بخشی از مقاله

چکیده:

امروزه خانواده به مساله بغرنجی در جامعه جهانی تبدیل شده است. سن ازدواج بالا رفته و افراد مزدوج هم در معرض آسیب طلاق قرار گرفته یا دچار طلاق عاطفی می گردند. لذا توجه به امر رضایت زناشویی در جهت تداوم مسیر زوجین بسیار حائز اهمیت است. از نکات مهم در این زمینه نداشتن مهارتهای زندگی می باشد. مهارتهای زندگی دارای مولفه هایی است که باید در جهت نهادینه سازی آن در خانواده ها تلاش شود. در این مقاله سعی شده است که به تبیین ضرورت مهارتهای زندگی در زندگی زناشویی پرداخته شود.

مقدمه:

تعریف سلامت - Health - تحت تأثیر میزان آگاهی و طرز تلقی جوامع با شرایط متفاوت جغرافیایی و فرهنگی بوده و با گذشت زمان نیز تغییر خواهد نمود. سلامتی میتواند طیف وسیعی از تعاریف تخصصی تا معانی اخلاقی و فلسفی را در برگیرد. بر اساس سازمان جهانی بهداشت - - 1948 سلامتی »رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی و نه فقط فقدان بیماری یا معلولیت« میباشد.

این تعریف از سلامتی دارای بعدی به نام بعد روانی میباشد که اشاره به ارتقای بهزیستی - رفاه - و پیشگیری از اختلالات روانی ، درمان و توانبخشی آن دارد. - - 3 البته این تعریف از سلامتی توسط WHO محدودیتهایی نیزدارد:

-    سلامتی پویا بوده و یک حالت ایستا نیست.

-    ابعاد در نظر گرفته شده کافی نیستند.

-    این تعریف، به صورت انتزاعی - ذهنی - است.

-    اندازه گیری سلامتی در قالب این تعریف دشوار است.

-    این تعریف بیشتر مطلوب گرا و آرمانی بوده و واقع گرایانه نیست.

-    سلامتی هدف نیست، بلکه وسیلهای برای دستیابی به هدف است.

- این تعریف فاقد جامعه محوری است.

بهداشت روانی عبارت است از »آگاهی به عوامل معنوی و مادی و انگیزههایی که سلامت فکر و وضع مثبت و اعتدال رفتار و کردار را سبب میشودکه بدان وسیله سازوکار با ارزشی در مورد تحرک و پیشرفت معنوی و مادی انسان در همه زمینهها فراهم آید.« به نظر برخی از روان کاوان که از مکتب فروید پیروی میکنند؛ بهداشت روانی در صورتی تأمین میشود که "من" با واقعیت سازگار شود. همچنین تکانشهای غریزی - نهاد - به کنترل درآید. حتی عدهای از روان کاوان، از قابلیت سازگاری فراتر میروند و میگویند که فرد باید بتواند بین سه عنصر شخصیت" نهاد" ، "من" و "من برتر" تعادل برقرار کنند.

اگر بین "نهاد" و "من برتر" تعارض به وجود آید، بیماری روانی ظاهر میشود. آبراهام مزلو - مازلو - که یکی از مشهورترین روان شناسان انسان گراست،درباره مفهوم بهداشت روانی، بر رشد فرد در جهت خودشکوفایی تأکید میکند. این تمایل جنبه همگانی دارد و سعی میکند برآورده شود. عاملی که این نیرو را به حرکت در آورد، فرد را در جهت بهداشت روانی و خلق نیازهای بالاتر هدایت خواهد کرد. بر عکس، کسی که همه تلاشهای او به ارضای نیازهای زیستی محدود شود، رشد نخواهد یافت و به بهداشت روانی کامل نخواهد رسید

در علوم روانشناسی اعتقاد بر این است که کارکرد و جایگاه افراد در خانواده تأثیر مستقیمی بر بهداشت روان آنها دارد و حتی خود خانواده هم به عنوان یک ساختار منسجم نیاز به قوانینی دارد که منجر به کاهش استرس، افزایش تعامل و در نتیجه ارتقای بهداشت روان در افراد شود. - - 6تعریف واژه خانواده - FAMILY - کار مشکلی است.در نظر بسیاری از مردم، خانواده به منزله واحد اجتماعی - SOCIAL UNIT - است که شامل یک زوج متأهل و فرزندانشان است و در خانه ای در کنار یکدیگر زندگی می کنند.

چهار رویکرد به خانواده مطرح است:

الف. خانواده، ساختاری در برابر جامعه

ب.خانواده، عامل انتقال فرهنگی

ج. خانواده ، عامل توسعه فرهنگی

د.خانواده عامل تکوین هویت.

پروفسور روزن باوم با بررسی حدود 400 اثر علمی در زمینه جامعه و خانواده می نویسد: کلیه تعاریف و برداشتهای متفاوت از جامعه شناسی خانواده در آلمان غربی، دارای دو وجه مشترک است:

-1 خانواده گروه کوچکی است که ویژگی اساسی و غیر قابل تفکیک آن ، صمیمیت است.

-2اجتماعی کردن نسل آینده جزء بدیهی ترین،اساسی ترین و اصلی ترین وظایف خانواده است.

 از آنجایی که واحد بنیادین جامعه ، خانواده است،سلامت خانواده در ابعاد مختلف آن به سلامت جامعه می انجامد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید