بخشی از مقاله
چکیده:
جادههاي جنگلی مانند راهها و جادههاي دیگر وظایف مختلفی را بر عهده دارند.نقش و تأثیر این نوع شبکه جادهاي بیشک غیرقابل انکار است.بر همین اساس نیز به عنوان اساسیترین رکن برنامه ریزي و مدیریت ، بزرگترین سهم سرمایهگذاري در محیطهاي جنگل را به خود اختصاص میدهد. در این تحقیق، با بهرهگیري از سامانه اطلاعات جغرافیایی - GIS - 1 به عنوان ابزارهایی کارآمد سعیشده است تا در طراحیشبکههاي ریزبافت جادههاي جنگلی - مسیرهاي بهینه چوبکشی - ، که از مهمترین مرحله احداث وتوسعه شبکه جادهاي در جنگل و به عنوان تکمیل کننده آن میباشند، مدل مناسبی ارائه داده و با تعیین دقیق مکانهاي مناسب جاده سازي، از نظر رعایت ملاحظات فنی ، نوع ماشین آلات مورد استفاده و شرایط موجود در منطقه، نتایج قابل قبولی بدست آید.
نرم افزار سامانه اطلاعات جغرافیایی با رقومی کردن نقشههاي مورد نیاز ، تجزیه و تحلیل ودستهبندي کردن آنها به طبقات نیاز و همپوشانی وترکیب آنها جهت طراحیشبکههاي ریزبافت جادههاي جنگلی کاربرد قابل قبولی داشته است که نتیجهگیري میشود،کاربرد این سامانه در چنین سطحی با تجزیه و تحلیل رایانهاي میتواند در احداث وتوسعه جادههاي جنگلی مورد استفاده قرار بگیرد.
-1 مقدمه
اغلب طراحان جادههاي جنگلی در کشورمان براي ردیابی مسیرها، معمولاً از نقشههاي توپوگرافی و آماري و جنگلگردشی استفاده مینمایند. در کشور ما براي نقشههاي توپوگرافی با توجه به عکسهاي هوایی پرواز سراسري که تهیه میشوند، نقشههاي جدید و بهروز موجود نمیباشد که در واقع قسمت کوچکی از اطلاعات مورد نیاز براي ردیابی و طراحی جاده در جنگل را حاصل میکند.
بنابراین براي افزایش لایههاي اطلاعاتی و تلفیق آنها میتوان از سامانه اطلاعات جغرافیایی بهرهمند شد. این سامانه به مجموعهاي از سريهاي اطلاعاتی و روشهاي مدلسازي اطلاق میشود که نقش خود را با ارائه ساختار اطلاعات جغرافیایی، تجزیه و تحلیل و ارائه اطلاعات کمی از مکانهاي جغرافیایی در اشکال مختلف به سبکهاي رقومی و گرافیکی ایفا مینماید. [6]
این سامانه ویژگیهاي مناسبی در طراحی مسیرهاي چوبکشی - شبکه هاي ریزبافت حمل ونقل - و حتی جاده اصلی دارد. در این تحقیق،سیستم اطلاعات جغرافیاییحعن و سنجش از دور1حل بعنوان ابزارهایی کارآمد، برايتعیین مسیرهاي بهینه چوبکشی - شبکه هاي ریزبافت حمل ونقل - مورد استفاده قرارگرفتند.جنگل سري واستون که از توابع صنایع چوب و کاغذ مازندران میباشد، به عنوان منطقه مورد مطالعه انتخاب ونسبت بهجمعآوري اطلاعات مورد نیاز اقدام شد.
-2 ملاحظات فنی در طراحی شبکههاي ریزبافت جادههاي جنگلی براي استفاده در محیط GIS جهت طراحی و تعیین موقعیت مکانی مسیرهاي چوبکشی در جنگل، میبایست یک سري پارامترهاي مهم و مؤثر که در تعیین اولویت این مسیرها نقش دارند بررسی شوند .تا بتوان این ملاحظات فنی را در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی به کار برد .
- شیب مسیرهاي چوبکشی: شیب از مهمترین عامل است. انتخاب حداکثر شیب در مسیر به عواملی مثل ماشین چوبکشی، جهت چوبکشی ، اندازه و نوع قطر درختان ، خاك و ... دارد. در عملیات چوبکشی به سمت بالاي دامنه حداکثر شیب طبق سازمان فائو - %10 - است. اما اگر در پایین دامنه و با دستگاه تاف باشد تا %25 ، تیمبرجک تا شیب %40 و زتور تا شیب %50 میتواند باشد. احداث مسیرهاي در شیبهاي 35 تا %55 به صورت مورب و همراه با خاکبرداري صورت میگیرد، که تحت مسیر ماشین رو - یا اسکیدررو - میشناسیم. در شیبهاي بیش از %55 نیز طراحی این شبکهها منطقی نیست [4]
- امکان احداث دپو: دپو با شیب %5 و سطح حدود 0/1 هکتار مناسب و پیشنهاد میشود. [3]
- حداکثرطول مسیرچوبکشی:این مسیرها حتی الامکان باید مستقیم باشد.حداکثرطول آنها بستگی به برد اقتصادي دستگاه دارد که براي چرخ لاستیکی تا 2/5 کیلومتر است. [4]
- انشعابات در مسیر اسکیدررو:در طراحی مسیرهاي اسکیدررو باید سعی شود تا انشعابات کمتر باشد .
- نوع خاك:نوع خاك تأثیر قابل توجهی در میزان کشش دارد.
- ارتفاع منطقه : تأثیر مستقیم در رطوبت و حرارت منطقه دارد.هر چه ارتفاع بیشتر، میزان رطوبت و حرارت کاهش می یابد. رطوبت زیاد، در ساخت جاده و هزینه چوبکشی تأثیر مستقیم دارد.
- جهت دامنه :در آفتابگیري دامنه و منطقه و در سرعت خشک شدن عرصه و جاده، تأثیر مستقیم دارد.
- فاصله مسیر چوبکشی از هم :این مسیرها بستگی به طول وینچینگ دارد. هر قدر این طول زیاد باشد، خسارت به جنگل و عرصه زیاد و تخریب بیشتر میشود. در حال حاضر طول وینچینگ توسط سازمان جنگلها 50 متر است، که با احتساب متوسط طول درختان، 20 متر، چوبکشی تا فاصله 70 متر از هر طرف مسیر چوبکشی، توسط سیم وینچ انجام میشود. پس مسیرهاي چوبکشی باید در فاصله 140 متري از هم قرار داشته تا جنگل تحت پوشش قرار گیرد. [4]