بخشی از مقاله

چکیده

هدف این پژوهش طراحی و تبیین الگوی سازمان کارآفرین الکترونیکی در سیستم بانکی است. جامعه آماری این تحقیق 214 نفر از اعضای هیات مدیره، مدیران امور، روسا و کارشناسان ادارات ستادی بانک رفاه در شهر تهران بوده است. ابتدا مدل مفهومی سازمان کارآفرین الکترونیکی از روی مولفهها یا سازههای اصلی حاصل از اجرای روش دلفی شناسایی و ترسیم گردید. درادامه به منظور شناسایی روابط بین متغیرها پس از ارائه 180 پرسشنامه، 162 نمونه برگشت داده شده از طریق مدل اندازه گیری و مدل تحلیل مسیر، تجزیه و تحلیل و در نهایت مدل مفهومی مورد تایید قرار گرفت.

بر اساس یافته های این پژوهش چنانچه ارکان سازمان - شامل افراد، اهداف، ساختار، فناوری و محیط - تحت تاثیر فرآیند کارآفرینی - شامل ایده یابی، اجرای ایده و بهره برداری از ایده - و مراحل الکترونیکی شدن - شامل دسترسی به زیرساخت ها، حضور در فضای IT و کاربرد - IT قرار بگیرند و با توجه به نقش تعدیل گری ارزش های حاکم بر جامعه و همچنین ارزش های حاکم بر صنعت بانکداری ، نتیجه ایجاد چهره جدیدی از سازمان به نام سازمان کارآفرین الکترونیکی خواهدبودکه بواسطه ارائه محصولات جدید و خلق ارزش الکترونیکی برای مشتریان و ذی نفعان نسبت به سازمان های سنتی کارآمدتر خواهدبود.

مقدمه

آغاز هزاره سوم که به عصر دانش مشهور است با تغییرات و تحولات بسیار در عرصه های مختلف علمی، اقتصادی و اجتماعی همراه بوده است؛ بطوریکه سازمان ها برای رویارویی با مسائل و مشکلات و تهدیدهای ناشی از پویایی و پیچیدگی محیط و بهره گیری از فرصت های جدید نیاز به راه کارها و شیوه های نوین دارندکه بواسطه آنها بقای بلند مدت خود را تضمین نمایند.

در حقیقت افکار و اندیشه های جدید همچون خون تازه ای است که در رگ های سازمان به جریان در می آید و سازمان را از مرگ و نیستی نجات می دهد - سرلک، . - 160 : 1391 دستیابی به این راه کارها و شیوه های جدید نیازمند خلاقیت و نوآوری در همه امور و فرآیندهای سازمانی است. به عبارت دیگر آنچه که در قرن حاضر مورد نیاز است نوعی نوآوری در حوزه مدیریت و سازمان است و نه محصول یا خدمات خروجی سازمان تا ظرفیتهای لازم جهت حل مشکلات پیشرو از طریق تحول در شرایط موجود فراهم شود - هامل1،. - 9-11 :2007

وقوع سه انقلاب کارآفرینی، اطلاعات و دیجیتال در عصر دانش باعث شده سازمان ها تحت تاثیر شرایط محیطی و برای مقابله با تهدیدهای محیط پیچیده، پویا، رقابتی، و نامطمئن و به منظور تضمین بقاء خود، چهره های جدید و متنوعی را از خود به نمایش بگذارند. نیاز سازمان به افکار و اندیشه های نوین و عملی نمودن ایده های جدید از طریق اجرای فرآیند کارآفرینی، سازمان را کارآفرین نموده و از منظر دیگر ظهور فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی و ورود آن به عرصه سازمانها، ظهور سازمانهای الکترونیکی و مجازی را رقم زده است.

حال چنانچه سازمانی بتواند فرآیند کارآفرینی را در بستر فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی خاصه اینترنت اعمال نماید چهره نوظهوری از خود بروز داده که می توان آن را سازمان کارآفرین الکترونیکی2 نامید. با ایجاد و توسعه کارآفرینی الکترونیکی را می توان به عنوان مهمترین راه حل برون رفت از شرایط کنونی و بهره برداری از فرصت های بازار و اجتناب از تهدیدهای محیطی و نیز ایجاد تحولات ساختاری در نظام بانکی کشور دانست که این پژوهش به بررسی آن می پردازد.

بیان مساله

اشاره درست بنفراتلو1 و دیگران - - 2008 به این موضوع که یکی از مهمترین الزامات توسعه اقتصادی داشتن نظام بانکی نوین و پیشرفته است، بیانگر این واقعیت است که بانکداری سنتی دیگر جوابگوی نیازهای در حال تغییر مشتریان بانکها نمی باشد. وجود مشکلات و معضلات متعدد صنعت بانکداری - نظیر ناتوانی در جلب رضایت مشتریان، ناکارآمدی در اجرای سیاست های رونق اقتصادی، افزایش مطالبات معوق، پایین بودن سطح بهره وری، نداشتن مزیت رقابتی و مشابه بودن خدمات و ... - و تاثیر مستقیم و غیرمستقیم این ناکارآمدی بر ابعاد مختلف زندگی مردم، زمینه حرکت سیستم بانکی به سمت تغییر و تحول بنیادی را فراهم نموده است.

از دهه 1990 سرعت این تغییرات همراه با توسعه امکانات ارتباطی، جهانی شدن، مقررات زدایی، پیشرفت های فن آوری و بخصوص گسترش فن آوریهای پیشرفته اطلاعاتی و ارتباطی افزایش چشمگیری داشته است - گری نایت2، . - 13 :2009 در کشور ما هم اتفاقاتی نظیر واگذاری سهام بانک های دولتی براساس سیاست های اصل44 قانون اساسی، ایجاد بانک های خصوصی، اعطای مجوزفعالیت بانکهای خارجی، لزوم طراحی و ارائه خدمات جدید بانکی مطابق با شرایط و نیازهای جدید مشتریان، مشتری مداری، اجرای بانکداری الکترونیکی و اینترنتی و... موجب تغییر در صنعت بانکداری شده است.

در واقع نظام بانکی متاثر از فضای رقابتی ناشی از تغییرات در دنیای کسب و کار و به منظور رهائی ازمشکلات مربوط به بانکداری سنتی - نظیر لزوم حضور فیزیکی مشتری در شعبه، ازدحام جمعیت و صفهای طولانی، کیفیت پایین خدمات، محدودیت های زمانی و مکانی در استفاده از این خدمات، قوانین و مقررات پیچیده و دست وپاگیر، هزینه های بالای مالی، زمانی، روحی و روانی تحمیل شده بر مشتریان به هنگام استفاده ازخدمات بانکی، مشابه بودن خدمات همه بانکها و نداشتن مزیت رقابتی و... - وهمچنین درجهت استفاده فراگیر از فرصتها و مزایای فضای مجازی و اینترنت، ناگزیر از حرکت شتابان به سمت بانکداری الکترونیک و بانکداری اینترنتی شده است که می تواند مقدمه حرکت سیستم بانکی به سمت کارآفرینی الکترونیکی باشد.

علاوه براین پیروی بانکها از استراتژی تقلیدی در فرآیند بازاریابی و درنتیجه ارائه خدمات مشابه و نداشتن مزیت رقابتی امکان تفکیک و تمایزآن ها را از یکدیگر دشوار نموده است - ونوس و صفائیان،. - 28 : 1383 به همین دلیل فضای رقابتی برای افزایش سهم بازار و جذب مشتریان جدید و وفادار نمودن مشتریان قدیمی از یک طرف و لزوم تسریع و تسهیل در ارائه خدمات بانکی به مشتریان، بانک ها را به سمت استفاده از فن آوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی خاصه اینترنت رهنمون ساخته است - آلساجان و دنیس،22010؛ کر و ناندا،.2010

در واقع پیاده نمودن فرآیند کارآفرینی الکترونیکی در سیستم بانکی راه حلی است که بانکها را قادر می سازد خدمات نوآورانه خود را بدون توجه به محدودیت های زمانی و مکانی در دسترس مشتری قرار داده و با شناسائی و ارضای نیازهای مشتریان به اهداف سازمانی خود نائل شود. برای انجام این مهم طراحی مدل بومی کارآفرینی الکترونیکی ضروری است. براساس این مدل، کارکنان خلاق و نوآور شبکه بانکی شناسائی و ترغیب می شوند در چارچوب بانکداری بدون ربا خدمات جدیدی را طراحی و در فضای مجازی اینترنت به انواع مشتریان بالقوه و بالفعل خود ارائه نمایند.

گستره و سهولت این نوع کسب وکار موجب جلب و افزایش رضایت مشتری و ترغیب آنها به خرید مجدد و در نتیجه باعث سودآوری بانکها می شود که در نهایت رشد و توسعه اقتصادی کشور را بهمراه خواهد داشت. پر واضح است بر اساس اصل اول بازاریابی که می گوید: »اول بودن بهتر از بهتر بودن است« استقرار این مدل در سیستم بانکی و بهره بردن مشتریان از منافع حاصله می تواند افزایش سهم بازار، کسب رضایت مشتریان، افزایش فروش خدمات بانکی و در نهایت کسب سود که هدف غایی هر بنگاه اقتصادی است را بهمراه آورد و بانکی که زودتر از رقبا به این مهم بپردازد قطعا بیش از سایرین از منافع و مزایای مترتب بر آن سود خواهد برد.

ادبیات تحقیق

مرور ادبیات نظری مربوط به کارآفرینی نشان میدهد که مفهوم سنتی کارآفرینی بر تلاش هایی تاکید می نماید که یک نفر بینشی را به کسب و کار تبدیل می کند. در مفهوم جدید، کارآفرین فردی است که با درک و ارزشیابی فرصت ها از طریق خلق ایده ها و اندیشه های جدید - خلاقیت - وعینیت بخشیدن به این ایده ها - نوآوری - ترکیبات جدیدی از منابع را ارائه می دهد تا در محیط عدم قطعیت سود کسب کند.

در حالیکه کریجر و همکاران1 کارآفرینی را یک شیوه تفکر که بر فرصت ها به جای تهدیدها تاکید می کند، می دانند - کریجر و همکاران، - 411 : 2000 برخی آن را به توانایی استفاده موفقیتآمیز از ایده های نوآورانه در بازارهای رقابتی تجاری معطوف می کنند - دم و همکاران4، . - 965 : 2010 پس می توان گفت کارآفرینی فرآیند ایجاد، ارزیابی و بهره برداری از فرصت ها به منظور تولید کالاها و خدمات جدیداست - شان و ونکاترامن،:2000 - 201 و یا کارآفرینی را فرآیند خلق چیزهای جدید، با صرف وقت و تلاش بسیار به همراه پذیرش خطرات مالی ، روانی و اجتماعی برای کسب سود، رضایت شخصی و استقلال تعریف نمود - هیسریچ و پیترز،. - 52 :2002

اهمیت موضوع کارآفرینی موجب گسترش دامنه آن در ابعاد مختلف سازمانی نیز شده است. ایده کارآفرینی سازمانی در اوایل دهه نود توسط محققینی نظیر پینکات - - 1985، کووین و اسلوین - - 1991 و بلاک و مکمیلان - - 1993به ادبیات سازمانی اضافه شد. کارآفرینی سازمانی فرآیندی تحولگرایانه و نوین در ادبیات کسبوکار است،که سازمانها به واسطه آن اقداماتی را انجام میدهند تا کلیه کارکنان بتوانند در قامت یک کارآفرین ایفای نقش نمایند و فرآیندهای سازمانی را به سمت نوآوری، ریسکپذیری و پیشرفت و بالندگی هدایت کنند.

در واقع کارآفرینی سازمانی شامل نوآوری، ایجاد کسب و کارهای جدید در سازمان و انجام پروژه های مخاطره آمیز و فعالیته های مربوط به بازسازی استراتژیک سازمان می شود - گات و گینسبرگ2،. - 1990 به نظر کوین و مایلز - 1999 - 3 کارآفرینی سازمانی، یک رویکرد استراتژیک است که بازتولید محصولات، فرآیندها، خدمات، استراتژیها و یا حتی کل سازمان را در بر میگیرد. به دیگر سخن چنانچه فرآیند کارآفرینی سازمانی در یک سازمان از قبل تاسیس شده در جریان باشد، سازمان کارآفرین نامیده می شود. تا اویل دهه 1970، تحقیقات در زمینه کارآفرینی بر اقدامات یا ویژگیهای افراد متمرکز بود.

سپس محققان تشخیص دادند که خود سازمان ها نیز مبادرت به فعالیت های کارآفرینانه میکنند. - میلر و فریسن4،1982 ؛ برگلمن،1983؛ پینکات5، 1985؛ زهرا6، 1985؛ کورنوال و پرلمان 7، - 1990 این امر باعث ایجاد ایده کارآفرینی سازمانی شد. رفتار کارآفرینانه در یک سازمان موجود، مجموعهای از فعالیتها و اقدامات را در بر میگیرد که توسط افراد در سطوح مختلف انجام شده است و ترکیب تازهای از منابع را برای شناخت و پیگیری فرصتها به کار میگیرد - مایر8، . - 1 :2002 پس کارآفرینی سازمانی مفهومی است که بر سازمان- و نه افراد- و بر فرهنگ ها و فرآیندهای سازمانی متمرکز است.

نویسندگان، واژههای مختلفی را برای توصیف جنبههای مختلف کارآفرینی سازمانی مورد استفاده قرار دادهاند - زهرا، - 1991 وحتی عناوین مختلفی را برای این اصطلاح به کار گرفته اند مانند: کارآفرینی، کارآفرینی سازمانی، کارآفرینی درون سازمانی، جهت گیری کارآفرینانه، و علاوه بر این، درخصوص عملیاتی کردن واقعی این مفهوم و شاخص های آن هم ناسازگاری وجود دارد - مایلز و کوین، . - 2002 ریشه مشکل تعریف کارآفرینی سازمانی را میتوان به فقدان یک تعریف پذیرفته شده و جامع از سازه زیر بنایی آن یعنی، کارآفرینی نسبت داد.

محقینی نظیر برگلمن - 1983 - 11، کوین و مایلز - - 1999، میس - - 2003، زامپتاکیس و موستاکیس - 2007 - 12 تاکید دارندآن چه مشخص است، این است که با وجود انجام تحقیقات مختلف، فرآیند کارآفرینی سازمانی و علل آن چندان روشن نیست و علاوه بر این تفاوت های موجود در واژه شناسی مورد استفاده برای توصیف این فعالیت های کارآفرینانه ابهام برانگیز است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید