بخشی از مقاله

چکیده

امروزه محیط کسب و کار با توجه به تغییرات سریع در نیازها و انتظارات مشتریان، افزایش نرخ ظهور تکنولوژیهای جدید، چرخه عمر کوتاهتر مح صولات و افزایش تنوع مح صولات، به طور مداوم در حال تغییر است. بنابراین، تغییر محیط کسب و کار مهمترین محرک برای یک شرکت است که به طور موفقیت آمیز از طریق معرفی محصولات جدید و نوآورانه، با سایر شرکتها به رقابت پرداخته و مز یت ر قابتی خود را حفظ ن ما ید. در دن یای پر از تغییر و تحول امروزی مشتریان به دنبال محصولاتی منطیق با نیازها و خواستههای خود ه ستند و شرکتهایی موفق خواهند بود که مح صولات خود را سریعتر از رقبا وارد بازار نمایند.

لذا در این تحقیق با بهرهگیری از مبانی نظری به شناسایی مهمترین عوامل اثرگذار بر زمان توسعه محصول جدید پرداخته شد و ضمن شناسایی به طراحی مدل پویای آن اقدام گردید. در این راستا مشخص گردید بهبود عواملی مانند کیفیت اجرای فرآیند تو سعه مح صول جدید، پیشبینی صحیح باز ار، بهرهوری تیم تو سعه و ا شتراک دانش میتواند زمان فرآیند تو سعه را بهبود دهد. بهبود زمان توسعه به شرکت کمک نموده تا از فرصتهای موجود در بازار استفاده نماید و سود خود را افزایش دهد. افزایش سودآوری شرکت میتواند ظرفیت شرکت را در زمینهی توسعه محصول جدید افزایش دهد.

مقدمه

رقابت فزاینده دنیای امروز، باعث شده تا توسعه محصولات جدید به عنوان یکی از موضوعات بسیار مهم برای مدیران مطرح شود. توسعه محصول جدید فرآیندی است که در آن محصول یا خدمتی جدید به بازار عرضه میگردد. با توجه به پیچیدگی و اهمیت فرآیند توسعه محصولات جدید، برای آن تعاریف گوناگونی اشاره شده است به عنوان مثال گریفن - 1 - 1997، توسعه محصول جدید را، مجموعهای از وظایف، مراحل و اقدامات تعریف شده و منظم که هدف طبیعی شرکت را برای تبدیل ایدههای نارس - اولیه - به محصولات و خدمات قابل فروش تشریح میکند، تعریف مینماید.[1] و دوغرتی - 1992 - 2، تعریف آن را اینگونه بیان میدارد، مجموعهای از فعالیتها که دستورالعملها و سفارشات مشتری، تقاضای بازار و پیشرفتهای فناوری را درون فرآیند طراحی و تولید و انتقال میدهد.[2]

توسعه محصول جدید به عنوان یک سلاح رقابتی به سازمانها برای بقا و موفقیت در بازارهای پویا کمک میکند. درنتیجه، محصولات جدید نه تنها نقش مهمی در بازارهای نفوذ، بلکه در ایجاد و حفظ روابط مشتری و بازدهی سود، دارند .[3] گرانرت و ون - 2014 - 3 دلایل اهمیت توسعه محصول را آشفتگی بازار، محدود بودن عمر محصولات و رشد استراتژی بیان میکنند. [4]

طبق تعریف اسمن - 2009 - 4 فرآیند توسعه محصول عبارت است از جریانات، رویهها، فعالیتهایی که ایدهها و یا فرصتها را جذب میکند و از طریق پیادهسازی و بکارگیری، درنهایت آنها را به مرحله عملیاتی و تجاری سازی میرسانند.[5] بنابراین پیاده سازی محصول جدید برای یک شرکت نیازمند اجرای یکسری از مراحل میباشد. هرچه محصول نوآورانهتر باشد، این فرآیند پیچیدهتر است.[6]

درتنیجه زمان فرآیند توسعه مدت زمانی است که اجرای این مراحل به طول میانجامد. کامبیل - 1995 - 5 چرخه زمانی فرآیند توسعه را مدت زمان سپری شده بین طراحی محصول و تحویل کالا به مشتری تعریف نموده است.[7] دلایل اهمیت زمان فرآیند توسعه آنست که هرچه چرخه محصول سریعتر کامل شود توانایی شرکت در معرفی سریعتر محصول به بازار افزایش مییابد.

سرعت توسعه محصول جدید با توجه به کاهش مستمر در زمان چرخه عمر محصول، افزایش رقابت، پیشرفتهای تکنولوژیکی و جهانی شدن به طور فزایندهای برای  مدیریت نوآوری به عاملی مهم تبدیل شده است.  هرچه شرکت چرخه توسعه محصول را سریعترکامل کند، احتمال آنکه از رقبا در بازار پیشی بگیرد افزایش مییابد8 ]و.[9، توانایی شرکت در تعیین زمان بهینه برای چرخه محصول جدید و زمان مناسب ورود آن به بازار مشخصا در سودآوری محصول جدید اثر گذار است.

بنابراین در محیط کسب و کار آشفته امروز، شرکتها بخصوص شرکتهای دانش بنیان به علت مواجهه بیشتر با توسعه محصولات جدید، برای حفظ رشد قابل توجه و بقا، باید برای بهبود فرآیند توسعه محصولات جدید خود تلاش کنند11 ]و.[12 شرکتهای دانشبنیان، شرکتها و موسسات حقوقی هستند که با ایجاد و کسب و کار دانش محور به منظور تبدیل پایدار دانش به ثروت تشکیل شده و فعالیتهای اقتصادی آنها مبتنی و همراه با فعالیتهای تحقیق و توسعه در زمینه فناوریهای نو و پیشرفته است و به توسعه اقتصاد دانش محور در جامعه کمک میکند.[13]

شرکتهای دانشبنیان به دلیل پویاییهای رقابتی بازار، باید چالشهای موجود در توسعه محصولات را شناسایی نموده و برای کسب مزیت رقابتی راهکارهای اجرایی لازمه را در جهت مقابله با این چالشها، به کار گیرند. لذا در این تحقیق عوامل موثر بر زمان توسعه محصول جدید را در شرکتهای دانشبنیان مورد مطالعه قرار میدهیم. در این تحقیق برآنیم تا با بررسی مبانی نظری ضمن شناسایی عوامل موثر بر زمان فرآیند توسعه محصول جدید، به طراحی مدل پویای عوامل و ارتباط میان این عوامل بپردازیم.

پیشینه تحقیق:

تحقیقات داخلی

جعفری و همکاران - 1391 - ، با هدف شناسایی عوامل کلیدی موفقیت توسعه محصولات جدید برای صنایع دانشبنیان تولیدکننده محصولات سامانهای و پیچیده، سه گروه عوامل کلیدی شامل توانمندیهای تیم توسعه، منابع سازمانی و نظامها و فرآیندهای سازمانی را شناسایی نمودند. سپس با بهرهگیری از روش سیستم استنتاج فازی و مطالعه موردی این پروژهها در صنعت مربوطه، عوامل کلیدی موفقیت اولویت بندی و انتخاب شدند.

انتخاب عوامل کلیدی در سیستم استنتاج فازی بر اساس قواعد استنتاج ایجاد شده و دو متغیر ورودی سیستم استنتاج شامل سطح حضور عوامل در فرآیند توسعه محصول و میزان موفقیت پروژه های توسعه محصول از نظر سه شاخص زمان، هزینه و کیفیت و درجه کلیدی بودن عوامل به عنوان متغیر خروجی سیستم استنتاج و با استفاده از نرم افزار مطلب و مدل سوجنو انجام شده است.[14]

اخوان و همکاران - 1393 - ، عوامل بحرانی در موفقیت توسعه محصول جدید در قالب 5 عامل: مدیریتی، تجاری سازی و بازاریابی، سازمانی، حمایتی، فناوری و تکنولوژی، را الویتبندی نموده و چگونگی تاثیر هریک از عوامل را مورد بررسی قرار دادند. نتایج این پژوهش نشان داد که عامل تجاریسازی و بازاریابی به عنوان تاثیرگذارترین عامل در توسعه محصول میباشد.[15]

عبداللهی و همکاران - 1393 - ، با توجه به فاکتورهای موفقیت شرکتهای نوپا و در حال رشد، مدلی جامع در خصوص شرکتهای دانشبنیان ارائه نمودهاند. مدل متشکل از پنج فاکتور اصلی نیروی انسانی - کارآفرین، مدیریت و منتورینگ - ، محصول و فنآوری - تحقیق وتوسعه، مالکیت فکری و نمونه اولیه محصول دانشبنیان - ، بازاریابی و فروش - بازاریابی و استراتژی - ، تامین مالی - سرمایه شخصی، بانک و سرمایه گذاری مخاطرهپذیر - و دولت - مالیات و نظام ملی نوآوری - میباشد.[16]

عندلیب اردکانی و اسلامیه - 1395 - در ابتدا با بهرهگیری از مرور ادبیات تحقیق و استفاده از نظر خبرگان مولفههای موثر بر توسعه محصول جدید سبز را شناسایی کردند. در مرحله بعد نمودار علی-معلولی عوامل موثر بر توسعه محصول جدید سبز را ارائه نمودند. نمودار علت و معلولی نشان داد که وجود یک نگرش استراتژیک در شرکت سبب میشود که بخش تحقیق و توسعه به قدرت بیشتری دست پیدا کند و قدرت پیدا کردن این بخش سبب میشود که مدیران عالی حمایت کرده وسیستمهای پاداشی در جهت عملکرد زیست محیطی ایجاد کنند.[17]

تحقیقات خارجی

ردریگوواس و همکاران - 2006 - 6 ، یک مدل پویا ایجاد کردند تا تاثیر عواملی مثل تغییر در دامنه به علت توسعه تکنولوژیهای جدید را بررسی کنند. نتایج نشان می دهد که مدیریت دانش موثر به منزله عامل اصلی کنترل میباشد که دارای یک کنترل قابل توجهی بر پویایی پروژه است. بر این اساس، پیشنهاد شده است که جنبههای مدیریت دانش در بخش تولید بهبود یابند.[18]

ردی وهمکاران - 2012 - 7، در تحقیق خود به دنبال نشان دادن تعامل بین فرآیند توسعه و فرآیند تغییرات مهندسی بودند. آنها مدل پویای فرآیند توسعه و تغییرات مهندسی را ایجاد و شبیهسازی کردند و برای طیفی از متغیرها با مقادیر مختلف تعامل بین این دو فرآیند را نشان دادند. آنها دریافتند که تاثیر پارامترهای مختلف روی زمان فرآیند توسعه تحت شرایط مختلف محیطی متفاوت است بنابراین یک سیاست بهینه برای تمامی شرایط وجود ندارد پس باید پارامترهای حیاتی اثرگذار بر فرآیند را در هر زمان به طور مناسب تغییر داد19].[

گونزالز و سالوادور - 2014 - 8، در پژوهش خود یک مدل شبیهسازی ایجاد کردندکه نشان دهنده فرآیند توسعه محصول جدید در صنایع غذایی میباشد. تمرکز اصلی بر توسعه یک رویکرد سیستماتیک است که می تواند به کاهش مدت زمان توسعه محصول کمک کند. مدل ارائه شده کمک میکند تا هر مرحله توسعه محصول خاص مدیریت دانش، به ویژه رهبری و اعتماد در تیم را در آن گنجاندهاند . سپس اثر آن بر زمان پاسخ در فرآیند توسعه نشان داده شده است.[20]

آوا و همکاران - 2016 - 9، مدلی شامل پنج بعد برای موفقیت عملکرد توسعه محصول جدید ارائه نمودند، که در آن سه بعد یادگیری داخلی توسعه محصول جدید، بهبود قابلیتهای توسعه محصول جدید و به اشتراک گذاری دانش توسعه محصول جدید نشان دهنده معیارهای ناملموس و پنهان، و دو بعد بازاریابی و عملکرد مالی توسعه محصول جدید نشان دهنده معیارهای ملموس و آشکار میباشد.[21]

روش تحقیق

این تحقیق از نظر نتایج یک تحقیق کاربردی است. در این تحقیق تلاش شده است تا یک مدل جدید در رابطه با فرآیند توسعه محصول جدید و عوامل موثر بر آن ارائه گردد. در این راستا در ابتدا با بهرهگیری از مبانی نظری به بررسی عوامل اثرگذار بر زمان فرآیند توسعه محصول جدید پرداخته شد و فهرستی از عوامل اثرگذار بر زمان فرآیند توسعه تهیه گردید. پس از تحلیل محتوای فهرست بدست آمده جهت روایی تحقیق از نظر خبرگان دانشگاه و صنعت استفاده گردید، که پس از تایید تعداد 12 عامل اثرگذار شناسایی شد.

عوامل در جدول شماره ی1 معرفی شدهاند. پس از شناسایی عوامل اثرگذار و بررسی مطالعات مرتبط با مساله مورد مطالعه، جهت دستیابی به مدل، از رویکرد مدلسازی پویایی سیستم استفاده شد. تفکر سیستمهای پویا روشی برای مدلسازی، شبیهسازی و بررسی عوامل یک سیستم است. در مدلهای پویا، توجه به بعد زمان و بازخوردهای موجود بین متغیرهای مدل و توجه به روابط چندگانه بین متغیرها، مدلهای سنتی را از حالت ایستایی خارج میکند و توانایی آنها در پیشبینی را افزایش میدهد. از سوی دیگر، بهرهگیری از روش پویاییهای سیستم، این امکان را به محقق میدهد تا براساس مرز تعریف شده برای سیستم،متغیرها و روابط متعدد را در مدل لحاظ و بر بسیاری از انتقادات وارد، بر مدل سنتی غلبه کند.

به عبارت دیگر، دلیل انتخاب روش پویاییهای سیستم، توان آن در بکارگیری روابط غیر خطی متعدد، در نظرگرفتن عامل زمان و توجه به حلقههای بازخوردی بین متغیرهاست. این روش براساس تفکر سیستمی طراحی گردیده و توانسته است ابزار قدرتمندی را برای درک مسایل پیچیده در اختیار مدیران قرار دهد .[ 22]در رویکرد پویایی سیستم، حلقههای علت و معلولی روابط پویای موجود در مساله مورد بررسی را مشخص میکنند. در این تحقیق حلقههای علت و معلولی در قالب مدل پویا ارائه گردیده است - نمودار . - 1

یافتههای تحقیق

در نمودار 1 مشاهده میشود که مدل پویای ارائه شده شامل تعدادی حلقه میباشد که در ادامه به توضیح روابط موجود در برخی حلقههای مدل پرداخته میشود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید