بخشی از مقاله

چکیده

نیاز روز افزون انسان به آب که ناشی از افزایش جمعیت میباشد از یکسو و محدودیت منابع آب از سوي دیگر که ناشی از تغییرات اقلیمی میباشد، موجب افزایش بهرهبرداري از منابع آب شده است. بنابراین به منظور افزایش بازدهی مصرف آب و استفاده بهینه از مقدار مصرفی در تمام بخشها، ارزیابی و نظارت بر مصرف آب به کمک شاخصهاي مناسب ضروري می باشد.

شاخصها بهمنزله معیارهایی هستند که به وسیله آنها میتوان تغییرات کمی و کیفی یک موضوع را اندازهگیري کرد. به همین دلیل در این مقاله با تکیه بر مطالعات کتابخانه-اي و بررسی پژوهشهاي موجود، سعی شده است با نگاهی انتقادي انواع شاخصهاي موجود در زمینه مدیریت منابع آب معرفی شوند و چشماندازي از ارزیابیهاي صورت گرفته از وضعیت منابع آب به کمک شاخصهاي مختلف در ایران ارائه شود.

مقدمه

مدیریت منابع آب یکی از مهمترین مسائل در قرن حاضر میباشد . - Kojiri, 2008 - با مدیریت منابع آب، فرصتهاي بسیاري براي دستیابی به معیشت و رفاه، تأمین مواد غذایی و امنیت آب فراهم میشود . - Rautanen and White, 2013 - به طوري که مدیریت آب، به لحاظ پایداري زیست محیطی براي کاهش دادن اثرات منفی و در عین حال حفظ توانایی سیستمهاي تأمین آبی براي رسیدن به اهداف پایدار، طراحی شده است

در همین راستا، مفهوم مدیریت یکپارچه منابع آب - IWRM - به عنوان یک ابزار قدرتمند براي برطرف کردن نیازهاي آبی، حفاظت از محیط زیست و اطمینان از توسعه اجتماعی اقتصادي پایدار مطرح شده است

با این حال، یکی از پیش شرطهاي اساسی براي مدیریت یکپارچه، دستیابی به ارزیابیهاي مناسب از وضعیت منابع آب است. از ابزارهاي جدید که براي کمک به مدیریت موثر آب طراحی شده است، شاخصهاي ارزیابی مدیریت آب میباشند، که به عنوان یک ابزار مفید براي بهبود اثربخشی مدیریت آب در سطح جامعه در نظر گرفته میشوند 

در طی 20سالگذشتهبسیاري ازشاخصها به منظور بررسی آسیبپذیري منابع آب از لحاظ کمی توسعه یافتهاند. این در حالی است که مشکلات تشخیص بحران آب تا حدود زیادي از جنبههاي دیگر مانند مصرف، عرضه وکمبود نیز مهم می-باشند. بنابراین، انتخاب معیاري که قرار است بحران آبی به وسیله آن بررسی شود به اندازه یک تصمیم سیاسی و علمی مهم میباشد

شاخصهاي ارزیابی عملکرد براي برنامهریزان و طراحان این امکان را فراهم میآورد که بهرهوري به ازاي واحد آب و زمین ارزیابی گردد. همچنین به کمک این شاخصها میتوان به یکسري سؤالات استراتژیک از جمله اینکه به چه میزان و چگونه بایستی براي اراضی کشاورزي سرمایهگذاري کرد، پاسخ داد. همچنین، شاخصهاي ارزیابی وسیله مناسبی براي مقایسه عملکرد یک سیستم منفرد در طول زمان یا محدودههاي مکانی متفاوتی از همان سیستم میباشد. اطلاعات مورد نیاز آنها محدودعموماًو قابل دسترس و تجزیه و تحلیل بوده و به آسانی میتوان در فرایند ارزیابی از آنها استفاده نمود در همین راستا انواع مختلف شاخصهاي ارزیابی منابع آب توسط محققان مختلف معرفی شدهاند که در ادامه به برخی از مهمترین آنها اشاره میشود.

- 1 شاخص فالکن مارك

شاخص فالکن مارك1اغلب به طور گستردهاي به منظور سنجش بحران آب استفاده شده است. یکی از اولین مطالعاتی که بر اهمیت پیوند ارزیابیهاي فیزیکی از آب با نیازهاي جمعیت انسانی تاکید داشت، توسط فالکن مارك و همکارانش انجام شد. فالکن مارك، دانشمند سوئدي، در مطالعات خود بحران آب را بر اساس مقدار سرانه منابع آب تجدیدپذیر سالیانه هر کشور تعریف کرده است.

این شاخص به عنوان بخشی از کل رواناب سالانه در دسترس براي استفاده بشر تعریف شده است. وضعیت آب بر اساس این شاخص بر حسب سرانه مصرف آب و شرایط آب درمنطقه درجهبندي میشود که عبارت است: مناسب - بدون بحران - ، بحرانی، کمیابی و کمیابی مطلق - جدول. - 1 بر اساس این شاخص حد 1700 مترمکعب و 1000 مترمکعب سرانه در هر سال به ترتیب به عنوان حدآستانه میان بحران آب و نواحی کمیاب در نظر گرفته میشود . - Falkenmark, 1989 - بنابراین، فالکنمارك میزان سرانه آب 1700 متر مکعب در سال را به عنوان شاخص تنش و میزان 1000 متر مکعب آب سرانه در سال را به عنوان شاخص کمبود معرفی کرده است.

بر این اساس کشورهایی که داراي سرانه منابع آب سالانه تجدیدپذیر بیش از 1700 متر مکعب هستند، مشکل بحران آب ندارند و کشورهایی که داراي سرانه منابع آب تجدیدپذیر بین 1000 تا 1700 متر مکعب هستند جزء کشورهاي با تنش آبی محسوب میگردند و کشورهایی که داراي سرانه آب تجدیدپذیر کمتر از 1000 متر مکعب در سال هستند جزء کشورهاي با کمبود آب میباشند. قابل ذکر است که سرانه آب کمتر از 500 متر مکعب در سال، فشار بسیار شدیدي را به هر کشوري تحمیل میکند

جدول - 1 مقادیر استاندارد سرانه آب تجدیدپذیر یا شاخص FI

نحوه مصرف فردي پایه و اساسی براي شاخص بحران آب فالکن مارك است. بنابراین نوعی تمایز بین کمبود ناشی از اقلیم و نحوه مصرف فردي فراهم میکند . با این وجود، این شاخص به طور معمول براي ارزیابی در مقیاس کشور نیز مورد استفاده قرار میگیرد. در این شاخص، دادهها به راحتی در دسترس هستند و همچنین نتایج قابل فهم و آسانی فراهم میکند. با این حال، بخاطر استفاده از میانگینهاي سالانه ملی، از برخی اطلاعات مهم مربوط به کمیابی آب در مقیاسهاي کوچکتر غفلت میکند

- 2 شاخص نسبت آب مصرفی به آب تجدیدپذیر - C/RW -

شاهدي و طالبیحسینآباد - 1392 - به نقل از آسانو و همکاران نسبت آب مصرفی - C - به آب تجدیدپذیر - RW - را به عنوان شاخصی براي بررسی پایداري منابع آب معرفی میکنند. از آنجایی که رهاسازي مقداري از آب تجدیدپذیر به پایین دست - به ویژه از طریق زهآب زیرزمینی - جهت تعادل بیلان نمک در حوضه آبریز الزامی است، میزان مصرف باید کمتر از حد آب تجدیدپذیر باشد. بنابراین، طبق استاندارد بینالمللی - جدول - 2 میزان آب مصرفی معادل 0/7 آب تجدیدپذیر به عنوان مرز شرایط بحرانی در نظر گرفته میشود. با رعایت این حد، تنها پایداري کمی و کیفی منابع آب حفظ میشود. اما براي حفظ پایداري توسعه متکی به منابع آب، رعایت حد 0/4 مصرف از آب تجدیدپذیر به عنوان استاندارد مطرح شده و بیانگر شرایطی است که این نوع توسعه در خشکسالیهاي طولانی هم پایداري خود را حفظ نماید. با این حال، توجه به این نکته ضروري است که این مقادیر آستانه، تخمینی و غیر دقیق بوده و در هر حوضه با توجه به شرایط هیدرولوژیکی و میزان آلودگیها و فعالیتهاي بشر قابل تدقیق و تغییر هستند

جدول -2 مقادیر بحرانی نسبت آب مصرفی به آب تجدیدپذیر

3 - شاخص کمیابی آّب

بر اساس نظر گلیک - Gleick, 1996 - شاخص کمیابی آب براي اندازهگیري توانایی پاسخگویی به تمام الزامات آب براي رفع نیازهاي اساسی انسان که عبارتند از آب آشامیدنی براي بقاء، مصارف بهداشتی و نیازهاي سطح خانوار براي تهیه غذا، توسعه داده شده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید