بخشی از مقاله
چکیده
تاریخ ادبیات ایران عرصهي حضور شاعران فراوانی است که با هنر خود سخنگوي ایرانیان و ترجمان احساس و ادراك آنها بودهاند. در این عرصه، شاعرانی را میبینیم که گمنامتر از سایرین بودهاند، با اینحال شعرشان مورد توجه مردم بوده است. شاطر عباس صبوحی یکی از همین شاعران است.شاطر عباس صبوحی شاعري پیشهور بود که از میان عوام برخاست. شعرش در میان تودهي مردم رواج پیدا کرد و ظاهراً توانست به میان خواص نیز راه بیابد. با وجود اینکه در بخشی از جامعهي دانشگاهی در مورد شعر صبوحی نظرات چندان مثبت نیست، با اینحال با بررسی شعر صبوحی، علت علاقه و توجه مردم به شعر او را درمییابیم.به همین جهت، این مقاله میکوشد تا پس از نقد مطالبی که گردآورندهي دیوان شاطر عباس در مورد او و اشعارش در مقدمهي دیوان نگاشته است، اشعار گرد آمده را در سطوح سبکی، زبانی، بلاغی و فکري بررسی نماید.
واژههاي کلیدي: شاطر عباس صبوحیقمی، شاعران عامی، شعر قرن سیزدهم، نقد ادبی
مقدمه
شعر فارسی از دیرباز نقش پررنگی در فرهنگ ایرانی داشته است و میتوان ادعا کرد که از عوامل اصلی زنده و سرپا ماندن این ملّت در طول تاریخ پر فراز و نشیبش بوده است. »شعر، بخشی و در حقیقت، بخش اصلی زندگی معنوي جامعهي ما بوده است - «شفیعیکدکنی، :1385 . - 64 ایرانی در طول تاریخ دردها، شاديها و آرزوهایش را از طریق شعر باز نموده است. گرایش و علاقه به شعر نزد ایرانی به حدي است که حتی میکوشد تا نثرش را به شعر نزدیکتر کند و اوج این کار را اوج هنر نثر میداند.پس از ورود اسلام به ایران، حرمت شرعی هنرهایی همچون تصویرگري، پیکرتراشی و موسیقی موجب این گردید که ایرانی تقریباً بیشتر خلاقیتهاي هنري خود را به وسیلهي شعر بروز بدهد و همهي استعداد و هنر و نبوغ این قوم در دل آن جاي بگیرد.
شعر فارسی از یک سو سخنگوي مردمان و ترجمان احساس و ادراك آنها بوده است و از سوي دیگر در خدمت قدرتمندان و برآورده کنندهي امیال و ارادهي آنها. از آنجا که قدرتها، به خصوص در جوامع استبدادي، میکوشند تا همه چیز را تحت کنترل خود در بیاورند جریان اصلی شعر و شاعري نیز در ایران، پیرامون دربارها و مراکز قدرت شکل میگیرد. از دل همین جریان است که شاعرانی برخاستهاند که دردهاي مشترك انسانی و آرزوهاي جاودانهي بشري را به شیواترین وهنرمندانهترین شکل بیان کردهاند.اما شعرگویی و نغمهسرایی منحصر به همین جریان نمیشود و در کنار جریان اصلی و رسمی ادبی، شاعرانی نیز بودهاند که در میان عوام میزیستهاند و براي بیان عواطف و احساسات خود از ابزار شعر بهره میگرفتهاند.
اشعار اینان اگرچه فخامت و استواري شعرهاي جریان اصلی را نداشت، اما از آنجا که از ضمیري زلال برمیآمد و سرشار از عاطفه بود زمزمهي مردمان کوچه و بازار میشد. نمونهاي از این اشعار سروده شده توسط عوام را میتوان در ادبیات فلکلور،ترانههاي کار، سوگمویهها، لالاییها و .... پیدا کرد. در این میان شاعرانی نیز بودهاند که شعرشان به دلیل ویژگیهاي برجستهاي که داشته، توانسته است نظر طبقهي خواص را هم به خود جلب کند و از مرحلهي نقل شفاهی به مرحلهي مکتوب شدن دربیاید؛ شاعرانی همچون باباطاهر که با زبان عوام به بیان عواطف، احوال و اندیشههایشان میپرداختهاند.شاطر عباس صبوحی قمی یکی از همین شاعران است.
شاعري که از میان عوام برخاست. شعرش در میان تودهي مردم رواج پیدا کرد واهراًظ توانست به میان خواص نیز راه بیابد. با این حال ظاهراً شعر شاطر عباس در میان قشر آکادمیک و اندیشمند، سمبل و نمونهي یک شعر سست و ضعیف است تا جایی که دکتر شفیعیکدکنی در جایی شاطر عباس را در مقابل شاملو قرار میدهد. »پنجاه سال شب و روز در وسیعترین نشریههاي سیاسی و فرهنگی، دربارهي شاطر عباس صبوحی اگر تبلیغ شده بود حالا جایزهي نوبل را به اولاد و احفاد شاطر عباس میدادند؛ شاملو که جاي خود دارد - «شفیعیکدکنی، . - 526 :1392 شفیعیکدکنی در همین مطلب از شاملو به عنوانضد» ابتذالترین شاعر عصر ما« یاد میکند - همان:. - 531
در این صورت شعر شاطر باید نمونهاي از ابتذال و سستی لفظ در شعر باشد. اما چگونه میشود که شعر شاعري مبتذل و سست باشد و مورد توجه مردم قرار بگیرد؟ در حالی که به تعبیر خود دکتر شفیعی، یگانه معیار موفقیت و تعیین پایگاه شاعران، حافظهي همین مردم اهل زبان و دوستدار شعر است. - همان: - 446 شاید بهتر باشد با چنین دیدگاهی با تأمل بیشتري برخورد کرد. هنگام مطالعهي اشعار صبوحی نه تنها آنها را بدان حد سست و به دور از موازین ادبی نمییابیم، بلکه به غزلیات و ابیاتی برمیخوریم که بسیار صمیمی و دلنشیناند. به نظر میرسد حق با هوشنگ ابتهاج است که میگوید: »به نظرم شاطر عباس از خیلی از کسانی که الآن ادعاي شاعري دارن، بهتر بوده و بیخودي به عنوان نمونهي شعر بد مثل زده میشه. بیتهاي قشنگی هم داره: پیش لبت جان سپردم و گفتم/ بر لب آب حیات تشنگیام کشت - «ابتهاج، . - 855 :1391