلر کمتر از سایرین بود 41/2 - درصد - در حالیکه بیشترین درصد تندش 100 - درصد - در کرمان 4 مشاهده شد. شتاب تندش بذر ژنوتیپهای گردو با شاخص میانگین زمان تندش نشانداده شد . میانگین زمان تندش بذر نیز بهصورت معنیداری تحت تاثیر ژنوتیپ قرار داشت - شکل 1 ب - . میانگین زمان تندش بذر رقم چندلر بهصورت معنیداری بیشتر از سایر ژنوتیپها بود 5/4 - روز - و کمترین میزان آن 2/7 - روز - در کرمان 1 و 3 مشاهده گردید.

ارزیابی شاخصهایتندش بذر ژنوتیپهای گردو نشان داد که بذرهای رقم چندلر از یک طرف درصد تندش کم دارند و از طرف دیگر فرآیند تندش در این رقم کند است. این عوامل هزینههای تولید را افزایش و کارایی افزایش را کاهش میدهد. از اینرو، با وجودی که چندلر یک ژنوتیپ متحمل به شرایط محیطی نامساعد است [9]، نمیتوان استفاده از بذر آن جهت تولید پایه توصیه نمود.

در ژنوتیپهای ایرانی فرآیند تندش با قدرت بیشتری انجام شد. به گونهای که درصد بذرهای جوانهزده بهصورت معنیداری بیشتر از چندلر بود. از طرف دیگر میانگین زمان تندش بهصورت معنیداری کمتر بود که نشان میدهد بذر این ژنوتیپها سریعتر از چندلر جوانه میزند. [10]نشاندادند که پوسته سخت اطراف مغز، عامل اصلی در محدودکردن تندش بذر گردو است. آنها نشاندادند که وجود پوسته سخت حتی میتواند از تندش بذرها پس از دورههای طولانی چینه سرمایی جلوگیری نماید. به این ترتیب تفاوت در تندش بذر ژنوتیپهای گردو در پژوهش حاضر میتواند به دلیل تفاوت در استحکام پوسته سخت بذر آنها باشد.

در مجموع با توجه به اینکه تیمارهای پیش از کاشت، هزینههای تولید را بهصورت قابل توجهی افزایش میدهند، بذرهایی که برای تندش نیاز به تیمار خاصی ندارند برای تولید پایه ارجح هستند. در این راستا، بدون توجه به موضوع قدرت پاکوتاه کنندگی پایه، ژنوتیپ کرمان 4 با توجه به زیوایی و شتاب تندش زیاد میتواند یک گزینه مناسب باشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید