بخشی از مقاله
مقدمه
رییس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با توجه به جایگاه و اهمیت ایران در حوزه ی فلسفه به ویژه فلسفه اسلامی به عنوان یکی از مهمترین بخشهای سپهر اندیشه و حکمت ایرانی و اسلامی پیشنهاد برگزاری ویژه برنامه های روز جهانی فلسفه در سال 2010 را که هر ساله در یکی از کشورهای جهان برگزار می شود، به دبیرکل یونسکو ارایه کردند که با پاسخ مثبت این سازمان مواجه شد.
در راستای اجرای این طرح بزرگ، تصمیم گرفته شد که با برگزاری پیش همایش هایی از جمله همایش بزرگداشت روز سهروردی، برای اجرای هرچه بهتر همایش بین المللی سال 2010 آمادگی لازم فراهم شود. به همین منظور با همکاری دانشگاه زنجان این همایش طرحریزی شد.
زندگینامه سهروردی
شیخ اشراق در سال 549 در قریه سهرورد نزدیک به زنجان چشم بر جهان گشود و تحصیلات اوّلیه خود را در خدمت مجدالدین جیلی در مراغه انجام داد و مراتب عالیتر علمی را نزد ظاهرالدین قاری در اصفهان به پایان رسانید و در این دوره با یکی دیگر از بزرگان تفکّر آن عصر امام فخر رازی هم مکتب بود. سپس به سیر و سلوک معنوی پرداخت و سیر آفاقی و انفسی کرد، و مانند بسیاری دیگر از بزرگان تصوّف سیر درونی را با سفر در بلاد گوناگون اسلامی توأم ساخت، و بالاخره در شهر حلب اقامت گزید، و مدّتی دوستی و انس با پادشاه آن بلاد ملک ظاهرشاه داشت تا اینکه علل مختلف دینی و اجتماعی او را منفور برخی علمای قشری ساخت و بالاخره به فتوای آنان در سال 587 نحویبه که هنوز کاملاً روشن نیست به شهادت رسید.
شرح حال او در بسیاری از کتب رجال اسلامی درج شده است در این مقدّمه احتیاج به تکرار آن نیست. لکن او را شرح حالیت در نزه الارواح شهرزوری خارج از آنچه معمولاً در کتب رجال از بزرگان حکمت و عرفان درج شده است. این شرح حال به قلم مریدی است که از مقام درونی استاد خبردار بوده و با قلمی رسا چهره معنوی و صوری او را به نحوی که شاید در تاریخ رجال اسلامی بی نظیر باشد جلوه گر ساخته است.
وامّا ترجمه فارسی شهرزوری به قلم مقصودعلی تبریزی که تا حدّی با اصل عربی فرق داشته و از لحاظ قدمت خود مستقلاً حائز اهمیت است:
- شیخ - 1 بزرگوار و فیلسوف عالی مقدار، عالم ربّانی و متألّه روحانی، سیّد عالم، فاضل کامل، شهاب الملّه والدّین، المطّلع علی الاسرار بالیقین برید عالم قدس ونور، ابوالفتح یحیی بن امیرکا سهروردی روّح االله رمسه وقدّس نفسه، وحید روزگار و فرید اعصار بود، جامع بود میان حکمت ذوقی و بحثی.
- امّا - 2 حکمت ذوقی، شاهدست به تفرّد او در آن فن. هر که طریق خداجوئی را مسلوک داشته باشد و توسّن نفس را در میدان افکار متوالیه و مجاهدات متعالیه ترتیب و تدبیر کرده باشد، در حالتی که تارک باشد از نفس خود مشاغل عالم ظلمانی را و طالب بود به همّت والا مشاهده عالم روحانی را، پس چون در این حالت متمکّن و مستقّر گردد و به سرعت سیر به مشاهده مجرّدات است پندار را بشکافد تا آنکه ظفر یابد به شناخت نفس خود و نظر و تأمّل کند به عقل خود در پروردگار خود، بعد از این اگر واقف شود به سخنان او، در آن هنگام میداند که او در مکاشفات ربّانی و مشاهدات روحانی آیتی است