بخشی از مقاله
چکیده
رهیافت گفتمانی، رابطه ی دین و هویت در اندیشه ی امام خمینی - ره - را بهتر از رهیافت های دیگر تبیین می کند؛ اما علی رغم این قابلیت، کم تر به آن توجه شده است. با عنایت به قابلیت مذکور، این مقاله در صدد به کارگیری رهیافت گفتمانی برای تبیین رابطه ی دین و هویت در اندیشه ی امام خمینی - ره - است. بدین منظور، نگارنده ابتدا به بررسی مبانی و مولفه های رهیافت گفتمانی- با نگاه ی انتقادی به بینش های کلی رایج در علوم انسانی و اجتماعی- پرداخته و سپس رابطه ی دین وهویت را در اندیشه ی امام خمینی - ره - براساس روابط درون گفتمانی و بین گفتمانی مورد بررسی قرار می دهد.
به اعتقاد نگارنده، تکوین اندیشه ی امام خمینی - ره - نتیجه تعامل دین و هویت در گفتمان بازگشت به خویشتن و در رویارویی با گفتمان غرب گرایی بوده است. در نتی جه ی چنین شرایطی بوده که امام خمینی - ره - با نقش آفرینی فکری و عملی خود گفتمان باز گشت به خویشتن، ر ویارویی سیاسی - اجتماعی با حکومت غرب گرایی پهلوی را رقم زده و به تکوین گفتمان بازگشت به خویشتن در قالب انقلاب و جمهوری اسلامی نایل می شود.
مقدمه
هویت دینی و مذهبی- که در این مقاله به جای هم بکار برده شدهاند- رکن دیگری از هویت جمعی ایرانیان را تشکیل میدهد؛ چرا که بنا به دلایل متعدد تاریخی مذهب، تدین، معنویت و خداگرایی و وحدانیت جزء ذاتی هویت ایران و ایرانیان محسوب میشوند. به سخن دیگر نماد دین در فرهنگ ایرانی جایگاه ویژهای دارد و جامعه ایرانی شباهت زیادی از این حیث با دیگر جوامع دارد.
قبل از ورود به بحث و به عنوان مقدمه یادآوری این نکته لازم است که منظور از ترکیب هویت دینی این است که هویتی وجود دارد و این هویت از منشاء دین کسب تعریف می کند و درواقع به تبع دین، خود را تعریف و مشخص میسازد - منصورنژاد، . - 15 :1385 در این مقاله شکل گیری تکوین تعاملی دین و هویت در اندیشه اندیشمندان مسلمان به ویژه امام - ره - مورد بررسی قرار میگیرد.
از میان رویکردهائی، که در زمینه ی دین شناسی مورد توجه صاحبنظران غربی بوده است، روان شناسی دین غالبا به مطالعه آرا و عقاید دینی در راستای ساختار شخصیت فرد می پردازد، درحالی که، جامعه شناسی دین عملکردهای دین و ارتباط تعاملی دین را با سایر مؤسسات و نهادهای اجتماعی ، مورد بررسی و مطالعه قرار می دهد. پیشینه ی بحث پیرامون ، آثار هویت شناسانه ی باورداشت ها و اعمال دینی به قدمت بحث از خود دین باز می گردد.
ماکیاولی از صاحب نظران قرن شانزدهم میلادی در خطابه ها و گفتارهای خود به تحلیل عملکرد مسیحیت می پردازد و به تاثیر قابل ملاحظه ای که این دین در عرصه ی زندگی فرهنگی و اجتماعی مردم داشته است اشاره می کند. در پی آن، متفکرانی چون اسپینوزا، مونتسکیو، روسو وکامت به بررسی و تحلیل اهمیت نقش سیاسی تعهد دینی و مسائل مربوط به تاثیر دین بر اخلاق شخصی و هویت اجتماعی پرداختند. به نظرمی رسدماکس وبر از معدود کسانی باشد که بیش از هر کسی دیگر، بر ارتباط تعاملی دین و جامعه تاکید ورزیده است. از همه بیش تر تز او پیرامون تاثیر سیستم اخلاقی پروتستانت بر پیدایش و ظهور جامعه مدرن چنین ارتباطی راروشن می سازد.
از سوی دیگر علی رغم مطالعاتی که در جهان اسلام و غرب پیرامون دین و تاثیر عنصر دینی در ساختار زندگی فردی و اجتماعی و نقش هویت سازی آن به عمل آمده است، هنوز جای بحث جامع در این ارتباط خالی به نظر می رسد. نظری اجمالی به تحلیل زبان دین کافی است تا ما را متوجه حضور و نفوذ عناصری از دین در عرصه ی هویت فردی و اجتماعی گرداند.
اعمال و آیین و گفتار مذهبی هر کدام زبان خاص را دارد و بر حسب مفاهیم و برداشت های ویژه ای مورد التفات پیروان متعهد و معتقد به یک مذهب قرار می گیرد. از آن فراتر، حتی افرادی که چندان اعتقاد و التزامی به مضامین و اعمال دینی از خود نشان نمی دهند، باز هم از کاربرد فراوان زبان دین توسط اهل دین تاثیر می پذیرند.
-1 مفاهیم و بررسی منابع
-1-1 هویّت:
الف: مفهوم هویت:
در فرهنگ معین آمده است: هویت یعنی ذات باری تعالی، هستی، وجود، آنچه موجب شناسایی شخص باشد. - معین، 1378، - 5228 در فرهنگ عمید چنین تعریف شده است: هویت یعنی حقیقت شی یا شخصی که مشتمل بر صفات جوهری او باشد. هویت در لغت به معنای شخصیت، ذات، هستی، وجود و منسوب به هو می باشد. - عمید،1374، - 1265 بنابراین هویت عبارت است از مجموعه ویژگیها، شناسه ها و الگوهای رفتاری اکتسابی که فرد، قوم، ملت و تمدنی را از دیگر اقوام ، ملل و تمدن ها متمایز می سازد.
ب: سابقه ی پیدایش هویت:
مسأله هویت بطور عام یک مفهوم فراگیر است که عمرآن برابر با عمر بشریت و تمدن اواست. در این معنا زمانی که اولین گروههای انسانی به دور یک محور متشکل از مجموع عناصر و مؤلفههایی چون قومیت، نژاد، زبان و دین گرد آمدند، صاحب هویتی شدند که با افراد دیگری در جغرافیایی دیگر متفاوت بود. - میرمحمدی،1383، - 171 بر خلاف دیدگاه ساختارگرایانی که میکوشند هویت را امری طبیعی و ثابت نشان دهند، باید گفت که هویت امری تاریخی و محتمل است. این پدیده همانند بسیاری ازچیزهای دیگر، محصول »زمان و تصادف« است و توسط منطق یا اصلی فراتاریخی تعیین نمیشود.
ج: عناصر سازنده ی هویت:
مسأله ی هویت مسأله ی پیچیدهای است؛ نخست به این دلیل که موضوعیکاملاً شخصی است و شاید بتوان گفت شخصیترین موضوع برای هر فرد، هویت او میباشد. از طرف دیگر ما میبینیم که منابع اجتماعی و عناصر و عوامل فوق فردی هم در تشکیل هویت بسیار مهم هستند. این عوامل به طور کلی شامل: -1 جهانبینی -2 دین -3 فرهنگ می باشد. - میرمحمدی، 1383، - 49 در این گفتار به طور أخص به عامل دین به عنوان یکی از مهمترین عوامل هویت ساز خواهیم پرداخت.
-2-1ورود اسلام و تکوین هویت دینی اسلامی
اسلام آخرین دین ابراهیمی است که وارد ایران شد و تشابهات زیادی با سایر ادیان ایران از جمله زرتشت، مسیحیت و یهودی داشت. از جمله ویژگیهای مشترک آنها میتوان یکتایی خداوند، زندگی اخروی، آفرینش انسان توسط خداوند، شیطان، معاد و روز داوری، رستاخیز جسمی بوده است - ثلاثی: . - 346 ایرانیان برای نخستین بار در زمان حیات پیامبر در یمن با دین اسلام و مفاهیم و اندیشههای آن آشنا شدند - همان: - 348